محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846060582
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد نويسنده: نادر کريميان سردشتي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي مساجد در طول دوران تاريخ اسلام از اهميت بسياري برخوردار بودهاند؛ زيرا هدف از ايجاد مساجد و افزايش خدمات متناسب با آنها، اين بوده که شعاير مذهبي در آنها برگزار شود و خلفا، حکام، وزرا، علما و ثروتمندان براي تحقق اين هدف کوشيدهاند. علاوه بر اين از برخي مساجد در امر تعليم و آموزش نيز بهرهبرداري شده است. طبيعي بود که امر آموزش در اسلام نخست از جلسات درسي که در مساجد تشکيل ميشد، آغاز شود. وجود کتب در مساجد ارتباط داشت با فزوني قرآنهايي که در آنها قرار داده ميشد تا افرادي که به مساجد رفت و آمد ميکردند، آنها را قرائت کنند، زيرا قرائت قرآن کريم جزء عبادات شمرده ميشود، لذا قديميترين کتبي که بر مساجد وقف شدند، قرآنها بودند.يکي از محققان اظهار داشته است که اکثر کتابخانههاي مسجد - صرفنظر از حجم و مکان آنها - کتابخانههاي قرآني بودند؛ زيرا همزمان با بناي مساجد نسخههايي از قرآن در آن نهاده ميشد و اهدا و وقف قرآنها بر آنها از آداب و رسوم اسلامي ريشهدار به شمار ميآمد. (تاريخ کتابخانههاي مساجد، محمد مکي سباعي: متن انگليسي، ص 251) در خصوص وقف قرآنها، قديميترين مطلبي که نقل شده اين است که عبدالعزيز بن مروان ناراحت شد از اين که حجاج بن يوسف ثقفي، قرآني را به مصر فرستاد، و دستور داد قرآن ديگري براي او استنساخ کنند تا آن را در منزلش داشته باشد. او هر صبح جمعه قرآن را از منزل خود به مسجد جامع عمرو بن عاص ميبرد و در آنجا به تلاوت آن ميپرداخت و سپس آن را به جاي خود برميگرداند. چون عبدالعزيز وفات يافت پسرش ابوبکر آن را به هزار دينار فروخت و سپس اسماء دختر ابوبکر[پسر عبدالعزيز بن مروان]پس از درگذشت پدرش آن را به هفتصد دينار خريد تا مردم را از استفاده از آن بهرهمند سازد. او به اين قرآن شهرت داد، به طوري که به او منسوب و به «قرآن اسماء» معروف گرديد.در پي وفات اسماء، برادرش[برادر ابوبکر پدر اسماء]حکم بن عبدالعزيز بن مروان آن را به پانصد درهم از ورثهي او خريد، در سال 118 هجري، قاضي توبة بن نمر حضرمي به وي پيشنهاد کرد آن را در اختيار مسجد قرار دهد، او با اين پيشنهاد موافقت نمود و براي کسي که آن قرآن را در مسجد تلاوت کند، هر ماه سه دينار مزد تعيين کرد. (خطط مقريزي، ج 2، ص 255 - 245) همين سال را ميتوان نقطه شروع «تاريخ وقف قرآن بر مسجد» به صورت دائمي بشمار آورد. در سال 298 هجري شخصي به نام عبدالمنعم بن احمد سي جزء کامل از قرآن را بر جامع اموي دمشق وقف کرد، و يک جزء آن هنوز باقي مانده و چنان که يوسف العش مينويسد، هم اکنون در موزه ملي سوريه نگهداري ميشود.در سال 347 ه. ق يک مرد عراقي قرآني را بر مسجد جامع عمرو بن عاص وقف کرد که گفته شد قرآن عثمان بن عفان بوده، و آثاري از خون در آن مشاهده شده است و گفته است آن را از گنجينههاي کتب المقتدر بالله خليفه عباسي به دست آورده است لذا امام جماعت مسجد يک روز آن را تلاوت ميکرد و روز ديگر قرآن اسماء را که بيش از اين به آن اشاره شد. مقريزي بر اين قرآن اطلاع يافته و متن زير را بر روي جلد آن مشاهده کرده است.«بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اين قرآن را که همهي آيات کتاب خداوند، جل ثنائه و تقدست اسمائه در آن گردآوري شده، مبارک مسعود فرزند سعد هيتي به مسجد آورد تا براي هميشه و تا زماني که اوراق او باقي است از ميان نرفته، وقف باشد بر جماعت مسلمين، آنان که تلاوت کننده قرآنند و با قرائت آن به خداوند جل ذکره تقرب جسته و تعليم دهندهي آنند.به اميد آن که خداي عزوجل به واقف پاداش خير دهد و او را عفو نمايد و آن را ذخيره روز بينوايي و نيازمندي وقف او قرار دهد. خداوند به لطف خويش واقف را به آرزويش نايل گرداند و او را از ثواب تلاوت کساني که اين قرآن را ميخوانند، بهرهمند سازد.دنباله کلام واقف از پشت جلد قرآن محو شده و احتمال ميرود چنين باشد: او نگاهي به قرآن انداخت و تصميم گرفت آن را به مسجد جامع شهر فسطاط مصر که از مساجد قديمي مسلمانان بود بسپارد تا مانند ساير قرآنهاي موجود در آن محفوظ بماند. رحمت خدا بر کسي باد که در نگهداري آن بکوشد و آن را بخواند و مورد توجه قرار دهد. روز سهشنبه اول ماه ذيقعده سال 347 ه. ق و صل الله علي محمد سيد المرسلين و علي آله و سلم تسليما کثيرا و حسبنا الله و نعم الوکيل». (الخطط و الاثار، مقريزي، ج 2، ص 255).وقف قرآنها بر مساجد تا آنجا رواج يافته بود که در برخي از آنها مانند مسجد عمرو بن عاص صدها جلد قرآن نگهداري ميشد. گفتهاند الحاکم بامرالله خليفه فاطمي 1298 نسخه از قرآنهاي کامل و چهار پارهاي را از قصر خود در اختيار اين مسجد نهاد و مردم از تلاوت آنها بهرهمند شدند. در ميان آنها قرآنهايي وجود داشت که همهاش با آب طلا نوشته شده بود. (همان، ج 2، ص 250) او 814 نسخه قرآن را نيز در اختيار مسجد جامع ابنطولون گذاشت. (همان، ج 2، ص 267) يکي از پادشاهان مغرب قرآن قطوري را که بر استر حمل ميشد، توسط ابوعبدالله محمد بن ابراهيم يقوري (متوفاي سال 707 ه. ق) به منظور وقف به مکه فرستاد و بدون ترديد محلي که او قصد داشت آن را وقف بر آن جا کند حرم مکه (يعني مسجدالحرام) بود. (نفح الطيب، احمد مقري، ج 2، ص 53)برخي از مشاهير خودشان در نوشتن و استنساخ قرآنها مشارکت داشته و آنها را وقف بر مساجد ميکردند، از قبيل، علي بن احمد الناصر لدين الله فرزند حسن (متوفاي سال 612 ه. ق) که مکني به ابوالحسن و ملقب به الملک العظيم (پادشاه بزرگ) و از فرزندان خلفاي عباسي بود و به داشتن خط زيبا شهرت داشت.پيشواي قوم، ابوعلي حسين بن احمد خوافي اديب که از بزرگزادگان بود و سلطنت را رها نمود چندين قرآن را به دست خودش نوشت و آنها را وقف کرد. (تلخيص مجمع الآداب ابنفوطي، ج 4، ص 907)همچنين فخرالدين ابواسعد مبارک بن يحيي بن مبارک بن مخرمي بغدادي (متوفاي 664 ه. ق) و صاحب ديوان، با دست خود چندين قرآن و چهار پاره (1)نوشت و آنها را وقف بر زيارتگاهها کرد. او بر همين منوال عمل ميکرد تا اين که از دنيا رفت. (همان، بخش سوم، ص 193 - 192) شرفالدين محمد بن شريف بن يوسف بن وحيد که خطاط و اديب بود در سال 711 ه. ق وفات يافت، نيز قرآن را در هفت پاره و با مرکب زر که مقدار عمدهاي گرد طلا در آن ريخته بود، نوشت و آن را وقف بر مسجد الحاکم در قاهره نمود. (فوات الوفيات، ابنشاکر کتبي، ج 3، ص 390).به هر روي از اين گزارشها روشن ميشود که وقف قرآن کريم در تشکيل «کتابخانههاي مساجد» چه نقش عمدهاي داشته و قرآنها شالودهي کتابخانههاي بزرگي را که از قرن دوم هجري به بعد، در دوران درخشندگي نهضت علمي و زياد شدن تأليفات در زمينهي علوم مختلف، در مساجد بسياري از بلاد اسلامي تأسيس شده بود، تشکيل ميداد و عالمان کتاب را وسيلهاي براي درس و آموزش يافته بودند و شايد در طول سه قرن اول هجري مساجد از کتابهايي که در زمينهي علوم قرآني و حديث تأليف شده بود، خالي نبوده، هر چند اسنادي که مؤيد اين اظهارنظر باشد تاکنون به دست ما نرسيده است ولي مسلما قرن چهارم شاهد آغاز وقف کتب بر مساجد در سطح وسيع و گسترده بود. (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، ص 70 - 69).عبدالله جبوري در مقالهاي ممتع در خصوص «وقف کتاب» مينويسد: «علاقه مسلمانان به دانش و دانشمندان و تشويق اسلام به فراگيري علم موجب شده تا فقها وقف اشياي منقول مانند کتب را جايز دانسته آن را از اصل کلي در وقف استثنا کنند. اصل در وقف هميشگي بودن آن است و جز در اموال غيرمنقول صحيح نيست ولي فقها وقف منقول را از باب استحسان که از ادلهي فقهي معروف آنان است جايز دانستهاند. از اين رو وقف کتب پديد آمد و مسلمانان و افراد خير و نيکوکار به انگيزهي خيرخواهي و سودرساني به مردم اقدام به وقف کتب کردند. (مکتبة الاوقاف العامة، تاريخها و نوادر مخطوطاتها، مجله الرسالة الاسلامية، بغداد، 1969 م، ص 8)در تاريخ اسلام ظاهرا نخستين کتب وقفي را در کتابخانه عبدالحکم جمحي در قرن اول هجري در مکه مکرمه گزارش کردهاند. (الآغاني ابوالفرج اصفهاني، چاپ قاهره، 1323 ق، ص 51) البته در اين گزارش؛ صراحتا به وقف اشاره نشده و با اقدامات عبدالحکم نشان ميدهد که به نوعي «وقف» پايبند بود. هرچند آن را با روش معمول در قرن چهارم هجري عملي نکرده است.بهرغم اين که در منابع قديمي مربوط به قرون اول تا سوم هجري از کتابخانههايي خاص و اشخاصي که کتابهايي را جمعآوري کردهاند، سخن به ميان آمده، ولي دربارهي اين که چه کسي آنها را پس از درگذشت خود وقف کرده مطلب مفيدي ذکر نشده است. در قرن دوم هجري يک نوع مؤسسه علمي به نام «بيت الحکمه» ظهور کرد و از ميان بخشهاي مختلف آن، کتابخانه بيش از ديگر بخشهاي آن مورد توجه گروهي از خلفاي عباسي قرار گرفت، هرچند مامون بيش از ديگران به نظارت، پشتيباني و توسعهي همهي بخشهاي بيت الحکمة، اهميت ميداد. او علاوه بر اهميت دادن به کتابهاي عربي تأليف شده توسط بزرگان، از علماي مناطق مختلف قلمرو خلافت عباسي، براي دستيابي به کتابهاي فلسفي و غيرفلسفي، نمايندگاني را به کشور روم فرستاد و هرچند هدف از تأسيس بيت الحکمه کمک به علما و پژوهشگران و فراهم آوردن منابع اطلاعاتي بيشتر و ايجاد تسهيلاتي براي علاقهمندان به کار تحقيق و مطالعه و تأليف و ترجمه بوده ولي به هر حال نميتوان چنين کتابخانهاي را جزو کتابخانههاي وقفي به شمار آورد. زيرا ما به مدرک علمي روشني در اين مورد دست نيافتهايم.دسترسي مردم به کتابهاي علمي کمياب و کتابهايي که از زبانهاي مختلف به زبان عربي ترجمه شده بود، دشوار بود، لذا خلفا راههاي تحقيق و مطالعه در بيت الحکمه را که به منظور نشر علوم و معارف منتقل شده از ملتهاي ديگر تأسيس شده بود، براي مردم هموار کردند. (بيت الحکمة، محمد ماهر الديوه جي، چاپ موصل، ص 38 - 37) اين هدف بدون ترديد به هدف کساني که در مراحل بعد به طور آشکار در وقف کتاب و کتابخانهها سهيم بودهاند نزديک است، زيرا با درخشش کار تأليف وفعال شدن نهضت علمي معروف جهان اسلام در آن، و افزايش تعداد محققان، حاکمان و وزرا و علما و ثروتمندان به اهميت فراهم آوردن کتب براي بيشترين تعداد متقاضيان پي بردند و کتاب را يکي از وسايل انجام کار نيک يافتند. اين انگيزه و علاقهمندي آنان به اشاعه علم و غلبه بر مشکل دستيابي طلاب شهرها و مناطق مختلف به کتابهاي موجود در سراسر جهان اسلام به پيدايش وقف در خصوص کتب و کتابخانهها منجر شد.برخي از مردم کتابهايشان را بر عموم مسلمانان وقف ميکردند و کتابهاي آنان[براي استفاده همگان ]در گنجينهي کتب مساجد قرار داده ميشد. برخي وقف آنها را به مکان يا شهر معين اختصاص ميداند و ميگفتند: اين کتابها را بر فلان جا يا فلان شهر... وقف ميکنيم و برخي ديگر استفاده از آنها را آزاد ميگذاشتند. گاهي واقف شرايطي را براي استفاده يا به امانت سپردن کتابهاي وقفي وضع ميکرد، چنان که قاضي ابنحيان خارج کردن کتابها ر از کتابخانه ممنوع ساخت و برخي مانند ابنالخشاب کتابهايشان را بر اهل علم وقف کردند. (المکتبات في الاسلام، محمد ماهر حماده، ص 172)کمکم انواع وقف، از قبيل وقف کتابخانهها به طور کامل، وقف کتب بر مدارس، مساجد، بيمارستانها، رصدخانهها، کاروانسراها و خانقاهها بوجود آمد در اين ميان نوع ديگري از وقف نمودار شد و آن وقف کتابهاي يک عالم بر علما يا ورثهاش پس از درگذشت او بود. واقفين کتابخانههاي مستقل يا کتابخانههاي مدارس و مساجد، به افزايش درآمد اقتصادي ثابتي براي نگهداري و مرمت و پرداخت مخارج افرادي که در آنها کار ميکردند، اهميت ميدادند و برخي از آنان درآمدي را معين کرده بودند تا به رشد و توسعه و شکوفايي کتابخانهها در گذر زمان کمک کند.در اهميت و نقش گستردهي وقف سعيد ديوهجي ميگويد: از قرن چهارم هجري به بعد کتابخانههاي وقفي در سراسر جهان اسلام رواج يافت به درجهاي که کمتر شهري يافت ميشد که خالي از «کتابخانه وقفي» باشد.» (التربية و التعليم في الاسلام، سعيد الديوهجي، چاپ موصل، ص 73) اين کتابخانهها به دليل کتابهاي وقفي موجود در آنها بسيار مورد توجه طلاب واقع شد و کتابخانهها نيز در دستيابي به کتب جديد به آنها کمک ميکردند و فرصتهايي را براي آشنايي طالبان علم با افکار و انديشههاي مؤلفان سراسر جهان اسلام در اختيارشان قرار ميدادند. تعداد اين کتابخانهها در اندلس به حدي رسيده بود که ابوحيان نحوي بر خريدار کتاب عيب ميگرفت و ميگفت: «خدا به تو عقل معاش دهد[چرا کتاب ميخري؟!]من هر کتابي را بخواهم از کتابخانههاي وقفي به امانت ميگيرم» (نفح الطيب، احمد مقري، چاپ بيروت، ج 2، ص 543) براي مدلل ساختن افزايش تعداد کتابخانههاي وقفي و گسترش آنها، يادآور ميشويم که در قرن هفتم هجري، تنها در شهر مروشاهجان، ده گنجينهي کتاب وقفي وجود داشته است. (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، يحيي محمود ساعاتي، ترجمه: ص 36 - 33)کتابخانههاي وقفي و کتابهايشان، علاوه بر کتابخانههاي خصوصي نظير کتابخانههاي خلفاء، اميران، وزيران و دانشمندان پشتوانهي انقلاب فکري و فرهنگي بود که جهان اسلام در طول قرنهاي متمادي شاهد آن بوده است.به هر روي چون وقف اساسا استفادهاي دائمي را ايجاب ميکند (2)وقف کتابها به لحاظ ماهيت آنها، چون گم شدن، پاره شدن و خراب شدن، قابل اجرا نيست. فقهاي اسلامي ضمن تصديق الزامي و مبرم بودن وقف کتاب، اين نوع وقف را که نه تنها در اعمال و گفتار پيامبر (ص) پايگاهي ندارد، بلکه خلاف اصل اساسي وقف است، نميپذيرفتند. با اين همه، سرانجام غالب آنان براساس اصل تعارف که «عبارتست از تفاهم و توافق عمومي در استفاده از چيزي و رعايت نحوهي اين استفاده براساس قراردادهاي مربوط به روابط چه مدني و چه مذهبي»، آن را قبول کردند. توجيه اين اصل در حديثي از پيامبر (ص) آمده است که: «چيزي را که مسلمانان مناسب تشخيص دهند، خداوند نيز با آن موافق است».به اين ترتيب، رسم رايج وقف متون قرآن از همان روزهاي آغازين اسلام شرعا به وقف کتاب نيز کشيده شد(3). از سوي ديگر رسم وقف کتابها که بعدا مرسوم شد، فقهاي مسلمان را مجاز ساخت که با توجه به اصل تعارف، وقف کتابها را به عنوان يک اصل معتبر فقهي، تصريح کنند. به اين ترتيب، ميتوان با فراتر رفتن از استدلال فقهاء گفت که وقف کتاب در موسسات خيريه و يا آموزشي ميتواند به عنوان وقف مشاع در نظر گرفته شود، يعني وقفي که جزء مکمل مؤسسه است و وقفي که همه به اتفاق آرا آن را شرعي ميدانند. (کتابخانههاي عمومي و نيمه عمومي عربي در قرون وسطي، يوسف العش: ص 91 -90) و لذا جاي شگفتي نيست که در کنار دارالعلم و مدارس، کتابخانههاي عمومي وجود داشتند که در مساجد استقرار يافته بودند. از هنگامي که وقف کتاب از نظر فقها جايز شمرده شد، تمام کساني که ميخواستند کتابهاي خود را هبه کنند و امکاني براي ايجاد ساختمانهاي خصوصي براي اين کار نداشتند، بطور طبيعي به فکر افتادند، کتابهاي خود را وقف مساجد کنند. کمي بعد از پيدايش دارالعلم است که ما کتابهاي وقفي را در مساجد بزرگ ميبينيم. (کتابخانههاي عربي، يوسف العش، ص 153).با توجه به گزارشهاي تاريخي نخستين کتابخانهي وقفي در اسلام متعلق به دارالعلم موصل بوده و حتي برخي از محققان به استناد مدارک تاريخي آن را نخستين دارالعلم در اسلام شمردهاند. (تاريخ الموصل، سعيد الديوهجي، چاپ موصل، ج 1، ص 192) حق تقدم در تاسيس اين کتابخانه با ابوالقاسم جعفر بن محمد بن حمدان موصلي فقيه شافعي است. ابنحمدان در موصل از مقام و منزلتي قابل توجه برخوردار و در علومي مانند فقه، نحو، کلام و جدل پيشتاز بود، او روابط خوبي با رجال عصر خود از قبيل وزرا و ادبا و شعرا مانند «بحتري» و «مبرد» و «ثعلب» داشت. (معجم الادباي ياقوت حموي، ج 7، ص 192 - 191) به نظر ميرسد که تنوع فعاليتهاي علمي و دانش دوستي، اخلاص و صداقت وي، او را به فکر ايجاد کتابخانه در شهر موصل انداخت تا امکاناتي براي کمک به مطالعه و تحقيق و پژوهش طلاب و محققان در آن فراهم آمده باشد، لابد ثروتش به اندازهاي بوده است که او را در اجراي چنين طرحي ياري کند.ياقوت حموي به نقل از ابوعلي بن ابوالزمزام به اين مطلب اشاره کرده ميگويد: «ابنحمدان در ميان صاحب منصبان موصل از موقعيت بسيار خوبي برخوردار بود. او با همه وزراي زمان خود دوست و ستايشگر آنان بود و نزد آنان احترام داشت. ابنحمدون در شهر خويش کتابخانهاي داشت که گنجينههايي از کتب را از همهي علوم در آن قرار داده و بر طالبان علم وقف کرده بود. از ورود کسي به آنجا جلوگيري نميشد، هرگاه شخص غريبي براي کسب دانش به آنجا ميآمد، اگر تنگدست بود، يک ورق کاغذ و يک سکه به او ميداد. اين کتابخانه همهي روزها باز بود و خود ابنحمدان پس از بازگشت از شترسواري در آن مينشست و مردم گردش جمع ميشدند و او از اشعار و تأليفات خويش و ديگران براي آنان املا ميکرد...» (معجم الادباء، ج 7، ص 192).تاريخ تاسيس اين کتابخانه در منابع موجود ذکر نشده ولي احتمال ميرود بين اواخر قرن سوم هجري و اوايل قرن چهارم از سال 240 تا 323 ه. ق در دوران زندگي ابنحمدون ساخته شده باشد. اما کتابهاي موجود در آن با توجه به تنوع فعاليتهاي خود او که طبق نقل منابع، به فقه و شعر و ادبيات و تاريخ و نجوم اهميت ميداد، شامل علوم مختلف بوده است. (همان، ج 7، ص 192).از سرنوشت اين کتابخانهي وقفي اطلاعي در دست نيست، زيرا جمعي از مردم موصل به خاطر حسدورزي نسبت به دانش و مقام و موقعيت وي نزد خلفا و وزرا و علما او را متهم به سخنچيني کردند. آنان برضد او اعلاميه نوشته و شهادت دادند که وي مرتکب اعمالي بسيار زشت شده است. لذا او را از موصل تبعيد کردند. او به بغداد گريخت و پس از اين رويداد خبري از اين کتابخانه که به موصل خدمت کرد و راه کسب و دانش و ادب را براي مردم آن هموار ساخت، به دست ما نرسيد. (همان، ج 7، ص 192).تاريخ کتابخانههاي وقفي در ايراندر ايران نيز در متون تاريخي از کتابخانههاي وقفي سخن به ميان آمده که نشان ميدهد وقف کتاب و کتابخانه از سابقه ديريني برخوردار بوده است که در اينجا به نمونههايي اشاره ميکنيم.از کتابخانههاي وقفي ايران در گذشته کتابخانه ري بوده است. ياقوت حموي مينويسد: «ملک نوح بن منصور ساماني والي خراسان مخفيانه به صاحب بن عباد نامه نوشت و او را به همکاري با خود فراخواند و قول داد او را از حقوق و مزاياي سالانه برخوردار سازد ولي وي دعوت او را نپذيرفت و بهانههايي آورد. يک بهانهاش اين بود که به اندازهي چهارصد بار شتر يا بيشتر از کتابهاي علمي نزد اوست» (معجم الادباء ج 16، ص 259).سپس حاشيهاي را از ابوالحسن بيهقي نقل ميکند که عين عبارت آن چنين است: «به اعتقاد من، دليل بر وجود اين کتابخانه در ري اين است که من در آنجا به مطالعه ميپرداختم و ده جلد از فهرست کتابهاي آن را که سلطان محمود قبلا آنها را سوزانده بود، مشاهده کردم. او چون وارد ري شد، به او گفتند: اينها کتابهاي رافضيها و بدعتگذاران است، دستور داد همهي کتابهاي کلامي را از ميان آنها جدا کرده کتابخانه را بسوزانند (همان، ج 16، ص 259).تصريح به بيت الکتب ري اشاره به اين است که آنجا يک کتابخانهي وقفي عمومي بوده است، چنان که ارتباط دادن ميان اين کتابخانه و کتابهاي صاحب بن عباد توسط بيهقي بر وقفي بودن آن دلالت ميکند، زيرا محمد ماهر حماده اشاره کرده به اين که صاحب بن عباد کتابخانهاش را وقف کرد و بعدها کتابخانهاي عمومي شد. (المکتبات في الاسلام، ص 128) البته او اشاره نکرده به اين که اين اطلاعات را از چه منبعي کسب کرده و شايد از متن معجم الادباي ياقوت حموي که بدان اشارت شد استفاده کرده است. چنانچه بيت الکتب ري را کتابخانهاي وقفي و مؤسس آن را صاحب بن عباد بدانيم، تاريخ وقف آن سال 385 ه. ق - سالي که او وفات يافت - خواهد بود. (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، يحيي محمود ساعاتي، ص 43).از ديگر کتابخانههاي وقفي ايران، ميتوان از کتابخانهي فيروزآباد ياد کرد. اين کتابخانه را وزير قوامالدوله عمادالدين ابومنصور عادل فرزند مافنه (متوفاي سال 433 ه) تاسيس کرد. او از وزراي ملک بويهي ابوکاليجار و مردي عفيف، فاضل، خوش آوازه و نيک سيرت بود. (المنتظم، ابنجوزي، ج 8، ص 64) يکي از مورخان اشاره کرده به اين که از آثار برجاي مانده از او، «کتابخانهاي بود که نوزده هزار جلد کتاب داشت و او آن را بر طابان علم وقف کرده بود و در ميان کتب موجود در آن کتاب ناشناختهاي وجود نداشت، در اين کتابخانه چهارهزار برگه دستنوشت به خط بنيمقله موجود بود.» (همان، ج 8، ص 64 (در منبع ديگري آمه است که او کتابخانه را در فيروزآباد بنا کرد و هفت هزار جلد کتاب در اختيار آن نهاد. (الکامل في التاريخ، ابناثير، ج 9، ص 502 (در سومين منبع، خبري در مورد آن ذکر شده که به شرح زير است: «گنجينهي کتابي که او در شهر فيروزآباد وقف کرده بود، هفت هزار جلد کتاب و چهار هزار برگهي دستنوشت به خط ابوعلي و ابوعبدالله فرزند مقله داشت.» (البداية و النهاية ابنکثير، ج 12، ص 50).شهر فيروزآباد که اين کتابخانه را «ابنمافنه» در آنجا وقف کرد، يکي از شهرهاي کوچک استان فارس در نزديکي شيراز است و اين امر تصويري از انتشار کتابخانهها در شهرهاي کوچک و بزرگ جهان اسلام در آن زمان، به ما ارائه ميدهد. بدون ترديد اين کتابخانه به سبب در اختيار داشتن کتابهاي نفيس و باارزش نظر علما را در نقاط بسياري به خود جلب کرده بود. (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، يحيي محمود ساعاتي، ص 48).کتابخانه قطبالدين همداني نيز در رديف کتابخانههاي وقفي بوده که آن را قطبالدين ابوالعلا حسن بن احمد بن حسن همداني عطاره (درگذشته به سال 569 ه. ق).که حافظ قرآن و محدث و يکي از علما و زهاد برجسته زمان خويش بود، در شهر همدان تأسيس کرده است. او همه کتابهايي را که براي خود فراهم آورده بود، بر آن وقف کرد. (تلخيص مجمع الآداب في معجم الالقاب، ابنالفوطي، بخش چهارم، ص 627 - 626) البته هنوز گزارشي بدست نيامده تا معلوم سازد که آيا اين کتابخانه ساختماني مستقل داشته و يا جزيي از منزل وي بوده است. آنچه ترجيح دارد اين است که کتابخانه بخشي از منزل او را اشغال کرده بود پس از آن که آن را وقف کرد، امکان ورود طلاب علم و مطالعه کنندگان به آنجا و استفاده از آن برايشان فراهم شد. (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، ص 53).از ديگر کتابخانههاي وقفي در ايران کتابخانه مبارکشاه در مرورود است و گويند که فخرالدين ابوسعيد مبارکشاه فرزند حسين مروزي (درگذشته به سال 602 ه)، «خانه خوبي در باغي زيبا داشت و در آن گنجينهاي از کتب مربوط به علوم مختلف را قرار داده بود. او در خانهاش همهي وسايل مورد نياز همنشين خو درا از قبيل نرد، شطرنج و انواع خوردنيها و نوشيدنيها قرار داده بود». (تلخيص مجمع الاداب في معجم الالقاب، ابنفوطي، بخش سوم، ص 291 - 290) اين کتابخانه ما را به ياد نخستين کتابخانه تأسيس شده در اسلام مياندازد و آن، کتابخانهاي بود که عبدالحکم جمحي در قرن اول هجري آن را در مکه مکرمه تاسيس کرد.در کشور ايران اسلامي نيز همچنانکه اشاره شد کتابخانههاي وقفي از قرن چهارم و پنجم هجري شکل مييابد، که در مباحث «کتابخانههاي مساجد ايران» به وقف و وقفنامههاي اين کتابخانهها به تفصيل سخن گفتهايم، که ميتوان از کتابخانههاي وقفي مسجد جامع نيشابور(4)، مسجد جامع ساوه، مسجد جامع آمد، مسجد جامع ميافارقين، مسجد جامع اصفهان، مسجد عقيل نيشابور، مسجد جامع گواشير (کرمان)، مسجد جامع مرو (عزيزيه - کماليه)، مسجد جامع تبريز، مسجد ظهيريهي تبريز، مسجد سپهسالار قديم، مسجد اقصي (تهران)، مسجد دروازه دولت (تهران)، مسجد اعظم قم، مسجد مروي، مسجد جامع يزد (کتابخانه وزيري)، مسجد صادقيه رشت ياد کرد.در مورد وضعيت مالي کتابخانههاي مساجد ايران (و ساير کتابخانههاي مساجد) بايد گفت که بيشتر اعتبارات آن از طريق وقفها تأمين ميگرديد و معمولا در «وقفنامهها» به هزينههاي گوناگون از جمله، هزينه خريد کتابهاي جديد، حقوق کتابدار، مرمت و صحافي کتاب، خريد کاغذ جهت استنساخ، خريد مرکب و قلم و فرش و پرده و تعمير ساختمان کتابخانه به تفصيل اشارت شده که در نمونههاي کتابخانههاي مساجد که در اين کتاب بدانها اشارت رفته فهرستي از هزينههاي کتابخانه در وقفنامهها ثبت و ضبط شده است.پی نوشت:1- در عرف امروز هر پاره يک جزء قرآن محسوب ميشود که بدان سي پاره گويند. اما در جملات فوقالذکر احتمالا مقصود از چهارپاره همان چهار حزب است که يک جزء قرآن را تشکيل ميدهد.2- در مورد تاريخچه و مقررات وقف مراجعه کنيد به: تاريخچهي وقف در اسلام، تاليف دکتر شهابي؛ موسسه اموال مشهور به «حبس» يا «وقف» در فقه اسلامي، تأليف شکري بدر، چاپ پاريس، ساگو: 1924 م؛ روش وقف در مصر: کوتا، هفنينگ، مقالهي وقف در دايرة المعارف اسلام.3- جهت آگاهي از روشهاي وقف کتاب به تأليف يوسف العش تحت عنوان: «کتابخانههاي عمومي و نيمه عمومي عربي» (ص 321 - 310) مراجعه کنيد.4- ياقوت حموي در معجم الادباء (ج 3، ص 225 - 224) گزارشي دارد که با کتابخانه وقفي مسجد جامع نيشابور ارتباط وجود دارد و آن اين است که: «در مدرسه بيهقيهي نيشابور که تاريخ تأسيس آن تقريبا به قرن چهارم هجري بازميگردد، و ويژهي علم حديث بود، يک کتابخانه وقفي وجود داشت و احمد بن عبدالملک ابوصالح مؤذن نيشابوري (470 - 388 ه) در آن کار ميکرد. او مسئول حفظ و نگهداري از کتابهاي حديثي گرد آمده در گنجينه کتبي بود که ميراث استادان بزرگ بود و بر علماي حديث وقف شده بود. او موقوفات محدثان را از قبيل مرکب و کاغذ و غيره در اختيار داشت و آنها را ميان آنان توزيع و به آنان ميرساند. علاوه بر اين سالياني قربة الي الله بر منارهي مدرسه بيهقيه اذان ميگفت». از متن فوق به دست ميآمد که کتابها در مدرسهاي که ضميمه مسجد بوده نگهداري ميشده است نه در يک مدرسهي مستقل، چنين استنباطي از جمله «و کان يؤذن علي منارة المدرسة البيهقية» بدست ميآيد. کار ابوصالح در اين مدرسه در درجه اول به منزلهي امانتداري کتابخانه بود و گمان ميرود که بين اين مدرسه و مسجد جامع نيشابور ارتباط وجود دارد و در نتيجه ميتوان گفت که کتابخانه مدرسهي بيهقيه همان کتابخانهاي است که در آن مسجد بود (وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، ص 81).منبع: ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2676]
صفحات پیشنهادی
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد-تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد نويسنده: نادر کريميان سردشتي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي مساجد در طول دوران ...
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد-تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد نويسنده: نادر کريميان سردشتي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي مساجد در طول دوران ...
پديدهي وقف کتاب در تاريخ کتابخانهي مغرب
پديدهي وقف کتاب در تاريخ کتابخانهي مغرب-پديدهي وقف کتاب در تاريخ ... اين دو دانشمند بزرگ و فقهاي ديگر، مصاحف را به جهت کسب رضايت الهي به مساجد ...
پديدهي وقف کتاب در تاريخ کتابخانهي مغرب-پديدهي وقف کتاب در تاريخ ... اين دو دانشمند بزرگ و فقهاي ديگر، مصاحف را به جهت کسب رضايت الهي به مساجد ...
اهدا ترجمه عربي تاريخ بيهقي به کتابخانه مجلس شوراي اسلامي
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد-تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر ... نادر کريميان سردشتي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي مساجد در طول دوران تاريخ اسلام ...
تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر مساجد-تاريخچهي وقف کتاب و کتابخانه بر ... نادر کريميان سردشتي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي مساجد در طول دوران تاريخ اسلام ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه ... (14) بر مسجد معروف به منار واقع در درون شهر قم؛ وقفنامهي مورخ جماديالثاني 1077 ه. ق. ... (22) حکايت از اين دارد که نامبرده 120 مجلد کتاب بر آستانهي ري و مدرسهي آن وقف نموده ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه ... (14) بر مسجد معروف به منار واقع در درون شهر قم؛ وقفنامهي مورخ جماديالثاني 1077 ه. ق. ... (22) حکايت از اين دارد که نامبرده 120 مجلد کتاب بر آستانهي ري و مدرسهي آن وقف نموده ...
وقف نامههاي قرآن و طبقات زنان واقف کتابخانه آستان قدس رضوي
وقف نامههاي قرآن و طبقات زنان واقف کتابخانه آستان قدس رضوي-وقف نامههاي قرآن و ... متبرکه بجاي ديگر نبرند مگر در ماه مبارک رمضان که در مسجد جامع و ساير محلات و .... ضمنا در بخش عناوين و القاب شمارهي قرآن و تاريخ وقف از سه کتاب ارزشمند زير اخذ ...
وقف نامههاي قرآن و طبقات زنان واقف کتابخانه آستان قدس رضوي-وقف نامههاي قرآن و ... متبرکه بجاي ديگر نبرند مگر در ماه مبارک رمضان که در مسجد جامع و ساير محلات و .... ضمنا در بخش عناوين و القاب شمارهي قرآن و تاريخ وقف از سه کتاب ارزشمند زير اخذ ...
وقف نامههاي موجود در کتابخانهي مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران
وقف نامههاي موجود در کتابخانهي مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران نويسنده: ... ق است و قديمترين ميکروفيلمها، تاريخهاي 715 و 723 ه. ... فهرست دانشگاه 4090: 15.5027 / 6 وقف حاجيه خانم تاجماه بيگم در حوالي اندروني و بيروني گرمابهي نوساز درب مسجد ... ق فهرست دانشگاه 414: 17.9825 /9 وقفنامچهي قرآن و کتابهاي فقهي و حديث و ادب.
وقف نامههاي موجود در کتابخانهي مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران نويسنده: ... ق است و قديمترين ميکروفيلمها، تاريخهاي 715 و 723 ه. ... فهرست دانشگاه 4090: 15.5027 / 6 وقف حاجيه خانم تاجماه بيگم در حوالي اندروني و بيروني گرمابهي نوساز درب مسجد ... ق فهرست دانشگاه 414: 17.9825 /9 وقفنامچهي قرآن و کتابهاي فقهي و حديث و ادب.
نقش وقف کتاب در تمدن اسلامي
کتابخانه هاي عمومي در طول تاريخ اسلام مملو از کتاب هاي وقفي بود. ... در هرصورت مساجد يکي از مکان هايي بود که واقفان آن را براي وقف کتاب برمي گزيدند. ..... در مورد کتاب ها ي وقفي در هند مي توان به مورد زير اشاره کرد: کتابخانه خزانه اکبري که افزون ...
کتابخانه هاي عمومي در طول تاريخ اسلام مملو از کتاب هاي وقفي بود. ... در هرصورت مساجد يکي از مکان هايي بود که واقفان آن را براي وقف کتاب برمي گزيدند. ..... در مورد کتاب ها ي وقفي در هند مي توان به مورد زير اشاره کرد: کتابخانه خزانه اکبري که افزون ...
کتابهای وقف
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... از ديدگاه مباني اسلامي • وقف در ميان ملتهاي جهان و مذاهب اسلامي • نگاهي به تاريخ دست نوشته هاي وقفي ... اسناد وقف در مرکز اسناد کتابخانه ي مرکزي آستان قدس رضوي • نگاه استراتژيک به ترويج نقش توسعه اي وقف • مسجد سيد اصفهان و وقفنامه آن • وقف نامه اي ...
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... از ديدگاه مباني اسلامي • وقف در ميان ملتهاي جهان و مذاهب اسلامي • نگاهي به تاريخ دست نوشته هاي وقفي ... اسناد وقف در مرکز اسناد کتابخانه ي مرکزي آستان قدس رضوي • نگاه استراتژيک به ترويج نقش توسعه اي وقف • مسجد سيد اصفهان و وقفنامه آن • وقف نامه اي ...
نقش وقف در تعليم و تربيت و ساخت مدارس و کتابخانه ها
پس از آنکه مساجد رسماً به صورت مراکز تعليم و تربيت درآمد، وقف کتب بر مساجد ... تاريخ کتاب و کتابخانه در اسلام شاهد وقف کتاب بسيار و پيدايش کتابخانههاي بزرگ .... و ابن بطوطه در سفرنامه خود مينويسد: «در محله صالحيه¬ي دمش مدرسهاي نيز به نام ...
پس از آنکه مساجد رسماً به صورت مراکز تعليم و تربيت درآمد، وقف کتب بر مساجد ... تاريخ کتاب و کتابخانه در اسلام شاهد وقف کتاب بسيار و پيدايش کتابخانههاي بزرگ .... و ابن بطوطه در سفرنامه خود مينويسد: «در محله صالحيه¬ي دمش مدرسهاي نيز به نام ...
فهرست توصيفي اسناد وقف در مرکز اسناد کتابخانهي مرکزي ...
فهرست توصيفي اسناد وقف در مرکز اسناد کتابخانهي مرکزي آستان قدس ... راجع به تعمير مسجد شاه و تعيين محل اعتبار آن، تاريخ سند: 1307 ش، شماره ي اموالي: 47093، ... دوم، تاريخ سند: 1264 ق، شماره ي اموالي: 2934635، عنوان سند: واگذاري يک جلد کتاب ...
فهرست توصيفي اسناد وقف در مرکز اسناد کتابخانهي مرکزي آستان قدس ... راجع به تعمير مسجد شاه و تعيين محل اعتبار آن، تاريخ سند: 1307 ش، شماره ي اموالي: 47093، ... دوم، تاريخ سند: 1264 ق، شماره ي اموالي: 2934635، عنوان سند: واگذاري يک جلد کتاب ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها