تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819395023
نگاه شما: دو روز در یک بيمارستان كرج
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: دو روز در یک بيمارستان كرج
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۰۰۹۹۰
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶ - 18 May 2014
محمود عزيزي در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
شك ندارم دولت محترم تدبير و اميد هم تمايل و هم تلاش جدي را در اتخاذ تصميمات جديد براي ارتقا نظام سلامت برداشته‌اند. انتظار معجزه هم ندارم كه در اين مدت كوتاه اين روندي كه ساليان سال كوتاهي در آن شده بزودي و در كوتاه مدت اصلاح شود، اما وظيفه خود دانستم كه از دو روز سختي كه بر من و خانواده‌ام در بيمارستان قائم كرج گذشت، چشم نپوشم و آن را بازگو كنم تا شايد مسؤلين امر موضوع را پيگيري نمايند و براي بقيه بيماران و خانواده‌هايشان منشاء خير شود.
روز شنبه مورخ 20/2/93 از مدرسه پسرم تماس گرفتند و اعلام كردند فرزندتان بر اثر زمين خوردن دستش شكسته و پرسيدند او را به كدام بيمارستان در كرج منتقل كنيم. با توجه به اينكه بيمه تامين اجتماعي بوديم و كارت طلايي بيمه تكميلي دانا هم داشتيم، گفتم او را به بيمارستان خصوصي قائم ببرند. پنداشتم با توجه به خصوصي بودن بيمارستان قائم خدمات خوبي خواهند داد و من هم كه مشكل بيمه ندارم و هزينه‌ام چندان نخواهد شد. خودم از محل كار و همسرم با فرزند كوچكترمان هم از منزل سريع به بيمارستان رفتيم. پذيرش در قسمت اورژانس انجام شد و ما را به همراه عكسهايي كه از دست پسرم گرفته بودند به درمانگاه راهنمايي كردند.
شيفت متخصص اورتوپد بيمارستان آقاي دكتر حمزه زاده بود. خانم منشي گفتند فقط پدر بيمار مي تواند آقاي دكتر را ببيند. وارد مطب آقاي دكتر حمزه زاده شدم عكسها را رؤيت فرمودند و اشاره كردند شكستگي بسيار سختي در دو استخوان ني دست چپ انجام شده و عمل سختي در پيش خواهد بود. اشاره كردند مبلغ 20 ميليون ريال جدا از هزينه بيمارستان براي عمل فرزندتان بايد بپردازيد كه هيچ مدركي دال بر دريافت آن ارائه نخواهم داد و از بيمه هم قابل دريافت نخواهد بود. بسيار شنيده بودم بعضاً پزشكان براي انجام وظيفه خود مطالبه وجه زيرميزي مي‌نمايند ولي خودم در معرض اين موضوع قرار نگرفته بودم و اولين بار بود كه اين با اين مسئله مواجه شدم.
به آقاي دكتر گفتم كارمند هستم تخفيف بدهيد. گفتند بيمارستانهاي دولتي را براي امثال شما كارمندان تاسيس كرده‌اند. گفتم من بيمه تكميلي دارم و هزينه آن را براي همين روزها مي‌پردازم كه از خدمات آن استفاده كنم. گفتند با بيمه مشكل دارم امروز عمل ميكنم هزينه را 6 ماه بعد بايد بگيرم. بحث ما نتيجه نداشت به ايشان گفتم اجازه بدهيد بررسي كنم خدمت مي‌رسم. با دوستاني مشورت كردم يكي از دوستان با يك دكتر اورتوپد ديگر تماس گرفت آن دكتر كه گفت بدون رودربايستي عرض كنم اكثر پزشكان اين مبلغ را مطالبه مي‌كنند، اين دكتري هم كه 20 ميليون ريال براي شكستگي دو ني استخوان يك دست مطالبه كرده مبلغ زيادي نگفته، بهتر است بپردازيد. به دكتر اورژانس گفتم چرا بايد اين مبلغ را بپردازم گفتند من در اين موضوعات دخالت نمي‌كنم. رفتم ديدم پسرم روي تخت قسمت اورژانس از درد به خود مي‌پيچد كه اشك هر پدري را درمي‌آورد. برگشتم به دكتر حمزه زاده گفتم پول را فراهم كرده و مي‌پردازم و خواهش كردم سريع پسرم را به اتاق عمل ببرد. باز هم خدا پدرش را بيامرزد قبول كرد و دستور آماده شدن اتاق عمل را داد. پسرم را بعد از حدود دو و نيم ساعت از اتاق عمل بيرون آوردند.
قرار شد يك شب در بيمارستان بستري باشد. بيمارستان از ما براي همراه حدود 450 هزار ريال گرفت تا همراه پسرم در بيمارستان بمانم. كيفيت غذاي بيمارستان بسيار پايين بود. در مقايسه با بيمارستانهاي خصوصي كيفيت پرستاري هم چندان مطلوب نبود. خلاصه شب آن روز مبلغ مطالبه شده آقاي دكتر را فراهم كردم و به شماره كارت بانكي كه به نام خودشان هم نبود واريز كردم. شب را در كنار تخت پسرم نشسته و دراز كشيده بر روي صندلي تخت به صبح رساندم. با خودم گفتم شنبه را كه از كارم ماندم ولي يكشنبه 21/2/93 با ترخيص سريع پسرم مي‌توانم به كارم برسم، غافل از اينكه داستان ديگري در پيش‌رو دارم. ساعت 8 صبح يكشنبه به قسمت پرستاري رفتم و درخواست تسريع در مراحل ترخيص فرزندم شدم. مسؤل قسمت پرستاري گفتند روند كار با اجازه ترخيص توسط آقاي دكتر آغاز مي‌شود مگر اينكه خودتان تعهد بدهيد و مسؤليت ترخيص را بپذيريد. چون مي‌دانستم دكتر قرار بود صبح دستور ترخيص را صادر كند ولي بجاي سر زدن به بخش، به اتاق عمل تشريف برده بودند و 4 ساعت هم عمل طول مي‌كشيد، تعهدنامه را امضا كردم. مرحله بعدي مامور بيمه تامين اجتماعي بود كه به بالين فرزندم آمدند و گفتند دفترچه ايشان قديمي است بايد تعويض مي‌شد. به مامور بيمه گفتم هيچ اطلاع‌رساني در اين خصوص نشده و دفترچه درمان ما هم تا سال 98 اعتبار دارد. گفتند تاريخ اعتبار مهم نيست دفترچه اعتبار ندارد.
علي‌ايحال با راهنمايي واحد كارگزيني اداره‌امان و خواهش قرار شد از بيمه تامين اجتماعي استعلام نمايند. اشاره كردند اگر در مدرسه براي ايشان حادثه اتفاق افتاده بايد نامه‌اي از مدرسه بياورديد تا تاييد نمايند. خلاصه هماهنگ كرديم از مدرسه نامه‌اي فراهم كرده و ارسال نمودند. خلاصه مشكل بيمه هم حل شد. قرار شد پرونده را پزشك معالج امضا كنند تا به واحد ترخيص ارسال شود. اين روند از ساعت 9 صبح تا حدود 14:00 (2 بعداز ظهر طول كشيد) جالب بود تمام مراحل بصورت دستي و كاغذي انجام مي‌شد. روند كار آنقدر طولاني و خسته كننده بود كه بعضاً مجبور به داد و بيداد مي‌شدم تا سرعت بگيرد.
حال بحث اينجاست آيا فرد يا افرادي مجاز هستند مجوز تاسيس بيمارستاني را بگيرند و با هر سليقه‌اي بخواهند آن را اداره نمايند. به اين نتيجه رسيدم بيشتر افراد اين بيمارستان بيماران را به شكل اسكناس مي‌بينند. هر چند از انصاف نگذريم كاركنان زحمتكشي هم بودند كه كمك و راهنمايي مي‌كردند ولي آثار اقدامات اين افراد زحمتكش در سيستم ويران مديريت اين بيمارستان گم بود. در بيمارستان چرا نبايد صندوق نظرسنجي وجود داشته باشد. هر جستجو كردم صندوقي براي ارائه نظرم پيدا نكردم. در كلانشهر كرج با اين جمعيت وسيع مردم چاره‌اي جز براي مراجعه به امثال اين بيمارستان ندارند و مديران اين بيمارستان لزومي براي افزايش كيفيت خدمات درمان در اين بازار بدون رقابت نمي‌بينند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
گوناگون
پربازدیدترینها