تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840377483




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شکست اعتدال گرایی یعنی بازتولید افراط گرایی


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شکست اعتدال گرایی یعنی بازتولید افراط گرایی تهران - ایرنا - حسین مرعشی را دوستان و منتقدانش با شوخیها و خندههایش میشناسند. پیش از آنکه محمدعلی ابطحی به عنوان چهره طنزپرداز نزدیک به خاتمی شناخته شود، او چنین جایگاهی در اطرافیان هاشمی داشت.


ایران در مقدمه گفت و گو با مرعشی نوشت: چه آن زمان که شوخی هایش با همشهری خود محمدرضا باهنر در مجلس پنجم، خبرساز میشد و چه در گرماگرم انتخابات سال 88 که به کنایه به خبرنگاری گفت «لابد ما دزد بودیم و احمدی نژاد نتوانست ما را بگیرد!» و چه در گیر و دار انتخابات 92 که برای فرار از سؤالات خبرنگاران خودش را حامی سعید جلیلی معرفی کرد! و البته ماندگارتر از همه اینها -که بیشتر در رسانه های مکتوب منتشر می شد-، مناظره تاریخی وی با مهدی کلهر مشاور احمدی نژاد در سال 84 بود که با حضورش در قاب تلویزیون در اذهان عمومی به یادگار ماند. اما این روزها دیگر از شوخی های مرعشی خبری نیست. به شوخی می گوید «توبه کرده ام» اما خنده که از صورتش می رود می گوید «سن آدم را عوض می کند، دیگر سنم اقتضای این شوخی ها را نمی کند. بعد از پرونده ای که برایم تشکیل شد، دیگر شوخی ای که باعث رنجش دیگران شود، نمی کنم». می گوید با رفقای دولتمردش حتی با اسحاق جهانگیری در جلسات حزب کارگزاران هم دیگر شوخی نمی کند «چون آنها دیگر از مقامات به حساب می آیند». برای همین هم هست که فارغ از ردای دولت و پست و مقام، براحتی به تحلیل شرایط موجود می پردازد، از خطر ناامید شدن مردم و راه های بازگشت افراطی ها.
مشروح گفت وگو با او در آستانه یکسالگی دولت را بخوانید:

یکسال از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد، ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم چیست؟
مهمترین کار زیربنایی کشور برگرداندن همه امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به مسیر صحیح است. من معتقدم که دولت اصولاً نباید حجم عملیات وسیعی را در کشور انجام دهد. دولت باید با اصلاح سیاستها کشور را به سمت پیشرفت هدایت کند و قطار کشور را روی ریل تکامل قرار دهد. این اتفاق به طور کامل رخ داده و دولت در همه عرصهها کشور را روی ریل و مسیر صحیح قرار داده و بهبودی در همه ابعاد زندگی آغاز شده است. البته این را مردم هنوز کاملاً احساس نمیکنند ولی کارشناسان و نخبگان به خوبی میدانند که کشور در مسیر تعالی و پیشرفت است.
مثلاً در چه زمینههایی؟
مثلاً در سیاست خارجی، به هر دلیلی از زیاده خواهی و برخورد دوگانه غرب گرفته یا به دلیل اختلاف منافعش با ما، کشور در بحث هستهای وارد یک بحث جدی و بحران شد. مسیر دولتهای نهم و دهم، تشدید این بحران بود. ما هم نفهمیدیم که آن دولت – منظورم به طور عام هم رئیس جمهوری وقت آقای احمدینژاد است و هم هر دو رئیس شورای عالی امنیت ملی آقایان لاریجانی و جلیلی- به چه امیدی این کار را میکردند و چرا در مسیر تشدید بحران گام برداشتند و چرا کاری کردند که پرونده ما از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود و چند قطعنامه علیه ما صادر شود؟ حتی بعد از آن هم در مسیری نیفتادند که مشکل را حل کنند و باز هم گویی از تشدید بحران، منافعی نصیب ما میشد که اینگونه پیش میرفتند. امروز در دولت یازدهم، رئیس جمهوری و وزیر خارجه پرونده را در مسیر صحیحی قرار دادند. یکی از نشانههایش این است که اگر از نظر غرب، مسیر پرونده ما امنیتی است ما نباید متقابلاً به آن نگاه امنیتی داشته باشیم، برای همین هم بررسی پرونده را از شورای امنیت گرفته و به وزارت خارجه دادند تا به موضوع نگاه سیاسی شود، نه امنیتی.
البته در دوره آقای خاتمی هم بررسی و پیگیری پرونده هستهای ما در اختیار شورای عالی امنیت ملی بود نه وزارت خارجه.
در آن زمان هم بحث پرونده ما امنیتی بود.
اما آن موقع پرونده ما در شورای حکام سازمان ملل مطرح بود نه شورای امنیت.
بله، ولی نگاهشان به پرونده ما امنیتی بود. مضاف بر اینکه با حضور شخص آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی، وجه غالب دبیرخانه این شورا سیاسی تلقی میشد. نه امنیتی. ایشان هم در دبیرخانه این شورا و هم حالا به عنوان رئیس جمهوری، بنا را بر «گفتوگو» گذاشتند تا هم حرف دنیا را خوب بشنویم و هم حرفهای خودمان را خوب به دنیا بفهمانیم. اقدام تابو شکنانه آقای روحانی در تماس تلفنی با اوباما اگر چه ظاهراً کار پیش پا افتادهای بود اما واقعاً کار بسیار بزرگی بود. چه دلیلی دارد که ما با امریکا که قدرت مؤثر در دنیا است، نباید رو در رو صحبت کنیم و اگر با ما سر دشمنی دارد، این دشمنی را مدیریت کنیم؟
بر همین اساس است که میگویم آقای روحانی کشور را در مسیر درستی قرار داده. اینکه بگوییم ما کشور با منطقی هستیم و مسائلمان را با دنیا بر اساس گفتوگو حل میکنیم. گفتوگوهای رودر روی آقای ظریف و آقای کری هم مؤید این است که ما در مسیر درستی پیش میرویم.
این نگاه شما منتقدانی هم دارد که میگویند لزوماً مشکلات کشور ما با رابطه با امریکا حل نمیشود؟
من هم نمیخواهم بگویم که مشکلات کشور ما اینگونه حل میشود. ما خودمان باید مشکلاتمان را حل کنیم. اتفاقاً همانطور که رهبری تأکید دارند ما باید درون را محکم و مستحکم کنیم تا مشکلاتمان را حل کنیم. اما حتی اگر از میزان دشمنی دشمن یا رقابت رقیبمان بتوانیم کم کنیم، این یک تدبیر است. در روابط خارجه، نمیتوان پاسخ دشمن را با قهر و کنار کشیدن از صحنه داد. مسیر جهان مسیر گفتوگو است. بسیار روشن است که هم ما و هم امریکا از این گفتوگو به دنبال منافع خودمان هستیم. در عرصه بینالملل مبنای گفتوگوها، منافع ملی هر یک از طرفین است. امروز در عرصه سیاست خارجی دولت کشور را در مسیری قرار داده که در گفتوگو با دنیا، از منافع ملی خود دفاع کند. اگر در سیاستهای منطقهای هم دولت دستش باز بود که همین سیاست را در سوریه و کشورهای عربی خاورمیانه در پیش بگیرد حتماً پاسخ مناسبتری میگرفتیم. امیدوارم که در سالگرد استقرار دولت یازدهم، دولت گام نهایی را هم با شجاعت بردارد. به نظرم یک مأموریت الهی بر گردن رئیس جمهوری و این دولت است تا با این سیاستهای صحیح و شکستن تابوها، گام نهایی را با حمایت مقام معظم رهبری از تیم مذاکرهکننده بردارند و حتی یک لحظه هم به خودشان تردید راه ندهند. آنها باید با شجاعت تمام یک تصمیم تاریخی بگیرند و کشور را از حاشیه ناامن به متنی آرام منتقل کنند.
احساسم این است که آقای روحانی به دلیل اهمیت و اولویت صحیحی که برای مسائل هستهای قائل هستند، ترجیح دادند که فعلاً تمرکزشان بر این موضوع باشد و در مورد سیاستهای منطقهای نظام تغییری ایجاد نکردهاند.
این اولویت دهی بر اساس تشخیص دولت است یا آن گونه که مد نظر شما بود، اختیار این مسأله در دست دولت نبوده؟
به نظر من اختیار این امر در دست دولت نبوده و تلاشی هم نکرده که آن را به دست بگیرد. یعنی ترجیح داده فعلاً از اختیاری که در بحث هستهای دارد، نهایت استفاده را کند.
اما به نظر میرسد که دیپلماسی منطقهای ما از سوریه تا عراق، دستخوش تغییراتی شده است. کما اینکه ما در عراق، صرفاً از نوری مالکی حمایت نمیکنیم و در پی حمایت از دولت وحدت ملی هستیم.
به طور کلی ما در منطقه باید تلاش کنیم که از خونریزی و کشتار مسلحانه جلوگیری شود. استفاده از نیروی نظامی و اسلحه باید حداقلی باشد و حداکثر تلاشها باید دیپلماتیک باشد. به نظر من اگر دولت به سیاستهای منطقهای نیز ورود پیدا کند، وجهه سیاسی اقدامات بر وجهه امنیتی آن غالب میشد. در این خصوص نمیخواهم بیشتر بحث کنم فقط این را بگویم که غلبه وجهه امنیتی در مسائل منطقهای بر وجهه سیاسی امر، نشان دهنده این است که دولت هنوز ورود پیدا نکرده است.
شما در خلال سخنانتان تأکید داشتید که دولت باید «گام نهایی را شجاعانه در بحث هستهای بردارد». برخی در داخل این «گام نهایی» را «جام زهر» میدانند و مدام نسبت به آن هشدار میدهند که دولت نباید چنین کند و از منافع ملی کوتاه بیاید.
نه اینگونه نیست. «خوشبختانه» انتخابات 24 خرداد 92 امکانی را برای نظام فراهم کرد که نقطه عطفی در تاریخ انقلاب شد تا نظام به سمتی نرود که
مشکل آفرین شود. آن انتخابات یک فرصت تاریخی برای کشور فراهم کرد تا در یک معادله برد- برد مسأله هستهای را حل کنیم. اگر خدای نکرده به هر دلیلی –اعم از اثرگذاری لابی صهیونیستها و اعراب مرتجع منطقه یا اشتباه در محاسبات داخلی یا خدای نکرده ضعف دولت- گام نهایی را در چارچوب سیاست برد- برد با نیرومندی بر نداریم، برگشتمان به نقطه قبلی، برگشت به نقطه آغاز دولت یازدهم نخواهد بود. برداشت من این است که اگر این مذاکرات بدون نتیجه پایان یابد، به جایگاهی بسیار بدتر از آغاز به کار دولت یازدهم بازخواهیم گشت. به این ترتیب نه تنها فرصت بزرگی به نام «حضور روحانی و دولت یازدهم» را از دست دادهایم، برداشتن گام شجاعانه در مذاکرات هستهای به منزله استفاده شایسته از فرصت تاریخی است که به لطف خداوند و همت سیاستمداران و شکوه حضور مردم ایجاد شده است.
تحلیل شما با تحلیل آقایان روحانی و ظریف فاصله معناداری دارد. آنها معتقدند حتی اگر به توافق هم نرسیم، به دوران قبل باز نخواهیم گشت.
آنها مسئول کشورند و در حال مذاکره با رقیبند. من هم اگر رئیس جمهوری بودم همین طور صحبت میکردم.
گفتید دولت یازدهم در این فرصت کوتاه یکساله توانسته است کشور را روی ریل درستی قرار دهد. ولی پیش از این شما و دوستانتان بارها گفته بودید که کشور در 8 سال دولت گذشته آنقدر دچار نقصان و عقب ماندگی شده که سالیان سال طول میکشد که به قبل از آن بازگردیم. چطور ممکن است آن همه عقب ماندگی یکساله درست شود؟
در این یک سال بهبودی حاصل شده نه اینکه همه مشکلات حل شود. تورم 40 درصدی که یک دفعه زیر 10 درصد نمیشود. رکود منفی 7 درصد، یک دفعه مثبت 8 درصد نمیشود. از آنجا که در یک سال اخیر دولت تصمیمات خلق الساعه بدون پشتوانه نگرفته، در مسیر بهبودی قرار گرفتهایم. مثلاً در این یک سال دولت نفت را به امثال بابک زنجانی نداده است! دولت منابع بانکی 3 هزار میلیاردی به باندهای مخوف اقتصادی واگذار نکرده، دولت برای تأمین نیازهای مالیاش دیگر به بانک مرکزی مراجعه نکرده، صادرات نفت را حتی المقدور افزایش داده و بر بودجه انضباط حاکم کرده است. البته دولت خطاهایی هم داشته اما اصول کارش، کارشناسی بوده و مثلاً منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین را به جای آنکه در جیب خانوارها بریزد، درمان مردم را سامان داده است. اینها تصمیمات صحیح دولت است هرچند هنوز با رکود تورمی و مشکلات جدی در بخش مسکن و... مواجهیم.
اشاره کردید که مشکلات همچنان هست و دولت هم خطاهایی کرده است. خطاهای دولت در یک سال گذشته چه بوده است؟
«سبد کالا» یک خطای تاکتیکی بود که با جهتگیریهای دولت سازگار نبود. در بحث یارانهها هم دولت نباید اشتباه پرداخت یارانه به همه خانوارها را تکرار میکرد و باید با جدیت بیشتری از این منابع حفاظت میکرد. دولت باید با صراحت بیشتری با مردم حرف میزد و این اشکالات را مطرح کرده و جلوی این مسیر غلط را میگرفت. اینکه سالانه 42 هزار میلیارد تومان از منابع کشور را به جای توسعه مملکت به عنوان مالیات معکوس به مردم بدهیم، تصمیم درستی نبود. این مبلغ از مجموع مالیاتی که در کشور اخذ میشود، بیشتر است. من به این رویکرد دولت انتقاد دارم اما در مجموع عملکرد دولت را درست میدانم. حتی سیاستهای فرهنگی دولت با وجود انتقاداتی که برخی مطرح میکنند در مسیر تکریم زنان، جوانان و دخالت نکردن در زندگی خصوصی مردم است. برخی از این سیاستها را با همین شفافیت میتواند جلو ببرد و برخی از آنها هم مخالفان جدی دارد.
این موانع را در چه حدی میبینید؟ زمانی آقای خاتمی میگفت که هر 9 روز با یک بحران مواجه است و بعدها آقای احمدینژاد گفت هر روز با یک بحران مواجه بوده است. به نظرتان الان مخالفتها با سیاستهای دولت در چه حدی است؟
نمی خواهم بگویم بحرانی وجود دارد اما نهادهای مؤثری در کشور وجود دارند که نمیخواهند بگذارند دولت سیاست هایش را اجرا کند. این مسأله به ساختارهای جمهوری اسلامی باز میگردد که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. مثلاً وزیر علوم باید در قبال اداره دانشگاهها به رئیس جمهوری و مجلس پاسخگو باشد، اما با تصمیمات آقای احمدینژاد اختیارات وسیعی از امور اجرایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی منتقل شده است. این شورا با تدبیر امام(ره) و حمایت رهبری فعالیت میکند که قرار بود نقش سیاستگذاری و تقنینی ایفا کند نه اجرایی. اما این تفویض اختیارات اجرایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی، ساختار را معیوب کرده است. این مسأله تا با تدابیری رفع شود، امر زمان بری است. در این فاصله وزیر علوم برای انتخاب رؤسای دانشگاهها با مشکلات جدی روبهرو است.
آقای احمدینژاد قصد داشت مجلس را از صحنه تصمیمگیریهای کشور کنار بگذارد، اما آقای روحانی بحق مجلس را احیا و به آن احترام گذاشت. اما این احترام نباید منجر به آن میشد که نمایندگان در کارهای اجرایی دخالت کنند. متأسفانه در حال حاضر نقش نمایندگان در انتصابها پررنگ شده و این خلاف قانون اساسی است. دولت باید در سال دوم فعالیتش برای این مسأله چاره اندیشی کند. نمیشود که از یک طرف رئیس جمهوری و وزرا مسئولیت داشته باشند و از طرف دیگر نمایندگان شخصاً در کارهای اجرایی دخالت کنند. باید به این دخالتها پایان داد.
در شرایطی که برای همین اختلافات وزیر علوم در معرض استیضاح است، چطور میتوان این کار را کرد؟
با بازگشت به قانون اساسی. دولت باید از حقوق خودش در قانون دفاع کند. ممکن است چند وزیر هم استیضاح و فدایی شوند، اشکالی ندارد دولت باید عزت و اقتدارش را حفظ کند.
در دوره اصلاحات هم وقوع برخی از همین مسائل باعث شد که آقای خاتمی لایحه تبیین اختیارات رئیس جمهوری را ارائه دهند. منظور شما چنین نسخهای است؟
نه، همان زمان هم خیلی مسأله حادی وجود نداشت. بخشی از اختیارات به تدابیر باز میگردد. معتقدم آقای روحانی به آن مرحله نیازی ندارد. تدبیر خوبی که ایشان داشته این بوده که همه اصلاحات مد نظرش در سیاست خارجی و اقتصاد را با هماهنگی و راهنمایی رهبری پیش برده و حتی بیشتر از قبل حمایت و اعتماد ایشان را جلب کرده است. کما اینکه در دیدار با کارگزاران نظام رهبری حمایتی از دولت کردند که تاکنون چنین حمایتی را از هیچ دولتی نکرده بودند. این در نتیجه تدبیر آقای روحانی است.
میتوان گفت این تدبیر، تفاوت استراتژیک بین دولت اصلاحات و دولت اعتدال به شمار میآید؟
نه، آقای خاتمی هم این هماهنگیها را داشتند. اما در آن دوران، «اصلاحات» خیلی جوان و پرشور بود. امروز اصلاحطلبان و اصلاحات در شرایط جا افتاده سیاسی هستند. انتظارات و رفتارهایشان معقول شده و گرایشهای رادیکال به گرایشهای میانه و معتدل تمایل پیدا کرده و شرایط عمومی کشور خیلی تغییر کرده است. آقای روحانی این شانس را دارد که هم از تجربه دولت سازندگی استفاده کند و هم از تجربه دولت اصلاحات. این یک سرمایه بزرگ است. قرار نیست آقای روحانی از نو همه آن امور را تجربه کند. این تجربیات به آقای روحانی این فرصت را میدهد که بهتر امور را هدایت کند.
برخی شباهتهای زیادی را بین دولت اصلاحات و دولت تدبیر و اعتدال میبینند. از جمله نوع مواجهه با مخالفان و منتقدان که با تساهل و تسامح با آنها روبهرو میشوند. با این حال مخالفان دولت کنونی که بعضاً بدون اطلاعات صحیح به نقد دولت میپردازند، از اینکه بیسواد خوانده شوند، برآشفته میشوند.
یک نوبت آقای روحانی عصبانی شد و این را گفت، منتقدان سخت نگیرند! ایشان فقط خواستند یاد مردم بیندازند که میتوان مانند آقای احمدینژاد حرف زد. وگرنه مشی ایشان، تکریم منتقدان است.
نوع مواجهه ایشان با منتقدانشان را چگونه میبینید؟ برخی نیز متقابلاً معتقدند چون دولت پاسخ درخوری به منتقدانش نمیدهد، آنها اینگونه به دولت میتازند.
در مجموع خوب بوده. ما باید حق اقلیت را در اعتراض به رسمیت بشناسیم ولی کشور را بر اساس رأی اکثریت اداره کنیم. حتی باید مدافع حقوق اقلیت باشیم ولی کشور را نباید بر اساس خواست اقلیت اداره کنیم. اقلیت باید این را بفهمد که اگر میخواهد نظراتش حاکم شود، باید برود رأی مردم را جلب کند و رابطهاش را با مردم بازسازی کند و روزی اکثریت شود تا بتواند حرف هایش را پیاده کند. هیچ چیز بدتر از این نیست که اقلیت بخواهد با فشار خواست خود را به کرسی بنشاند.
البته در این مواقع با این مغلطه هم روبهرو هستیم که منتقدان دولت مدام یادآور میشوند که این دولت «دولت 51 درصدی» است.
آنها که چنین ادعایی دارند، بروند سعی کنند همین یک درصد را به خودشان اختصاص دهند. چرا عجله دارند؟ چهارسال وقت دارند بروند این رأی را به خودشان اختصاص دهند. در این مدت تحمل کنند. مگر ما 8 سال آن همه فشار را تحمل نکردیم؟
اگر چه آقای روحانی گفتند که سال 84 تا 92 تکرار نمیشود اما شاهد تلاش گسترده یاران دولت قبل برای بازگشت به عرصه هستیم. فارغ از اینکه نامزد دوباره آن جریان چه کسی باشد، آیا شما این را ممکن میدانید که دوباره به شرایط آن 8 سال باز نگردیم؟
اگر منظور شخص و جریان آقای احمدینژاد باشد، نه اینگونه نیست که آنها باز گردند. قبلاً هم گفتهام باز هم تأکید میکنم که هیچ سلسله پادشاهی هم دوبار در تاریخ ایران به قدرت نرسیده است. هر کس از اسب افتاده دیگر افتاده! کمتر اتفاق افتاده که کسی بتواند باز به قدرت بازگردد. مضاف بر اینکه آنقدر کارکرد منفی و مشکلات حاد در آن دوره در کشور وجود داشته که امکان رویکرد دوباره مردم به آنها نیست اما در ایران، بازتولید جریانات افراطی ممکن است. امروز آقای روحانی با مشی اعتدالی کشور را اداره میکند. متحدین او نیز که عمدتاً اصلاحطلبند، مشی اعتدال را پذیرفتهاند تا با میانه روی و حداقل کردن خواستهها و پذیرش اصلاحات تدریجی کشور را جلو ببرند. اگر قرار باشد نهادهایی در کشور این مشی اعتدالی را هم بر نتابند و با قدرتی که بعضاً در نظام به آنها برای پیشگیری از انحرافات و حفظ دستاوردهای انقلاب سپرده شده، جلوی برنامههای این دولت را بگیرند، بار دیگر جریانات افراطی بروز و ظهور خواهند کرد.
مثلاً در نظام بر اساس قانون اساسی به شورای نگهبان این قدرت داده شده که جلوی ورود جاسوسهای انگلیس و امریکا به مجلس را بگیرد، نه اینکه از این قدرت به گونهای استفاده شود که منتقدان آنها وارد مجلس نشوند. اگر نهادهای مؤثر مشی اعتدالی دولت و متحدانش را نپذیرند این خطر وجود دارد که بار دیگر مردم رادیکال شوند. اگر این نهادها اجازه ندهند که دولت برنامه هایش را با موفقیت جلو ببرد، کشور دوباره در چالش بینالمللی سنگین تری میافتد و منابع از دست میرود و سختیهای دیگری دوباره عارض میشود. در این شرایط مردم ناامید میشوند و در نبودن آنها، افراطیهایی که معتقدند باید با دنیا وارد نبرد آخر شد، بار دیگر حاکم میشوند. کسانی که دلشان برای نظام، امام و انقلاب میسوزد.
نگذارند با مشی اعتدالی و حل و فصل مشکلات، کشور در مداری صحیح اداره شود، باید انتظار بازتولید جریان افراطی یا تفریطی را داشت. از این منظر من با حرف آقای روحانی که «سالهای 84 تا 92 دیگر تکرار نمیشود» مخالفم، چون هر جریانی در کشور قابل بازسازی است، بویژه در نبودن احزاب نیرومند سیاسی فراگیر، رفت و برگشتهای سینوسی در کشور امکانپذیر است. منظورم تیم احمدینژاد نیست، منظورم هر جریان رادیکال چپ یا راست است. در این شرایط هیچ کس نفع نمیبرد، نه جمهوری اسلامی و نه مردم و رهبری.
نشانههای پذیرش این مسائل را در اینگونه نهادها که از آنان نام بردید، میبینید؟
ناامید نیستم.
مشی آقای روحانی با متحدانشان را اعم از عقلای اصولگرا و اصلاحطلب چگونه میبینید؟
آقای روحانی به متحدانش احترام میگذارد، اما خودش تصمیم میگیرد.
دیدارهایی که آقای روحانی با گروههای مختلف اعم از اصلاحطلب و اصولگرا میگذارد، چقدر در پیشبرد برنامههای دولت و کاهش فشارهای داخلی میتواند مؤثر باشد؟
این دیدارها ابزارهای خوبی است چون در کشور ما ارتباطات انسانی و عواطف بسیار تعیینکننده است. مقدار زیادی از موضعگیریهای نامناسب نتیجه قطع ارتباطات است. از این رو ارتباط انسانی به همگرایی و وحدت کمک زیادی میکند.
اول ** 1610



12/05/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن