واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
مجموعه تلویزیونی خوب، بد، زشت و کلیشه های تکراری تهران-ایرنا-خوب،بد،زشت به عنوان یکی از مجموعه های نوروزی سیما که عمده تمرکز خود را روی نهاد خانواده گذاشته بود، می توانست با فاصله گرفتن از کلیشه ها به موفقیت بیشتری در انتقال پیام دست یابد.
به گزارش ایرنا، خانواده به عنوان رکن اصلی تشکیل دهنده جامعه نقشی کلیدی در شکل گیری فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی داشته است به گونه ای که نمی توان اثری نمایشی را فارغ از آن متصور شد.
شبکه های تلویزیونی کشورمان نیز به اقتضای داستان به خانواده پرداخته و عموما نقش پررنگی را به آن واگذار کرده اند؛ نکته ای که در مجموعه های نوروزی تلویزیون مشترک بوده و هریک به فراخور توانایی سازندگانش بدان پرداخته اند.
مجموعه تلویزیونی خوب،بد،زشت ساخته منوچهر هادی که نوروز امسال روی آنتن شبکه دو سیما رفت از جمله تولیدات صدا و سیما است که تاکید زیادی روی نهاد خانواده داشته و شخصیت های اصلی خود را از یک خانواده متوسط الحال امروزی انتخاب کرده است.
بهادر ، جوان آس و پاسی که هر از گاهی به خاطر دعوا به زندان می افتد، پس از درگیری با چند مزاحم خیابانی و افتادن به زندان به شرط سر به راهی یک ماهه موقتا از زندان آزاد می شود.
او که به دختری از یک خانواده ثروتمند علاقمند شده برای به دست آوردن رضایت پدرش برای خواستگاری از دختر به آب و آتش می زند.
منوچهر هادی و بابک کایدان در مقام نویسندگان فیلمنامه تلاش زیادی برای نگارش فیلمنامه ای متفاوت از قصه ای تکراری کرده اند که در قسمت های نخست موفق اما در ادامه به دام کلیشه های قدیمی افتاده اند.
بهادر به عنوان قهرمان داستان تمامی مولفه های لمپن های کلیشه ای را با خود داشته و کمتر نوآوری ای در خلق آن به کار رفته است؛ از همان صحنه آشنایی مخاطب با بهادر در زندان که با گویش خاص حیایی و راه رفتنش همراه شده و تا به آخر هم با شدتی کمتر ادامه پیدا می کند.
در واقع شخصیت بهادر فاقد خصوصیات یک قهرمان دوست داشتنی بوده و مخاطب برای همذات پنداری با او با چالشی جدی روبروست؛ دفاع از خانم دکتر جوان نیز با توجه به همین خصایص است که کارکرد واقعی خویش را پیدا نکرده و کمک چندانی به بهادر در نزدیک شدن مخاطب به وی نمی کند.
اما در طرف دیگر خانواده بهادر قرار دارند که از پرداخت خوبی برخوردار بوده و نویسنده خلاقیت بیشتری در خلقشان به کار برده است؛ بهاره،بهنوش،سوسن در کنار پدرشان(حسین)خانواده ای را تشکیل داده اند که پدر خانواده با وجود تنگناهای اقتصادی سعی در نرمال نگه داشتن وضعیت دارد.
او که به شغل تعلیم رانندگی اشتغال دارد، نمونه ای از پدران ایرانیست که برای به دست آوردن روزی حلال در تکاپوست و همچون ستون خیمه خانواده عمل می کند.
در این میان علاقه اش به ازدواج مجدد با زنی میانسال پس از گذشت بیست سال از فوت همسرش،لایه دیگری به این شخصیت اضافه کرده و داستانک جذابی را برای مخاطبانش تدارک دیده است.
بهاره به عنوان خواهر بزرگتر که بخشی از معاش خانواده را از طریق خیاطی تامین می کند،معقول ترین شخصیت این مجموعه است که کمتر اغراق مرسوم در کمدی های تلویزیونی به آن راه پیدا کرده و بخش مهمی از بار قصه را به دوش می کشد.
نقطه مقابل او بهنوش است که فوق العاده از کار درآمده و کاملا غیر کلیشه ای جلوه می کند.زن جوان شلوغ و پرحرفی که علاقه خاصی به دنیای مجازی داشته و لابلای حرف هایش از لغات خاص این جهان مجازی استفاده می کند بی آنکه چندان سر از آن درآورد!.یک خودباخته تمام عیار در مواجهه با جهان اینترنتی که هم از تربیت بچه هایش غافل شده و هم از شوهرش که به واسطه کشیدن چک های بی محل در آستانه به زندان افتادن است.
سوسن آخرین دختر خانواده است که پس از دخالت های بی جای بهادر در مراسم خواستگاری دچار نوسانات روحی و روانی شده و اعضای خانواده سعی در بهبود وضعیتش دارند.
سریال خوب،بد،زشت به مانند بسیاری از مجموعه های تلویزیونی ایرانی شروع خوب و امیدوارکننده ای دارد که مخاطب را به تماشای ادامه اش ترغیب می کند.
شخصیت بهادر به چیزی بیش از آنچه که در طول کار می بینیم به لحاظ شخصیت پردازی نیاز داشته اما در نهایت جز تکرار رفتارهای اغراق آمیز چیز دیگری نمی بینیم.
حضور شخصیت های دیگری همچون برادر خانم دکتر و همسر بهنوش نیز دردی را دوا نکرده و صرفا به چند شوخی معمولی تکرارشونده همچون نیاوردن اسم خواهر جلوی غریبه و ...ختم شده است.
در این میان تنها شخصیت دایی بهادر بهتر از بقیه شخصیت های ذکر شده از کار درآمده و به عنوان نمونه پیرشده بهادر باورپذیر از کار درآمده است؛ کسی که زمانی برای خودش احترام و آبرویی داشته اما روزهای پیری را با تنهایی غمناکی سر می کند.
نکته دیگر اینکه در خوب،بد،زشت بیش از اندازه از عنصر تصادف بهره گرفته شده که گل درشت ترین نمونه آن مربوط به خانم دکتر دندانپزشک و برادرش است که تصادفا این برادر کمرو و خجالتی برای شاگردی پیش بهادر می آید!آن هم در کلانشهری به نام تهران که وقوع یک چنین اتفاقی تقریبا محال به نظر رسیده و برای مخاطب غیر قابل هضم به نظر می رسد.
منوچهر هادی که سابقه خوبی در سینما و تلویزیون به عنوان کارگردان دارد،تلاش زیادی برای ساخت مجموعه ای درخورتوجه با استفاده از فیلمنامه ای معمولی به خرج داده که تا حدودی هم به نتیجه رسیده است.
او در انتخاب بازیگرانش هم کاملا تماشاگرپسند عمل کرده و جمعی از چهره های سرشناس را گردهم آورده است؛ اتفاقا خوب،بد،زشت از این نقطه هم ضربه خورده که بخش مهمی از آن به امین حیایی در نقش بهادر بازمی گردد.
هادی روی محبوبیت بالای این بازیگر حساب ویژه ای باز کرده و تلاش چندانی برای رتوش بازی اغراق آمیز وی انجام نداده است؛ حیایی هم کولاژی از نقش های مشابه اش در سال های گذشته را در قالب بهادر ریخته و به نمایش گذاشته است.
حسین محب اهری،بهاره رهنما و بهنوش بختیاری بهتر از بقیه کار کرده و به نقش هایشان را رنگ و بوی واقعی تری بخشیده اند.
خوب،بد،زشت به عنوان یکی از مجموعه های نوروزی سیما عمده تمرکز خود را روی نهاد خانواده گذاشته و سعی در انتقال پیام خود به مخاطب داشته که تا حدودی هم در این کار موفق شده است؛ این در حالیست که سازندگان این مجموعه می توانستند با فاصله گرفتن از کلیشه ها به موفقیت بیشتری در انتقال پیام ارزشمند خود برسند.
فراهنگ(5)**9187**1588
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]