محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853348370
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه تجسس در وقفنامهها بيگمان زواياي بسياري را از نظر وضع مذهبي، اجتماعي، تاريخي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي ايران روشن ميکند. آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. پيشگاماني مانند محمدتقي دانش پژوه (1) ايرج افشار (2) و اخيرا دکتر سيد حسين مدرسي طباطبايي (3) به معرفي تعدادي از وقفنامهها پرداختهاند. ولي با توجه به حجم زياد اين منابع کوشش جديتر و گستردهتري لازم است. نخست آنچه ضرورت دارد تدوين فهرست کاملي از وقفنامههاي موجود است که در کتابخانهها، ادارات اوقاف، بايگانيها، مجموعههاي شخصي، کتابها و ديگر منابع باقي مانده است. در مرحلهي بعد استخراج و نماياندن محتواي موضوعي وقفنامهها حايز اهميت ميباشد. (4) بديهي است با در دست داشتن اين گونه منابع مورخان رشتههاي مختلف خواهند توانست با سهولت بيشتري از وقفنامهها استفاده کنند. بررسي اجمالي حاضر کوششي است براي نشان دادن محتوي وقفنامهها در رابطه با تاريخ کتابخانه و کتابداري. در اين بررسي تعداد چهل وقفنامه مورد استفاده قرار گرفته (5) که قديمترين وقفنامه مربوط به قرن چهارم و جديدترين آنها مربوط به قرن سيزدهم هجري قمري است. توزيع جغرافيائي و تعداد وقفنامههاي مربوط به هر محل به ترتيب الفبا چنين است: استرآباد (3)، اصفهان (4) تبريز (3) تهران (1)، ساري (1)، قم (14)، کرمان (1)، مشهد (9)، نيشابور (1)، و يزد (3). اميد است بررسي اجمالي حاضر که بر اساس تعداي اسناد دست اول تاريخي انجام گرفته در شناساندن گوشهاي از تاريخ کتابخانه و کتابداري مفيد افتد. تاريخ کتابخانه وقفنامهها يا وقفيههايي که در درون بسياري از کتابها بيادگار مانده بر وجود کتابخانه در زمان و مکانهاي مختلف دلالت دارد. تعدادي از اين کتابخانهها تاکنون باقي مانده و اکنون نيز داير است، از تعدادي ديگر تنها شرحي در کتب تاريخي بجا مانده و بسياري از کتابخانهها بدون نام و نشان چنداني بوجود آمدهاند و از بين رفتهاند. بيگمان با مطالعهي وقفنامهها ميتوان به اطلاعات تاريخي فراواني در اين زمنيه دست يافت. اينک به چند نمونه از اين موارد اشاره ميشود. کتابخانهي آستان قدس رضوي از قديميترين کتابخانههاي داير ايران است. تا سال 1348 شمسي مورخان وقفنامهي مورخ رمضان 421 ه. ق.(6)را که در مجلدي از قرآن کريم نوشته شده کهنترين سند براي اثبات وجود اين کتابخانه ميدانستند(7) در آن سال در اثر تخريب و تعمير برخي بيوتات قديمهي آستان تعدادي قرآن بسيار نفيس در کنج يکي از انبارها بدست آمد. وقفنامههاي مندرج در اين قرآنها براي تاريخ اين کتابخانه حايز اهميت است. از جمله قرآني که در تاريخ 327 ه. ق.(8) وقف شده و قرآن ديگري که ترجمهي وقفيهي عربي آن چنين است: «سبيل کرد (مساوي وقف کرد) آن را ابوالقاسم منصور بن محمد بن کثير بر مشهد طوس در ماه ربيعالاول سال 393»(9)در مورد آستانهي مقدسهي حضرت معصومه (ع) در قم. وقفنامهي مورخ رمضان 594 ه. ق.(10) حاکي از وقف چهار مجلد مصحف شريف که با صندوق آن وقف گرديده دليل روشني است بر اينکه در آن تاريخ کتابخانهاي در آنجا وجود داشته است. در مورد کتابخانههايي که در اعصار مختلف و اماکن گوناگون بوجود آمده و به علل مختلف از بين رفته و يا دچار جابجائي شدهاند نيز اطلاعات قابل توجهي در وقفنامهها به دست ميآيد. اين وقف نامهها را ميتوان به دو گروه تقسيم کرد يکي وقفنامههايي که در داخل کتب وقفي آمده و از لحاظ اثبات وجود کتابخانه داراي سنديت بيشتري است و ديگر وقفنامههايي که بصورت جداگانه تدوين شده و نام و نشاني از کتابخانه در آنها ديده ميشود و حداقل دلالت بر تصميم واقف دال بر تأسيس کتابخانه دارد. در اين جا نمونههائي از هر گروه به تفکيک و به ترتيب تاريخ ذکر ميشود. وقفنامهي مورخ 6 ربيع الثاني 621 ه. ق.(11) بر بقعهي جنب جامع منيعي نيشابور؛ وقفنامهي مورخ اول صفر 687 ه. ق.(12) در مورد وقف قرآن کريم بر مقبرهي خانوادگي جنب مدرسهي بردسير؛ وقفنامهي مورخ 20 رمضان 842 ه.ق.(13) در جزئي از مصحف شريف وقف شده بر مسجد جامع عتيق قم منسوب به امامحسن عسکري (ع)؛ وقفنامهي مورخ اواخر ربيع الاول 891 ه. ق.(14) بر مسجد معروف به منار واقع در درون شهر قم؛ وقفنامهي مورخ جماديالثاني 1077 ه. ق.(15)بر نسخهاي از نهجالبلاغه بر مقبرهي شاه عباس دوم؛ و بالأخره وقفنامهي مورخ 22 جمادي الثاني 1095 ه. ق.(16) در آغاز نسخهاي از من لا يحضره الفقيه بر مدرسهي نجف قلي بيگ در قم. در مورد وقفنامههاي جداگانه ميتوان به موارد زير اشاره نمود: خلاصهي وقفنامهي غازان مورخ 702 ه.ق.(17) که در آن به بيت الکتب تبريز اشاره شده؛ وقفنامهي بسيار مهم رشيدالدين فضلالله همداني مورخ اول ربيعالاول 709 ه.ق.(18) به اين وقفنامه پس از اين به تفصيل اشاره خواهد شد؛ وقفنامه سيد رکن الدين معروف به جامع الخيرات مورخ 732 ه. ق.(19) مربوط به يزد؛ وقفنامهي مورخ دوازده رجب 1242 ه. ق.(20) مربوط به مدرسهي آقامحسن در استرآباد، و بالأخره وقفنامهي مورخ 1257 ه. ق.(21) مربوط به قرائت خانهي مسجد جامع قريهي ابرندآباد يزد. در طي طول تاريخ بسياري از کتابها به علل گوناگون از بين رفته و برخي نيز از يک کتابخانه به کتابخانهي ديگر برده شده است. ميزان از بين رفتن کتابها و جابجايي و حرکت کتاب از جائي به جاي ديگر را ميتوان تا حدودي با استفاده از وقفنامهها مشخص کرد و اصطلاح «تا حدودي» از اين رو بکار برده ميشود که در طول اعصار وقفيهي داخل بسياري از کتابها محو شده و در نتيجه حتي از ميان آنچه که باقي مانده نيز شناختن کتابخانهاي که اثر بر آن وقف بوده ميسر نيست. در ميان وقفنامههاي مورد استفاده نمونههائي وجود دارد که نشان ميدهد واقف در يک زمان چندين جلد کتاب به کتابخانهي مورد نظر وقف نموده است. عباراتي نظير «اين کتاب را با صدو نوزده جلد ديگر...» گوياي اين مطلب است که واقف در آن زمان 120 جلد کتاب وقف کرده است. با استفاده از اين اطلاعات و بررسي کتابهاي موجود در کتابخانهها ميتوان نسبتي از کتابهاي از بين رفته بدست آورد. وقف نامهي شاه عباس اول مورخ آغاز ذيقعده 1037 ه. ق.(22) حکايت از اين دارد که نامبرده 120 مجلد کتاب بر آستانهي ري و مدرسهي آن وقف نموده (23)که اکنون تنها سه نسخهي آن بر جاي مانده است (24) در وقفيهي ديگري در همان تاريخ شاه عباس 110 جلد کتاب بر آستانهي مقدسهي قم و مدرسه فيضيه وقف نموده که از آن مجموعه نيز ظاهرا جز چند جلد چيزي باقي نمانده است (25)طبق وقفنامهي مورخ يونت ئيل 1064 ه. ق.(26) ميرمحمد هاشم گيلاني نامي 75 جلد کتاب بر آستانهي مقدسهي قم و مدرسهي آستانه (مساوي فيضيه) وقف نموده که اکنون از اين کتابها تنها سه نسخه در دست است (27) ظاهرا بر مقبرهي شاه عباس دوم نيز کتابهاي متعددي وقف شده بوده است. به بيان خود وقفنامه «از آن جمله اين مجلد (28)را با ساير کتب ديگر از قرآن مجيد و صحيفهي کامله و حديث و غير ذلک که تفصيل آن در دفاتر آن سرکار ثبت است...» که دو نسخه از اين کتابها اکنون برجاي مانده است (29). به همين ترتيب ميتوان حرکت برخي از آثار از کتابخانهاي به کتابخانهي ديگر را پيگيري نمود. به عنوان نمونه زواهر الحکم ميرزاحسن لاهيجي در کتابخانهي آستانهي ري (30)، و قرآن شمارهي 159 موزهي شيراز (31) هر دو وقف به آستانهي قم بوده است. تعداد زيادي از کتابها در طول تاريخ به علل گوناگون دچار جابجايي شده و در ممالک مختلف پراکنده شده است. کافي است به فهرستهاي نسخههاي خطي عربي و فارسي کتابخانههاي کشورهاي غربي و يا هندوستان و ترکيه نظر بيفکنيم تا وسعت اين جابهجايي روشن شود. مهمترين جابجايي «رسمي» که در تاريخ کتابخانههاي ايران صورت گرفته تصرف مجموعهي بسياري نفيس شيخ صفي در جنگهاي دوم ايران و روس (1241 - 1243 ه. ق.) و انتقال بخشي از اين مجموعه به عنوان غنيمت جنگي از اردبيل به کتابخانهي عمومي سن پطرسبورگ (لنين گراد) است (32)شاه عباس اول دوبار، در سالها 1017 و 1022 ه. ق. آنچه کتاب فارسي داشته از «تواريخ و دواوين و مصنفات ايراني» وقف آستانهي شيخ صفي در اردبيل نموده و به آنجا فرستاده بود (33). بايد توجه داشت که از اين مجموعهي وقفي سه نسخهي نيز در کتابخانهي موزهي ايران باستان در تهران (34) وجود دارد. مواردي نيز يافت ميشود که کتب وقفي به کتابخانهي اصلي بازگردانيده شده است که اين بيگمان در تاريخ کتابداري ايران بسيار نادر است. در حملهي ازبکها در قرن دهم کتابخانهي آستان قدس رضوي تاراج شد(35) پس از آن برخي از کتابهاي تاراج شده در هندوستان به فروش رسيد. دستخط فقيه و عالم عاليقدر شيعه قاضي نورالله شوشتري (956 - 1019 ه. ق) در پشت کتاب مختصر مجمع البيان (36) حکايت از اين دارد که نامبرده به وقفيهي اين کتاب توجه نموده و «آنرا با چند جلد کتاب ديگر که از وقف سرکار آنحضرت بدست آمده بود به مشهد مقدس فرستاد»(37). کتابخانه و کتابداري بيگمان وقفنامهها به عنوان اسناد اصيل تاريخي نگرش کلي زمان را در مورد کتابخانه و کتابداري بدست ميدهند. در اين قسمت از مقاله با استفاده از وقفنامهها اطلاعات بدست آمده در چند بخش تحت عنوان نام کتابخانه، شرايط استفاده از کتاب، مجموعهي کتابخانه و کتابدار تنظيم شده است. نام کتابخانه. در وقفنامههاي مورد مطالعه اين نامها به چشم ميخورد: بيتالکتب (702 ه. ق، 713 ه. ق)؛ کتبخانه (702 ه. ق، 713 ه. ق)؛ خزانهي کتب (خزانة الکتب) (713 ه. ق، 925 ه. ق (38))؛ دار الکتب (713 ه. ق، 732 ه. ق)؛ دار المصاحف و کتب حديث (731ق. ه)؛ کتابخانه (713 ه. ق، 1212 ه. ق (39) و 1297 ه. ق) (40)؛ گنبد (713 ه. ق)؛ قرائتخانه (1257 ه. ق) و مخزن کتب (1297 ه. ق) بايد توجه داشت که در اين جا رابطهي نام با مجموعه مربوط مطرح نبوده، بلکه اين نامها بطور کلي مورد نظر بوده است. اشاره به اين نکته نيز ضرورت دارد که کتابخانه به عنوان يک نهاد بيشتر در وقفنامههاي جداگانه مطرح ميشود که واقف تأسيس کتابخانه يا شرايط ديگري را براي آن معين کرده است. در حاليکه در وقفيههاي داخل کتابها عموما کتاب بر مشهد و مزار و مسجد و مدرسه وقف ميشده است. استفاده از کتاب. يکي از مهمترين و اساسيترين نکاتي که در وقفنامهها به آن توجه شده مورد استفاده قرار گرفتن کتاب است و براي اينکه کتاب مورد استفادهي مستمر قرار بگيرد، شرط بر جاي ماندن آن در محل وقف مطرح شده است. وقف عملي است که در راه خدا انجام ميگيرد، به بيان يکي از قديميترين وقفنامههاي مورد استفاده در اين تحقيق (421 ه. ق) «جهت جستن ثواب خدا و طلب خشنودي او». هدف واقف از وقف کتاب اين است که استفاده کنندگان او را به دعاي خير ياد کنند و از ادعيهي مستمر آنها بهرهمند شود. لازمهي استفاده مستمر و معطل نماندن کتاب حفظ و حراست کامل آن در محلي است که واقف کتاب را بر آنجا وقف کرده است. بسياري از واقفان براي استحکام بخشيدن به اين خواسته از مهمترين حربه يعني توسل به قرآن کريم و قسم به خون سيدالشهداء (ع) استفاده کردهاند. در اين جا تنها به ذکر چند عبارت از خود وقفنامهها در باب حفظ و حراست کتاب در محل مورد وقف اکتفا ميشود: در قرآن وقفي 393 ه. ق: «فروخته نميشود، بخشيده نميشودو به ارث گذاشته نميشود»؛ در قرآن وقفي 421 ه. ق: «از قبه و مسجد خارج نگردد»؛ در قرآن وقفي 594 ه. ق آيه شريفهي «فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه ان الله سميع عليم» (پس کسيکه تغير دهد آنرا پس از آنکه شنيده است آنرا پس همانا گناهش بر کساني است که تغيير ميدهند آنرا. همانا خداوند شنوا و داناست) (بقره / 182). در وقف نامهي مورخ 720 ه. ق بر جزئي از قرآن کريم: «براي کسي که داخل قبه (مساوي آستانهي قم) شود و اين روضه را زيارت کند، بخوانند آنرا»؛ «دروقفنامهي مورخ 732 ه. ق: «وظيفهي کتابداري که کتابهاي وقفي دارالکتب مدرسه در اختيار اوست اينست که نگذارد کتابها از محدودهي شهر و اطراف آن بيرون برده شود»؛ در وقفنامهي مورخ آخر ربيع الاول 861 ه. ق (41):«براي استفاده همهي مسلمانان و اينکه فروش نرود، گرو گذاشته نشود و خارج نشود از اطراف روضه»؛ در وقفنامهي مورخ ذيقعدهي 954 ه. ق(42) در آغاز جزئي از قرآن کريم: «به شرط آنکه نفروشد و نبخشند و به محلي ديگر نبرند. خلاف کننده در لعنت و سخط باري عزاسمه و نفرين ائمه معصومين عليهمالسلام خواهد بود»؛ در وقفنامهي مورخ 1037 ه. ق «هر کس بيرون برد در خون حضرت ابيعبدالله الحسين شريک بوده باشد»؛ در وقفنامهي مورخ پانزده رجب (43)151 ه. ق برسي پارهي قرآن کريم: «که از آن آستان مقدس (مساوي حضرت معصومه (ع)) بيرون نبرند الا به مجامع ختم قرآن به جهت تلاوت آن در دارالمؤمنين مذکور»؛ در وقفيهي مورخ بيست و دوم جمادي الثاني 1095 ه. ق بر نسخهاي از من لا يحضره الفقيه: «به شرط آنکه از بلدهي قم بيرون نبرند»؛ در وقفنامهي مورخ 1139 ه. ق (44) بر نسخهاي از قرآن کريم اين شرط که: «به عاريه ندهند»؛ دروقفنامهي مورخ بيست و هفتم ذيحجهي 1221 ه. ق. بر نسخهاي از قرآن شريف: «مشروط به اينکه از روضهي مزبوره بيرون نبرند و دست اطفال ندهند»(45)و بالأخره در وقفنامهي مدرسه سپهسالار مورخ هفتم شوال 1297 ه. ق تاکيد شده است که «کتابها مطلقا از مدرسه خارج نشود و اصلاح آنها هم هند الضروره در کتابخانه بشود». در اين جا نحوهي استفاده از کتب وقفي واينکه چه کساني مجاز به استفاده از آن بودهاند و شرايط استفاده به چه صورت بوده است مطرح ميشود. با استفاده از وقفنامهها ميتوان به برخوردهاي مختلف با اين مسائل اشاره نمود. دروقفنامهي رشيدالدين فضلالله همداني مورخ 713 ه. ق. تصريح شده است که کتب «بر طلاب علم» وقف شده تا «ايشان بدان انتفاع گيرند». چنانچه استفاده از کتابها در کتابخانه صورت بگيرد و خازن و مناول در آنجا حاضر باشند رهني از استفاده کننده اخذ نميشود و طلاب ميتوانند به مطالعه و استنساخ و غير آن بپردازند. ولي چنانچه خواسته باشند کتب را از کتابخانه بيرون برند ولي از ربع رشيدي خارج نکنند بايد «رهني وثيق که قيمت آن مثل قيمت آن کتاب باشد بپردازند و اگر بيرون از ربع رشيدي برند رهني بنهند که قيمت آن ضعف (مساوي دو برابر) قيمت کتاب باشد و اصلا از تبريز و حوالي آن به جائي ديگر نبرند». در قسمت ديگري از وقفنامه مدت امانت يکماه تعيين شده است به اين ترتيب که «زيادت از يکماه بيشتر نگذارند و بعد از ماهي البته باز گيرند و به جاي خود نهند». و باز در جاي ديگر و تنها در مورد تأليفات خود واقف اشاره به اين دارد که «اگر از بهر مطالعه خواهند» با دادن رهن مجدد امانت مجدد همان کتاب امکان پذير است. در وقفنامهي سيد رکنالدين مورخ 732 ه. ق. امانت کتاب جهت مطالعه و استنساخ پيش بيني شده است و اينطور مقرر شده که کتابدار «چيزي گروگان بگيرد که قيمت آن برابر قيمت کتابها باشد». در وقفنامهي مورخ 1052 ه. ق. واقف در استرآباد املاکي را وقف نموده و از جمله مصارف در آمد آن مقرر داشته که «ثلث باقي را کتب فقهيهي استدلاليه و اصول و تفسير و حديث خريده به طلبه داده که بکار برند و از ايشان قبض گرفته که کتاب گم نشود». در وقفنامهي مورخ 1077 ه. ق. مشخص گرديده که مدرس از مقررات جاري امانت مستثني است و آمده است که «سواي مدرس اگر احدي ارادهي اخراج يکي از کتب مذکوره را از کتابخانه و مدرسه داشته باشد کتابدار بايد رهن و وثيقهاي که گنجايش داشته باشد از او بگيرد». مدت امانت يکماه تعيين شده و در مورد استفاده کنندگان آمده است که چنانچه طلبهي مدرسه از «مطالعه و انتفاع هر يک از مجلدات مسطوره فارغ باشند اهل مدارس خارج شهر و بعد هم طلبهي مدينه مسفوره از مطالعهي آن بهرهمند گردند». در وقفنامهي مورخ چهارم ذيقعده 1107 ه. ق. مربوط به وقف 27 جلد کتاب به آستان قدس رضوي واقف قيد نموده «که در هر مرتبه از مراتب مسفوره هر کس از طلبهي مدارس که محتاج به مطالعه و مباحثهي آن باشد متولي مزبور داده تا مدت سه ماه نزد خود نگاه دارد و قبض به متولي بسپارند و با رفع احتياج به متولي رد و ثانيا اگر خواهند باذن جديد بازيافت نمايد»(46). کتابهاي کتابخانهي دربار صفويه در اصفهان نيز با رعايت شرايط نسبة مشکلي به امانت داده ميشده است. در وقفنامهاي به خط و مهر فقيه معروف آقا جمال خوانساري (وفات 1121 يا 1125 ه. ق.) مورخ ربيع الاول 1113 ه. ق (47). چنين آمده است: «و هر گاه متولي (خود و اولاد او) را بآن رجوع و حاجتي نبوده باشد و شخصي آنرا خواهد، بعد از تجويز يکي از علماي اعلام و فقهاي کرام و صدور اذن رخصت و الا قبض معتبر گرفته تسليم او نمايد». در اين کتابخانه مدت امانت شش ماه تعيين شده و براي خارج کردن کتاب از اصفهان اجازه مخصوص لازم است. در وقف نامهي مورخ 1120 ه. ق.(48). مربوط به کتابهايي که بر مدرسهي جنب چهارباغ در اصفهان براي استفادهي «کافهي طلبهي علوم شيعيان» وقف شده شرايط به اين صورت است: «هر يک از طلبه که محتاج به آنها باشند بتجويز مدرس مدرسه مزبوره بگيرند و بقدر احتياج نگاه داشته از آن منتفع شوند و زياده از قدر احتياج نگاه ندارند» همچنين پيش بيني شده است که شيعيان «غير ساکنين مدرسه» نيز بتوانند کتابها را امانت بگيرند. چنانچه مدرس در مورد صلاحيت امانت گيرنده دچار ترديد باشد و «مناسب داند رهن از او گرفته کتابرا به او بدهد». در اين وقفنامه مدت امانت شش ماه است و امکان تجديد امانت نيز پيش بيني شده است. استفاده از کتابها عليالاصول به «دارالسلطنهي اصفهان» محدود است ولي کتابهايي را که جهت زيارت و ساير اعمال عبادت مناسب باشد «بعد از تجويز مدرس و قبض بمهر ميتوان از اصفهان خارج نمود». دراين وقفنامه همچنين بر آداب محافظت از کتاب تأکيد شده و اينکه استفاده کنندگان «از آنها ضبط و از تلف و ضايع شدن نهايت سعي و اهتمام» را بنمايند. در وقفنامه محمدحسين صدر اصفهاني مورخ ذيحجه 1234 ه. ق. مدت امانت مشخص نشده و متولي شرعي مجاز است «تا هر زمان که صلاح داند» کتاب را به امانت دهد. مجموعه وقفي سپهسالار (1297 ه. ق.)، همانگونه که قبلا اشاره شد، قابل خارج نمودن از محل مدرسه نيست مگر در يک مورد و آنهم سواد متن وقفنامه است.. و بيان خود وقفنامه: «قرآنها و کتب ادعيه و سابر نسخ جمعا وقف است بر خصوص اهل علم مدرسه از طلاب و مدرسين و غير هم و بر صنف کسانيکه لياقت انتفاع از آنها را استنساخا و تلاوة و مطالعة و تصحيحا داشته باشند. مشروط بر اينکه مطلقا از مدرسه خارج نشود... مگر کتابچهي وقفنامه که از اين حکم مستثني است». به اين ترتيب امانت کتاب در داخل اين مجتمع بزرگ ديني - فرهنگي مجاز ميباشد. در اين وقفنامه به دو بعد توجه شده است يکي مسئوليت کتابدار و ديگر مسئوليت طلاب. در مورد اول آمده است که کتابدار «بايد در محافظت و حفظ کتب وقفيهي مدرسه اهتمام کامل نمايد» و «به هيچ کس اجازه ندهد که کتب موقوفه را از مسجد و مدرسه به خارج ببرند» و در صورتيکه چيزي از کتب يا اسباب کتابخانه از سر اهمال در دست امانت گيرنده «تلف يا معيوب» شود «ارش» يا تفاوت صحيح و معيوب و يا «قيمت عوض» آن «در صورت تمکن» از آن شخص اخذ گردد. در مورد امانت کتابدار بايد کتاب را پس از دريافت «قبض که بخط آن طالب مرقوم و به مهر او مختوم باشد» امانت بدهد. چنانچه صلاح بداند «دو نفر از مدرسين يا ثقات طلاب» نيز قبض را مهر کنند. چنانچه «يکي از طلاب دربارهي کتب برخلاف تکاليف مقررهي خود رفتار کرده باشد»، کتابدار ميتواند او را به نايب التوليه معرفي نمايد تا به هر نوع مقتضي داند دربارهي او رفتار نمايد. درمورد تکاليف طلاب، اولين تأکيد بر اين است که طلبه در «حفظ کتب موقوفه» سعي کامل کند و چنانچه «کتاب يا اسباب موقوفه را بتفريط تلف يا معيوب نمايد» خود را به «اداي قميت يا ارش آن» مکلف بداند، «در کتب موقوفه چيزي ننويسد و جايي از آن را سياه نکند»، و اگر نکتهي اصلاحي مفيدي بنظرش ميرسد نخست به نظر مدرس مربوط برساند و سپس «درحاشيه بخط خوش بنويسد» يا «بنويساند». و بالأخره قيد شده است که طلبه «کتب موقوفه را زياده از قدر ضرورت در پيش خود نگاه ندارد» و چنانچه از طلاب مدرسه و يا اهل علمي غير از طلاب مدرسه خواستار آن کتاب باشد «از نمودن آن» مضايقه نکند. مجموعهي کتابخانه وقفنامههاي مورد مطالعه را ميتوان در اين مورد به دو گروه تقسيم نمود. گروه اول که تعداد بيشتري وقفنامه را در بر ميگيرد جنبهي تکميل مجموعهي کتابخانه را دارد مانند وقف کلام الله مجيد، تفاسير، نهجالبلاغه، کتب اربعهي حديث و غيره. گروه دوم توجه به تأسيس کتابخانه و تشکيل مجموعه دارد. در اين جا به چند نمونه از هر دو گروه اشاره ميشود. وقفنامهي مورخ 861 ه. ق. حکايت از توجه واقف به تکميل مجموعهي آستان قدس رضوي دارد. قسمت مورد نظر در وقفنامه داخل روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، يعني تفسير ابوالفتوح رازي، به اين صورت آمده است «و در روضهي مطهر جوامع کلام الله و مصاحف بسيار بود، اما تفسيري که همهي طوايف از آن استفاده معاني قرآني تواند نمود نبود» بنابراين واقف اين مجلد را با سي مجلد ديگر بر روضهي شريفهي منوره وقف نموده است. در اين مورد دو قول وجود دارد به نظر او کتائي واقف قصد داشته که کتابخانه جنبهي عمومي پيدا کند و مورد استفاده تمام فرق اسلامي قرار گيرد(49) به نظر سيد محمد کاظم امام کتابخانهي آستانه از نظر منابع عربي غني بوده و هدف واقف وقف اثري است که فارسي زبانان بتوانند از آن استفاده کنند (50)، که با توجه به متن وقفنامه به نظر ميرسد رأي اخير صحيحتر است. در وقفنامهي شاه سلطان حسين مورخ 1113 ه. ق اشاره شده است به اينکه «کتابدار سر کار خاصه شريفه» اين مجموعه وقفي را «در مکاني معين ضبط نموده سر رشته جدا بر آن نگاه دارد و داخل ساير کتب کتابخانهي مبارکه نکند». به اين ترتيب به نمونهاي برخورد ميکنيم که واقف در عين حال که به کتابخانهي دربار صفوي کتاب وقف کرده قايل به تفکيک آن بوده است. در ميان وقفنامههاي آستان قدس رضوي، وقفنامهي مورخ 1107 ه. ق دلالت بر وقف 27 جلد کتاب براي استفادهي «طلبهي عليه مدارس» مشهد دارد. واقف صورت اين کتابها را نيز در خود وقفنامه به دست داده است. اينک به وقفنامههايي اشاره ميشود که در آنها به تأسيس کتابخانه و تشکيل و تکثير مجموعه توجه شده است. در مورد کتابخانهي گنبد غازاني (702 ه. ق) اينطور به نظرميرسد که هدف جمع آوري «تماميت کتب ولايت» است در «کتب خانه که متصل گنبد و خانقاه و ابواب البر است که در تبريز ساختهايم». مجموعهي اين کتابخانه بيگمان بيشتر جنبه ي آرشيو و بايگاني داشته زيرا در جاي ديگر آمده است که «اگر کسي را شرط نامه يا لوحي که داده شده ضايع گردد، نسخه از آنجا بدهند». همچنين يرليغي (مساوي فرماني) در مورد ارسال صورت ماليات و اراضي ملکي وقفي به اين کتابخانه در دست است (51). مجموعهي وقفي رشيدالدين فضلالله به لحاظ نفاست سخت تحت مراقبت است. کليد دار گنبد فرزند او طوقي است «و بايد که گنبد را دو بند و کليدهاي بغايت محکم باشد به وجهي که قطعا هيچ کس به کليدي ديگر آن را باز نتواند کردن... چه در گنبد مصاحف (52) و ديگر چيزهاي عزيز باشد». در جاي ديگر که مواضع انواع مخازن و انبارها درداخل ربع رشيدي معين گشته به محل مجموعهي کتابخانه به تفصيل اشاره شده است: «دو در کتابخانه از يمين و يسار گنبد ساخته شده، و ترتيب آن چنان است که مادام که ممکن باشد مصاحف که زيادت از آن باشد که در گنبد نهند و کتب منقولات و مصنفات خاصه در کتابخانهي ايمن نهند و کتب معقولات در کتابخانهي ايسر و اگر ميسر نگردد بعضي که از جايي زايد آيد و در ديگر جانب گنجد علي حده بنهند.»(53) در جاي ديگري از وظايف کتابدار صحبت خواهيم کرد. در اين جا در رابطه با مجموعه کافي است گفته شود که «کليد به دست خازن باشد و متولي و مشرف و ناظر هر سه مهر کنند». همچنين اشاره شده است به اينکه فهرستي از کتابها بايد در اختيار اين افراد و در خود کتابخانه باشد به بيان واقف: «و پيش هر يک از اين جماعت نسختي از فهرست کتب باشد مقابل و منقح و يک نسخت از آن فهرست در هر کتابخانهاي در خريطهاي (مساوي صندوقي) به مهر ايشان نهاده شود». واقف همچنان به مهري اشاره(54) دارد که بايد «بر پشت کتب بر چند موضع بزنند تا از خيانت دور باشد». در اين وقفنامه همچنين به موضوع تکثير کتابهاي مجموعه توجه شده است. در تفصيل و ترتيب امور «دارالمصاحف و دارالحديث» شرط شده است که متولي هر سال دو نسخهي تمام «ساخته گرداند» يکي جامع قرآن مجيد به قطع بزرگ بغدادي و دوم کتاب جامع الاصول در احاديث و اصول. اين آثار ميبايست به شهرهاي اسلام - ابتدا از عظيمترين - فرستاده شود. همچنين در شرايط الحاق شده به آخر وقفنامه قيد شده است که «هر سال از اين کتب که مصنفات من است»(55) دو نسخه «استکتاب» يا نوشته شود. واقف سپس به کيفيت تهيهي او نسخهها اشاره ميکند و اينکه «بر کاغذ بغايت نيکو و لطيف»، «به قطع بزرگ بغدادي»، «به خطي پاک و درست بنويسند» و «آن را با نسخت اصل که در کتب خانهي ربع رشيدي نهاده مقابله کنند بر وجهي که در آن غلط و تصحيف نباشد». بنابر شرط واقف اين نسخهها بايدهر سال پس از خواندن دعاي وقف و ثبت و توقيع توسط قضات تبريز به شهري فرستاده شود از شهرهاي اسلام «عربي به بلاد عرب و عجمي به بلاد عجم و ابتدا به معظمترين شهرها... تا وقف شود بر اهل آن شهر و در آن شهر در مدرسهاي که آن را مدرس باشد بنهند تا متعلماني که رغبت نمايند پيش آن مدرس آنرا بخوانند». همانگونه که قبلا اشاره شد کتابخانهها عموما نقش بايگاني اسناد را نيز ايفا ميکرده است. از باب مثال در مورد کتابخانهي آستانهي قدس رضوي وقفنامهي شاه طهماسب مورخ آخر جمادي الثاني 931 ه. ق. اشاره به وقفنامههايي دارد که در «کتابخانهي سر کار موهبت آستان» ضبط بوده است. سادهترين و بيگمان رايجترين نوع وقفنامه آنهايي است که در رابطه با تاسيس مدارس به رشتهي تحرير کشيده ميشده است. واقف يک مدرسه خود را موظف ميدانسته تا مهمترين وسيلهي کار مدرسان و طلاب يعني کتابهاي مورد نياز آنان را بر آنان وقف کند. به عنوان نمونه وقفنامهي مورخ 1242 ه. ق. مدرسهي آقا محسن در استرآباد حکايت از چنين وضعي دارد. اين واقف «مجموع کتب عربيهي خود را از نحو و صرف و منطق و کلام و حديث وفقه و اصول و هيأت و حساب» بر طلاب اثني عشريهي مدرسه خود وقف نموده است. در مورد مجموعهي مدرسهي سپهسالار در وقفنامهي مورخ 1297 ه. ق. چنين آمده است: «مجموعهي کتابخانهي محيط است به نفائس قرآن مجيد و صحف دعوات و تصانيف علوم و مؤلفات فنون من کتب الاصوليين و الفقه و التفسير و الحديث و الحکمة و الطب و الادب و غيرها بقدر حاجت». صورت اين کتابها در دفتر ثبت بوده (56) و واقف شرط نموده هر کتاب جديدي که به موقوفه اضافه ميشود «بتاريخ خود در دفتر مذکور ثبت گردد». همچنين مقرر گرديده که کتابدار «در هر ماه ثبت کتب را با نسخ موجود کتابخانه و صورت قبوض طلاب تطبيق کند و اگر عيبي وارد شده باشد رفع نمايد». اين کتابخانه علاوه بر مجموعهي کتاب مرکز نگهداري اسناد و مدارک گوناگون موقوفه و حتي وجوهات دريافتي نيز بوده است. از باب مثال به چند نمونه اشاره ميشود: «سواد وقفنامه در کتابخانه محفوظ است»، «مستوفي هر سال صورت امتحان را که حاکي از ترقي و تنزل طلاب باشد پس از مجالس امتحان ثبت کرده اهل مجلس امتحان مهر کرده در کتابخانه محفوظ شود»، «مستوفي کتابچه جمع و خرج يکساله را به کتابدار بسپارد که در کتابخانه محفوظ بماند»، «مستوفي همه ساله دفتري مخصوص معاملات و محاسبات موقوفه را» به کتابدار بسپارد که «در کتابخانه محفوظ دارد» و بالأخره (تمام وجوهي که از مستغلات و املاک موقوفه» عايد ميشود «در صندوق بزرگي که در کتابخانه موجود است ضبط گردد». در اين جا به سه موضوع که با مجموعهي کتابخانه رابطهي نزديک دارد و در وقفنامهها منعکس است اشاره ميشود. اين سه موضوع عبارت است از خريد کتاب، مرمت و تعمير و محل و اسباب کتابخانه. د ر مورد خريد کتاب در وقفيه غازاني مورخ 702 ه. ق عبارت: «ثمن کتب ضروري» به کار برده شده است. در وقف نامهي مورخ 1052 ه. ق واقف شرط نموده که با ثلث عايدات املاک وقفي در استرآباد «کتب فقهيهي استدلاليه و اصول و تفسير و حديث خريداري شود». در وقفنامهي مورخ 1261 ه. ق(57). در ساري واقف شرط نموده که درآمد يکدانگ از قريه موسومه به ميليک «صرف ابتياع کتب احاديث عربي» گردد. در وقفنامهي ديگري مربوط به همان شهر، مورخ 1281 ه. ق(58). يک عشر از در آمد چند روستا و دکان «به جهت ابتياع کتب علميه است که متولي ابتياع نموده و وقف بر فرقهي ناجيه اماميهي نمايد». در کتابچهي موقوفات يزد مورخ 1257 ه. ق يکي از مصارف «مار الاجاره دکان قنادي و مياه بغداد آباد» خريد کتابهاي «علوم دينيه» ذکر شده است. در وقفنامهاي که از دختر ميرزا بزرگ قائم مقام مورخ 1269 ه. ق.(59) در دست است، اين واقف شرط کرده که از درآمد موقوفات او در تبريز «سه عشر و نيم را روانه به نجف اشرف نمايند که از يک عشر از آن کتب فقهيه ابتياع شود» و «به عرب و عجم بدهند که از آنها منتفع شوند و اصل کتب کاصل الموقوف باقي بماند». در وقفنامهي مدرسه سپهسالار نيز خريد کتاب پيش بيني شده است به بيان خود واقف «و آنچه از (منافع موقوفه) علاوه بماند به قدريکه کتب جديده براي کتابخانه ضرور باشد ابتياع و وقف شود». در برخي از وقفنامهها به مرمت و تعمير کتب نيز توجه شده است. در اين جا به چند نمونه اشاره ميشود. در وقفنامهي غازان در قسمت بيت الکتب به «مصالح اصلاح و مرمت کتب» اشاره شده است. در وقفنامهي جامع الخيرات مورخ 732 ه.ق. قيد شده است که «هر سال مبلغ 50 دينار از عين موقوفه صرف مرمت و تجليد کتب گردد». در وقفنامهي مورخ 1212 ه. ق واقف موقوفاتي براي کتابخانهي آستان قدس قرار داده و قيد کرده که منافع ملک هفت چوبه صرف «خرج صحافي صحف و کتب و اسباب حفظ کتابخانهي مبارکه گردد». در کتابچهي موقوفات يزد نيز در وقفنامهي مورخ 1257 «تعمير قرآنهاي کهنهي» مسجد جامع کبير دارالعباده پيش بيني شده است. و بالأخره در وقفنامهي سپهسالار موضوع تعمير و مرمت به اين صورت مطرح شده است که کتابها و لوازم کتابخانه هر شش ماه يک مرتبه با اطلاع کتابدار و چهار نفر ثقات کتابها و بازديد گردد و از محل درآمد موقوفه «اگر مرمتي در جلود و اوراق کتب بحسب عادت لازم شده باشد» انجام دهند. در اين وقفنامه تاکيد شده است بر اين که هر نوع اصلاح و مرمت در خود کتابخانه انجام شود يعني کتابدار «کاتب و صحاف و مذهب و امثال ايشان را به کتابخانه حاضر بسازد و در کتابخانه اصلاح و مرمت نمايند». در برخي از وقفنامهها در مورد محل کتابخانه نيز اشاراتي شده است. از باب مثال در وقفنامهي غازان مشخص شده است که کتابخانه «متصل گنبد و خانقاه و ابواب البر» است. در وقفنامهي رشيدالدين فضلالله آمده است که بيت الکتب در داخل ربع رشيدي و در «سراي متولي» قرار دارد و همانگونه که قبلا اشاره شد شامل دو کتابخانه است که در جوار گنبد در سمت راست و چپ آن ساخته شده است. دو نمونه نيز در مورد مدارس در در دست است. محل کتابخانهي مدرسهي شاهزاده در يزد در وقفنامهي مورخ 1240 ه.ق.(60) به اين صورت مشخص شده است «دو مدرس شرقي و غربي مختص دو مدرس ديگر که شايستهي تعليم اوساط باشند و محل کتب موقوفهي مدرسه حجرات محقرهي جوف آن دو مدرس باشد». در مورد کتابخانهي وقفي سپهسالار مخزن کتابخانه وقف است در درجهي اول براي «حفظ کتب» و «سکناي کتابدار» و رفت و آمد مسئولين مختلف و بر «صنف اشخاصيکه اهليت انتفاع» از نظر مطالعه، تصحيح: و استنساخ از روي کتابهاي وقفي را داشته باشند. چنانچه ساختمان کتابخانه احتياج به تعمير داشته باشد اين امر در وقفنامه پيش بيني شده و در جاي ديگر آمده است که «در صورت بروز حادثه و منهدم شدن يا معدوم شدن اين ساختمان، ساختمان مستحکم ولي کم زينتتر در جاي ديگر ساخته شود». در مورد اسباب و وسائل اين عبارت قيد شده که «فرش و ديگر وسائل وقف است به کتابخانه». کتابدار و ديگر وابستگان کتابخانه در وقفنامههاي مورد مطالعه به نام افرادي که در کتابخانه مسئوليت مستقيم و يا وابستگي غير مستقيم داشتهاند برخورد ميشود. بايد توجه داست که کتابخانه طبعا در درون يک سازمان بزرگتر قرار دارد و تابع افرادي مانند متولي، مشرف، ناظر، امام، مدرس و غيره است. در اين جا تنها از کساني نام برده ميشود که در کتابخانه داراي مسئوليت اداري و يا اموري مانند خوشنويسي و صحافي و غيره ميباشند. در گروه اول از خازن (702، 709 ه.ق)، کتابدار (732، 1077، 1113، 1120، 1123، 1160، 1297 ه.ق)، مباشر کتابخانه (1212 ه.ق)، مناول (709 و 702 ه.ق)، کليد دار کتابخانه (1160 ه.ق)، حافظ کتب (1297 ه.ق) و فراش (702 ه.ق)؛ در گروه دوم از کاتب (709، 1241، 1297 ه.ق)، صحاف (1160، 123، 21232، 1241، 1298 ه.ق)، مصحح (1160، 1232، 1296 ه.ق)، مذهب (1241، 1297 ه.ق) و خوشنويس (1241 ه.ق) نام برده شده است. واقف کتب وقفي براي حفظ و حراست موقوفه و اجراي شرايط وقف متولي يا مباشري را انتخاب ميکند اعم از اينکه اين شخص کتابدار ناميده شده باشد يا به نام ديگري از او ياد شده باشد. از باب مثال در وقفنامهي مورخ 421 ه.ق واقف «تسليم کرد آن را به ابوعلي بن حسوله بنابراين که در دست او بماند...»؛ در وقفنامهي مورخ 1084 ه.ق (61)توليت نسخ کتب اربعهي حديث در مدرسهي فيضيه به مدرس آن مدرسه تفويض شده؛ در مدرسهي نجف قلي بيگ نيز (در وقفنامهي 1095 ه. ق) مدرس مدرسهي نايب شرعي متولي تعيين شده؛ در وقفنامهي مورخ 1107 ه. ق. واقف ميرزا نورالدين (و اولاد او را) به عنوان توليت وقف تعيين نموده است؛ و بالأخره در وقفنامهي مورخ 1123 ه. ق توليت کتابها به فرزند واقف تفويض شده است. همانگونه که قبلا اشاره شد در موراد متعددي نيز نام کتابدار به عنوان مباشر وقف در وقفنامهها آمده است. بايد توجه داشت که نام ديگر کارکنان کتابخانه بيشتر در وقفنامههايي آمده که سازمان کتابخانه مورد نظر واقف بوده است. اينک با توجه به وقفنامههاي مورد بررسي صفات مطلوب کتابدار نشان داده ميشود. و سپس به ديگر نيروي انساني در کتابخانهها اشاره خواهد شد. به نظر ما چکيدهي نظر واقفان در مورد صفات کتابدار به بهترين وجهي در وقف نامهي سيد رکنالدين مورخ 732 ه. ق. منعکس شده است. در مورد کتابدار مدرسه رکنيه که به «ام البقاع مدارس يزد» معروف بوده و بنابر قول مورخان کتابخانهي آن سه هزار جلد کتاب داشته (62)چنين آمده است: «متولي امور بايد کتابداري را براي امور کتابخانه منصوب کند که در حفظ کتابها امين و متدين باشد و از کتابها نگه داري کند و به ضرورت مراقب ورود و خروج کتاب باشد». امانت داري و حفظ و صيانت کتابها در وقفنامههاي متقدم و متأخر مورد مطالعه به عنوان بارزترين صفت کتابدار و ساير کارکنان کتابخانه مشخص شده است. از باب مثال در وقفنامهي سپهسالار در مورد مسئوليت کتابدار مدرسه در انتخاب دو حافظ کتب آمده است که «بايد بعد از معرفت تامه به امانت و ديانت آنها را به خدمت کتابخانه بگمارد و مسئوليت را بر عهدهي خود بداند». بدون ترديد بسياري از کتابداراني که به توليت مجموعهها منصوب ميشدند علاوه بر صفت امانت داري از مدرسان و يا طلاب فاضل و دانشمند بودهاند. ولي در وقفنامههاي مورد مطالعه تنها در يک جا به اين موضوع اشاره شده است و آن در وقف نامهي رشيدالدين فضلالله همداني است. در اين وقفنامه از خازن و مناول کتابخانه به عنوان «عاقل و کافي و متورع و نويسنده و صاحب معرفت کتب» ياد شده است. تعداد نيروي انساني ثابت کتابخانهها، وضع حقوقي و ساير شرايط شغلي اين افراد را ميتوان تا حدودي با کمک برخي از وقفنامهها مشخص نمود که اين اطلاعات نيز براي تاريخ کتابداري خالي از فايده نيست. در مورد تعداد کارمندان اطلاعات مندرج در وقفنامهها به اين شرح است: بيت الکتب غازاني، خازن و مناول؛ بيت الکتب رشيدي، خازن و مناول؛ دارالکتب مدرسهي رکنيه، خازن (63)؛ کتابخانهي آستان قدس رضوي، کتابدار(64) و کليد دار و عزب دفتر(65) (دو نفر) مصحح و صحاف؛ کتابخانهي مدرسه سپهسالار، کتابدار و حافظ کتب (دو نفر). در مورد «مرسومات» و «وظايف» کتابدار و ديگر کارمندان کتابخانه نيز در برخي از وقفنامهها پيشبينيهايي شده است. از باب مثال در وقفنامهي ربع رشيدي قيد شده است که ساليانه «سي دينار به مشاهره نقد رايج تبريز «به خازن و همين مبلغ به مناول پرداخت گردد و سهم نان روزانه هر يک از اين افراد به ترتيب سه من و دو من تعيين شده است. و در وقفنامهي جامع الخيرات مورخ 732 ه. ق آمده است که هر سال 720 من غله به ميزان مساوي به کتابدار اختصاص يابد. در مورد کارمندان کتابخانهي آستان قدس رضوي در طومار عليشاهي مورخ 1160 ه. ق. حقوق کتابدار سي تومان و پانزده تومان، حقوق يکي از کليدداران و صحاف کتابخانه هر يک ده تومان، حقوق کليددار ديگر ده شاهي و حقوق مصحح سي صنار تعيين شده است. همچنين در وقف نامهي مورخ 1212 ه. ق. عبدالمجيد خان نامي موقوفاتي براي آستان قدس قرار داده و قيد نموده که عشر آن «بعنوان حق التوليه» به حاجي ملامحمد کتابدار آستانه تعلق دارد. در مورد کارمندان کتابخانهي مدرسه سپهسالار در مصارف موقوفه سهم کتابدار «دوازده سهم از يک هزار سهم از منافع مزبوره» و سهم دو نفر حافظ کتب «هشت سهم که هر يک چهار سهم باشد» تعيين شده است. در وقفنامهي اخير شرايط ديگري نيز پيش بيني شده است. از باب مثال مدت مرخصي يا «غيبت اختياري» کتابدار و «حفظهي کتب» چهل روز تعيين شده است. همچنين آمده است که کتابدار ميتواند تا سه ماه از مرخصي اضطراري استفاده کند منوط بر اينکه «نايبي امين که اهليت حراست کتب را داشته باشد به جاي خود بگذارد و حق نايب را از سهم مقررهي خود بدهد». بايد توجه داشت که وقفنامهي مدرسهي سپهسالار حکايت از يک مجموع بزرگ ديني - فرهنگي دارد و امکان استفاده کارمندان کتابخانه مانند ديگر کارمندان از مجموع اين تأسيسات مانند مسجد، دارالشفاء، حمام، مطبخ و غيره پيش بيني شده و کاملا مشهود و مشخص است. همچنانکه در مقدمهي اين مقاله ذکر شده هنوز بررسي کاملي از وقفنامهها به عمل نيامده. اميد است که اين مقاله مقدمهاي باشد از براي اينکه وقفنامهها از جهات متعدد ديگر مورد بررسي و تحليل قرار گيرد (66). پی نوشت:1- از جمله در نسخههاي خطي، جلدهاي مختلف؛ فهرست نسخهاي خطي کتابخانهي آستانهي مقدسهي قم (1355)، مجلات فرهنگ ايران زمين و معارف اسلامي. 2- از جمله يادگارهاي يزد (1348، 1354) و مجلهي فرهنگ ايران زمين. 3- تربت پاکان (1355) و برگي از تاريخ قزوين (1361). 4- نوشآفرين انصاري (محقق)، «بررسي اسناد وقف آستان قدس رضوي»، در جشن نامهي استاد مدرس رضوي (1356): 63 - 45. 5- کتابشناسي کامل هر وقفنامه فقط بار اول ذکر ميشود. کليهي ارجاعات بعدي با تاريخ وقفنامهها مشخص خواهد شد. 6- احمد گلچين معاني، راهنماي گنجينهي قرآن (1347): 36. 7- اوکتائي، فهرست کتابخانهي آستان قدس رضوي، جلد چهارم (1325): ب. 8- محمدتقي دانشپژوه، فهرست نسخ خطي کتابخانهي آستانهي مقدسهي قم (1355): 22. 9- احمد گلچين معاني، همان: 35. 10- سيدحسين مدرسي طباطبائي، تربت پاکان، جلد اول (1355): 128-127. 11- محمدتقي دانشپژوه، همان: 23. 12- يادگار، سال اول، شمارهي 30 - 31: (1324). 13- سيدحسين مدرسي طباطبائي، همان، جلد دوم: 118 - 119. 14- همان، جلد دوم: 150 - 151. 15- همان، جلد اول: 156 - 158. 16- همان، جلد دوم: 225. 17- رشيدالدين فضلالله همداني، جامع التواريخ، به کوشش بهمن کريمي (1338) جلد دوم: 198 - 199؛ عبدالمحمد آيتي، تحرير تاريخ و صاف (1346): 230. 18- رشيدالدين فضلالله همداني، وقفنامهي ربع رشيدي، چاپ عکسي از روي نسخهي اصل زير نظر مجتبي مينوي و ايرج افشار (1350)؛ وقفنامهي ربع رشيدي، چاپ حروفي از روي نسخهي اصل به کوشش مجتبي مينوي و ايرج افشار (1356). 19- سيد رکنالدين، «وقفنامهي جامع الخيرات»، يادگارهاي يزد، جلد دوم (1354): 558-391. 20- منوچهر ستوده، از آستارا استرباد، جلد هفتم (1354): 548. 21- «کتابچهي موقفات يزد»، فرهنگ ايران زمين، جلد دهم (1341): 124-8 (77). 22- سيدحسين مدرسي طباطبايي، همان، جلد اول: 150. 23- در مورد مجموعهاي که در اختيار شاه عباس بوده مير منشي قمي در خلاصة التواريخ از کتابخانهي عاليه ميان حرم و ديوان خانهي شهر اصفهان پس از 996 ه. ق ياد ميکند که شايد همين کتابخانه به دست شاه عباس رسيده بوده است. (دانشپژوه، فهرست آستانهي قم: 18). 24- سيدحسين مدرسي طباطبايي، همان، جلد اول: 150. 25- همانجا. 26- همان، جلد اول: 155. 27- همانجا. 28- همان، جلد اول: 156. 29- همانجا. 30- همان، جلد اول: 127. 31- همانجا. 32- محمدتقي دانشپژوه، «نسخههاي خطي در کتابخانههاي اتحاد جماهير شوروي»، نسخههاي خطي، دفتر هشتم (1358): 102-99. 33- محمدتقي دانشپژوه، فهرست آستانهي قم: 19. 34- همان:19 -20. 35- اسکندربيک ترکمان، تاريخ عالم آراي عباسي، به کوشش ايرج افشار (1350). جلد اول: 413. 36- عبدالعلي اوکتائي، فهرست کتابخانهي آستان قدس رضوي، جلد چهارم (شمارهي 198 تفسير خطي). 37- همان: ج - د. 38- همان: ج (شمارهي 36 اصول خطي). 39- همان:[ 399 - 400 ]. 40- سپهسالار، حسين، «وقفنامهي مفصل» در تاريخ مدرسهي عالي سپهسالار تأليف ابوالقاسم سحاب (1329): 102-51. وقفنامهي مختصر د رکتيبهي صخن مدرسه از قسمت بدنهي راست جهت غربي شروع شده و به سمت بدنهي چپ طرف غربي منتهي ميشود (همان: 46). اين مدرسه اکنون به نام استاد شهيد مرتضي مطهري نامگذاري شده است. 41- سيد محمد کاظم امام، مشهد طوس (1348): 515، 512. 42- سيد حسين مدرسي طباطبائي، همان، جلد اول: 143. 43- همان، جلد اول: 1052. 44- همان، جلد اول: 174. 45- همان، جلد اول: 180 - 181. 46- اسناد وقف آستان قدس رضوي:[392 - 393 ]. 47- کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران، خطي، شمارهي 4594. 48- راهنماي کتاب،15 (1351): 862-859. 49- عبدالعلي اوکتائي همان، جلد چهارم: ج. 50- سيد محمد کاظم امام، همان: 515 - 516. 51- محمد جواد مشکور، تاريخ تبريز تا پايان قرن نهم هجري (1352): 464. 52- «از جمله هزار عدد مصحف در آنجا نهادهام... و مفصل آن بدين موجب است آنچه به خط طلا نوشته شده است چهار صد عدد، آنچه به خط ياقوت است ده عدد آنچه به خط ابنمقله است ده عدد آنچه به احمد سهروردي است 20 عدد آنچه به خط اکابر است 20 عدد آنچه بخطوط روشن خوب نوشته شده 548 عدد». نشريهي دانشکده ادبيات تبريز، سال دوم، ش 1328 (6-4):164. (وصيت نامهي رشيدالدين به صدرالدين ترکه). 53- «ديگر شصت هزار مجلد کتاب در انواع علوم و تواريخ و اشعار و حکايات و امثال و غيره از ممالک ايران و توران و مصر و مغرب و روم و چين و هند جمع کردهام همه را وقف گردانيدم بر ربع رشيدي». همانجا. 54- فرانسيس ريشارد، «مهر کتابخانهي رشيدالدين فضلالله همداني؟» آينده، سال هشتم، ش 6 (1361): 346-345 (متن مهر: ملک کتابخانهي رشيد). 55- فهرست اين آثار در وقفنامه حروفي: 337. 56- «فهرستي برسم سياق نويسان تهيه شده در کتابخانه ضبط است و در آن قيمت نسخ اوليه و اينکه از چه اشخاصي خريداري شده آمده است». ابنيوسف شيرازي، فهرست کتابخانهي مدرسهي عالي سپهسالار، جلد اول (1315): و. 57- منوچهر ستوده، همان، جلد هفتم: 518. 58- محمدتقي دانشپژوه، «دو وقفنامه از مازندران» معارف اسلامي، ش 8 (1348):75-68. 59- کتابخانهي مرکزي دانشگاه تهران، خطي شمارهي 5027. 60- ايرج افشار، همان، جلد دوم: 572 - 582. 61- سيد حسين مدرسي طباطبائي، همان، جلد دوم: 220 - 223. 62- ايرج افشار، همان، جلد دوم: 559. 63- کتابداري اين کتابخانه به فخرالدين مبارکشاه و به اولاد ذکور او نسل بعد از نسل واگذار شده است. جامع الخيرات: 177. 64- اسامي کارمندان کتابخانه در طومار عليشاهي به ترتيب: ميرزا ابوالقاسم، ميرزا اسماعيل، ملا اسدالله، ملا محمد رضي و آقا حسين ذکر شده است. 65- کسي که اوراق و فرمانها را به امضاي متصديان امور ميرساند. از مشاغل قديم آستان قدس بوده است. مؤتمن، همان: 360. 66- همچنين مقالات استاد محمدتقي دانشپژوه، تحت عنوان «گنجور و ب�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4716]
صفحات پیشنهادی
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه تجسس در وقفنامهها بيگمان زواياي بسياري را از نظر وضع مذهبي، اجتماعي، تاريخي، ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه تجسس در وقفنامهها بيگمان زواياي بسياري را از نظر وضع مذهبي، اجتماعي، تاريخي، ...
نگاهي به وقف کتاب در تمدن اسلامي
در برخي از وقفنامههاي اين نوع از وقف، واقف کتابهاي کتابخانه را وقف بر علما، فقها و ..... 47 ـ وقفنامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري، نوشآفرين انصاري محقق، يادنامه ...
در برخي از وقفنامههاي اين نوع از وقف، واقف کتابهاي کتابخانه را وقف بر علما، فقها و ..... 47 ـ وقفنامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري، نوشآفرين انصاري محقق، يادنامه ...
اپيزود «تجسس» در تهران كليد خورد
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه تجسس در وقفنامهها بيگمان .... در وقفنامههاي مورد ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري نويسنده: نوشآفرين انصاري مقدمه تجسس در وقفنامهها بيگمان .... در وقفنامههاي مورد ...
مجلس هشتم نگاه جدیدی به وقف و اماکن متبرکه دارد
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري - اضافه به علاقمنديها آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. ... در مورد کتابخانههايي که در ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري - اضافه به علاقمنديها آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. ... در مورد کتابخانههايي که در ...
معرفی مدرسه های تاریخی استان یزد (2)
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. پيشگاماني مانند محمدتقي دانش پژوه (1) ايرج افشار (2) و ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. پيشگاماني مانند محمدتقي دانش پژوه (1) ايرج افشار (2) و ...
اردبيل به 6 كتابخانه جديد نياز دارد
5 آوريل 2009 – وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. ... (6)را که در مجلدي از قرآن کريم نوشته ...
5 آوريل 2009 – وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. ... (6)را که در مجلدي از قرآن کريم نوشته ...
معرفی مدرسه های تاریخی استان یزد (1)
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. پيشگاماني مانند محمدتقي دانش پژوه (1) ايرج افشار (2) و ...
وقف نامهها و تاريخ کتابخانه و کتابداري آنچه قبل از انجام اين امر ضرورت دارد شناسائي و معرفي وقفنامهها است. پيشگاماني مانند محمدتقي دانش پژوه (1) ايرج افشار (2) و ...
شيوهي ادارهي مدارس بر اساس وقف نامهها در دورهي صفوي
شيوهي ادارهي مدارس بر اساس وقف نامهها در دورهي صفوي-شيوهي ادارهي مدارس بر اساس ... است که شناخت دقيق آن بسياري از نکات مهم تاريخ اجتماعي هر دوره را مشخص ميسازد. ... همچنين در مدارس بزرگ که شخص خاصي به عنوان کتابدار مسؤوليت کتابخانه را ...
شيوهي ادارهي مدارس بر اساس وقف نامهها در دورهي صفوي-شيوهي ادارهي مدارس بر اساس ... است که شناخت دقيق آن بسياري از نکات مهم تاريخ اجتماعي هر دوره را مشخص ميسازد. ... همچنين در مدارس بزرگ که شخص خاصي به عنوان کتابدار مسؤوليت کتابخانه را ...
دو وقف نامه کتاب از عهد صفوي
از وقفنامههاي مربوط به آن آگاهيهاي تاريخي بسياري استفاده ميشود، و نشر آنها زواياي ... از جمله اين وقفنامهها وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان است. ... ق است، ولي تاريخ نوشتن اين نسخه دانسته نيست و به گفته فهرستنگار محترم کتابخانه مهري ... هميشه در ضبط و تحويل کتابداري که به جهت مدرسه مبارکه مزبوره تعيين ميشود، بوده، ...
از وقفنامههاي مربوط به آن آگاهيهاي تاريخي بسياري استفاده ميشود، و نشر آنها زواياي ... از جمله اين وقفنامهها وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان است. ... ق است، ولي تاريخ نوشتن اين نسخه دانسته نيست و به گفته فهرستنگار محترم کتابخانه مهري ... هميشه در ضبط و تحويل کتابداري که به جهت مدرسه مبارکه مزبوره تعيين ميشود، بوده، ...
گزيده اي از يک وقف نامه ي جديد
از اين رو اقدام به احداق کتابخانهاي در شهر تکاب نمودم و وقفنامهاي براي آن تنظيم کردم. ... از جملهي اين ذخيرهها خدمات علمي، فرهنگي و تربيتي است که مطابق حديث شريف ... که از سوي متولي تعيين ميشود بايد درستکار، آشنا به اصول کتابداري و خوش برخورد ... اول مشتمل بر کلمهي «وقف» است.6- اين مصراع ماده تاريخ بناي کتابخانه است.
از اين رو اقدام به احداق کتابخانهاي در شهر تکاب نمودم و وقفنامهاي براي آن تنظيم کردم. ... از جملهي اين ذخيرهها خدمات علمي، فرهنگي و تربيتي است که مطابق حديث شريف ... که از سوي متولي تعيين ميشود بايد درستکار، آشنا به اصول کتابداري و خوش برخورد ... اول مشتمل بر کلمهي «وقف» است.6- اين مصراع ماده تاريخ بناي کتابخانه است.
-
گوناگون
پربازدیدترینها