تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819394934




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جواد مجابی: در ایران نویسنده حرفه ای نداریم


واضح آرشیو وب فارسی:الف: جواد مجابی: در ایران نویسنده حرفه ای نداریم

تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۰
جواد مجابی در دوره ریاست جمهوری دهم همواره اشاره می کرد که شمار صفحات کتابهای مجوز نگرفته اش در وزارت ارشاد به چند هزار صفحه می رسد. در دوره جدید وزارت ارشاد اوضاع به سامان تری گرفته اما مسئله ممیزی و چگونگی اعمال آ ن و البته متولی اش همچنان پابر جاست به همین خاطر هنوز هم نویسندگان صحبت هایشان را با اشاره به ممیزی آغاز می کنند؛ حتی اگر این صحبت ها درباره دلایل پایین آمدن تیراژ کتاب باشد.مجابی با انتقاد از سانسور، شیوه توزیع و تبلیغ کتاب در ایران می‌گوید اگر سیستم نشر، نقد و تبلیغات کتاب درست عمل کند، کتاب‌هایی که با عشق و خون دل نوشته شده‌اند، فراموش نمی‌شوند.این شاعر و نویسنده در گفت‌و‌گو با ایسنا، درباره امکان امرار معاش از راه ادبیات در ایران، گفت: فکر می‌کنم کمتر نویسنده‌ای در ایران باشد که از طریق حق‌التألیف کتاب‌هایش زندگی کرده باشد. در واقع ما نویسنده حرفه‌ ای نداریم که شغلش نوشتن باشد و زندگی‌اش از طریق نوشتن بگذرد.او ادامه داد: در گذشته همواره هنرمندان و نویسندگان از سوی قدرت‌های زمان حمایت می‌شدند اما در قرن ما که هنرمندان و نویسندگان باید از طریق فروش آثارشان زندگی کنند، این امکان در ایران فراهم نیست. پایین بودن تیراژ کتاب، بی‌علاقگی مردم به کتاب، بدبختی ناشران و بیمار بودن اقتصاد نشر، نبودن توزیع خوب و بازاریابی درست برای کتاب و محدود بودن حوزه زبان فارسی همه و همه دست به دست هم داده‌اند و باعث شده‌اند کتاب رونق نداشته باشد و طبیعتا درآمد ناشی از کتاب‌ها به درد زندگی نویسنده نمی‌خورد.مجابی در ادامه با اشاره به جمعیت بالای کشورهایی که در حوزه زبان اسپانیولی قرار دارند، اضافه کرد: کتاب‌هایی که به این زبان نوشته می‌شوند در گستره وسیعی پخش می‌شوند. همچنین میلیون‌ها نفر در کشورهای مختلف هستند که زبان‌شان عربی است. این موضوع چند فایده دارد. یکی از این فواید تیراژ وسیع است و فایده دیگر این است که اگر جلو انتشار یک کتاب در کشوری گرفته شود نویسنده می‌تواند آن را در یک کشور دیگر هم‌زبان منتشر کند. اما زبان فارسی در ایران و دو کشور فقیرتر از ما یعنی تاجیکستان و افغانستان محدود است. این دو کشور هم امکان خرید چندانی ندارند، اگر هم جلو کتابی در ایران گرفته شود امکان انتشار آن برای آن‌ها هم وجود ندارد.این نویسنده سپس اظهار کرد: سیستم توزیع کتاب در ایران غلط، ناقص و حتا غرض‌آلود است یعنی به نحوی هدایت شده که فقط به پاره‌ای از کتاب‌ها توجه می‌شود و بسیاری از کتاب‌ها از توجه و توزیع درست بی‌نصیب می‌مانند. تیراژهای بسیار پایین هم ناشی از نبود بازاریابی درست است. غربی‌ها در نمایشگاه‌های کتاب برای آثارشان بازاریابی جهانی می‌کنند و به این ترتیب از طریق ترجمه آثار به زبان‌های دیگر برای نویسنده‌ها درآمدی حاصل می‌شود اما در این‌جا چنین امکانی نیست.او افزود: نبود توزیع درست، سانسور کتاب، بی‌توجهی ناشران به حقوق مؤلفان، تیراژ پایین کتاب و بی‌علاقگی به مطالعه باعث شده که بازار عرضه و تقاضای کتاب ما در پایین‌ترین حد خود بماند. حتا محبوب‌ترین نویسنده‌های ما تنها از طریق کتاب‌های‌شان زندگی نمی‌کنند و مجبورند به مشاغل دیگری هم بپردازند تا بتوانند زندگی خود را اداره کنند و کسی نمی‌تواند از طریق نوشتن امرار معاش کند. شغل‌های دیگر هم انرژی نویسنده را می‌گیرند و نمی‌گذارند نویسنده حرفه‌یی شود و تمام فکر و ذکرش نوشتن باشد. در بسیاری از مواقع پول کتاب به اندازه هزینه سیگار نویسنده هم نمی‌شود.مجابی همچنین درباره تجربه شخصی خود از امرار معاش و فعالیت ادبی گفت: من کارمند دادگستری و فرهنگ و هنر بوده‌ام، بازنشسته شدم و مختصر درآمدی از این طریق دارم. هیچ‌گاه از طریق حق‌التألیف آثارم زندگی نکرده‌ام و درآمد کتاب‌هایم نقش مؤثری در زندگی‌ام نداشته است. سعی کردم از راه‌های دیگری درآمد داشته باشم، چون بسیاری از کتاب‌های من به موقع چاپ نشدند و در سال‌های مختلف با مشکلات بسیاری برای انتشار آثارم روبه‌رو بوده‌ام.او درباره راهکار رفع این مشکلات اظهار کرد: تصور می‌کنم باید بازاری برای کتاب به وجود بیاید. در این زمینه اولین شرط آزادیِ قلم و اندیشه است، به این معنی که نویسنده بتواند آن‌چه را دوست دارد بنویسد و آن‌چه را می‌نویسد منتشر کند. فکر می‌کنم تنها نویسنده‌ای که در ایران راضی از این جهان رفت، آقای باستانی پاریزی بود که توانست هر چه را که می‌اندیشیده بنویسند، هر چه را که نوشته منتشر شده و هرچه را از او منتشر شده مردم خریده‌اند. ایشان از خوشبخت‌ترین نویسندگان ما بوده و کم‌تر کسی در ایران چنین بختی نصیبش شده است.مجابی افزود: اولین شرط برای جدی شدن عرضه و تقاضای کتاب این است که مردم به کتاب‌های ما اعتماد کنند. وقتی سانسور کتاب‌ها را تکه پاره می‌کند و نویسنده‌های ما از ترسِ برخی مسائل، آثارشان را نمی‌نویسند، اعتماد خواننده به اثر سلب می‌شود. خواننده‌ها باید مطمئن شوند که ما در شرایط آزادانه‌ای آثارمان را خلق کرده‌ایم. من فکر می‌کنم در بازار ایران، خریداران می‌توانند بیشتر کتاب بخرند، اما مسأله این است که آن‌ها به کتاب‌ها اعتماد ندارد و فکر می‌کنند این کتاب‌ها نمایان‌گر اندیشه نویسندگان نیستند.او سپس اظهار کرد: سیستم نشر و توزیع کتاب ما تکامل نیافته است. فعالیت انتشاراتی‌های بزرگ که از در کنار هم قرار گرفتن چند ناشر خرده‌پا تشکیل شود و در آن ویراستاران و منتقدان حضور داشته باشند امر لازمی است. در این انتشاراتی‌ها کتاب به بهترین شکل منتشر و در همه جای ایران و خارج از ایران توزیع می‌شود. همچنین کتاب‌های ما می‌توانند از طریق ترجمه به بازارهای جهانی راه پیدا کنند. این‌ها آرزو نیست، امور پیش پاافتاده‌ای است که در همه جای دنیا جاری است اما در ایران بازاریابی کتاب در پایین‌ترین حد ممکن است.مجابی ادامه داد: باید برای کتاب‌هایی که منتشر می‌شود تبلیغ شود. رادیو، تلویزیون و جراید به کتاب توجه کنند. در سه - چهار ماه گذشته، سه کتاب از من منتشر شده اما درباره هر کدام فقط سه خط خبر در رسانه‌ها منتشر شده است. ناشر این آثار باید کتاب‌ها را پیش از انتشار به منتقدان می‌داد که بخوانند و روی این آثار معرفی و نقد بنویسند، همچنین رسانه‌های فراگیر این کتاب‌ها را معرفی می‌کردند تا این کتاب‌ها که از مراحل دشوار عبور کرده‌اند و حاصل سال‌ها زحمت نویسنده‌اند به راحتی به بوته فراموشی سپرده نشوند.او تأکید کرد: این فقط مسأله من نیست؛ مسأله ده‌ها نویسنده‌ای است که آثارشان فراموش می‌شود، مگر این‌که خودشان دنبال کتاب‌های‌شان راه بیافتند و به نشریات تلفن بزنند تا کتاب‌های‌شان معرفی شوند، اما من حاضر نیستم این کار را بکنم. کار من نوشتن کتاب است نه تماس با نشریات. من این کار را دون شأن نویسنده می‌دانم، اما اگر نشر ما مترقی و برنامه‌دار باشد، سیستم نقد و تبلیغات کتاب درست عمل کند و ناشر با رسانه‌ها ارتباط داشته باشد، کتاب‌هایی که با عشق و خون دل نوشته شده‌اند، فراموش نمی‌شوند. ساز و کار تهیه و توزیع کتاب در ایران بسیار اشتباه است و با این وضعیت اوضاع بدتر هم می‌شود. مهم‌ترین وسیله برای هنر بازار است. در ایران همه درباره کتاب حرف می‌زنند و به ظاهر دلسوزی می‌کنند، اما همه این‌ها حرف است. ما در عمل نه آزادی انتشار اثر داریم و نه از طریق سیستم‌های درست نشر و توزیع کتاب حمایتی از نویسنده‌ها می‌شود.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن