واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
روزهای بد بِدَر؛ تکرار ناموفق کلیشه های امتحان پس داده تهران- در میان مجموعه های نوروزی سیما عناصر مشترک زیادی به چشم می خورد که طنز با چاشنی تلخ بیش از سایرین به چشم آمده و مجموعه روزهای بد بِدر به کارگردانی سعید آقاخانی از شاخص ترینشان به حساب می آید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، مجموعه یاد شده که در ایام نوروز روی آنتن شبکه سوم قرار گرفت خانواده ای از طبقه پایین جامعه را محور داستان خود قرار داده ، بحران های ریز و درشتی را سر راهشان قرار می داد که در نهایت اعضای خانواده بر آنها فایق می شوند.
برزو نیک نژاد که سال گذشته مجموعه موفق دودکش را با همین ایده مرکزی نوشته بود در روزهای بد بدر نیز به سراغ این شکل روایت رفته و زوج سرایدار مدرسه را شب عید با بحرانی به نام مسکن مواجه کرده است.
این در حالیست که تنها چند روز به مراسم ازدواج پسر بزرگشان(پرویز)در حیاط مدرسه باقی مانده و سرایدار تازه(سلطان)نیز همراه همسر و فرزندش برای تحویل خانه سرایداری آمده اند!
نیک نژاد حجم انبوهی از مشکل را سر راه این خانوده قرار داده که در هر قسمت مخاطب تنها با تعدادی از آنها روبرو شده و نویسنده اجازه نفس راحت کشیدن را نیز به مخاطبان خود نمی دهد.این فرمول قدیمی در سریالی همچون دودکش با توجه به طراحی درست شخصیت ها تا حدود زیادی جواب داده اما در روزهای بد بدر به نتیجه مناسبی ختم نمی شود.
بخش مهمی از این امر به تعدد زیاد حوادث بازمی گردد که عموما در زندگی مردم عادی به این شکل دیده نمی شود که همین موضوع از همذات پنداری مخاطب با شخصیت های مرکزی کار جلوگیری می کند.
در حقیقت مخاطب با حوادثی مواجه می شود که چندان سنخیتی با زندگی خودش نداشته و برای باور کردن آن با مشکل مواجه است.در بعد شخصیت پردازی نیز مجموعه یاد شده با مشکلات ریز و درشتی مواجه است که لطمه سنگینی به کلیت کار وارد کرده و میزان تاثیرگذاری آن را تا حد زیادی کاهش داده است.
پرویز به عنوان شخصیت مرکزی داستان ترکیبی از چند شخصیت از مجموعه های موفق سال های اخیر است که تنها رویه ظاهری اش تغییر کرده و مخاطب را کاملا به یاد شخصیت هایی مشابه در مجموعه هایی همچون: دزد و پلیس و دودکش(با بازی هومن برق نورد)می اندازد.
شخصیتی نه چندان جوان در آستانه ازدواج که با مشکلات بسیار دست و پنجه نرم می کند و برای پشت سر گذاشتن آنها به آب و آتش می زند. پرویز با توجه به مشکلاتش می توانست همذات پنداری مخاطب را جلب کند اما رفتارهای عصبی و گاه توهین آمیزش در مواجهه با دیگران این امر را کاملا منتفی کرده و مخاطب را از خود دور می سازد.
این در حالیست که پرویز قهرمان قصه است و الباقی شخصیت ها می بایست در ارتباط با وی کارکرد پیدا کنند. برای نمونه می توان به برخوردهای تند و خشمگین او با تقی(پسرخاله ساده دلش) اشاره کرد که مخاطب برای یافتن مابه ازای حقیقی آن با مشکل روبروست.
پرویز یک تیپ تمام عیار است که نیک نژاد با بهره گیری از کلیشه ها خلق کرده و حتی به تیپ-شخصیت نیز نزدیک نمی شود.دیگر شخصیت ها نیز از این کلیشه های آشنا و قدیمی بی بهره نمانده و تقریبا همگی آنها براین اساس شکل گرفته اند. برای مثال می توان از پدر و مادر پرویز یاد کرد که مخاطب بارها نمونه های مشابه اش را دیده است.
همینطور اکبر(برادر سر به هوای پرویز)که رفتاری به شدت کودکانه داشته و بیش از اندازه اغراق شده و فانتزی به نظر می رسد. اکبر هم کپی کمرنگی از بهروز مجموعه دودکش است که تنها اندکی تغییر شکل داده و بس.بخش مهمی از بحران های ریز و درشت پرویز را هم این شخصیت خلق می کند که پشت سرهم بودنش مخاطب را آزار می دهد.
استفاده بیش از اندازه از کلیشه ها در پرداخت شخصیت ها برخی ارزش های مستتر در آن همچون: اعتقاد این خانواده به کسب روزی حلال با وجود مشکلات عدیده شان و مهمتر از همه احترام به خانواده را کمرنگ کرده که می توانست جلوی آن گرفته شود.ماهی فروشی پرویز شب عید نیز نمونه عینی اعتقاد وی و خانواده اش برای کسب درآمد حلال است که با وجود زحمت بسیار برایشان شیرینی خاصی دارد.
سعید آقاخانی که مجموعه های کمدی خوبی همچون:دزد و پلیس و زن بابا را در کارنامه دارد،در روزهای بد بدر تلاش زیادی برای ساخت مجموعه ای پرمخاطب کرده اما به دلایل مختلف از جمله ضعف مفرط فیلمنامه به نتیجه دلخواهش دست نیافته است.
از طرف دیگر شتابزدگی های مرسوم برای رساندن کار به آنتن نیز به کیفیت نهایی کار لطمه وارد کرده و گاه مخاطب شاهد نماهای تکراری در هر قسمت می شود.
آقاخانی برای ایفای نقش های داستان خود با توجه به فشردگی تولید مجموعه های مناسبتی صرفا به استفاده از بازیگران امتحان پس داده این دسته از آثار بسنده کرده و به جز یک مورد(بازیگر نقش تقی)از ریسک در این باب پرهیز کرده است.اتفاق مهمی که نه تنها ضعف فیلمنامه را نپوشانده بلکه آن را برجسته تر نیز ساخته است.
برق نورد در ادامه نقش های مشابه کمدی اش این بار همان فیروز مجموعه دودکش و داود ززز دزد و پلیس را تکرار کرده و شخصیت پرویز را این چنین خلق کرده است.از لحن صدا گرفته تا میمیک چهره و در این میان تنها تکان های ظریف سر را به آن اضافه کرده که با وضعیت تراژیک پرویز جور درمی آید.
بیژن بنفشه خواه که چهره با استعدادی در گونه کمدیست،شخصیت اکبر را با کمترین ظرافت ممکن و شدیدا اغراق شده ایفا کرده که مخاطب را به تعجب وامی دارد!.مهران رجبی و مریم امیرجلالی هم در ایفای نقش های محوله همچنان به تکرار نقش های پیشین خود مشغول بوده و بیننده تفاوت چندانی را میان نقش های یاد شده با قبلی ها احساس نمی کند.
روزهای بد بدر برای صدمین بار ثابت کرد که استفاده زیاد از فرمول های کلیشه شده ولو موفق نمی تواند موفقیت یک مجموعه تلویزیونی را تضمین کند و می بایست سازندگان آن نوآوری بیشتری به خرج دهند.
از : محمد جلیلوند
فرهنگ **9118**
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]