واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم:اوليور هيرشبيگل ، سومين کارگرداني است که به سراغ نوول «هجوم ربايندگان جسد» نوشته جک فيني رفته و براساس آن فيلم «هجوم» را ساخته است. اين فيلم که ماه پيش اکران شد، نتوانست توفيق چنداني در گيشه به دست آورد. نيکول کيدمن ، دانيل کريک ، جرمي نورتام ، جفري رايت و جکسون باند در فيلم هجوم بازي مي کنند. آنچه مي خوانيد مروري است بر 3 فيلمي که براساس نوول هجوم ربايندگان جسد ساخته شده است. بعضي از فيلمها علي رغم گذشتن سالها از زمان توليدشان هنوز در اذهان تماشگرها جاي قرص و محکمي دارند. برخي از اين آثار به دليل بازيگر فيلم که حسابي و خارق العاده در داستان تصويري جاافتاده در ذهنها ماندگار مي شوند و پاره اي به دليل داستان خاص فيلم و يا حتي حواشي مربوط به فيلم و... اما تعدادي از فيلمها هستند که به دليل نام ويژه و عجيب خود يا به خاطر نام بامسما و مرتبط با موضوعي خاص که مردم از آن پيش زمينه قبلي دارند يا به دليل اين که آن نام قبل و بعد از اين فيلم هرگز براي اثري ديگر استفاده نشده ماندگار مي شوند. با فيلم «هجوم ربايندگان جسد» آشنا هستيد و با کارگردان آن دان سيگل فقيد نيز همين طور. اين فيلم نيز جدا از مزيتها و امتيازاتي که براي خاطره شدن دارد، نام خاص و جالب توجهي نيز داشته و ماندگار شده ، «جک فيني» به عنوان نويسنده نوول هجوم ربايندگان جسد وقتي 51 سال پيش کتابش به وسيله دانيل مين وارنيگ به سناريو تبديل شد و دان سيگل فيلم سينمايي هجوم ربايندگان جسد را ساخت از نتيجه بسيار راضي بود. در حقيقت وقتي کتاب او در اول ژانويه 1956 جاندار شد و به سخن درآمد کتابش به يک کتاب سخنگوي 80 دقيقه اي تبديل شد. جذابيت داستان او، خوش ساختي فيلم دان سيگل و نام جالب توجه اثر باعث شد کتاب جک فيني هم به عنوان منبع اصلي براي نگارش سناريوهاي اقتباسي و هم مرجعي براي سناريوهايي بود که برداشت هاي آزادي از کتاب کرده بودند. به هر روي پس از 51 سال ، جدا از اقتباس ها و برداشت هاي تلويزيوني در قالب سريال يا فيلم داستاني ، سينما تاکنون 3 بار ديگر سراغ فيلم دان سيگل و کتاب جک فيني رفته است و دست بر قضا به نظر مي رسد اولين نمونه بهترين کار و آخرين آن بسيار بد از کار درآمده است. فيلمي که اوليور هيرشبيگل در 17 آگوست 2007 به نام «هجوم» روانه اکران کرد، شکست سختي در گيشه خورد و عمدتا منتقدان و تماشاگران را عصباني و ناراضي کرد.در ايام جنگ سرد، وقتي فضا و کهکشان بيش از پيش مردم را به خود مشغول کرده ، شايعات فراواني ميان مردم دنيا پخش مي شود و طبيعي است که شدت شايعات در ايالات متحده بيشتر از بقيه جاها باشد؛ چرا که خيالپردازي قوي مردمان آنجا براي دشمن تراشيدن قابل مقايسه با ديگر مردمان نيست. در واشنگتن بيرون از دنياي شايعات ، زندگي مانند گذشته آرام است. يک زن روانپزشک که با پسرش زندگي مي کند، دوران سختي را گذرانده است و مصائبي که براي او و پسرش روي داده باعث شده او نسبت به مردم بي اهميت باشد. او که بشدت نسبت به شوهر سابق خود مشکوک است و اعتقاد دارد سالها پيش از اين شوهر سابقش در قلمروي بيگانه هاي فضايي گرفتار آمده و از آنها تاثيراتي پذيرفته که کمترين آنها شبيه شدن فکري و دروني به آنهاست سعي دارد پسرش را از او دور کند؛ اما بالاخره مجبور و مجاب مي شود تا قبول کند که پسر چندروزي نزد پدرش بماند. اين اجبار و آن شک و ظن قبلي تبديل به يقين مي شود. انسانهاي بي شماري بر اثر حتي سرفه يا عطسه انسانيت خود را از دست مي دهند و در واشنگتن به يکباره ، شيوع و اپيدمي اين بيماري به مرز جنون آوري مي رسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]