تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827458361




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای یک کشیش روستا


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
تئاتر,نمایش,دن کامیلو
ماجرای یک کشیش روستا نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی زمانی گفته بود، در اصل، تنها یک مسیحی راستین وجود داشت که او نیز بر فراز صلیب جان سپرد؛ مساله‌ای که بوضوح و البته با زبانی طنز در نمایش دن کامیلو به آن اشاره می‌شود و کشیش قصه در پس همه ساده‌دلی و شوخ‌طبعی‌اش، مسیح را دستاویز نیات و مقاصد دنیوی و منفعت‌طلبانه خود قرار می‌دهد.




کورش نریمانی، نویسنده و کارگردان موفق تئاتر، حدود ده سال پیش براساس مجموعه قصه های دنیای کوچک دن کامیلو، نوشته جیووانی گوارسکی، نویسنده، روزنامه نگار، کاریکاتوریست و طنزپرداز فقید ایتالیایی، نمایشنامه دن کامیلو را نوشت و آن را روی صحنه برد. دن کامیلو نمایش برگزیده سال 84 شد و جوایز نمایشنامه برگزیده و کارگردان برتر آن سال را نصیب نریمانی کرد. او حالا و پس از 9 سال تصمیم گرفته بار دیگر با انجام تغییراتی نمایش را این بار در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه ببرد که این بار هم با موفقیت همراه شد و تماشاگران و اهالی تئاتر استقبال بسیار خوبی از آن کردند. داستان دن کامیلو درباره کشیشی به همین نام با بازی تماشایی سیامک صفری است که خودش را نامزد انتخابات شهرداری دهکده ای در ایتالیا می کند، اما نتیجه را به کمونیستی دوچرخه ساز، ابله و کم سواد به نام پپونه (مهران احمدی) می بازد. شکست انتخاباتی دن کامیلو سرآغازی می شود بر جدال و کشمکش دائمی او و پپونه که نماینده کلیسا و حزب کمونیست هستند. اصل دنیای نمایش دن کامیلو بر تضاد و تعارض بنا گذاشته شده است که همین هم محرک قصه، باعث درگیری شخصیت های اصلی و به تبع آنها شخصیت های مکمل و شکل گیری ماجراهای جذاب می شود. تنها شخصیت آرام، متعادل و متناسب نمایش، مسیح (مهدی بجستانی) است که با جامه ای سپید و آراسته در محراب کلیسای دن کامیلو و روی صلیب حضوری همیشگی دارد و تنها با دن کامیلو در ارتباط و مراوده کلامی است و هر وقت شخص دیگری وارد فضای کلیسا می شود، مسیح دست از فعالیت روزانه و مکالمه برمی دارد و به جایگاه ثابت خود برمی گردد. تضاد و تناقض مورد اشاره نمایش از شخصیت اصلی دن کامیلو به عنوان یک کشیش آغاز می شود و کسی که به عنوان نماینده خدا و مسیح باید وظیفه هدایت مردم جامعه را به عهده داشته باشد و حتی با پیامبر دین مسیحیت در ارتباط مستقیم کلامی است، اسیر ظواهر دنیاست و برای شهردارشدن نامزد انتخابات می شود و از سوی دیگر سال هاست برای به دست آوردن دوشیزه روبینیا، معلم روستا (فریده سپاه منصور) خودش را به آب و آتش می زند. سوءاستفاده های دن کامیلو از مسیح و مسیحیت در این داستان تمامی ندارد و او برای پیروزی بر رقیب انتخاباتی و انتقام از او، وقت و بی وقت با «یا مسیح» گفتن هایی بانمک و ملتمسانه دست به دامن پسر مریم می شود. اشاره های طنازانه کارگردان نمایش که به تبعیت از نگاه تند و تیز و نمکین گوارسکی اتفاق افتاده، قدرت به دست آمده از مذهب و سیاست را مورد انتقاد قرار می دهد و به جهل، تعصب، نادانی و ناآگاهی جماعتی که ملعبه دست افراد سودجو و فرصت طلب قرار می گیرند، می تازد. در چنین شرایطی است که مردم بینوا و بی خرد کورکورانه به جای توسل جستن به مسیحیت واقعی و ایمانی راستین در کشمکش فرسایشی و بی سرانجام دو جبهه مسیحیت دروغین و شیادی حزبی گرفتار و قربانی می شوند. تناقض و تعارضی که دامنگیر جماعت دنیای کوچک نمایش شده، از خود موضوع و رویداد مورد بحث اثر شروع می شود که آغازگر ماجراهای بعدی و نزاع دائمی دن کامیلو و پپونه است. رقابت ناسالم آنها به خاطر سمت و مسئولیتی است که جای پرسش و شگفتی دارد؛ شهردار دهکده! وقتی یک روستای کوچک خودش را در جایگاه یک شهر تصور می کند و برای اداره امور در پی انتخاب شهردار است، حدیث مفصل بخوانید از این مجمل. پیر پائولو پازولینی، نویسنده و کارگردان فقید ایتالیا با گفتن این جمله جالب از تناقض و تعارض موجود در میان هموطنانش پرده برداشته بود: در ایتالیا همان طور که همه کاتولیک هستند، به همان میزان همه مارکسیست هستند. و چه قالبی بهتر از زبان کمدی برای بیان این تعارض ها و تناقض ها. اساسا طنز و وضع های خنده دار بسیار به موقعیت های متناقض و ضد هم وابسته است و بسیاری از وجوه برجسته کمدی از همنشینی عناصر نامتجانس شکل می گیرد. این مساله، هم در نمایشنامه دن کامیلو و رقابت دو نماینده ناشایست مذهب و سیاست بارز است و هم در شکل اجرایی به اندازه کافی به چشم می آید. نریمانی این مورد را بخوبی در ترکیب بازیگری رعایت کرده و کاراکترهایی تیپیکال و کج و معوج را روانه صحنه می کند. او عدم تجانس فضای قصه را در همان آغاز نمایش به تماشاگر نشان می دهد و همه بازیگران با ترکیب قد و قامتی نامتناسب و چهره های مضحک در قابی خودشان را در معرض دید و خنده مخاطب قرار می دهند. بارزترین نمونه در این زمینه بروسکوی دراز و بشکه ریزنقش هستند که در کنار یکدیگر ترکیب نامتعادل و جذابی را می سازند. بهرام افشاری و هوتن شکیبا پیشتر در نمایش قبلی کورش نریمانی ـ هیپوفیز ـ هم بازی درخشانی ارائه داده بودند و حالا با موفقیت در دن کامیلو نوید شکل گیری یک زوج کمدی به سبک چیچو و فرانکو را می دهند. کمدی سیاه دن کامیلو همان قدر که می خنداند، به همان میزان هم خنده را بر لبان تماشاگر فهیم خشک می کند و در پایان او را با کوله باری از لحظات شاد و در عین حال متاثرکننده تنها می گذارد. ضربه نهایی نمایش آنجا به مخاطب وارد می شود که مسیح راستین به دلیل فضای مسموم و ناسالم دهکده و مردمانش تصمیم به بستن چمدان و رفتن به سفری نامعلوم می گیرد و برای اولین بار دن کامیلو را یهودا می خواند. کشیش البته با لودگی و شاید واقعا از روی ناآگاهی باوری به یهودا بودنش ندارد، اما او در «شام آخر» با پپونه کاسبکار معامله می کند و در هیاهوی تفاهمی سودجویانه و دنیوی، با تاخت زدن دینش، نماینده خدا را به فراموشی می سپارد. راست گفته بود نیچه؛ تنها یک مسیحی راستین وجود داشت. علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر


پنج شنبه 29 خرداد 1393 2:15    بازدید:0





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن