تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835035641
پوپولیسم دکتر روحانی
واضح آرشیو وب فارسی:الف: پوپولیسم دکتر روحانی
بخش تعاملی الف - سهراب زند
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۲۵
صادق زیبا کلام بخشی از رفتار حسن روحانی رییس جمهورمان را پوپولیستی خواند. به دنبال ماشین رییس جمهور دویدن، رساندن نامه، مونولوگ گویی، تصویب طرح های استانی و نوع خطاب به دنیا ئ تجلیل از مقاومت مردم، از جمله مواردی بودند که از سوی زیبا کلام بعنوان امور پوپولیستی نام برده شدند و البته در مقایسه ای با عنوان رفتارهای حدوداً احمدی نژادی. جدا از اینکه انتقادات زیبا کلام وارد است و در تعریف پوپولیسم می گنجد یا نه، نیم نگاهی به پوپولیسم در دولت های اخیر خالی از لطف نیست تا خوانندگان خود این مقوله را بر آراء و عملکرد سیاسیون منطبق سازند.پوپولیسم که ازاصالت مردم گرفته شده است تعاریف متعددی دارد که منفی ترین معنای آن فریب مردم برای قدرت است. به دنبال مردم رفتن، به دنبال رضایت عامه رفتن این واژه را به عامه گرایی و بعضاً عوام فریبی نیز ترجمه کرده اند. یعنی فرد پوپولیست به دنبال کاری است که مردم از آن کار خوششان می آید و منطبق بر رأی و نظر مردم است. پوپولیسم را در رها کردن مصالح حقیقی مردم و فدا کردن آنها به پای امیال روزمره و زودگذرشان معنا کرده اند.اما معنای مثبت آن را می توان مردم گرایی، مردمی و بین مردم بودن، در پی پاسخ به مطالبات مردم بودن، مردم محوری و ... دانست، که البته استفاده از این واژه به معنای منفی آن رایج تر است.این واژه با بارمنفی آن از سوی منتقدین، برای قضاوت راجع به سخنان و رفتارهای دولت احمدی نژاد بسیار بکار می رفت. سیاست های اقتصادی مبتنی بر توزیع و بنگاه های زودبازده، استفاده از ادبیات عامه پسند و سطحی در تهدید و تشویق دیگران و دفاع از خود، تصمیم گیری های فراوان در میان مردم با گرفتن شعار و صلوات، تمرکز بر تصمیم های کوتاه مدت و روبنایی و عدم برنامه های کارشناسی و تخصص محور، از عمده اتهامات منتقدین به رفتار پوپولیستی دولت های نهم و دهم بودند.این انتقادات در رفتار انتخاباتی سال ۸۸ با حرکات انتخاباتی دولت شدت گرفت، افزایش حقوق قبل از انتخابات ۸۸ و بازپس گیری آن بعد از انتخابات و کاهش مجدد حقوق و توزیع سیب زمینی رایگان و سهام عدالت در ایام انتخابات، شدید ترین حملات را به دولت احمدی نژاد در پی داشت.در دولت خاتمی نیزمنتقدان، انبوه وعده های اصلاحی فارق از توان رییس جمهور، شعاری صحبت کردن وی و پر ابهام و دو پهلو بودن مفاهیم در آن مانند آزادی وی را به عوام فریبی و سوء استفاده از این عنواین دوپهلو متهم نمودند و اوج رفتار پوپولیستی وی را گریۀ او بهنگام ثبت نام در دور دوم ریاست جمهوری در سال ۸۰ دانستند. که البته در مقایسه با احمدی نژاد وی را نمی توان چندان پوپولیست دانست.و بالاخره غیر پوپولیستی ترین دولت در تاریخ جمهوریت ایران را بدون شک باید دولت هاشمی نامید. وی زمانی که دولت را تحویل گرفت با توجه دو مقوله، رفتارهای پوپولیستی در کلام و عمل وی جایی نداشت به گونه ای که همین امر تیشه به ریشۀ محبوبیت وی زد و او را تا مرز سقوط سیاسی پیش برد.اول آنکه هر کدام از دولت مردان باتوجه به سنگینی کار اجرایی احتیاج بسیاری به همراهی سیاسیون و حاکمیت داشتند که داشتن پایگاه وسیع و عمیق در لایه های اجتماع آنها را در رسیدن به سیاست های مورد نظر خود و همراهی سایرین یاری می کرد. هاشمی به خاطره سابقۀ بی نظیر خود در بین انقلابیون و نفوذ عمیق و مقبولیت عمومی در میان حاکمیت و سیاست مداران چندان احتیاجی به اهرم فشار مردم احساس نمی نمود که به هرشکلی بخواهد آنان را راضی نگه بدارد.دوم اینکه هاشمی به خوبی می دانست چه تحویل گرفته و جایی برای بازی و زنگ تفریح باقی نیست و کوچک ترین اشتباه جبرانش به فلج شدن چرخ ادارۀ کشور می انجامد. کشوری تازه آزاد از جنگ ویران کنندۀ هشت ساله با پنج استان ویران شده و شهرهای جنگ زده، تحریم های سنگین بین المللی، خستگی مردم از جنگ و ویرانی، سازه های نابود شدۀ صنعتی، هزار میلیارد دلار خسارت جنگ با خالی ترین خزانۀ تاریخ انقلاب، چند صد هزار شهید و جانباز و پوشش و تأمین خانواده های آنان، آوارگان جنگی، ذخایر اندک غلات و غذا، و از همه بد تر نفتی بسیار ارزان در حد هفت دلارکه با کاهش یکی دو دلار از قیمت آن حتی استخراج آن به صرفه نیست و ده ها مشکل اساسی دیگر.هاشمی آستین ها را بالا زد حالا مردمی که عادت کرده اند حتی برای سیگار در صف کوپن باشند، با شتاب زیربنایی هاشمی مواجه شده اند آنچنان شتابی که صدای بسیاری از منتقدان را در آورد که "مردم دارند زیر چرخ توسعۀ دولت سازندگی له می شوند"، اما هاشمی با قاطعیت حرف از آینده ای می زند که اگر به آن نیاندیشیم کشور ویران تر می گردد. او می گوید بجای این سد هایی که می سازیم می توانستیم چند میلیارد جنس و کوپن در بازار بریزیم که همه بگویند زنده باد و این همه انتقاد نباشد اما آینده چه می شود؟هاشمی دربیان بخشی از سال های ریاست جمهوری خود می گوید:"در دوره اول که نامزد ریاست جمهوری شدم، نسبت خیلی بالا بود و فکر می‌کنم بالاترین نسبت در رؤسای جمهور بود. ولی در دور دوم خوب می دانستم که چه صحنه ای پیش روی ماست .چرا دولت من در برنامه اول تکلیف بسیار بزرگی در ساختن زیربناها و خرابی های جنگ داشت و خوب می دانستیم که اجرای طرح های مهم زیربنایی کشور هزینه زیادی در پی دارند و نقدینگی زیادی به جامعه تزریق می‌کند که خودش می شودعامل تورم و چون بازده امور زیر بنایی انجام شده به سرعت برای مردم ملموس نبود خوب می دانستیم که رای توده مردم به دولت سازندگی که غالبا توجهی به عظمت این سرمایه‌گذاری‌ها ندارند با کاهش روبرو خواهد شد. امّا چه باید می کردیم این برای ما یک تکلیف اساسی بود که اسب اقتصاد کشور را که بر اثر مشکلات جنگ آسیب دیده بود را دوباره زین کنیم. برای پیشرفت کشور و حتی برای حرکت دولتهای آینده.[در اوایل دولت خاتمی دولت با کاهش شدید قیمت نفت مواجه می گردد، خاتمی می گوید اگر سیاست های سازندگی هاشمی نبود نمی دانستیم با بحران نفت چه کنیم ] ما باید بعد از جنگ تصمیم بزرگی می گرفتیم، تصمیمی برای آینده این کشور، ممکن بود در همان ایام برای عامه مردم عظمت این کار روشن نبود. چون اثرش به فوریت در زندگی مردم قابل مشاهده نبود، اما ما باید تصمیم می گرفتیم هم برای حال امروز مردم و هم برای وضع فردای آنان، و من بعد از جنگ این تصمیم را گرفتم، آنهم با بودجه ای که بر اثر جنگ ۵۰ درصد کسری داشت و رشد اقتصادی کشور هم بر همین مبنا منفی ۵ درصد بود، شعار خالی که نمی توانستیم به مردم بدهیم و باید کاری می کردیم. با همین تصمیم حرکت کردیم تا با ۶۰، ۷۰ میلیارد دلار آنهم از منابع خارجی، کشور را از لحاظ تولید و رشد اقتصادی تکانی بدهیم و از تاثیرات جنگ ۸ ساله بر آن بکاهیم که فکر می کنم انجام شد، تمام زیر ساخت های اولیه مورد نیاز را ساختیم و رشد اقتصادی کشور را از منفی ۵/۵ درصد زمان جنگ به بالای ۶ درصد رساندیم. در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری پیشنهادات زیادی به من شد برای اینکه مردم را تشویق کنم تا به من رأی بدهند. اما من انجام ندادم . رئیس سازمان وقت امور استخدامی آمد پیش من و پیشنهاد خیلی روشنی داشت، می گفت با این حجم کارهای زیر بنایی که انجام داده اید و نتیجه اش امروز برای عموم مردم ملموس نیست و حتی ممکن است در تبلیغات انتخاباتی حربه ای در دست رقیبان شما شود می توانیم کاری کنیم در حوزه استخدامی کشور، برای اینکه یکدفعه حجم وسیعی از محبت کارمندان و استخدام های جدید را جلب کنیم. من گفتم: بگذارید بعد از انتخابات. من اصلاً اهل اینکه کاری کنم که بوی فریبکاری در آن باشد، نیستم. اگر شما تبلیغات انتخابات را ببینید، با همه تندی‌هایی که رقیبم می‌کرد، گفتم من همین هستم و برنامه‌ام، همان است و بعداً هم همان خواهد بود. رای شان را می خواهم امّا نه به قیمت فریب آنها . مردم درباره رئیس جمهور فریبکار چه قضاوتی خواهند کرد؟ ممکن است نتیجه کارهای زیر بنایی امروز ما زیاد برای مردم ملموس نباشد امّا مطمئنم آثار آنها بعد از سال ها برمردم روشن خواهد شد، هر کسی می‌خواهد، به من رأی بدهد. یعنی به حالت استغناء با مردم حرف زدم." هاشمی زیربنایی عمل می کند در این میان تورم به صورت سرسام آوری شتاب می گیرد و به همراه تورم نقدها به سمت نارضایتی و شایعات گسترده برعلیه وی شتاب می گیرد که البته این تورم در سال های پایانی دولت کنترل شده و به حدود سیزده درصد می رسد. این عملکرد هاشمی باعث شد وی در انتخابات ۸۸ بدجوری قافیه را به احمدی نژادی که تازه از راه رسیده ببازد، احمدی نژادی که مردمی لباس می پوشد از نوکری و خادم بودن می گوید نان و چای شیرین می خورد و گوشۀ پیاده رو نماز می خواند. حتی هاشمی این بار تبلیغاتش رنگ پوپولیستی گرفته است گریه در فیلم تبلیغاتی، بلندگو گرفتن برای جوانان و ... انگار مشاوران به هاشمی قبولاندند که برای پوشیدن ردای ریاست جمهوری باید از جذب عامۀ مردم غافل نماند!سخن آخر:اما باید یاد آور شد که تا زمانی که ارزش رای یک زندانی چاقو کش با رای یک سیاست مدار دلسوز و کهنه کار فرقی ندارد، رفتارهای پوپولیستی انگار جزء لاینفک سیاستمداران است، که البته فرق آن در میان سیاستمداران در وارد شدن به حوزۀ خیانت و تقلب است. یعنی ممکن است کسی برای رای آوردن کلید از جیبش بیرون بیاورد و در مقابل دوربین به مردم نشان دهد اما با این کار عوام پسند، نه به کسی تهمت زده است و نه با این کاربه سرنوشت کسی خیانت نموده است، اما ممکن است کسی برای رای آوردن، خزانۀ کشور را در بین مردم به حراج بزند و مردم خوشحال از پولی زود گذر ناآگاهانه اقتصادی ویران و با کسری فراوان در انتظارشان باشد! ممکن است فرد برای خوش آمد مردم بگوید: نگران نباشید این قطعنامه ها ورق پاره است و آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود. مردم هم از این اقتدار پوشالی فریاد بزنند و او را نماد عزت بخوانند و بعد هم در روزهای ذلت اقتصادی از همان فرد بشنوند: همۀ مشکلات بخاطر تحریم هاست! به نظر می رسد باید به منتقدان پوپولیسم گفت: بیشتر باید به دنبال خیانت و خدمت بود، والبته ترویج واقع بینی...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
اقتصادی
پربازدیدترینها