محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844227901
پای منبر آیتالله شبزندهدار/13 معیار انسان کامل در کلام امام سجاد(ع)/ شرط تصدی مقام مرجعیت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پای منبر آیتالله شبزندهدار/13
معیار انسان کامل در کلام امام سجاد(ع)/ شرط تصدی مقام مرجعیت
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت: خدای متعال به سبب کرمی که دارد، نعمتی را که به کسی داده، سلب نخواهد کرد، مگر اینکه او کفران بورزد، بنابراین ارکان سعادت انسان و خروج از خذلان و ضرر و زیان وابسته به عمل اوست.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و آغاز ماه مهمانی، پای درس اخلاق آیتالله محمدمهدی شبزندهدار مینشینیم که بخش سیزدهم آن با موضوع «معیارهای انسان کامل» در ادامه میآید: *شرط بهرهمندی از علم حدیث شریفی رحمت را بیان میکردیم که حضرت به امیرالمؤمنین(ع) توصیههایی میفرمایند، یکی از توصیههای مهم رسول خدا (ص) این است: «وَ أَنْ تَعْمَلَ بِمَا عَلِمْتَ» به آنچه که علم پیدا کردید از فرائض و واجبات و از اخلاقیات و خوبیها و بدیها و مجبوبهای خدا و مبغوضهای خدای متعال، هر مقداری که موفق شدید، عمل کنید. علم اگر چه خودش فضلیت و کامل است، اما آنچه که موجب دریافت آثار میشود، معمولاً خود آن علم نیست، بلکه عمل به آن علم است. و الا علم ممکن است و بال بر انسان باشد و حجت علیه انسان قرار گیرد. عمل به علم، شرط بهرهمندی از علم است و آن علمی نافع است که انسان در مقام عمل به آن پایبند باشد و آن را پیاده کند عمل به علم، در حقیقت شکرانه آن علم است، چون شکر هر چیزی متناسب با آن است. اینکه انسان عالم به محبوبهای خدای متعال شود، یک نعمت خیلی بزرگ است ولی شکر این نعمت چیست؟ شکر این نعمت به این است که انسان معلومات خودش را که محبوبهای خدای متعال است در عمل پیاده کند؛ یا اگر عالم به منهیات و مبغوضات خداوند شد، در عمل از آنها اجتناب کند و صفحه زندگیاش را از آن خالی کند و نگذارد آلوده به آنها بشود، شکر این نعمت هم در پرتو عمل محقق میشود، وقتی که انسان شاکر این نعمت شد، مشمول این آیه میشود: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ». در نتیجه، سعه علم او و دایره معرفت او گسترش پیدا میکند. چون خدای متعال به حسب نصوص، به سبب فضل و کرمی که دارد، نعمتی را که به کسی داده، سلب نخواهد کرد؛ مگر اینکه او کفران بورزد، لذا این دو نسبت به یکدیگر خدمات متقابل دارند و عمل نکردن به علم، ناسپاسی از نعمت خدا و کفران نعمتی است که خدای متعال در اختیار انسان گذاشته است. لذا میفرمایند: ارکان سعادت انسان و خروج از خذلان و ضرر و زیان، وابسته به عمل اوست، سوره مبارکه عصر به همین مطلب اشاره دارد. بنابراین، عمل به معلوماتی که انسان دارد، شرط خروج از خسران و زیان است. همچنین در سوره مبارکهی کهف آمده است: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»، راجین لقاء رب، راهشان این است که عمل صالح داشته باشد، اگر ما عمل بما علمنا کردیم. یک مژده بسیار مهمی به ما داده شده و آن این است که : «« مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ کُفِیَ مَا لَمْ یَعْلَمْ». *شرط رسیدن به مقصد مرحوم شهید صدر در دوره اول اصول خود، ظاهراً این روایت را از بهترین روایات باب برائت شمردهاند. از احسن روایات دلاله است که اگر کسی عمل کند به آنچه که میداند نسبت به آن چیزهای که علم پیدا نکرده، عقاب و عذاب و پرسش و مسئولیت ندارد؛ یک آدم اخلاقی که به ترقی و کمال و عاقبت و سرنوشت خودش اعتنا دارد و دلسوز است. این هم نوید بسیار بزرگی است؛ مخصوصاً در زمان ما که گویا باب علم به افراد برجسته اخلاق و آن طیبان نفوس مسدود است، یعنی یا واقعاً قحط الرجال است یا به حسب ظاهر افراد برجسته اخلاق نایاب شدهاند و تشنگان این راه، دلشان میخواهد که با چنین علمایی آشنا باشند و از آنها استفاده کنند. اما این حدیث به ما نوید میدهد که هر کسی - خصوصاً کسی که در حوزه علمیه آمده و درس میخوانده و آشنا به کتاب و سنت است- اگر به چیزهایی که میداند، عمل کند، به مقصد خواهد رسید. آیا ما به خیلی از چیزهایی که میدانیم عمل کردهایم؟ چه کسی نمیداند که انصاف چیز خوبی است؟ چه کسی نمیداند که حسن خلق مطلوب خداست؟ چه کسی اینها را نمیداند؟ آیا ما همواره به اینها عمل کردهایم؟آیا ما نمیدانیم انس با خدا، سجده طولانی، قرائت قرآْن، همیشه با وضو بودن، دهان را از هر حرف ناحقی محفوظ داشتن، ترویج شریعت، نماز اول وقت، سحر خیزی و ... خوب است؟ بیشتر این موارد را ما میدانیم که خوب است، پس اگر به چیزهایی که ما میدانیم خوب است عمل کنیم کفایت میکند از آن چیزهایی که نمیدانیم. این «کُفِیَ» اطلاقش به چه معناست؟ یعنی برای تکامل شما و رسیدن به سر منزل مقصود و برای نتیجهگیری از زندگی عمل به دانستههای کافی است، البته بعد از اینکه دنبال کردید چون وظیفه است، این روایت نمیخواهد بگوید که فقط بر همانهایی که میدانید اقتصار کنید، زیرا دنبال علم رفتن، برای همه وظیفه است، اما حالا اگر رفتیم نشد یا استادش را پیدا نکردیم-محفلهای تربیتی که در زمانی در نجف اشرف یا حوزه علمیه قم بود و افراد برجسته اخلاقی و الهی بودند، الان نیستند یا کم هستند در این صورت باید به آنچه میدانید عمل کنید. *راه مسدود نیست نقل میکنند مرحوم قاضی فرموده بودند که این سفرهای که گسترده شده است جمع خواهد شد حالا کی جمع میشود، این غضب خداست یا یک مصالح دیگری است، نمیدانیم البته راه مسدود نیست، ولی کار مشکلتر میشود. اما این جور رهنمودها دلگرم کننده است که شما همینهایی را که میدانید عمل کنید، وقتی به اینها عمل کردید، آن فوایدی که بناست از آنهایی که نمیدانید نصیب شما شود برای شما محقق خواهد شد. البته دستورات مهم همینهاست که در ظاهر کتاب و سنت هست. مرحوم استاد در جریانی که میفرمودند که راه همین است که بالای منابر گفته میشود، کسانی که صاحب کرامت و مقامات هستند، به همین رهنمودهایی که بالای منبرها گفته میشود عمل کرده و به آن مقامات رسیدهاند. جلد دوم بحارالانوار در مورد علم و شرایط آن و شرایط و عظمت عالم است، سعی کنید روایات آن را مطالعه کنید. *جز با حق معامله نکن در فراز بعدی میفرمایند: «وَ لَا تُعَامِلَنَّ أَحَداً مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِالْحَقِّ»، این هم مسأله بسیار مهمی است، با هیچ ولو ذیالعقول هم نباشد، جز با حق معامله نکن. در جهرم دو برادر که معروف بودند با چهارپا برای بعضی از روستاهای اطراف جنس میبردند. اگر باری بر روی چهارپایان خودشان بود اینها دیگر سوار نمیشدند، برای اینکه احساس میکردند، بار برای آن چهارپا کافی است و نباید بیشتر تحملی بشود لذا سوار نمیشدند. با هیچ کس جز با حق معامله نکن، دایرهاش وسیع است، از خانه و افراد منزل شروع میشود تا اهل محل و دوستان و همه و همه که جز با حق نباید معامله کنید. در سوره مبارکه والعصر میبینیم که «تواصی بالحق»در کنار ایمان عمل صالح و صبر، برای خروج از خسران از ارکان شمرده شده است معلوم است که تواصی بالحق حالت طریقت دارد و برای این است که عمل به حق بشود و تمام المعیار و الملاک در اینکه انسانی شایسته باشد، بر حسب بعضی از روایات همین است که این شخص عمل به حق هست یا نیست و رفتارش با حق چطوری است؟ *انسان کامل در کلام امام سجاد(ع) حضرت سجاد(ع) برای شناخت آدم حسابی، به زبان خودمانی یک راهنمایی مهم دارند، معیارهایی که معمولاً به ذهن انسان میآید و معروف هستند که اینها معیارهای خوبی برای شناخت انسانهای با کمالات است، حضرت(ع) اینها را یکییکی ذکر کرده و آنها را نقد میکنند، مثلاً یکی از معیارهایی که معمولاً انسان آن را اماره بر صلاح و سداد اشخاص میگیرد، این است که رفتارهای اجتماعیاش را که نگاه میکند، میبیند که رفتارهایی متین و معقول است.«اذا رَأیتُمْ الرَّجلُ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْیُهُ وَ تَماوَتَ فی مَنْطِقِه وَ تخاضَعَ فی حَرَکاتِهِ» مرحوم علامه مجلسی تک تک این کلمات را معنا فرمودهاند که مراجعه میفرمایید، اگر میبینید که این شخص این معیارها را دارد، اینها معیارهای بدی برای شناخت افراد نیست، ولی حضرت(ع) میفرمایند: که اینها آن معیار اصلی نیستند و با اینها به تنهایی نمیشود جوهره شخص را فهمید که چگونه فردی است، این با کلک و تزویر هم سازگار است و ممکن است خودنمایی کند و نفاق به خرج بدهد. «فَرُوَیداً لایَغُرُّکُمْ فَما اَکثَرَ مَنْ یَعْجُزُهُ تناوُلُ الدّنیا وَ رُکُوبُ الحَرامِ مِنها لِضَعفِ بُنیَتِهِ وَ مهانَتَهُ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدّین فَخاکَها فَهُوَ لایزالْ یَخْتَلُ النّاسِ بِظاهِرِهِ»، آدم بیعرضهای است و نمیتواند به مقاصدی که میخواهد برسد، میآید در لباس دین تزهد و خوشرفتاری میکند. این را «فخّا لها أی صیداً لها» یعنی دین را وسیلهای قرار میدهد که دل مردم را به خودش متوجه کند، حضرت(ع) فرمودند این هم نمیتواند ملاک کاملی باشد. *حکایتی از مرحوم آیتالله مشکینی «فاِنّْ تَمَکَّنَ مِنْ حرامٍ اقْتَحَمُه وَ إذا وَجَدْتُمُوهُ یَعُفُّ عَنْ مالِالحَرامِ»، ملاک دومی سختتر از اولی است، حضرت(ع) میفرمایند: این شخص خیلی مواظب است که مال حرام نخورد و از حرامخواری واقعاً اجتناب میکند، یک روز صحبت بود که آقایی تقسیمی دارد مرحوم آیتالله مشکینی خیلی تعجب کردند، بعد فرمودند: مگر طلبهها این تقسیمها را میگیرند؟ ما که از هر کسی تقسیمی نمیگرفتیم، بنده میدانم در زمان طلبگی ایشان تا زمانهای طولانی واقعاً ایشان با سختی زندگی میکردند. ابوی ما میفرمودند که یک بار ایشان ما رفقا را که حدود پانزده نفر بودیم دعوت کردند، وقتی منزل ایشان رفتیم آبگوشت درست کرده بودند، هنگام برگشت، گفتند: نفری باید یک قرآن بدهید، گفتیم چرا؟ من پول نداشتم قرض کردم که دور هم باشیم، حالا ندارم قرضم را بدهم باید کمک کنید تا آن را ادا کنم، با این جور وضعیتی هر شهریهای و تقسیمی را نمیگرفتند، حضرت میفرماید که این هم ملاک نیست؛ اگر چه معیار خوبی است، ولی جوهره شخص را نشان نمیدهد. «وَ یَحْمِلُ نَفْسَهُ علی شوهاءِ قبیحة فَیأتی منها مُحرّماً» اما یک جای دیگر ممکن است که پایش بلغزد، مثلاً در شهوات جنسی نمیتواند این جور احتیاطی داشته باشد، آنجا میتواند از مال حرام و یا مشتبه به حرام اجتناب کند، اما نمیتواند شهوتش را کنترل کند. امیرالمؤمنین(ع) به حب روایات معتبره که سندش درست است و هم مورد افتاء بزرگان است، فرمودند که من به دختر جوان سلام نمیکنم، چرا که ممکن است وقتی که جواب مرا میدهد، صدای او بر من تأثیر بگذارد که این برای من ضررش از ثوابش بیشتر است. وقتی امیرالمؤمنین این جور احتیاط میکنند آن وقت ما این طور نباشیم، باز حضرت فرمودند که این هم یک معیار نیست که بتوانی جوهره شخص را بشناسی. «فَرُوَیْداً لایَغُرُّکُمْ حَتّی تَنْظُرو ما عُقْدَةُ عَقْلِهِ فَما أکْثَرمَن تَرَکَ فَرُوَیداً لا یَغُرُّکم فانَّ شهواتِ الخُلقِ مُختَلَفَةُ فَما اکثَرَ مَنْ یَنبُوا عَنِ المالِ الحَرامِ وَ أنْ کَثُرَ ذلِکَ أَجْمَع ثُمَّ لایَرجَعُ لی عَقْلٍ مَتینٍ فَیَکُونُ ما یُفْسِدُهُ بِجَهلِهِ أَکْثَرُ مِمّا یُصْلِحُهُ بِعَقْلِهِ فَإذا وَجَدْتُم عَقْلَهُ مَتیناً فَرویداً لایَغُرُّکُم»، بعضیها هستند که در حرامخواری و اینها مواظبت دارند، و در شهوات هم همینطورند، اما یک عقل متینی ندارند که بتوانند در مشکلات و در زیر و بمهایی که پیش میآید یک مواقف عاقلانه داشته باشند. *شرط تصدی مقام مرجعیت نقل است که شاگردان شایسته شیخ اعظم انصاری که هر کدام از آنها هم در علم و هم در عمل از برجستگی خاصی برخوردار بودند، بعد از فوت شیخ انصاری دور هم جمع شدند و گفتند از بین ما میرزای شیرای عقل کافی برای تصدی مقام مرجعیت را دارد، مرحوم محلاتی صاحب کتاب هدایة العم و المعرفة که از اعاظم علمایی است که این بزرگواران را درک کرده، در گزارشی از حوزه علمیه نجف درسهای حوزه نجف و سامرا و کربلا را نوشته که خیلی جالب است، بعد ایشان راجع به میرزای شیرازی میفرماید: انسان باید خودش آدم عاقل فکور تیزبینی باشد تا بتواند این آدم چه بود و خدای متعال چه عقل و حکمتی به او داده است. اگر مراجع و بزرگان بعد از مرحوم شیخ عبدالکریم، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی را از بروجرد به قم دعوت کردند، منشأ اساسی همین جهت بود که در ایشان عقل و درایت خاصی بود که خدای متعال به او عنایت کرده بود، بنابراین عقل نعمت بزرگ و مهمی است اما باز تنها داشتن آن فایدهای ندارد. حضرت(ع) میفرمایند: «تَنظُرُوا معَ هواهُ یَکونُ علی عقلِهِ اَو یَکونُ معه عَقْلِهِ علی هواهُ»، درست است این نعمت را دارد، ولی گاهی هواهای نفسانی و خصوصیاتی است که عقل را در استخدام هوای نفس گرفته است، برای اینکه ریاستش محکمتر و گستردهتر شود، همه اینها را استخدام میکند، ممکن است که کسی این مزیت را هم داشته باشد، اما از آن استفاده الهی نکند. بعد حضرت(ع) فرمودند: «فَکیفَ مَحَبَّتَهُ للرَّاساتِ الباطِلَةِ وَ زُهدُهُ فیها فإنَّ فی النّاسِ مَن خَسِرَ الدّنیا و الاخِرَةُ یَترُکُالدّنیا للدّنیا ویری أنّ لّذّة الرئاسة الباطلة أفضل مِن لذة الأموال و النِّعم المباحة المحلّلة فیترک ذلک أجمع طلباً للرئاسة»، ممکن است آدم برای اینکه مردم دستش را ببوسند، مقدماتی را درست کند و مردم را فریب دهد که مریدش شوند و به او احترام بگذارند و این برایش نعوذبالله بهتر است از این که زندگی آرامی داشته باشد، اینها خطراتی است که بر سر راه انسان است و کسانی به این چیزها گرفتار شدهاند. بعد میفرمایند: «ولکنّ الرجل کلّ الرجل نِعم الرجل هو الذی جعل هواه تبعاً لأمر الله و قواه مبذولةً فی رضی الله و أنّ کثیر ما یلحقه مِن سرّائها إن اتّبع هواه»، آن آدم درست و حسابی که «کلّ الرجل نِعم الرجل» است، کسی است که تمام خواستههای خودش را وِرد واحد کرده است، تبعا لامرالله همه انرژیهایش را هم در راه رضای خدا به کار میگیرد. «یری الذلَّ مع الحق أقرب إلی عزِّ الابد من العزّ فی الباطل»، اگر در باطل یک عزتی هم باشد، برای چند صباحی است، اما این شخص متوجه است که حق آن چیزی است که تضمین کننده ابدیت است، اگر شخصی طرفدار حق شد و به حق گروید و طبق حق عمل کرده ممکن است، الان هم مذلت ظاهری برایش باشد، اما این مذلت ظاهری اقرب به عز ابد است تا آن عزت ظاهری زودگذر که در پرتو باطل نصیب انسان میشود. «و یعلم أنّ قلیل ما یحتمله مِن ضرّائها ، یؤدّیه إلی دوامِ النعیم فی دارِ لا تبید و لا تنفد»، میداند که اگر در گرو حق قرار بگیرد، ناملایماتی به او خواهد رسید، ولی این ناملایمات برای او مهم نیست، چون او را به دوام نعیم میرساند، نعیم دائم در جایی است که نه فناپذیر است و نه کهنگی و اندراسی در آنجا وجود دارد، «یؤدّیه إلی عذاب لا انقطاع له و لا یزول» اما اگر راه دیگر را انتخاب کرد، مبتلا به عذابی میشود که همیشگی و دائمی است. بعد فرمودند: «فذلکم الرّجل نِعم الرّجل» آدم این چنین است که میشود به او گفت: نعم الرجل، این است که دیگر جوهره ذاتش با دغل و نفاق جور در نمیآید، او همه هواهایش را متبع امرالله قرار داده و همه انرژیهایش را مصرف در رضای خدا کرده و این باور درونی و تصدیق درونی را پیدا کرده است که حق باید ملاک باشد در هر چیزی، ولو مذلت ظاهری همراهش باشد، لذا فرمود که اگر این چنینی را پیدا کردید: «فبه فتمسّکوا و بسنّته فاقتدوا و إلی ربّکم به فتوسّلوا»، به او اقتدا کند این وسیله به درگاه الهی و شفیع خودتان قرار دهید. «فإنه لا تُرّد له دعوةٌ وطلبة»، این آدمی است که در درگاه خدا هیچ خواسته و دعایی از او رد نمیشود. هیچ خواستهای از او نیست، مگر اینکه برآورده شود، این شخص شایسته است که انسان از او پیروی کند، بنابراین از این حدیث شریف بلند همان مطلبی که رسول خدا(ص) به آن سفارش کردهاند، استفاده میشود. *دایر مدار حق باشید برادران عزیز! چه در زندگی شخصی، چه در زندگی اجتماعی و چه در زندگی سیاسی، خداوند متعال در همه این صحنهها برای ما وظیفه قرار داده و دستور داده است و حکم دارد و از ما خواسته است که حضور داشته باشیم، اما همه جا فرموده که دایر مدار حق باشید، بپسندند یا نپسندند. ما باید این را معیار قرار دهیم. ما همه از این دنیا خواهیم رفت و در محضر خدای متعال خواهیم بود، پس معیار ما باید حق و رضای خدا و اوامر الهی باشد، اگر انسان این را هدف خودش قرار دهد، در تمام امور به سلامت میرود، لذا مواظبت میخواهد که انسان هم در میدانهایی که خدای متعال از او حضور میخواهد، حضور داشته باشد و هم اینکه مواظبت کند که سالم از این صحنهها بیرون بیاید و وقتی خدای متعال را ملاقات میکند، آبرومند و روسفید ملاقات کند. امیدوارم خدای متعال به همه ما توفیق عمل به این وصایای ارزشمند رسول خدا(ص) را عنایت فرماید و از همه ما برای این توفیق بزرگ دستگیری کند. انتهای پیام/
93/04/21 - 11:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
صفحات پیشنهادی
پای منبر آیتالله شبزندهدار/6 امام خمینی(ره) به حال کدام افراد غبطه میخورد
پای منبر آیتالله شبزندهدار 6امام خمینی ره به حال کدام افراد غبطه میخوردمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت یک جمله از مرحوم حضرت امام ره دیدم که میفرمایند بعضی افراد هستند که من به حالشان غبطه میخورم آدم خداشناس و مؤمن و بیهوا در حالی که کسی هم ایشان را نمیشناسد بهپای منبر آیتالله شبزندهدار/12 حکایتی عجیب از شیخ نخودکی/ آرزویی که امام(ره) درباره شهید مدنی داشت
پای منبر آیتالله شبزندهدار 12حکایتی عجیب از شیخ نخودکی آرزویی که امام ره درباره شهید مدنی داشتمرحوم شیخ حسینعلی نخودکی یک بار از این قبرستانی که حالا یک گنبد سبزی از آن باقی مانده ولی قبلاً قبرستان وسیعی بوده با بعضی از افراد عبور میکردند که به همراهان خود فرموده بودند گپای منبر آیتالله شبزندهدار/11 ماجرای گریه مؤلف مفاتیحالجنان/ حکایتی از تقلید حاجآقا مصطفی
پای منبر آیتالله شبزندهدار 11ماجرای گریه مؤلف مفاتیحالجنان حکایتی از تقلید حاجآقا مصطفیفرزند بزرگ مرحوم شیخ عباس قمی نقل میکرد پدر ما در کتابخانه خودشان مشغول مطالعه بودند یک وقت دیدیم همین طوری که مشغول مطالعه هستند با صدای بلند گریه میکنند خدمت ایشان رفتم و پرسیدمپای منبر آیتالله شبزندهدار/10 ماجرای قابله و آخوند خراسانی/ ویژگی عالمان دنیاپرست
پای منبر آیتالله شبزندهدار 10ماجرای قابله و آخوند خراسانی ویژگی عالمان دنیاپرستمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت مرحوم آخوند خراسانی شخصیت کمی نبود و در عصر خود خیلی عظمت داشتهاند در احوالات ایشان هست که طلبهای نیمههای شب درب منزلش رفت برای اینکه خانواده او وضع حمل دپای منبر آیتالله شبزندهدار/۱ حکایت دغدغهمندی مؤسس حوزه علمیه قم/ ماجرای بدهکاری میلیاردی آیتالله حائری
پای منبر آیتالله شبزندهدار ۱حکایت دغدغهمندی مؤسس حوزه علمیه قم ماجرای بدهکاری میلیاردی آیتالله حائریمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه میگوید خادم مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری نقل کرده است زمستان منقل را آتش کردم که برای ایشان ببرم گرم شوند تا بردم داخل اتاق ایشان فرپای منبر آیتالله شبزندهدار/2 مجتهدی که مانع شرکت در درس آیتالله قاضی شد/ عالمی سختکوشتر از علامه حلی
پای منبر آیتالله شبزندهدار 2مجتهدی که مانع شرکت در درس آیتالله قاضی شد عالمی سختکوشتر از علامه حلیمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه درباره جایگاه علمی آیتالله میرزا کاظم تبریزی قاروبی گفت درباره ایشان متحیر بودیم که ایشان چه کرده استاد هر درسی رفته بود تقریراتش را نوشتهپای منبر آیتالله شبزندهدار/4 ماجرای رؤیای صادقه همسر آیتالله کاشانی/ برخی مصادیق فساد فیالارض
پای منبر آیتالله شبزندهدار 4ماجرای رؤیای صادقه همسر آیتالله کاشانی برخی مصادیق فساد فیالارضمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت بعد از فوت آیتالله العظمی بروجردی به خیلیها حالت یأس دست داده بود که حوزه از بین میرود حضرت امام ره در مجلسی که علما جمع بودند فرمود تمامپای منبر آیتالله شبزندهدار/8 طلاب میپرسند مقابل بدحجابی یا شرکت در عروسیهای کذایی چه کنیم
پای منبر آیتالله شبزندهدار 8طلاب میپرسند مقابل بدحجابی یا شرکت در عروسیهای کذایی چه کنیممدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت گاهی طلاب برای مشورت میآیند که مثلاً عروسی کذایی هست و این کار حرام یا وضع خانمها نامناسب است وقتی که شرکت نمیکنیم مورد شماتت و ملامت خانواده قراپای منبر آیتالله شبزندهدار/7 چرا نمیتوان روح سید بن طاووس را احضار کرد/ خوشحالی علامه حلی بعد از ۲۵ سال
پای منبر آیتالله شبزندهدار 7چرا نمیتوان روح سید بن طاووس را احضار کرد خوشحالی علامه حلی بعد از ۲۵ سالمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت اهل احضار ارواح گفتهاند که اصلاً ابن طاووس را نمیشود احضار کرد چرا چون به فرموده شیخ بهایی ایشان همیشه در عالم برزخ همراه امیرالمؤمنپای منبر آیتالله شبزندهدار/3 مواردی که باعث فساد روزه میشود/ ماجرای جوشاندهای که آیتالله حائری تهیه کرد
پای منبر آیتالله شبزندهدار 3مواردی که باعث فساد روزه میشود ماجرای جوشاندهای که آیتالله حائری تهیه کردمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه میگوید از بعضی روایات استفاده میشود که احسان عبارت است از اینکه انسان کاری را که انجام میدهد درست انجام دهد بنابراین هر عملی وقتی پاکپای منبر آیتالله شبزندهدار/5 علت گرفتاریهای نفسانی/ نصیحتی لازم برای طلاب/ حکایتی از آیتالله فشارکی
پای منبر آیتالله شبزندهدار 5علت گرفتاریهای نفسانی نصیحتی لازم برای طلاب حکایتی از آیتالله فشارکیمدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه گفت علت اینکه بیماریهای نفسانی در وجود انسان پیدا میشوند این است که انسان غافل از خدای متعال میشود و نعمتهایی خداوند را فراموش میکند پسفرزند آیتالله گلپایگانی عنوان کرد کرامت امام رضا(ع) به آیتالله گلپایگانی/ خاطرهای از سفر مرجع تقلید به لندن
فرزند آیتالله گلپایگانی عنوان کردکرامت امام رضا ع به آیتالله گلپایگانی خاطرهای از سفر مرجع تقلید به لندن وهابیها میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد فرزند آیتالله گلپایگانی گفت نخستین قدمی که حاج آقای گلپایگانی بعد از مرجیعت خود برداشت اعلام این بود که طلاب حافظ قرآن شهریهشماه رمضان در کلام امام سجاد(ع)
ماه رمضان در کلام امام سجاد ع حضرت در این دعا ماه مبارک رمضان را چنین معرفی میکنند شهر روزه داری و شهر اسلام شهر پاکی و پیرایش شهر شب زنده داری و شهر قرآن شهری که در آن هدایت و بیّنات برای مردم فرود آمده است متن حاضر بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید محمّدمهدی میرباقری اسشرح دعای ابوحمزه توسط آیتالله قرهی/9 چرا در تلقین فقط نام پدر را میگویند/ چه زمانی ایمان انسان خالص است
شرح دعای ابوحمزه توسط آیتالله قرهی 9چرا در تلقین فقط نام پدر را میگویند چه زمانی ایمان انسان خالص استاز حضرت صادق ع پرسیدند آقاجان چرا هنگام دفن میت اسم مادر را نمیآورند و فقط اسم پدر را میآورند فرمودند اسم را میگویند که فقط بگویند حلالزاده است به گزارش خبرگزاری فشرح دعای ابوحمزه توسط آیتالله قرهی/8 سه امتیازی که خدا برای مؤمنان قرار داد/ چه زمانی انسان بر آسمانها مسلط
شرح دعای ابوحمزه توسط آیتالله قرهی 8سه امتیازی که خدا برای مؤمنان قرار داد چه زمانی انسان بر آسمانها مسلط میشودخدا فرمود من سه چیز را برای مؤمن قرار دادم که در اختیار هیچ احدی قرار ندادم نماز صلاه المؤمنین من بعد انقطاع عمله انفاق مال و جعلت له ثلث ماله اکفر به عن خطایا پیادی از اسوه اخلاق پایتخت ثمره نهایی روزه در کلام آقامجتبی تهرانی/ مراقبت کن تا به «مقام رضا» برسی
یادی از اسوه اخلاق پایتختثمره نهایی روزه در کلام آقامجتبی تهرانی مراقبت کن تا به مقام رضا برسیمرحوم آقامجتبی تهرانی معتقد بود روزه دو اثر دارد یکی اثر ظاهری که همان کم خوردن است و دومی که ما به آن صومِ صمت میگوییم اگر جلوی زبانت را بگیری و مراعات زبانی داشته باشی موجب میشوپرکاربردترین آیات قرآن در کلام رهبر انقلاب(۲) تعبیر رهبری از انقلاب اسلامی به «شجره طیبه»/ امامخمین
پرکاربردترین آیات قرآن در کلام رهبر انقلاب ۲ تعبیر رهبری از انقلاب اسلامی به شجره طیبه امامخمینی ره ریشه شجره طیبه انقلابمقام معظم رهبری در سخنان خود در ۲۵ سال اخیر ۴۴ بار از واژه شجره طیبه استفاده کردند که معظمله اغلب از انقلاب اسلامی به عنوان شجره طیبه یاد کردهاند به گزار-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها