تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838127981
وقف نامهي مجلس شوراي ملي
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامهي مجلس شوراي ملي نويسنده:سعيد حاجي عباسي (دارالشوراي ملي) (ساختمان بهارستان) مقدمهزمين «بهارستان» محل استقرار مجلس شوراي ملي سابق يکي از عرصههاي موقوفه است، زيرا دو تن از نمايندگان مجلس دورهي دوم به نمايندگي از ساير وکلا در سال 1329 قمري / 1290 ش زمين مذکور را خريداري و به عنوان دارالشوراي ملي وقف کردند، اين در حالي است که مهدي بامداد نوشته است: «ميرزا حسين خان مشيرالدوله در زمرهي متمولين درجهي يک ايران بوده و از بناي مدرسهي سپهسالار و بهارستان (مساوي مجلس شوراي ملي) معلوم است که ثروتش تا چه اندازه بوده است.» مينا معرفت هم نوشته است: «ميرزا حسين خان مشيرالدوله ملقب به سپهسالار سياستمدار قابلي بود که چندين سال نمايندگي ايران را در تفليس و سپس استانبول برعهده داشت تا آنکه در سال 1324 قمري به نخست وزيري رسيد.... او بزرگترين مسجد و مدرسهي تهران يعني سپهسالار را بنا کرد و بخش اعظم زمينهايش را به دولت بخشيد از جمله زميني که بعدا ساختمان مجلس شوراي ملي در آن ساخته شد.» حال سؤال اين است که آيا زمين و عمارت شخصي سپهسالار در باغ بهارستان به صورت هديهي سپهسالار به دولت و ملت بوده است يا قضيه به گونهي ديگري است؟ اين نوشتار قصد دارد با انتشارمتن و حواشي «وقفنامهي عمارت و باغ بهارستان و قنات مهران» که در تاريخ 13 رمضان 1329 برابر با 14 سنبله 1290 توسط دو تن از نمايندگان دورهي دوم تنظيم شده و امروز رونوشت مصدق آن در «دفتر اسناد و شناسايي موقوفات» به شمارهي 137 تهران نگهداري ميشود به طور مستند درصدد رفع آن اشتباه برآيد. افرادي که در تنظيم اين سند دست داشتهاند دو دستهاند: از يک سو وراث سپهسالار و از ديگر سو دو تن از نمايندگان مجلس به وکالت از ساير وکلا. نص سند حاکي است که عمارت و محوطه و باغ بهارستان واقع در جنب مدرسهي ناصري که از جملهي ابنيه و مستحدثات سپهسالار بوده از سالها پيش در تصرف دولت بوده و دولت هم در آنجا تصرفات گوناگوني ميکرده است. تا آنکه مشروطه رخ داد و دارالشوراي ملي در عمارات و باغ و محوطه مذکور تشکيل شد تا زمان تنظيم وقفنامهي مورد نظر محل انعقاد مجلس شوراي ايران شد. زمان وقف پنج سال پس از مشروطه است. در اين سال احتمالا وراث سپهسالار اشکال تراشي کردهاند و درصدد تصرف املاک مذکور برآمدهاند. وکلاي ملت که مجلس را مرکز و مصدر عدالت مملکت اسلامي ميدانستهاند لذا در اين دوره که مصادف با مجلس دوم بوده به اقتضاي ديانت خود و رعايت احتياط و به ملاحظه اينکه اساس اين مقام مقدس بر تقوا و احتياط باشد و هيچ گونه شبهه و ريبي در آن نباشد از شهريه و حق الوکالهي خودشان مبلغ 15 هزار تومان گرد ميآورند و به تمليک شرعي حاج ميرزا يحيي امام جمعه خوئي و شيخ محمد حسين يزدي ميدهند تا در دارالشرع حاضر شده و املاک مورد نظر را از وراث سپهسالار به عنوان مصالحه خريداري نمايند. پس از اين است که متصالحان شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام يک دانگ نيم نيم يک رشته قنات مهران بر مصالح عامهي اهالي ايران که درمصالح عامهي مملت صرف واستعمال شود وقف مؤبد شرعي و حبس مخلد دائمي ملي نمايند و رئيس مجلس شوراي ملي را به عنوان متولي تعيين ميکنند. بنا به حاشيهاي که سيد حسن مدرس در پنجم ذي قعدهي همين سال بر وقف نامه نوشته آشکار ميگردد که ديري نگذشته که وراث ميرزا بابا که در کمال فقر و پريشاني بودهاند وقفنامهي خود را علم ميکنند با اين ادعا که شايد بعضي از باغ چال جزء زمين بهارستان شده باشد. لاجرم با عدم ثبوت حقانيت آنها از سر احتياط و ارفاق با پرداخت 150 تومان ماجرا ختم ميشود. وزارت معارف و اوقاف و فوايد عامه ادارهي کل اوقاف سواد قبالهي خريداري آقايان حاج امام جمعه خوئي آقا شيخ حسين يزدي دامت برکاتهما وکالتا از طرف وکلاي عظام دارالشوراي ملي سهام و حصهي ارثي ورثهي مرحوم حاج ميرزا حسين خان سپهسالار را از باغ و محوطهي بهارستان و غيره به شرح ذيل و وقف نمودن برمصالح عامهي اهالي ايران با تقديم دارالشورا بودن به تفصيل ذيل به تاريخ دوازدهم شهر رمضان المبارک 1329. به تاريخ سلخ شهر ربيع الاول 1331. نمرهي 2672. الحمد لله و کفي و سلام علي عباده الذين اصطفي (ص ع) غرض از تحرير اين کتاب مستطاب شريعتماب آنکه چون عمارات و محوطه و باغ بهارستان واقعه در جنب مدرسهي ناصري جمله ابنيه و مستحدثات مرحوم مبرور حاج ميرزا حسين خان سپهسالار است از چندين سال قبل در تصرف دولت بوده و از طرف دولت در آنجا انحاء تصرف ميشد در پنج سال قبل که سلطنت ايران به سلطنت مشروطه تبديل و بناي تأسيس و تشکيل دارالشوراي ملي شد عمارات و باغ و محوطهي مرقومه به دارالشورا بودن معين شده و تاکنون محل انعقاد مجلس شوراي ايران وبيت الشرف و يگانه دارالامال ايرانيان است. مسلم است مقام محترمي که مرکز و مصدر عدالت يک مملکت اسلامي بوده مصالح و امور عامهي آن ملک در آنجا مذاکره و قطع و فصل ميشودو عدل نصفت از آن محل به تمام اقطاع و اصقاع مملکت نشر و سرايت مينمايد لازم است از آلايش هر گونه شبهه و ريب منزه و از شائبهي هر قسم اشکال و عيب مبرا باشد اگر چه بعضي از اجلهي علماي اعلام - رفع الله اقدارهم - تمام جهات شبهه و اشکال آن را بنا بفرموده و عمليات خودشان تصفيه و تسويه و تصحيح نموده رفع کليهي اشکالات کردهاند لکن حضرات وکلاي عظام ومبعوثين کرام اين دوره به اقتضاي ديانت خودشان و رعايت احتياط و به ملاحظهي اينکه اساس اين مقام مقدس برتقوي و احتياط بوده و هيچ گونه شبهه و ريبي را در آنجا مجال و مترح [کذا] نبوده و اقامه و لبث و جملهي تحرکات و تصرفاتشان در آن محل از هر حيث محلل واقعي نبوده در اين صدد و مقام بر آمدند که شبهه ملکيت وراث مرحوم مغفور سپهسالار و احتمال آن را به طور قطع رفع نموده از اين حيث در آن مقام منيع و محل رفيع شبهه و اشکالي باقي نماند. لهذا در تاريخ تحرير اين ورقهي شريفه مبلغ پانزده هزار تومان از شهريه و حق الوکالهي خودشان به طيب خاطر و رضاي قلب به جناب مستطاب حجت الاسلام آقاي حاج ميرزا يحيي امام جمعهي خوئي و جناب ثقة الاسلام آقا شيخ محمد حسين تمليک شرعي نمودند و معظم له اولا وجه مسطور را قبول و تملک کرده و به موازين شرع مقدس اسلام آن وجه را از هر جهت خالي از اشکال و عاري از عيب و نقص و محلل نمودند ثم بعد ذلک وراث مرحوم مبرور حاج ميرزا حسين خان سپهسالار باجمعهم در دارالشرع مطاع لازم الاتباع حاضر شدند و هم جناب اجل ميرزا نبي خان نصرالملک و نواب اسعد والا شاهزاده نصرت الله خان اميراعظم و جناب شکرالله خان ضياء نظام و جناب آقا سيد هبت الله خلخالي و جناب ميرزا يوسف خان علاء الممالک اين هر دو به وکالت محققه از طرف جناب مستطاب اجل ميرزا حسين خان معتمد الملک و جناب مستطاب آقا ميرزا ابوالقاسم طباطبائي برحسب وکالت ثابتهي خود از جانب عليتين مخدرتين عشرةالملوک و نيمتاج الملوک و بعد حضورهم و معرفتهم بما يورث العلم و اليقين همگي در حال عمد و علم و اختيار با علم کامل به قدر و وصف و ارزش عين منقوله من دون اکراه و اجبار نقل نمودند به عنوان مصالحهي لازمهي جازمهي شرعيهي اسلاميه کليهي حقوق واقعيه و فرضيهي خودشان را هر يک بقدر الحصه و لهم بتفصيل ذاتي از کل شش دانگ عمارات و محوطه و باغ بهارستان را که محدود است به حدود مفصلهي ذيل با کافهي توابع شرعيه و جميع ملحقات و منضمات عرفيهي آن از ابنيه نصر الملک: يک ربع، شاهزاده امير اعظم: يک ربع، ميرزا حسين خان معتمدالملک: يک ربع، شکرالله خان ضياء نظام: يک ثمن، عشرت الملوک: دو ثلث ثمن، نيمتاج الملوک: ثلث ثمن جنوبا به مدرسهي مسجد مرحوم حاج ميرزا حسن خان شرقيا: به اندروني عزيزالسلطان و خانه افسرالسلطنه و زمين بياض شمالا به باغ معروف به باغ حاج باقر که فعلا در تصرف خود وارث خان مرحوم است غربيا خيابان نظاميه و خيابان نگارستان و احجار و اخشاب و اشجار و ابواب و غير ذلک مما يعد تابعا من غير اخراج شيء منها به انضمام تمام يک دانگ و نيم از يک رشته قنات معروف به قنات مهران با توابع و لواحق آن از مجري و احجار و بناء غير ذلک به سوي جناب معظم آقاي حاج امام جمعه و جناب آقا شيخ محمد حسين در عوض و قبال مبلغ پانزده هزار تومان قران فضي دو هزاري مسکوک دولت عليهي ايران و صيغهي صريحهي مصالحهي لازمهي جازمهي جامعهي شرايط صحت لزوم عريه از نواقص و موجبات بطلان و تزلزل و بعد حصول الوکالة الصريحه من جميع الاطراف سمت جريان پذيرفت و کليهي خيارات موجبهي تزلزل عقد خاصه خيار الغبن اگر چه در وجه عليا بوده و به اضعاف عوض مانع باشد از همه اطراف اسقاط گرديده و تمام عوض و مال المصالحه که پانزده هزار تومان است بلا نقيصه و کسر عايد دو اصل ناقلين علي قدر سهامهم و حسب حصصهم گرديد ثم بعد المراتب المقررة المحررة همان متصالحان معظم لهما وقف مؤبد شرعي و حبس مخلد دائمي ملي نمودند قربتا الي الله و طلبا لمرضاته تمام و همه و کل شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام يک دانگ نيم نيم يک رشته قنات مهران بر مصالح عامهي اهالي ايران که در مصالح عامهي مملکت صرف و استعمال شود با تقدم دارالشورا بودن عمارات بر مصالح سائره و صرف منافع باغ و محوطه و قنات به مصارف دارالشورا در صورت عدم اصلحيت مکان ديگري براي دارالشورا بودن و در صورت اصلحيت مکان ديگري براي دارالشورا منافع کليهي عمارات و باغ و محوطه و قنات صرف دارالشورا شود و توليت آن را با رئيس مجلس شوراي ملي - شيد الله ارکانه - قرار دادند که با تصويب اکثريت از وکلاي ملت در صورت امکان ومستقلا و بشخصه و در صورت امکان آن به وظايف مقرره عمل نمايند و صيغهي وقف مؤبد شرعي و حبس مخلد دائمي جامعتا لشرايط الصحة و اللزوم خاليتا عن النواقص و موجبات البطلان اجرا گرديده و قبض که شرط صحت و لزوم است به عمل آمد فصار الاملاک المحرره وقفا صحيحا لا يباع و لا يوهب و لا يرهن حتي يرث الله الارض و کان ذلک المراتب في دوازدهم شهر رمضان المبارک من شهور يک هزار و سيصد و بيست و نه سنة 1329. مهرهاي ذيل سند بهاء الدين: [محل مهر] «بهاءالدين» شکرالله نوري: [محل مهر] «ضياء نظام» محمد نصرالملک: [محل مهر] «نصرالملک» هبةالله الحسيني الخلخالي: [محل مهر] «العبد هبةالله الحسيني» علاءالممالک: [محل مهر] «يوسف علاءالممالک» صحيح است. [محل مهر] «افسرالسلطنه» سجلات سندوکيل شرعي نيمتاج الملوک و عشرة الملوک به وکالت از طرف حضرت مستطاب اشرف والا آقاي امير اعظم - مدظله اقل کيخسرو و شاه رخ. [محل مهر] «کيخسرو شاه رخ». بسم الله تعالي عمارات و باغ بهارستان و ربع قنات مهران را به همان تفصيل مرقوم متن از طرف خود و برحسب وکالتا از جانب جناب ثقةالاسلام آقا شيخ محمد حسين يزدي سلمه الله تعالي وقف نمودم بر جهت مسطورهي متن به همان ترتيب محرر و صيغه وقف را اجرا کردم و توليت آن با رئيس مجلس شورا و در موقع انفصال مجلس شورا با رئيس که در حين انفصال بوده خواهد بود و قبض که شرط صحت است به عمل آمد حرره الاحقر يحيي الخوئي. [محل مهر حجةالاسلام آقاي حاج امام جمعه خوئي دامت برکاته] «المتوکل علي عبده يحيي». بسم الله و له الحمد جناب مستطاب اجل آقاي نصر الملک دام اجلاله اصالتا و جناب جلالت ماب آقاي آقاميرزا بهاءالدين دام اقباله بوکالهي محققه از طرف عليان عاليان عشرت الملوک خانم وتاج الملوک خانم دامت خدارتهما و جناب ارباب کيخسرو و به وکالت ثابته از طرف جناب اجل اکرم آقاي اميراعظم دام اقباله و جناب جلالت ماب اجل آقاي شکرالله خان ضياء نظام زيد اقباله نيز اصالتا اقرار و اعتراف به تمام مراتب مرقومه درمتن من البداية الي النهاية نمودند نزد داعلي في الرابع من شهر شوال 1329 حرره الاقل ؛ صحيح است. [محل مهر حجةالاسلام عالي آقاي صدرالعلماء دامت برکاته] «عبده الراجي محمد جعفر بن محمد باقر الحسني الحسيني» سجلات حاشيه سند بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاي ميرزا نبي خان نصرالملوک و آقاي شکرالله خان اصلين (؟) و آقا ميرزا کيخسرو وکيل ثابت الوکالهي شاهزاده امير اعظم و آقا ميرزا بهاءالدين وکيل معلوم الوکالهي مخدرتين اعتراف بجميع فقرات مرقومه از صلح و قبض مال الصلح هر يک به قدر سهم خود و موکلين خود و اسقاط خيار نمودند 28 شهر صيام 1329 الاحقر محمد بن زين العابدين الحسني الحسيني [محل مهر حضرت مستطاب آقاي امام جمعه طهران دامت برکاته] «عبده سيد محمد ابن زين العابدين الحسني الحسيني». بسم الله الرحمن الرحيم حضرات مفصله آقاي نصرالملوک و آقاي اميراعظم به وکيل خودشان که آقاي ارباب کيخسرو باشند و عشرت الملوک و تاج الملوک به وکيل آنها که عالي شأن آقا ميرزا بهاءالدين باشد و آقاي آقا سيد ابوالقاسم مرقوم متن وکيل مخدرتين بعد از نوشتن ورقه به جهت مرض معزول شدند و آقا ميرزا بهاءالدين به وکالت مخدرتين حاضر شدند و جناب ضياء نظام کلهم حاضر شدند و به اجازهي آنها سهام مرقومهي متن را رعاية لرفع الشبهة من المکان المقدس مصالحهي صحيحهي شرعيه نمودم به حضرت حجةالاسلام آقاي حاجي امام جمعه خوئي و سرکار شريعتمدار آقاي آقا شيخ حسين يزدي بالمناصفه به مبلغ مرقوم به حسب اسهامهم از مبلغ پانزده هزار تومان نقد و مال المصالحه را حضرات مفصله به قدر اسهامهم اخذ و قبض نمودند و حقوق واقعهي فرضيهي حضرات ساقط و صيغهي شرعيه را به نحو مرقوم متن نيز جاري و واقع ساختم في شهر رمضان المبارک 1329 سيد حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعيل الطباطبائي» تکمله بسم الله الرحمن الرحيم چون وقف نامه اظهار شده از مرحوم ميرزاي باباي که رقباتي وقف بر اولاد خود نموده و يکي از رقبات باغ چال خوانده ميشد و از قراين باغ چال جنب زمين بهارستان بوده است به احتمال اينکه شايد چون سابقا يک نفر متصرف در هر دو قطعه زمين بوده و شايد که بعضي از باغ چال جزو زمين بهارستان شده باشد به طبقهي حاليهي ورثهي مرحوم ميرزا بابا که در کمال فقر و پريشاني بودند با عدم ثبوت حقانيت آنها رعاية للاحتياط و ارفاقا لما لهم مبلغ يک صد و پنجاه تومان داده و معاملهي متن را از جانب تمام ورثهي حاليهي آقا مشهدي علي اکبر اجازه نمود و مبلغ مرقوم اخذ و قبض نمود که به حسب اسهام تقسيم نمايند في پنجم ذيالقعدة الحرام 1329 سيد حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعيل الطباطبائي» برحسب وکالتي که موافق وکالت نامه جداگانه از جانب همگي ورثه مرحوم ميرزا باباي مستوفي داشتم صحت معاملهي مرقومه امضا و اجازه کردم في 5 شهر ذي القعدة الحرام 1329 [محل مهر] «عبده علي اکبر» بسم الله العزيز قد وقع جميع ما حرر في المتن و الهامش و صدر الامضاء عنهم طبقا لما حرر في اليوم الخامس من شوال المکرم 1329 نصر الله التقوي عفه. [محل مهر] «نصرالله التقوي». بسم الله الرحمن الرحيم جنابان مستطابان آقاي آقا سيد هبةالله و آقاي علاءالممالک وکيلان شرعيان آقاي معتمدالملک ابن مرحمت و غفران پناه مشيرالدوله و همچنين نواب عليه افسرالسلطنه بنت آن مرحوم اقرار به معامله مرقومهي متن نمودند في 26 شهر صفر المظفر 1330 سيد حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن بن اسمعيل الطباطبائي» يادداشتهاي اداري روي سند سواد مطابق اصل است. [امضا] «ميرزا آقا» [مهر] «دفتر اوقاف 1328 «. به تاريخ 7 شهر ربيع الثاني سيچقان ئيل 1331 در تحت نمرهي 603 در دفتر شرعيات ادارهي جليلهي کل اوقاف ثبت شد. [امضا] «تقي». يادداشتهاي اداري پشت سندصفحهي (159) نمرهي (1656) [محل مهر] «محمد تقي» نمرهي 252 شعبه ثالث ثبت [محل امضا] «محمد علي» ثبت دفتر شرعيات شد. [محل مهر] «مرتضي بن محمد حسين الشريف». نمرهي 1135. [مهر] «عبدالوهاب الحسيني». معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]
-
گوناگون
پربازدیدترینها