واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۳
حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در واکنش به وقایع بروجرد گفت: مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدار امام (ره) هستند. به گزارش ایسنا به نقل از انتخاب، نوه امام (ره) اظهار کرده است: من خودم را بروجردی میدانم و به این خاطر دعوت همایش را پذیرفتم. به مردم با فرهنگ و عالم و دانشمندپرور بروجرد علاقه دارم. خودم را جزئی از آنان میدانم و میان ما جدایی نمیافتد. مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدار امام هستند و قصدشان این بود که به ترویج و تحکیم اندیشههای امام راحل کمک کنند. اندیشههای امام هم با چنین توجهات و مقاصدی در میان ما خواهند بود. عموم مردم ایران قدرشناس و احترامگزار امام هستند. وی در پایان گفته است: سلام مرا به همشهریانم برسانید. اظهارات فوق، بخشی از گزارش دیدار حبیبالله معظمی با سیدحسن خمینی است که پنجشنبه اخیر در حرم امام (ره) برگزار شده است. وی طی یادداشتی، روایتی خواندنی از این ملاقات منتشر کرده که متن کامل آن در ادامه میآید: شبی خوش دست داد در پنجشنبه شب میانه رجب، در آخرین افطار اهل اعتکاف و در وداع اردیبهشت به خردادماه حزنانگیز و البته توفیقی بعد از آن نوشتهام در لزوم حفظ حریم امام (ره) و خاندانش و نماد آن آقا سیدحسن خمینی که دیداری لذتبخش با ایشان در مرقد داشته باشم. در آن نوشتهام بعد از ماجرای ناخوشایند و آزاربخش لغو سخنرانی ایشان و همایش بررسی اندیشههای امام (ره) در دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی به نمایندگی از مردم فرهنگمدار و مشاهیرپرور، احترام خاندان امام و یادگار رشیدش را گوشزد کرده و نهیب زده بودم که نکند فقط یک ربع قرن بعد از رحلت امام به شرک سیاسی بیفتیم. ابتدا دیدار در اتاق عام بود و آقا سیدحسن خمینی بعد از خوشامدگویی با گفتن اینکه «پس شما همشهری ما هستید»، حس قرابت را در من تقویت کرد و راه را و امکان را برای سخن من فراهم ساخت و همان شد که گفتهاند از صفات حاکم و بزرگان عادل آنست که مردمان در برابرشان به لکنت کلام نیفتند. آقا سیدمحمود دعایی اسوه اخلاق رسانهای که سابقه آشناییمان و ارادتم 25 ساله شده هم به میان آمد و معرفی کردند. بعد از دقایقی، دیدار خصوصی به اتفاق همسرم در اتاقی دیگر داشتیم که برای شروع، کتاب «خاطرات بیرتوش» نوشته ایشان و خودم را به آقا سیدحسن تقدیم داشتم و بعد از شرح چگونگی شکلگیری کتاب گفتم مردم بروجرد را نمیشود در غبار فتنه لغو همایش امام و سخنرانی شما دید. دیدم آگاهی ایشان نسبت به بروجرد و مردمانش کمتر از من نیست و با فراخطبعی و بلندنظری بدون آنکه اشاره به مصداقی و ماجرایی بکند نشان داد که بیربط نیست که خود را همشهری من توصیف کرده و به این شهر که قرار بود اولین محل سخنرانیاش در یک شهرستان باشد، شناخت لازم را دارد. گفتند: «من خودم را بروجردی میدانم و به این خاطر دعوت همایش را پذیرفتم. به مردم بافرهنگ و عالم و دانشمندپرور بروجرد علاقه دارم. خودم را جزئی از آنان میدانم و میان ما جدایی نمیافتد. مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدار امام هستند و قصدشان این بود که به ترویج و تحکیم اندیشههای امام راحل کمک کنند. اندیشههای امام هم با چنین توجهات و مقاصدی و نیز نوشته شما زنده و در میان ما خواهند بود. عموم مردم ایران قدرشناس و احترامگزار امام هستند. سلام مرا به همشهریانم برسانید.» صبح زود بعد آن شب به رسم عادت در سکوت و آرامش در پارک قدم میزدم که بوی یاس را که این بار بدجور در هوای میانه رجب پیچیده بود شنیدم و این عطر در ماه زادروز علی خیلی سنگین خاطرهانگیزتر شده است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]