آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1871835979
جلیل سامان: چطور سوخته شدن بی‌گناهی را در آتش ببینم/مردم غزه تمام جنایات بشر را به خود دیدند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جلیل سامان:
چطور سوخته شدن بی‌گناهی را در آتش ببینم/مردم غزه تمام جنایات بشر را به خود دیدند
جلیل سامان نوشت: من امروز تصاویری از درد و رنج انسان‌های مردمی را دیدم که تمام بدبختی و جنایات بشر را در خود داشت.. مردم غزه را..
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، «جلیل سامان» کارگردان مجموعه‌های موفقی نظیر ارمغان تاریکی و پروانه در محکومیت جنایت علیه مردم غزه یادداشتی را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده که متن کامل آن در ادامه می‌آید: جباران تاریخ دار و ندار مردم فقیر رو بالا می کشیدند و مردم از شدت گرسنگی چرم می جویدند.. شاعران در وصف معشوق می‌سرودند و خوانین عروس‌های دهات را تصاحب می‌کردند.. نیش عقربی جان نوزادی را می‌گرفت و مخترعی برای ساخت بمب زندگی لذت بخشی رو تجربه می‌کرد.. بمب منفجر می‌شد و پدران را بی‌کودک می کرد.. فرزند ثروتمندی ساز می‌آموخت و رامشگری سلطان رو به خلسه می‌برد.. در ته قناتی پیرمردی عرق می‌ریخت و آب در زمین خشکی جاری می‌شد.. زمین خربزه می‌داد و گرگ گله چوپانی را می‌درید.. شاعری رسوا می شد و فاحشه ای از شهر می گریخت.. همچنان همه چیز در حال شدن نابود می‌شد..قطار جمعیت زیادی اسیر را به سیبری می برد و هواپیمایی بمب اتم می انداخت.. همه جور آدم در مدت کوتاهی با بدترین دردها کشته می شدند.. و عکاسی در قطب از خرس سفید عکس می گرفت.. هنرپیشه ها جلو دوربین لخت می‌شدند و مردان عزب در تاریکی سینما حسرت می‌خوردند.. انسانی بر اثر توده‌ای در شکمش تلف می‌شد و خشکسالی هزاران نفر را می کشت.. حسرت نداشتن ها.. و آرزوی بشر.. اضطراب مردن در آشوب حکومت ها.. و له شدن استخوان های مردان در زیر مصالح عظیم قصرهای پر شوکت.. لرزش بدن کودک از گرسنگی و سرما.. خدایا چطور می توانم تاریخ را بخوانم و درد و رنج بشر را تاب آورم... چطور سوخته شدن بی گناهی را در آتش ببینم.. و کودک بی گناهی را ببینم که جلو چشم پدر و مادرش کشته می شود.. چرا تکرار می شود همه چیزها.. خدایا چند هزار بار باید داستان ظلم بشر به بشر تکرار شود و تکرار شود.. چرا بشر تصمیم نمی گیرد به این جهل چند هزار ساله پایان دهد و عشق و مهر و محبت را به همنوعان خود هدیه دهد.. خدایا کی نسل بشر بدون اضطراب لحظه ای را سپری خواهد کرد؟ و بدون مصیبت هایی که تو برایش مقدر می کنی.. من امروز تصاویری از درد و رنج انسان های مردمی را دیدم که تمام بدبختی و جنایات بشر را در خود داشت.. مردم غزه را.. انتهای پیام/
93/04/30 - 12:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-