واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: "امروز" فیلمی برای نگفتنِ گفتنی ها
"امروز" هفتمین فیلم سیدرضا میرکریمی تفاوت هایی با مسیر فیلمسازی این کارگردان معتبر سینمای ایران دارد اما در نهایت انگ جهان سینمایی میرکریمی را بر پیشانی خود دارد.
"امروز" فیلمِ نگفتن حرف های گفتنی ست.شخصیت کم حرف یونس (پرویز پرستویی) عصاره ای است از شخصیت های پرشر و شور دهه های گذشته که اینک در میان سالی ، سکوت پیشه کرده و سر به کار خود دارد.جوهره اصلی فیلم " امروز" برگرفته از حدیث نبوی مشهوری است که بر حفظ آبروی مومن در هر شرایطی تاکید می ورزد.یونس با تاسی به این حدیث همه تلاش خود را معطوف به حفظ آبروی زنی ناشناس و باردار که سوار تاکسی اش شده و کارش به بیمارستان کشیده می کند.اما حد این سکوت و حفظ آبرو تا کجا می تواند معقول و منطقی باشد.یونس در این مسیر سکوت می کند ریال مورد انواع تهمت ها و ناسزاها و قضاوت ها قرار می گیرد.حتی کتک می خورد و لب از لب نمی گشاید.در نمایش این نوع کنش باید با انگیزه های شخصیتی کاراکتر همراه باشد.ما در فیلم هیچ اطلاعی از انگیزه های او نمی یابیم.صرف پیاده کردن مسافر دربستی که پای تلفن کسی را به ریختن آبرویش تهدید می کند ، به نظر کافی نمی رسد.
یکی از مشکلات اساسی فیلمنامه در سینمای ایران از عدم توازن نقطه عطف های اول و دوم ناشی می شود.نقطه عطف اول فیلمنامه های ایرانی دیر رخ می دهد در نتیجه داستان فیلم های ایران یا دیر آغاز می شود و یا اصلا شروع نمی شود.اما در فیلمنامه "امروز" نوشته شادمهر راستین شاهدیم که نقطه عطف اول خیلی زود یعنی در حوالی دقیقه دهم رخ می دهد اما داستان پیش نمی رود و دائم به سمت فربه شدن و پیچ و خم هایی اضافی حرکت می کند.یعنی پیرنگ روایت بیشتر در عرض گسترده می شود تا طول.از سوی دیگر فاصله میان دو نقطه عطف زیاد است و همین به کندی تحمل ناپذیر و اندکی آزارنده ریت منجر می شود.
باند صوتی فیلم " امروز" از جمله نقاط قوت اثر است که باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.در فیلم با شهری شلوغ ، آشفته و عصبی روبروئیم که سرو صدا های جانبی شهر گوش مخاطب را مثل شخصیت ها می آزارد.صدای موتور سیکلت ها و کامیون ها ، سرو صدای داد و بیداد آدم ها و حتی در خود بیمارستان (که باید محیطی آرام و کم سرو صدا برای آرامش بیماران ایجاد کند) به دلیل عملیات جابجایی از ساختمان قدیم به ساختمان جدید ،صداهای ناهنجاری که روان بیماران و همراهان را می آزارد.این آلودگی صوتی وفضای آکنده از صداهای آزار دهنده شهر در کنتراستی پررنگ با سکوت یونس قرار می گیرد و نشانه ای است از عدم تعادل روانی و ذهنی که ساکنان کلان شهر بی در و پیکر تهران با آن مواجهند.انی نکته را می توان به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم در نظر گرفت که هوشمندانه در کالبد فیلم جاری شده و به منبعی برای نشانه شناسی رفتاری و ظاهری فیلم بدل می شود.
از سوی دیگر موسیقی متن زیبای امین هنرمند با بهره گیری از ساز بندی پرحجم و تمی محزون که با فرم و محتوای اثر در همخوانی درستی قرار گرفته به فیلم یاری فراوان رسانده است.
نحوه شخصیت پردازی و مینی مالیسم گاه افراطی در پیش گرفته شده در پرورش کاراکترها ،دست بازیگر را برای ارائه بازی هایی متفاوت باز گذاشته است.پرویز پرستویی از این ویژگی شخصیت پردازی بهره گرفته و بازی معقول و درستی ارائه داده است.در نقطه مقابل شبنم مقدمی هم در قامت سرپرست بداخلاق و برون گرای بخش، بازی خوب و قاعده مندی ارائه می دهد.او ابتدا به قضاوت شخصیت یونس دست می زند و بارها او را هدف طعنه های خود قرار می دهد اما سکوت یونس ،باعث می شود او که به ظاهر زنی با تجربه به نظر می رسد از میانه قصه دست از قضاوت های غلط خود بردارد و به نوعی همدلی با یونس برسد.هرچند این همدلی هم بسیار دورن گرایانه و به دور از اغراق است و همین بازی درست مقدمی را که با استفاده از ویژگی های فیزیکی و زبان بدن سعی دارد تفوقی ظاهری نسبت به دیگران نشان دهد را دلپذیر می سازد.
"امروز" فیلم محترمی است.هرچند که محترم بودن هیچ گاه یک فیلم را به مرحله ای والاتر از آنچه هست نمی رساند.این فیلم را نمی توان در رده بهترین فیلم های میرکریمی ارزیابی کرد.شاید تنها بتوان "امروز" را تغییر مسیری کوچک در مسیر تجربه اندوزی های فیلمساز ارزیابی کرد.تجربه گرایی ای که با ریتم کند و پاره ای کاستی های فیلمنامه ای حتی با وسواس و کمال گرایی در اجرا هم به نتیجه مطلوبی منجر نشده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]