تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838135748
وقف نامهي امير رفيعالدين
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامهي امير رفيعالدين نويسنده: مفيد شاطري مقدمهوقفنامهي امير رفيعالدين قديميترين سند وقفي در شهرستان قاينات است که در سنه 920 هجري قمري نگارش يافته است. اين وقفنامه به لحاظ متن ادبي، قدمت تاريخي و موارد مصرف خاص، داراي اهميت و در خور تأمل است. بازخواني آن از وقفنامهي موجود در اداره اوقاف و امور خيريهي خضري دشت بياض يکي از شهرهاي قاينات انجام گرفته و پرونده آن به کلاسهي - الف 40 موجود ميباشد. اميد است انتشار اين قبيل وقفنامهها سپاسي به ساحت مقدس واقفان خيرانديش باشد. متن وقف نامه امير رفيعالدين العزة لله تعالي شأنه الله هو الواقف علي السرائر و الضمائر بنابر مقتضاي حديث «من بني لله مسجدا بني الله له بيتا في الجنة» در قريهي فارس بهشتي که وطن مألوف آن جناب و آباء و اجداد بزرگوار اوست و نمونهاي است از بهشت و رشکي است از روضهي اعلي عليين در زمين ملک خود به اهتمام معماران غيب و مهندسان لاريب مسجدي جامع بنا فرموده که ظاهر فرخنده مآثر آن چون ظاهر و باطن باني نوراني و باطن خجسته مواطن آن چون ظاهر حميدهي بيت الله الحرام ايمن از تفرقه و پريشاني مسجد او جامع فيض اله روضهي او خطبهي او تا به ماه آمده در وي ز سپهر کبود فيض حق از خواندن قرآن فرود بر سر ايوانش مؤذن چو گشت قامتش از مسجد عيسي گذشت هواي دلگشايش چون روايح انفاس عيسوي روحافزا و فزاي جانفزايش چون يد و بيضاي موسي معجز نما بحر مسجور سرابش چون زلال سلسبيل بيت معمور است صحنش يا بهشت جاودان بر بساط عزتش آيات رحمت را نزول در حريم دولتش سلطان دولت را مکان و واقع است آن مسجد جامع مذکور به قريهي فارس منزلت از بلوک دشت بياض به ولايت قهستان از سر کار قرين شرقي المتصل به حريم نهر عام، و غربي آن به خانههايي که به تصرف مولانا الاکرم مولانا کمالالدين محمود ابن مولانا ابوي المعاني ام ابن مولانا محمد است، شمالي آن متصل به راه عام، جنوبي آن متصل به کوچه پيش بسته که ممر سراي مولانا کمالالدين محمود مذکور در آن است و خيابان کوچه مذکور ايدالله تعالي ظلال دولته الي يوم الدين مسلمانان را مأذون کرد که آنجا نماز به جماعت گزارند و مسلمانان به اذن و اجازت آن جناب نماز گزاردند پس جناب واقف مذکور به حکم «خير الافعال ما انفق منه و خير الاعمال ما وفق فيه فمن عمر دنياه ضيع ماله و من عمر آخرته بلغ ماله» وقف کرد و تصدق نمود خالصا لله تعالي و ابتغاء لمرضاته و طلبا لجزيل نواله و هو يا من اليم عقابه از آنچه حق و ملک باني مذکور بوده و در تحت صرف مالکانه خود داشت تا زمان اين وقف کردن بر اين مسجد موقوف عليه محدوده مذکور از آنچه بود حق غير عما يمنع جواز الوقف و لزومه همگي و تمامي محدوداتي که مبين محدوه ميشود و واقع است به قريهي فارس مذکور از سرکار قاين به ولايت قهستان مذکور منها همگي و تمامي محوطه معروف به محوطهي بايزيد بکشمان قريهي مزبوره يک صد من تخم کشت تخمينا، شرقي آن متصل به زمين خواجه عبيدالله ابن محمد کاخکي، غربي آن متصل بعضي به باغچهي سراي قوامالدين و بعضي به باغچهي حسنعلي ابن محمد ساربان و بعضي به خانه و باغچهي محمد ابن علي ابن محمود ساربان و بعضي به خانه و باغچهي متروکهي شيخ جنکر و بعضي به خانه و باغچهي متروکه يوسف ابن شيخ محمد ابن محمودي و بعضي به باغچهي سراي متروکهي يوسف خافي، شمالي آن متصل به راه عام، جنوبي آن متصل بعضي به باغچه ملک ابن فيروز قصاب و بعضي به کوچه پيش بسته که ممر ملک مذکور در آن است منها قطعه زمين به قريهي مذکورهي کشمان نو و ناصري معروف به پاي درخت سنو شصت من تخم کشت تخمينا، شرقي به زمين مولانا محمد ابن مولانا ابوالحسن فارس بعضي و بعضي به زمين اميرزادهي اعظم عمدة الاماثل بين الامم، امير معينالدين محمود ولد رشيد جناب واقف مذکور، غربي آن متصل به حريم نهر عام و کذا الشمالي و الجنوبي و منها قطعه زمين به کشمان توت و ناصري مذکور معروف به زمين امير مير عليا عماد بيست من تخم کشت که شرقي آن متصل به حريم جوي عام و غربي آن متصل به زمين حاجي ابن محمود حاجي شمال آن متصل کالشرقي، جنوبي آن متصل به زمين مولانا کمالالدين اويس ابن مولانا ابوالحسن مذکور منها قطعه زمين به کشمان مذکور سي من تخم کشت که شرقي آن متصل به زمين مولانا محمد ابن مولانا ابوالحسن مذکور بعضي و بعضي به زمين مولانا کمالالدين اويس مذکور، غربي آن متصل به زمين خواجه حاجي محمد ابن حسن ابن شرفالدين، شمالي آن متصل به حريم نهر عام، جنوبي آن متصل به زمين جناب دولتپناه سعادت دستگاه اميرزاده اعظم امير قياسالدين خليلالله ولد حميده خصال جناب واقف مذکور بعضي و بعضي به زمين مولانا محمد ابن مولانا ابوالحسن مذکور همگي و تمامي يک صد و چهل فنجان آب از قنات قريه مذکور که مدار آن بين الارباب و الشرکاء بر شانزده شبانهروز است و هر شبانهروزي يک صد و شصت فنجان آب است که اين قريه مذکور را قنات ديگر نيست که شرب و حقابه آن محدودات مذکور است. و منها همگي و تمامي نصف شايع کامل از تمامي طاحونه علياي قريهي مذکوره، شرقي آن متصل بعضي به رودخانه عامه قريه مذکوره و بعضي به بطن نهر عام و بعضي به حريم آن غربي آن متصل کالبعض الاخرن الشرقي، شمالا متصل به اراضي که مالکي ندارد و جنوبي آن به محوطه واقف مذکور به درستي و راستي که اين محدودات مذکورات با شرب مذکوره وقف شد بر اين مسجد موقوف عليه محدود مذکور و اخران علي فقراء و المسلمين شرط فرموده جناب واقف مذکور زادالله تعالي توفيقه که متولي عام اين وقف خود باشند مدت حيات خود و هر نوع تصرفي که خواهد در اين وقف کند و هرگاه که خواهد او را از توليت عزل کند و هر شرطي که خواهد تعيين کند و وظيفه از باب وظايف اگر خواهد چيزي کم کند و اگر خواهد زياد کند که هيچ آفريده را بر وي ولايت منع و اعتراض نيست و شرطي کرد عالي جناب واقف مذکور طول الله تعالي في دوام الدولته عمره که چون شربت ناگريز (کل نفس ذائقة الموت) از دست ساقي (کل شيء هالک الا وجهه) نوش نمايد و رخت حيات از اين منزل فاني خراب به سراي باقي کشد هر کس که در مسجد مذکور خطيب و پيشنماز باشد متولي وقف او باشد و حاصلات اين وقف اولا به عمارت و مرمت ضروريه اين مسجد جامع مذکور از فرش و روشنايي آن صرف نمايد و آنچه زياده آيد از چهار سهم سه سهم خطيب جهت وظيفهي خطابت و امامت بردارد و يک سهم باقي را هر کس که در اين مسجد جامع مؤذن باشد و به اذن اوقاف خمسه قيام نمايد مشروط آنکه از در و ديوار اين مسجد با خبر باشد و درب بندد و گشايد و مسجد را جاروب کشد و آب پاشد و زمستان به اتفاق خطيب برف آن را پاک سازد و شرط کرد عالي جناب واقف مذکور ايدالله تعالي ظلال دولته الي يوم النشور که هر روز خطيب در گنبد فردوس منزلت جنت آيين که گويي نمونهاي است از بهشت برين و رشکي است از روضهي اعلي عليين مردن آنجا به که بودن زنده در جاي دگر که عالي جناب واقف مذکور جهت مدفن و مضجع خود در اندرون مسجد جامع مذکور در جانب شمالي مقصورهي مسجد جامع مذکور ساخته هر روز يک جزو از کلام ملک علام جل شأنه و عظم سلطانه جهت ترويح روح آن عالي جناب بخواند و هيچ تعطيل نکند و اين وظيفه را بردارد و اگر او را مانعي پيش آيد کسي تعيين نمايد که عوض آن اين جزو را بخواند و شرط کرد عالي جناب واقف مذکور که هيچ يک از حکام اسلام و متوليان عام و گماشتگان صدور ذوي الاحترام و قضاة اسلام در اين وقف مدخل ننمايند و از آنجا چيزي نگيرند و اين وقف را زياده از سه سال به يک کس به اجاره ندهند و بعد از آن عالي جناب واقف مذکور کسي را از قبل خود متولي تعيين کرده بود و فرعا اين موقوفات را به تصرف او باز گذاشت و آن جهت وقف تصرف کرد و عالي جناب واقف مذکور تعليق به موت کرد و گفت که بعد از فوت من وقف باشد به طريق مسطور و هر کس در تبديل و تغيير اين وقف کوشد فعليه لعنت الله و الملائکة و الناس اجمعين خالدين فيها لا يخفف عنهم العذاب و لا هم ينظرون وقفا مخلدا مؤبدا بطرار التخليد و التأييد دائما دوام الارضين و الافلاک محفوظا عن التلف و الاستهلاک لايباع و لايوهب و لايورث و لايملک بوجه من الوجوه و سبب من الاسباب (فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه ان الله سميع عليم) و کان هذا الوقف من الواقف المذکور تقبل الله تعالي في رابع عشر شهر النبي الامي صلي الله عليه و آله و سلم شعبان المعظم سنة عشرين و تسعمائه (920 ه ق) کتبه العبد القريب الخاطي المعترف بالذنب و التقصير والراجي الي رحمة الله الهادي جلالالدين ابن اويس المومن ابادي معروف به جلال الکاتب سر الله عيوبه في الدارين. مخفي نماند که چون اوايل ديباچهي اين وقفنامه در وقتي که سواد ميشد قدري کاغذ پاره و مندرس شده بود ديباچه معلوم نشد که چه عبارت بوده است. و ايضا جناب واقف مذکور شرط کرد که اگر طاحونه مذکور را احتياج به مرمت و مصالح شود هرکس متولي اين وقف باشد از حال آن املاک ضروريات آن را انجام دهد مرمت و مصالح ضروريه سرانجام نمايد و اگر املاک مذکور را احتياج تخم و مصالح شود از حاصل آن املاک ضروريات آن را انجام دهد مرمت و مصالح الاملاک ديواني بر همه ارباب وظيفه مقدم دارند و معطلي ندهند و نسخهي وقفنامچه ديگر مطابق و موافق يکديگر را لفظ به لفظ موافق است گرفته شود و مجموع را اصل ساخته محکوم و مشتمل شده که اگر نعوذ بالله يکي را نقصان رسد ديگري موجود باشد و ايضا در وقف داخل است بيست فنجان آب ديگر از قنات مذکور چنانچه مجموع آن يک صد و شصت فنجان وقف باشد که يک شبانهروز باشد و يک سهم باشد از جمله شانزده سهم از قنات قريه مذکور مع جميع حقوق داخله و الخارجه از آبار و انهار و کل ما يتعلق بها من المنبع الي المصب و همگي و تمامي يک قطعه زمين به کشمان توت ناصري مذکور به مساحت بيست من تخم کشت، شرقا متصل به زمين خواجه محمدي حسن ميمي، غربها متصل به زمين جناب دولت مآب مير غياثالدين علي ابن واقف مذکور، شمالها و جنوبها متصل بند عام و همگي و تمامي قطعه زمين ايضا به کشمان مذکور معروف به زمين استاد احمدي بيدختي شرقي متصل به زمين خواجه حاجي محمد ابن حسن شرفالدين و غربها متصل به زمين مير غياثالدين علي مذکور، شمالها متصل بند عام، جنوبها متصل به زمين محمد حسن ميمي به مساحت سي من تخم کشت و همگي و تمامي قطعه زمين به موضع باغ نو به کشمان رودخانه، شرقي متصل به زمين جناب واقف مذکور، غربي متصل به زمين مولانا ابوالفضل ابن مولانا ابوالحسن مذکور، شمالها متصل به زمين خواجه حاجي محمد ابن حسن مذکور بعضي و بعضي به زمين واقف مذکور و بعضي به باغچه سراي جناب امير معزالدين خليل الله مذکور به ساحت شصت من تخم کشت با جميع حقوق و مرافق آن شرعا وقف صحيح شرعي مخلد مؤبد الي ان ترث الارض و في عليها و آخرها علي فقراء المسلمين. و ايضا واقف مذکور تقبل الله تعالي عنه شرط کرد که در ايام و ليالي متبرکه که در هر سال واقع است جهت روح پر فتوح آن جناب واقف مذکور و اهل بيت او روح الله ارواحهم هر کس متولي آن وقف باشد رعايت ترتيب نموده به فقرا و مساکين و خواص و عام دهد بدين موجب: ايام عيدين که صباح مسلمانان از نماز عيد فارغ شوند در مسجد مذکور حاضر شوند نان هريسه بديشان دهند. نان ده من، گوشت به جهت هريسه پنج من، گندم به جهت هريسه پنج من، روغن يک من. روز عاشورا آش قلور ترتيب نمايند حوايج به قدر احتياج که به عامه خلايق ميدهند گندم ده من، پيه يک من، حوايج مقدار احتياج. روز استفتاح که نصف ماه رجب باشد به دستور روز عاشورا آش قلور ترتيب نمايند. روز ولادت حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم که در ماه ربيعالاول باشد به دستور روز عاشورا قلور ترتيب نمايند و در مسجد مذکور ختم کنند. شبهاي ليلة البراة که نصفهي ماه شعبان است چلپک و حلوا ترتيب نمايند روغن سه من، آرد پنج من، دو شاب پنج من. و دو ماه چلههاي زمستان هر روز پنج من گندم و ده من شلجم و جزر را مع نيم من پيه قلور کرده به عامه فقراي مسلمانان در مسجد و مقبره مذکور دهند و تغيير و تبديل ندهند. ذامع اصله مطابق و ليس فيه خلاف. حرره الاقل حسين ابن افضل مهر شد لا اله الا الله. قد قوبل السواد مع اصله الاصيل المعتبر المضبوط فوجد ذا معه سيان و مطابقان. حرره الاقل مهر شد [ناخوانا.] ذا واصله سيان حرره المذنب مهر شد اللهم صل علي محمد. بسم الله تعالي مطابق السواد مع الاصل مهر شد. [الف - 40] منبع: ميراث جاويدان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]
صفحات پیشنهادی
وقف نامهي امير رفيعالدين
وقف نامهي امير رفيعالدين نويسنده: مفيد شاطري مقدمهوقفنامهي امير رفيعالدين قديميترين سند وقفي در شهرستان قاينات است که در سنه 920 هجري قمري نگارش يافته ...
وقف نامهي امير رفيعالدين نويسنده: مفيد شاطري مقدمهوقفنامهي امير رفيعالدين قديميترين سند وقفي در شهرستان قاينات است که در سنه 920 هجري قمري نگارش يافته ...
وقف و بناهاي عام المنفعه در قاينات
وقف و زيارتگاهها و مقبرهي شعرا (در سطح شهرستان) است. قديمي ترين و مهم ترين موقوفات شهرستان کهنترين وقفنامهي موجود در قاينات، وقفنامهي امير رفيعالدين ...
وقف و زيارتگاهها و مقبرهي شعرا (در سطح شهرستان) است. قديمي ترين و مهم ترين موقوفات شهرستان کهنترين وقفنامهي موجود در قاينات، وقفنامهي امير رفيعالدين ...
وقف قنات در قاين و آثار اجتماعي، فرهنگي آن
مطالعهي ما به روش ميداني و اسنادي با تکيه بر متون وقفنامههاي موجود به صورت موردي .... هجري که اين بنا توسط امير رفيعالدين ساخته و املاکي بر آن وقف گرديده، چندين ...
مطالعهي ما به روش ميداني و اسنادي با تکيه بر متون وقفنامههاي موجود به صورت موردي .... هجري که اين بنا توسط امير رفيعالدين ساخته و املاکي بر آن وقف گرديده، چندين ...
کتيبههاي تاريخي وقفنامهاي در آثار تاريخي - مذهبي نوشآباد کاشان - واضح
مسجد جامع عتيق نوش آباد يکي از آثار دورهي سلجوقي به شمار ميرود که پس از مسجد جامع ميدان کهنهي کاشان قديميترين اثر تاريخي .... وقف نامهي امير رفيعالدين ...
مسجد جامع عتيق نوش آباد يکي از آثار دورهي سلجوقي به شمار ميرود که پس از مسجد جامع ميدان کهنهي کاشان قديميترين اثر تاريخي .... وقف نامهي امير رفيعالدين ...
وقف نامه سوهان
وقف نامه سوهان نويسنده: سيد محمد تقي ميرزا ابوالقاسمي کيائيه يا آل کيا از جمله حکام ... او (سيد علي کيا) مردي اديب و دانشمند نيز بوده است، در اينجا درج نامهي امير تيمور و .... علاءالدين فرزند امير نجمالدين محمود طالقاني و اولاد ذکور او توسط خان احمد وقف و .... شرعيه مجله مسجله بسجلات علماء گرام و قضات اسلام و صدور رفيع مقام و حکام عظام و ...
وقف نامه سوهان نويسنده: سيد محمد تقي ميرزا ابوالقاسمي کيائيه يا آل کيا از جمله حکام ... او (سيد علي کيا) مردي اديب و دانشمند نيز بوده است، در اينجا درج نامهي امير تيمور و .... علاءالدين فرزند امير نجمالدين محمود طالقاني و اولاد ذکور او توسط خان احمد وقف و .... شرعيه مجله مسجله بسجلات علماء گرام و قضات اسلام و صدور رفيع مقام و حکام عظام و ...
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان نويسنده: منوچهر ستوده از موقوفات شيخ علي خان زنگنه وزير شاه سليمان مقدمهشيخ علي خان زنگنه ... وقف نامهي امير رفيعالدين ...
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان نويسنده: منوچهر ستوده از موقوفات شيخ علي خان زنگنه وزير شاه سليمان مقدمهشيخ علي خان زنگنه ... وقف نامهي امير رفيعالدين ...
وقف نامهي مجلس شوراي ملي
وقف نامهي مجلس شوراي ملي نويسنده:سعيد حاجي عباسي (دارالشوراي ملي) ... آن را به طور قطع رفع نموده از اين حيث در آن مقام منيع و محل رفيع شبهه و اشکالي باقي نماند. ... عرفيهي آن از ابنيه نصر الملک: يک ربع، شاهزاده امير اعظم: يک ربع، ميرزا حسين خان ... مهرهاي ذيل سند بهاء الدين: [محل مهر] «بهاءالدين» شکرالله نوري: [محل مهر] «ضياء نظام» ...
وقف نامهي مجلس شوراي ملي نويسنده:سعيد حاجي عباسي (دارالشوراي ملي) ... آن را به طور قطع رفع نموده از اين حيث در آن مقام منيع و محل رفيع شبهه و اشکالي باقي نماند. ... عرفيهي آن از ابنيه نصر الملک: يک ربع، شاهزاده امير اعظم: يک ربع، ميرزا حسين خان ... مهرهاي ذيل سند بهاء الدين: [محل مهر] «بهاءالدين» شکرالله نوري: [محل مهر] «ضياء نظام» ...
دارالعبادهي يزد و سنت ديرپاي وقف
يکي از اسناد مهم وقف در يزد بکله در ايران، متن رساله وقفنامهي سيد رکنالدين .... گشته وقف کردم به شروط و نصوصي که مبين گشته و مشروح شده [مهر:] امير نظامالدين .... و الضمائر: توفيقات رباني و تأييدات سبحاني شامل حال عالي حضرت رفيع منزلت، ...
يکي از اسناد مهم وقف در يزد بکله در ايران، متن رساله وقفنامهي سيد رکنالدين .... گشته وقف کردم به شروط و نصوصي که مبين گشته و مشروح شده [مهر:] امير نظامالدين .... و الضمائر: توفيقات رباني و تأييدات سبحاني شامل حال عالي حضرت رفيع منزلت، ...
خاندان سروقدي و چند وقف نامه
اما به لحاظ ماهيت اجتماعي پديدهي «وقف» و فونکسيون اجتماعي آن ضروري است پديدهي ... از آن جمله قابل يادآوري است که دايي بزرگ شمسالدين محمد جويني از ملازمان و طرف وثوق ... در هفده سالگي به خدمت امير ارغون حکمران ايران درميآيد و سرانجام وزير اعظم و صاحب .... لمرضاته اعلي حضرت رفيع منزلت، قدسي فطرت، شرافت مرتبت و معالي پناه.
اما به لحاظ ماهيت اجتماعي پديدهي «وقف» و فونکسيون اجتماعي آن ضروري است پديدهي ... از آن جمله قابل يادآوري است که دايي بزرگ شمسالدين محمد جويني از ملازمان و طرف وثوق ... در هفده سالگي به خدمت امير ارغون حکمران ايران درميآيد و سرانجام وزير اعظم و صاحب .... لمرضاته اعلي حضرت رفيع منزلت، قدسي فطرت، شرافت مرتبت و معالي پناه.
بازخواني يک وقف نامه، وقف نامه مدرسه صالحيه کازرون
بازخواني يک وقف نامه، وقف نامه مدرسه صالحيه کازرون-بازخواني يک وقف نامه، وقف ... به رتبه تعليم مکرّم گردانيد که «وعلّم آدم» نظم: [15ـ ي] يگانهاي که ز بيمثليش يکي .... و مصداق اين سياق، صورتِ احوال عاليقدرِ رفيع مرتبت سامي رتبت [57 ـ گ] ... به متصرفات «امير سيفالدين شهريار» مقاسمات و قطعات داخله در اراضي مذکوره که هر يک ...
بازخواني يک وقف نامه، وقف نامه مدرسه صالحيه کازرون-بازخواني يک وقف نامه، وقف ... به رتبه تعليم مکرّم گردانيد که «وعلّم آدم» نظم: [15ـ ي] يگانهاي که ز بيمثليش يکي .... و مصداق اين سياق، صورتِ احوال عاليقدرِ رفيع مرتبت سامي رتبت [57 ـ گ] ... به متصرفات «امير سيفالدين شهريار» مقاسمات و قطعات داخله در اراضي مذکوره که هر يک ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها