واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دوازدهمین شب شاعر؛ نکوداشت شاعر تاجیک «محمدعلی عجمی»/۱
خطه معطر شعر عجمی
پنج سال بی وقفه در ایران بوده و با شاعرانی مثل قزوه، امیری اسفندقه و دیگران هم کلام بوده و جالب است که اشعار برخی از شاعران معاصر پس از انقلاب را در اشعارش تضمین کرده است.
خبرگزاری فارس - حسین قرایی؛ سال ها پیش در کتاب فارسی اول دبیرستان شعری از « عبید رجب » شاعر تاجیک خوانده بودم و برخی از مصراع هایش را هم از بر کرده بودم ؛ (( هر دم به روی من گوید عدوی من کاین شیوه درّی تو چون دود می رود نابود می شود باور نمی کنم باور نمی کنم باور نمی کنم )) او در این شعر به زبان نیاکان خود می بالد و به دشمنان زبان گران سنگ و باشکوه فارسی که این زبان را فراموش شده می پندارند می تازد. چند سالی است که نام های زیادی از شاعران تاجیکستانی می شنویم و به مدد محققین کشورمان ، اشعار برخی از ایشان را خوانده ایم ؛ مومن قناعت ، بازار صابر ، اسکندر ختلانی ، لایق شیرعلی ، صفیه گلرخسار ، محمدعلی عجمی و ... اما نمی دانم از بین این نام های بی شمار که این روزها بیشتر و بیشتر معرفی می شوند طعم اشعار « محمدعلی عجمی » چیز دیگری است ؛ نیزه را سرور من ! بستر راحت کردی شام را غلغله صبح قیامت کردی به لب تشنه ات ، آن روز اشارت می کرد خاتمی را که در انگشت شهادت کردی... (عطر شب های خراسان ص44) حس و عاطفه ای که او نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) و خصوصاً امام حسین (ع) دارد باعث شده تا جای خودش را در دل من باز کند. توجه به تلمیحات گسترده که از تاریخ مذهبی و ملی ما برخاسته یکی دیگر از مختصات شعر عجمی است که او را در زمره یکی از شاعرانی قرار می دهد که ایرانیان او را بیشتر از دیگران می شناسند ؛ جز زمزمه عشق دگر زمزمه ای نیست یک بار دگر بوی اویس قرن آمد (همان ص 15) تفسیر او از برخی کلمات تفکر و اندیشه عجمی است ، از خیل و سیل واژه های متفاوتی که این شاعر تاجیک به تفسیر آن ها پرداخته است به معنی کردن لغت « دنیا » توسط او دقت کنید ؛ دنیا حکایت غم و لبخند و گریه نیست دنیا قیامتی است که تکرار می شود ( همان ص 33) وقتی کتاب های « بهشت و آدم و گندم » و « عطر شب های خراسان » را تورق می کنیم انگار با اشعار شاعر خوش ذوقی مواجه ایم که در ایران زندگی می کند و وقتی بیشتر زندگی این شاعر تاجیک را مورد کنکاش قرار می دهیم متوجه می شویم که پنج سال بی وقفه در ایران بوده و با شاعرانی مثل ؛ علی رضا قزوه ، مرتضی امیری اسفندقه و دیگران هم کلام بوده است و جالب است که اشعار برخی از شاعران معاصر پس از انقلاب را در اشعارش تضمین کرده است که از این جمله نام « علی رضا قزوه » پر شمار است ؛ شاعر تاجیکی ما در غزل گل می کند ؛ در قالب رباعی و دو بیتی بسیار موفق عمل کرده است و بسیاری از دو بیتی های او ورد زبان تاجیک هاست . با توجه به حضور ویژگی های شعر انقلاب اسلامی در اشعار عجمی می توان گفت سالیان حضور او در ایران ، سالیان پرباری برای او به حساب می آید . اگر می خواهید شعر عجمی را بیشتر بشناسید حتماً کتاب ارزشمند « عطر شب های خراسان » او که توسط نشر تکا منتشر شده است را مطالعه کنید تا با ظرافت ها و نکات ادبی هنرمندانه ای که او در مصرع مصرع ابیاتش به کار بسته ، بیشتر آشنا شوید. به زعم نگارنده این یادداشت ، « عجمی » کارهای ارزشمندی نیز در حوزه شعر سپید دارد ؛ (( کلمات آن قدر دارم که برای مرگ یک درخت تعزیه برگ بنویسم...)) (همان ص 220) اما اگر از شعر زیبای عجمی بگذریم باید اذعان کنیم که او در حوزه نقد نیز قلمی پویا و پایا دارد که نمونه اعلای این پویایی را باید در کتاب « خطه معطر شعر » دید . او در این کتاب اشعار سه شاعر فارسی زبان را مورد بررسی و تحقیق قرار داده است ؛ مومن قناعت ، لایق شیرعلی و سلمان هراتی . عجمی که در سال 1981 از دانشگاه دولتی تاجیکستان ، در رشته زبان و ادبیات فارسی تاجیکی فارغ التحصیل شده است ، درباره شعر معاصر ایران و تاجیکستان و افغانستان دارای مقالات متعددی است . با یکی از شعرهای او که از کتاب « از ساقه تا صدر » - اثر دکتر علی موسوی گرمارودی – انتخاب کرده ام ، صحبت هایم راجع به « محمدعلی عجمی » را پایان می دهم ؛ یک سحر این بید هم مجنون شود یک سحر این اشک ها جیحون شود کوچه پر می گردد از آواز عشق یک سحر این کوچه هم گردون شود یک سحر در خویش می لرزد زمین دست ها از گورها بیرون شود آسمان خورشید را دیوار نیست عشق بود امروز ، فردا چون شود ساقیا جامی بیاور پیش از این کاین صُراحی بشکند یا خون شود عاشق گیسوی لیلای تو ام یک سحر این بید هم مجنون شود انتهای پیام/
93/04/21 - 08:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]