تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806930236




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شیرین خیالی من


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: شیرین خیالی من

شیرین خیالی من

سحرگاهی که از شدت تنهایی و سر درد و استیصال احساس خفگی می کرد تصمیم گرفت شیرین را بکشد.

جذاب ترین زن ها برایش شبیه کسی بودند که هیچ وقت ندیده بود. شبیه دختری که اوائل نامی نداشت ولی بعدها فهمید اسمش شیرین است. تکه های مختلف شیرین را از جاهای مختلف آورده و سر هم کرده بود. چشم هایش را توی صورت زنی دیده بود که به ویترین اسباب بازی فروشی خیره نگاه می کرد و انگشت هایش را در دست زنی که توی اتوبوس نزدیک او ایستاده و میله سقف را گرفته بود. گاهی تکه هایش را جا به جا می کرد آن ها را دوباره طوری کنار هم می چید تا بیشتر شبیه واقعیت شیرین شود، زنی که به اندازه ی کافی خیال انگیز، شکننده و آسیب پذیر باشد، و عاشقانه قدرت های مردانه او را ستایش کند. حالا می توانستند با هم زندگی خوبی داشته باشند. با هم مسافرت بروند، توی خیابان ساندویج بخورند و پلی استیشن بازی کنند.اما وقتی دوست هایش با نامزدهای واقعی شان همین کارها را می کنند، غمگین می شد. دلش می خواست شیرین تنی داشت و می توانست او را بغل کند. گاهی خودش را دلداری می داد که مهم نیست شیرین واقعیت ندارد، مهم آن است که او می تواند احساسش کند. حتا آنهایی که نامزدهای واقعی داشتند همیشه منتظر چیزی بودند که خودشان هم نمی‌دانستند چیست، پس عجیب نبود او منتظر روزی باشد که شیرین واقعی را پیدا کند. او شیرین را چنان خوب و کامل ساخته بود که هیچ زنی نمی توانست در قلبش با او رقابت کند. بیشتر دختر ها در برابر شیرین به نظرش نچسب و احمق و خودخواه می آمدند. بیشتر دوستانش با همان دخترهای احمق و خودخواه مهمانی می رفتند، می رقصیدند و خوش می گذراندند .
http://www.seemorgh.com/uploads/1393/03/opllllll.jpg


سحرگاهی که از شدت تنهایی و سر درد و استیصال احساس خفگی می کرد تصمیم گرفت شیرین را بکشد. همان لحظه شیرین سرطان خون گرفت و لحظاتی بعد در حالی که عاشقانه به چشم های او خیره شده بود مرد. حالا او می توانست با هر زن دیگری که دوست داشت زندگی کند. هفته بعد با غزاله آشنا شد. دندان هایش شبیه شیرین بود. او داستان عشق عمیق و واقعی خود را برای غزاله تعریف کرد. تعریف کرده چه طور شیرین کم کم همه ی موهایش ریخت و درحالی که دست او را توی دست خود گرفته بود جان داد. گفت او معنای واقعی عشق را از شیرین آموخته است و این لحظه های زیبا را مدیون شیرین هستند. غزاله که چشمانش از اشک نمناک شده بود، در حالی که می کوشید حسادت و خشم و سرخوردگی خود را پنهان کند ، سعی کرد به همان گرمی و پرشوری شیرین او را ببیند.او دو هفته بعد همین داستان را برای پانته آ تعریف کرد، بعد برای سمیرا، برای مریم، پارمیس، زهرا، سارینا، آزاده، سولماز، جودی که نام واقعیش چیزی دیگری بود، پریسا، سمیه، نازنین و ... حتا توی فهرستش چند شیرین هم وجود داشت، اما واکنش شان بعد از شنیدن داستان عشق شیرین چندان با هم متفاوت نبود. بعضی ها می خواستند به او ثابت کنند که می توانند از شیرین هم جذاب تر باشند و با تصویر رقیبی که دیگر وجود نداشت می جنگند ، بعضی تلاش می کردند مهربانانه خاطره ی آن ناکامی را از ذهن او پاک کنند و بعضی دل شان می خواست در رویای عاشقانه ی او شریک شوند و لحظه ای از گرمای آن عشق صادقانه را تجربه کنند.


حالا او مدت هاست که در تکه پاره های زنان واقعی به دنبال تصویر شیرین می گردد، در تنهایی بی پایان خود غرق شده، جذابیت های عاشقانه و تصویر باشکوه تن زن در چشمانش رنگ باخته و دیگر امیدی به یافتن شیرین خود ندارد.از کتاب حافظ خوانی خصوصی . علیرضا ایرانمهر
  تهیه و تدوین :  گروه  فرهنگ و هنر سیمرغwww.seemorgh.com/cultureاختصاصی سیمرغ

 








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن