واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: داريه و دنبك براي چينيها
ابوي ميگويد: بخند كه بختت گفته! شال و كلاه كن برويم جشن. داريه و دنبك و اين حرفها!
ميگويم: خنده زدن لب نميخواد، داريه و دنبك نميخواد، يه دل ميخواد كه شاد باشه، از بند غم آزاد باشه...
ابوي ميگويد: باز شدهاي آقاي مطالعه؟ الان وقت شعر خواندن است؟ نه! واقعاً؟ الان بايد در مورد توسعه كتاب بخواني! در مورد اقتصاد! در مورد سازندگي! رفتهاي چسبيدهاي به شعر فلان شاعر؟ من هم دهان باز كنم صدتا از اين شعرها ازش ميريزد بيرون! پس تدبيرت كو؟
ميگويم: حالا چه شده كه جشن ميخواهند بگيرند؟ ساعت چند است مراسمشان؟ عقدكنان است يا شيرينيخوران؟ مردانه است يا زنانه؟ با ليموزين بايد برويم يا محصولات گران شده ايران خودرو؟ بعد از افطاري است يا قبل از سحري؟ كروكي را به همراه كارت دعوت ميفرستند يا پيامكي ارسال ميكنند؟ بزرگان هم هستند يا باز هم سرگرمي فقط براي ما فقراست؟
ميگويد: همان شعر ميخواندي، راحتتر بوديم! نخير مراسم 42 ماه ديگر است. بايد برويم اسممان را از الان زوركي بچپانيم توي ليستشان. مثل كسوف، نه خسوف، نه اصلا عين زلزله است. هر چند وقت يكبار اتفاق ميافتد. آماده نباشيم از كفمان رفته. آن وقت باز شعرخوانيات گل ميكند كه بيوفا رفتي كه رفتي...
ميگويم: نكند جشن راهاندازي آزادراه تهران - شمال است؟ خوب مچتان را گرفتم.اي جانم. اگر بچهام به سن او بود الان نوهاش در آغوش شما شده بود نبيره!
ميگويد: آن پروژه كه 42 ساله است، هنوز تعداد سالش به نصف نرسيده. چينيها يك كار ديگر دست گرفتهاند... شيريني آن را بايد برويم بخوريم. پورسيدآقايي معاون وزير راه و شهرسازي اظهار اميدواري كرده كه در زمان بهرهبرداري از اين كار جديد چينيها، جشن مناسبي برگزار شود.
ميگويم: چه كاري است؟ نكند مثل تتوكاري خانمها باشد. اول تتو ميكنند بعد پشيمان ميشوند و با ليزر آن را اصلاح ميكنند تا بشود مثل روز اولش! آزادراه تهران - شمال را با تدبير جديدي ميخواهند صاف كنند بعد بگويند روز، شب است؟
ميگويد: نه پسر جان تو چقدر احمقي! باز تنت ميخارد؟ ول كن اين آزادراه را... طرح برقيسازي خطآهن تهران ـ مشهد به طول 900 كيلومتر ظرف مدت حدود 42 ماه توسط دو كنسرسيوم ايراني و خارجي متشكل از شركت گروه مپنا، شركت احداث و توسعه ريلي مپنا و شركت مپنا بينالملل و دو شركت چيني CMC و SUPOWER اجرا خواهد شد. به اين ميگويند زالزاك! ببخشيد زلزله!
ميگويم: حالا نكند ميوه و شيريني اضافه آوردهاند كه اول از جشنش ميگويند.
ميگويد: با آن طوفان نه! مگر نشنيدهاي رئيس اتحاديه باغداران گفته اگر طوفانهاي اخير اتفاق نميافتاد اين ميوهها قيمت مناسبتري داشتند.
ميگويم: ما باد را هرگز نكاشتيم كه طوفان درو كنيم...
ميگويد: سختي روزه است. من هر چه ميگويم تو ساز خودت را ميزني و ميشعري. خواستيم يك شيريني مفتكي را به وعده 42 ماهه به تو بدهيم. نخواستي. فردا كه قيمتها بالاتر رفت نگويي نگفت!
ميگويم: بالا بالا بالاتر از ابر هم بالاتر؟
ميگويد: هوشنگ فاخر عضو اتاق بازرگاني ايران گفته ثابت نگه داشتن نرخ ارز همراه با افزايش سالانه 10 تا 15 درصدي نرخ تورم، سبب شد تا قيمت تمام شده كالاهاي توليد داخلي به تدريج بالا برود در حالي كه قيمت كالاهاي وارداتي ثابت ميماند. اين يعني دارند بذرش را ميپاشند كه دلار را گرانتر كنند. براي همين هم شيريني مفتكي را ديگر نميشود غير از دست چينيها از دست ديگري گرفت!
ميگويم: پس خودشان دارند ميكارند.
ابوي ميگويد: چه را؟
ميگويم: ديگر شعرم نميآيد!
نویسنده : اولاد آدم
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]