تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802523003




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دروغ گفتن تا رضایت بگیرند


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دروغ گفتن تا رضایت بگیرند

دروغ گفتن تا رضایت بگیرند

مردی که قاتل فرزندش را بخشیده بود وقتی در جلسه رسیدگی به پرونده به‌لحاظ جنبه عمومی جرم حاضر شد، گفت او را فریب داده‌اند و فرزند دیگرش به قصد انتقام دوبار خود را به زندان انداخته ‌است.

به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران برگزار شد گفت: سال 88 خبر قتلی در منطقه فلاح به ماموران پلیس داده ‌شد. تحقیقات اولیه نشان داد متهم جوانی به نام کریم است که از قبل با مقتول و برادرش درگیری داشت و روز حادثه با چاقوی سلاخی به سمت آنها حمله کرد و با واردآوردن ضربات سنگین یکی از آنها را به قتل رساند و دیگری را هم مجروح کرد. با توجه به اینکه متهم توانسته رضایت اولیای‌دم را بگیرد درخواست صدور حکم قانونی به‌لحاظ جنبه عمومی جرم را دارم. در ادامه پدر مقتول برای بیان توضیحاتی در جایگاه حاضر شد. او که از دیدن متهم تعجب کرده‌ بود، گفت: شب حادثه مادرم نذری پخته بود. بعد از اینکه غذا‌ها را پخش کردند ما به خانه رفتیم یکدفعه صدای فریاد پسرم را شنیدم و بیرون رفتم. دیدم یکی از پسرهایم که شاهین نام ‌دارد روی زمین افتاده و خون از بدنش فواره زده ‌است سعی کردم جلو خونریزی را بگیرم اما نتوانستم. او را به بیمارستان رساندیم ولی او فوت شد. این مرد ادامه داد: پسر دیگرم هم زخمی شده ‌بود وقتی فهمیدم کاری برای شاهین از دستم برنمی‌آید به سراغ شهرام که در بیمارستان دیگری بستری بود رفتم. دکترها گفتند اگر چنددقیقه دیرتر رسیده ‌بود او هم می‌مرد چون ضربات خیلی عمیق و کاری بود. پسرم مدت‌ها در کما بود و وقتی بهوش آمد گفت کریم او و برادرش را زده‌ است. وقتی کریم بازداشت شد خانواده‌اش خیلی به خانه ما آمدند تا رضایت بگیرند اما حاضر نشدم او را ببخشم پسرم شهرام هم راضی نبود تا اینکه دوستی گفت کریم در زندان به‌خاطر عذاب وجدانی که داشته فلج شده و او را با صندلی چرخدار جابه‌جا می‌کنند و مادرش خیلی ناراحت است. من که داغ فرزند دیده ‌بودم فکر کردم مادر کریم چه گناهی کرده است؟ همین که کریم دچار عذاب و پشیمانی‌ شده برای من کافی است به همین دلیل رضایت دادم اما حالا می‌بینم حالش خوب است و اصلا حرف‌هایی که در موردش می‌زدند درست نیست. او ادامه داد: «این پرونده زندگی ما را به‌هم ریخت. وقتی شهرام فهمید برادرش به خاطر او کشته ‌شده ‌است سه‌بار خودکشی کرد که هر سه‌‌بار به‌طرز معجزه‌آسایی نجات یافت. اوضاع وقتی بدتر شد که پسرم فهمید من رضایت داده‌ام. من همه‌چیز را از او مخفی کرده بودم اما او فهمید و خیلی ناراحت شد. شهرام تا به حال دوبار بی‌دلیل دعوا کرده و از دوستانش خواسته از او شکایت کنند تا به زندان بیفتد تا بتواند کریم را در زندان بکشد و انتقام برادرش را بگیرد. او شنیده ‌بود کریم در زندان رجایی‌شهر است و می‌خواست به بند او برود و انتقام بگیرد اما هر بارنشد به آن بند برود و من خیلی سریع او را از زندان بیرون آوردم تا اتفاقی نیفتد حالا اگر بفهمد کریم سالم است و به ما دروغ گفته‌اند دوباره به سراغش خواهد رفت. این درست نبود که به این شیوه رضایت بگیرند ضمن اینکه پسرم شهرام در مورد ضرباتی که به او وارد شده اصلا رضایت نداده ‌است.  در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من و شهرام هم‌باشگاهی و با هم رفیق بودیم. سر موضوعی با هم دعوا کردیم، مساله تمام شده‌ بود. شب حادثه من داشتم گوسفندی را روی موتور می‌بردم چون ما هم نذری داشتیم یکدفعه دیدم شهرام با قمه سر خیابان ایستاده است. او به من حمله کرد و ضرباتی را به پا و دستم زد. شرایط به‌گونه‌‌ای بود که چاره‌ای نداشتم ‌جز اینکه از خودم دفاع کنم من هم چاقوی سلاخی دوستم را گرفتم و ضرباتی را به شهرام زدم. شاهین به حمایت از برادرش جلو آمد و با من گلاویز شد که حین زمین‌خوردن چاقو وارد گردن او شد. من واقعا متاسفم که این اتفاق افتاد ولی نمی‌خواستم بکشمش.  بنا بر این گزارش ادامه جلسه محاکمه با توجه به اینکه پرونده درخصوص ضرب‌وجرح شهرام همچنان باز است، به بعد موکول شد.


1392/11/08





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن