واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۸
فردا 8 بهمن ماه تولد تئاتر شهر است، تئاتر شهری که 41 ساله میشود. به گزارش خبرنگار بخش تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، چهار راه ولیعصر (عج) فقط قلب تپنده شهر تهران نیست که شمال را به جنوب و شرق را به غرب وصل میکند، با آن ساختمان زیبای دایرهای شکلش، قلب تپنده تئاتر ماست. باز هم مثل همیشه تولد تئاتر شهر در هیاهوی جشنواره تئاتر فجر گم میشود حالا هرچقدر هم که این جشنواره کم رونق باشد باز هم هیاهو دارد، هیاهویی که تولد تئاتر شهر را تحتالشعاع قرار میدهد اما اگر خوب دقت کنید، صدای تپشهای قلب میزبان را میشنوید، تپشهایی که گاه تند و گاه کند میشود. فردا تولد تئاتر شهر است، 41 سال که سنی نیست اما تئاتر شهر ما زود به پیری نشسته است آنچنانکه اکبر زنجانپور هم گفت: تئاتر شهر خیلی بیشتر از سنش به چشم میآید و ما خوب از آن مراقبت نکردهایم. بزرگترها لابد یادشان میآید آنچه امروز به عنوان تئاترشهر میشناسیمش، روزگاری کافه شهرداری بوده و 8 بهمن 1351 به عنوان تئاترشهر تغییر هویت میدهد. چهل سال پیش آربی اوانسیان نمایش «باغ آلبالو» نوشته آنتوان چخوف را در تالار اصلی تئاترشهر که آن زمان تنها تالار این مکان بود، اجرا کرد و فعالیت تئاترشهر آغاز شد. تئاترشهر در آغاز به وسیله سازمان جشن هنر شیراز اداره میشد، سپس اداره آن به رادیو و تلویزیون و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شد. به تدریج سالنهای تئاترشهر بیشتر و بیشتر شد، هرچند تئاتریها نگران بودند که این سالنها استاندارد نیستند و اگر حادثهای غیر مترقبه روی دهد، خطر جانی به همراه خواهد داشت با این حال کمبود سالنهای تئاتر، همگان را بر آن میداشت تا خطر را به جان بخرند و در همین سالنهای غیر استاندارد نمایش اجرا کنند. بعد از مدتی هر فضایی در تئاترشهر به یک سالن تبدیل شد، تالارهایی مانند چهارسو، قشقایی، سایه، نو، خانه خورشید و تالار کوچک یا شماره دو. حالا برخی از آن تالارها تغییر کاربری دادهاند، تالار شماره دو به اتاق کنفرانس تبدیل شده، خانه خورشید به مکان تمرین و تالار نو به واحد آکسسوار. برای جبران کمبود این سالنها کافههای تئاترشهر به محلی برای اجرای نمایشهای محیطی تبدیل شده است. این کافهها روزگاری محلی بود برای اجرای جلسات نمایشنامهخوانی «عصری با نمایش» که در آن مجموعهی آثار نویسندگان داخلی و خارجی معرفی میشد در این میان آثار نویسندگانی که امکان اجرایشان فراهم نبود، نمایشنامهخوانی و معرفی میشد. تئاترشهر در حیات 41 ساله خود مدیران متعددی تجربه کرده از دکتر علی رفیعی ، خانم مهدوی، محمدرضا آل محمد، عبدالله انوار، مهندس حجت، قدیمی، مجید جعفری، حسین پاکدل، مجید شریفخدایی، شهریار رشید علیپور، مهرداد رایانی مخصوص، حسین راضی، حسین پارسایی، محمد حیدری ، سید صادق موسوی و حالا اتابک نادری. گاهی مدیریتش شورایی شده حالا مهم نیست که این شورا کارآمد بوده یا نه، به هر حال هر یک از این مدیران به شیوه خودشان این مجموعه را اداره کردهاند، آنها آمدهاند و رفتهاند اما آنچه باقی مانده، ساختمانی دایرهای شکل است که نماد تئاتر ماست. این ساختمان است که میزبان است، ساختمانی که فقط شاهد اجرای نمایش یا تمرین گروههای تئاتری نبوده است چه بسیار تجربههای دیگر را پشت سر گذاشته از آتش سوزی تا شکاف سقفش و ...یک زمان در یک طرفش ایستگاه مترو ساخته شده و روزگاری پارکینگش تصاحب شده، زمانی حصاری در اطرافش بوده که افراد نابهنجار امکان ورود به آن را نداشته باشند اما زمانی این حصار برداشته شده و آن افراد به تئاترشهر راه پیدا کردهاند، زمانی به اصطلاح بازسازی شده هرچند این بازسازی، تئاترشهر را شبیه رستورانهای چلو کبابی کرده و ... اما تئاتر شهر همچنان طاقت آورده است. بچههای تئاتری امسال از سال گذشته کمی خوشحالتر هستند.هرچند تعمیرات داخلی تئاتر شهر همچنان در حال انجام است و خدا میداند کی تمام میشود اما دست کم فضای بیرونی آن وضعیت مساعدتری پیدا کرده است، رستوران نامناسب پارک دانشجو جمع شده ، دیگر خبری از نمایشگاه محصولات استانها که در پیاده رو مجاور برپا میشد و هیچ ربطی به تئاتر نداشت، نیست. ایستگاه مترو و زیر گذر ادغام شده و ... حالا تئاتر شهر بعد از مدتی طولانی میتواند نفس بکشد. تئاتر شهر تمام سختیها را تحمل کرده، زیر بار هیچ فشاری کمر خم نکرده تا به 41 سالگی برسد و ما امروز در همزمان با تولدش میگوییم: تئاتر شهر عزیز! 120 ساله باشی! انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]