تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821252003




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طالب‌زاده:ضمانت اجرا از اركان كار تحول است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: طالب‌زاده:ضمانت اجرا از اركان كار تحول است
دبير شوراي تحول علوم انساني با بيان اينكه اين شورا در حال تدوين برنامه‎اي است كه بعد از جلب توجهات، شاخص‎ها و معيارهايي عرضه كند كه تحول علوم انساني را برنامه‎ريزي نمايد، گفت: اين برنامه‎ريزي نيز در حال انجام شدن است.


به گزارش سرويس فضاي مجازي خبرگزاري فارس، حميد طالب‌زاده دبير شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني گفت‌وگويي را با سايت «فرهنگ امروز» انجام داده كه در ادامه مي‌آيد:

اخيرا در سال‎روز تاسيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اعضاي شوراي انقلاب فرهنگي خدمت رهبري رسيدند و در آنجا به گزارش اقدامات شوراي تحول علوم انساني اشاراتي شد. لطف بفرماييد از جزئيات اين گزارش كمي صحبت كنيد.

در سالگرد تاسيس شورا مقام معظم رهبري از گزارشي كه آقاي حدادعادل از طرف شوراي تحول، در محضر ايشان قرائت كردند، اظهار رضايت نمودند. اين گزارش، گزارشي بود از فعاليت‎هايي كه شورا تحول در سال‎هايي كه تاسيس شده است - يعني چند سال اخير - داشته است و بحث فلسفه تاسيس شورا، در آن گزارش مفصلا بحث شده است. راهبردهايي كه در شوراي تحول وجود دارد، اين راهبردها مطرح شده است؛ همايشي كه در آن تمام اعضاي كارگروه‎هاي شورا حضور داشتند، در آن مطرح شده است؛ كه البته آن مسبوق به اين هست كه شوراي تحول 15 كارگروه تخصصي را در همان ابتداي كار خود، تشكيل داد و اين 15 كار گروه رشته‎هاي اولويت‎دار علوم انساني هستند.

اين كار گروه‌هاي تخصصي مركب است از اساتيد دانشگاه‌ها و فضلاي حوزه‌ علميه كه به طور تخصصي روي مساله‎ تحول رشته خاص خود، فعاليت مي‎كنند. يكي از فعاليت‎هاي خوبي كه در طي اين چند سال، انجام شد، بازنگري بر روي سرفصل‎هايي بود كه وزارت علوم عرضه كرده بود. به اين معنا كه وزارت علوم از طريق پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سرفصل‎هاي موجود رشته‎هاي مختلف علوم انساني را از طريق دانشگاه‎هاي كشور بازنگري كرده بود؛ سپس حاصل آن بازنگري را به شوراي تحول عرضه كردند. حدود 150 سرفصل، در اختيار كارگروه‎ها قرار گرفت و كارگروه‎ها وقت بسياري را براي رسيدگي به اين بازنگري‎ها صرف كردند.

آن بازنگري‎ها مورد بررسي قرار گرفت و حك و اصلاح شد. بعد از اين اصلاحات، بازنگري‎ها به وزارت علوم برگردانده شد. بسياري از آن‎ها در حال حاضر به عنوان سرفصل‌هاي بازنگري شده، در حوزه‎ي آموزش در حال استفاده است. منتها اين فقط كاري بود كه از طريق وزارت علوم انجام شده بود و كارگروه‎هاي شوراي تحول، تنها آن‎ها را بررسي و اصلاح نمودند.

اما آن كار اصلي كه كارگروه‎ها متكفل آن بوده و هستند، تدوين برنامه‎ تحول در رشته‎هاي مورد نظر است. در اين زمينه شوراي تحول شاخص‎ها و معيارهايي را طراحي كرده و در اختيار كارگروه‎هاي خود قرار داده است. از جمله اين‎كه بايد اين علوم تا آن‎جايي كه ممكن است، اسلامي شود. يعني با توجه به معارف و بنيادهاي نظري و عقيدتي اسلامي، تدوين شوند. از جمله شاخص‎هاي ديگر اين است كه اين رشته‎ها بومي شوند. يعني علوم، نبايد علومي باشد كه ربطي به نيازهاي جامعه‎ي ما نداشته باشد.

البته ممكن است اين علوم در جاهاي ديگر به نيازهاي آن مناطق و جوامع ناظر باشد. منتها وقتي در جامعه‎ي اسلامي و ايراني قرار است تدوين و آموزش داده شود و فارغ‎التحصيل داشته باشد، بايد آن فارغ‎التحصيل بتواند نيازهاي مربوط به آن رشته را در جامعه خود پاسخ‎گو باشد. اين است كه بايد اين علوم، بومي شوند. در درجه‎ي بعد، آن‎ها بايد روزآمد باشند. يعني بايد آخرين تحولات و دستاوردهاي علمي هم در آن ديده شود. و نهايتا اين است كه بايد غني‎سازي شوند. و تا آنجايي كه ممكن است از ابعاد مختلف هيچ نقصي بر آن‎ها وارد نباشد.

اين شاخص‎ها در اختيار كارگروه‌هاي تخصصي قرار گرفته است و در دو سال اخير، كارگروه‎هاي ما متمركز بودند بر روي اين‎‏كه با توجه به اين شاخص‎ها، برنامه‎ي آموزشي رشته‎ي خود را متحول سازند. و جزييات اين كارها و برنامه‎ها در آن گزارش خدمت رهبري منعكس شد.

خوشبختانه بعد از فعاليت و زحمتي كه كارگروه‎ها در اين زمينه تقبل كرده‎اند و با توجه به پشتيباني شوراي تحول، شاهد آن هستيم كه برنامه‎هاي تحول يافته تدريجا در حال تدوين شدن و ورود هستند. از جمله‎ي آنان مي‎توان به برنامه‎ي تحول يافته‎ي دوره كارشناسي علوم سياسي و روان‎شناسي اشاره كرد. اين رشته‎ها براي اجرا به وزارت علوم ابلاغ شده است. برنامه‎هاي ديگر كارگروه‎ها نيز در مسير تدوين است كه به تدريج بيرون خواهد آمد و مورد بحث قرار خواهد گرفت. بنابراين گزارش مربوطه شامل اين نكات ريزي بود كه در مورد فعاليت كارگروه‎ها در اين مدت، خدمت مقام معظم رهبري منعكس شد.

يكي از مباحث مطرح در مورد عملكرد شورا، بحث ملموس نبودن اين عملكردها است. شما براي اين‎كه اين امر اتفاق بيفتد، چه برنامه‎اي داريد؟

مساله‎ي تحول علوم انساني مساله‎اي است كه نياز به صبر، حوصله و دقت‎نظر دارد و در واقع امري تدريجي است. ما نمي‎توانيم انتظار داشته باشيم كه در يك فرصت كوتاه، شاهد تغييرات و تحولات چشم‎گيري در حوزه علوم انساني باشيم. چرا كه علم و تغييرات در نگرش‎هاي علمي يك امر بنيادين و اساسي است كه نياز به تامل و تفكر فراوان دارد. طبيعي است وقتي مساله تحول در علوم انساني پيش مي‎آيد نخبگان كشور، دانشگاهيان و كساني كه با آن ارتباط دارند با اين معنا در حال انتظار به سر مي‎برند كه اين تحول به چه شكل است، چه‎طور انجام مي‎شود و كي به نتيجه مي‎رسد؟ اما از آن‎جايي كه اين كار يك كار عميق، بنيادين است و احتياج به بصيرت، درايت و انديشه‎ي فراوان دارد، طبعا بايد با برنامه‎ريزي درست، و طي يك روند و فرايند علمي و عقلايي و هم‎چنين ضابطه‎مند صورت گيرد.

خوشبختانه شوراي تحول به رياست آقاي حدادعادل از ابتدا مشي منطقي و عقلاني را در اين زمينه پيش گرفته است. به اين معنا كه سعي كرده است از تبليغاتي كه انتظارات بيش از حد و نادرستي را در مخاطبان ايجاد مي‎كند، بپرهيزد. اين كار، كاري است كه بايد به دور از جار و جنجال و هياهو و در يك فضاي كاملا آرام و علمي انجام شود و طبعا اين امر به حسب ذات و طبيعت آن، كاري زمان‌بر و طولاني است. اما طولاني بودن طبيعت اين كار، به اين معنا نيست كه كارگروه‎ها و اساتيدي كه در اين زمينه مشغول كار و فعاليت هستند كاري از پيش نمي‎برند. بلكه آن‎ها تمام توان و تلاش خود را در طول اين چند سال، به كار گرفته‎اند.

اگر ما مي‎گوييم در بيش از 3 سال اخير، بيش از 1000 جلسه‎ي علمي در اين زمينه برگزار كرده‎ايم و 1000 جلسه حاصلش اين شده است كه به تدريج يك برنامه‎ريزي مدوني در دانشگاه‎ها اتفاق بيافتد، سخن گزافي نگفته‎ايم. اگر اين كارگروه‎هاي اصلي و بعد كارگروه‎هاي فرعي كه تابع آن‎ها هستند، با كار بي‎وقفه جلسه تشكيل دادند و هم‎فكري كردند برنامه‎ريزي داشته‎اند و سرفصل‎ها را مورد مطالعه قرار دادند و سعي كردند يك برنامه‎ريزي تحولي عرضه كردند، اما نمودش كم‎رنگ است، خب طبيعت كار يك طبيعتي است كه خود به خود زمان‎بر است و چون سعي شده در يك فضاي آرام و دور از تبليغات اين كار انجام شود، ممكن است در نزد عده‎اي، آن‎هايي كه كاملا از مسائل اطلاع ندارند اين‌طور جلوه‎گر شود كه كار شما خروجي ندارد. در حالي كه بنده الان دارم خدمت شما عرض مي‌كنم كه خروجي‌هاي كار شوراي تحول به تدريج در حال آماده شدن است.

اگر ما الان در زمينه‎اي مثل علوم سياسي يا روان‎شناسي، برنامه‌ريزي مدون تاسيسي عرضه كرده‎ايم، اين حاصل فعاليت بي‎وقفه‎ي عده‎اي دانشمند و اساتيد نمونه‌اي بوده است كه در اين كارگروه‎ها زير نظر شورا، فعاليت مي‎كردند. هم‎چنين برنامه‎هاي بعدي مثل برنامه‎ي زبان انگليسي و زبان خارجي، مديريت، فلسفه، ارتباطات و برنامه‎ي مربوط به معماري و شهرسازي، برنامه‎هايي است كه قريب‎الوقوع هستند و تا اوايل سال 93 براي اجرا به وزارت علوم تقديم مي‌شود. اين موارد در واقع خروجي كارهاي شورا است. اما در آن مدتي كه شورا و كارگروه‎هاي آن بايد با تمركز و با فراغت، به كار خود مشغول مي‎شدند، طبعا نمي‎توان انتظار خروجي داشت. و آن‎هايي كه انتظار داشتند شايد توقعي بيش از توان شورا و بيش از طبيعت اين كار داشته‎اند.

بنابراين ما مي‎توانيم اميدوار باشيم كه با عنايات الهي و رهنمودها و تاكيدات مقام معظم رهبري و با همت اساتيد محترمي كه در كارگروه‎ها هستند، به زودي شاهد برنامه‎هاي تدوين شده‎ي رشته‎هاي ديگر نيز خواهيم بود.

برخي از اساتيد مثل آقاي داوري معتقد هستند كه سياست‎گذاري خيلي حلال مشكل تحول علوم انساني نيست و در مقابل جاي‎گزيني‎هايي مثل تعمق و تامل بيش‌تر ارائه مي‎شود. از نظر شما سهم سياست‎گذاري چه‎قدر است؟ و فكر مي‎كنيد غير از سياست‎گذاري چه كارهايي بايد براي علوم انساني صورت بگيرد؟

مساله‎ي تحول علوم انساني را عموما بايد به دو بخش و به دو مرحله تقسيم كرد. به طوري كه هم بحث سياستگذاري و برنامه‎ريزي در آن لحاظ شود و هم آن دغدغه‎هايي كه از طرف اساتيد بزرگ ما مثل دكتر داوري مطرح شده است. در مرحله‎ي اول كه مورد نظر ماست، اين هست كه براي اين‎كه تحولي در علوم انساني اتفاق بيفتد، اولا بايد توجهات به اين سمت جلب شود. براي جلب توجهات به اين سمت، محتاج زمينه‎سازي هستيم. كار دولت، كار حكومت و كار شوراي عالي انقلاب فرهنگي در همين زمينه است. اين‎كه بستري فراهم كنند كه توجهات اهل‎نظر، نخبگان و انديشمندان به اين مساله معطوف شود.

وقتي اين دغدغه پديد آمد در مرحله‎ي بعد بايد برنامه‎ريزي كرد. وقتي شورايي به نام شوراي تحول تشكيل مي‎شود و در مركز اين برنامه‌ريزي و فعاليت قرار مي‎گيرد طبعا توجهات را برمي‎انگيزد. خب اين كاري بوده است كه با تاسيس شورا انجام شده است. اين بستري كه به نام شوراي تحول پديد آمده است، سبب شده است تا آن‎هايي كه در اين زمينه يعني تحول علوم انساني دغدغه دارند كه نظر بدهند، با شورا مرتبط شوند. ديدگاه‌هاي خود را با شورا مطرح سازند. بحث كنند و مقاله بنويسند و به اين ترتيب افكار خود را عرضه كنند. اين مرحله‎ي اول كار است كه انجام شده است و ادامه دارد.

شورا در حال تدوين برنامه‎اي است كه بعد از جلب توجهات، شاخص‎ها و معيارهايي عرضه كند كه تحول علوم انساني را برنامه‎ريزي نمايد. اين برنامه‎ريزي نيز در حال انجام شدن است. اينكه عرض كردم شورا در حال تدوين كردن برنامه‎هاي درسي جديد و رشته‌هاي جديد است، يعني در عين حالي كه علوم روز در سطوح عالي خودش، از نظر منابع تازه و آخرين منابع علمي، در حال مطرح شدن است، در عين حال انديشه‌هاي اسلامي نيز در اين رشته‎ها در حال ورود است. به اين ترتيب ديگر دانشجو به طور يك‎جانبه، با فكر و انديشه‎ي غربي انس پيدا نمي‎كند؛ بلكه با انديشه‎ها، افكار و مباني تفكر اسلامي نيز آشنا مي‎شود.

مقام معظم رهبري بيان داشتند كه مقصود ما از تحول علوم انساني اين است كه مقلد نباشيم. مقصود ايشان اين نبوده است كه تمام علومي كه در اختيار ما قرار گرفته است، طرد شود و شناخته نشوند. ما فقط نبايد تقليد كنيم. يعني ما بايد خودمان بينيديشيم و اين انديشيدن به منزله طرد و نفي آن‎ها نيست. بلكه استفاده از آن‎ها و آوردن آن‎ها به فضاي دروني و انديشه‎ي خودمان است و هم‎چنين گنجاندن و عرضه كردن اين علوم، تحت مفاهيم و ديدگاه‎هاي اسلامي و بومي است. سپس وقتي اين برنامه‎ها انجام مي‎شود و به آموزش عالي مي‎رود، در واقع مرحله‎ي اول تكميل شده است.

مرحله اول زمينه‎سازي و برنامه‎ريزي براي انديشه‎ي اصلي در تحول علوم انساني است. اما اين كافي نيست. در مرحله‎ي بعد ما بايد دانشمنداني داشته باشيم كه آن‎ها در ذهن خود بتوانند خلاقيت به خرج بدهند. يعني بتوانند از يك طرف با توجه به مباني اسلامي و انس با معارف اسلامي، بينشي داشته باشند كه وقتي مباني آن علم و رشته را مورد مطالعه قرار ميدهند، يك نهال تازه‎اي را شكوفا كنند كه آن نهال مي‎شود علوم انساني اسلامي؛ مثلا جامعه شناسي‎اسلامي، روان‎شناسي‎اسلامي. اين مرحله‎ي اساسي و اصلي است كه اسم آن تحول خود علم است. ما فكر مي‎كنيم هنوز اين‎كه ما به آساني بتوانيم در خود اين علوم تحول را فراهم سازيم شايد هنوز امكانش براي دانشمندان ما فراهم نشده باشد. ما بايد زمينه‎سازي كنيم و به اهل تحقيق و پژوهش ميدان بدهيم. مثلا كرسي‌هاي نظريه‎پردازي كه تاسيس شده است براي همين است كه برنامه‎ريزي شود و زمينه‎سازي اين امر كم‎كم فراهم گردد. تا در خود علم تحولي فراهم شود و ديدگاه‎هاي جديد به وجود آيند. بنابراين به نظر مي‎رسد سياست‎گذاري مرحله‎ي مقدماتي براي آن مرحله‎ي نهايي كه تحول در علوم است، باشد. در واقع كار دولت و حكومت، همين سياست‎گذاري و برنامه‎ريزي است. والا ما به عنوان يك مركز ستادي، نمي‎توانيم در خود علم، تحول ايجاد كنيم. ما تنها مي‎توانيم زمينه و بستري فراهم كنيم كه نخبگان رجوع كنند و پژوهش انجام دهند. در اين زمينه به وسيله‎ي اين افراد آگاه كار و فعاليت انجام شود تا كم‎كم در اين علم بومي، جوانه‎هاي تازه‎اي شكوفه شود.

ماه گذشته در همايش ترجمه و علوم انساني، شما به بحث لزوم ترجمه‎ي آثار كلاسيك اشاره كرديد. براي برخي اين شبهه به وجود آمد كه ترجمه‎ي اين آثار به صرف ترجمه، مباني و ارزش‎هاي اسلامي ما را زير سوال مي‎برد.

در آن‎جا مساله‎اي كه مطرح كردم، بحث ترجمه‎ي آثار كلاسيك و آثار درجه اولي است كه در زمينه‎هاي مختلف، به ويژه در ابعاد فلسفي نوشته شده است. همين‎طور است؛ طبعا وقتي آن آثار ترجمه مي‎شود ما با يك چالش مواجه مي‎شويم. يك وقت هست كه ما از چالش گريزان هستيم. نمي‎خواهيم به هيچ عنوان با چالش مواجه شويم و درها را به سوي خود مي‎بنديم. و مي‎گوييم آن‎هايي كه به غير از ما فكر مي‎كنند، چه آن‎هايي كه مي‎شناسيم و چه آن‎هايي كه نمي‎شناسيم، همه اشتباه فكر مي‎كنند. و ابراز مي‎كنيم ما هيچ احتياجي به فكر غلط نداريم. يك وقت اين‎طور به قضايا فكر مي‎كنيم؛ اين فكر اگر هم طرفداراني داشته باشد اما عملي نيست. به خاطر اين‎كه نمي‎توان درهاي علم و دانش را بست. بلكه درهاي علم و دانش هميشه باز است. امكان‎پذير نيست راه‎هاي ورود علم و دانش به كشور را بست.

اطلاعات از طريق امواج، اينترنت، ماهواره، كتاب وارد مي‎شود. بنابراين ما نمي‎توانيم جلوي اين واردات را بگيريم. حالا كه ما نمي‎توانيم جلوي اين واردات را بگيريم، بايد به سراغ سرچشمه‎هاي اصلي اين انديشه‎ها برويم. بدون واسطه‎ها، كه مسائل را به شكل مسخ شده در اختيار ما قرار مي‎دهند و باعث مي‎شوند كه مسائل را با سوءتفاهم بفهميم بايد به سراغ سرچشمه‎هاي اصلي برويم و آن‎ها را به درستي ترجمه كنيم. البته گفتم ترجمه‎ي آن‏ها نيز ما را دچار چالش خواهند كرد. ولي اگر ما از چالش بترسيم، رشد نخواهيم كرد. مهم اين است كه ما در اين چالش، تحريك به انديشيدن شويم.

بنابراين قوايي كه در درون انديشه‎ها، معارف و ميراث گذشته‎ي ما وجود دارد مي‎توانند مجددا احيا و بازتوليد شوند. فرض بفرماييد انديشمندي چون فارابي، شايد در شرايطي قرار داشته است كه ما امروز قرار داريم. در زمان او از يك طرف هجمه‎ي انديشه‎هاي يوناني بوده است كه وارد مرزهاي اسلامي مي‎شده است و از سويي ديگر فرهنگ و انديشه‎ي اسلامي و ديني ما وجود داشته است. خب با ورود انديشه‎هاي يوناني طبعا انديشه‎ي ما دچار چالش مي‎شده است.

اما فارابي با تسلط مثال زدني به زبان يوناني و مطالعه آن انديشه‎ها، شروع به انديشيدن مي‎كند و در اثر اين انديشيدن درست، تحول در علم رخ مي‌دهد. يعني ما با چيزي به نام فلسفه اسلامي مواجه مي‎شويم. در صورتي كه اصل فلسفه براي يونان بوده است. اما استاد دانشمندي چون فارابي، با انسي كه با معارف اسلامي داشته است از يك‎سو، و هم‎چنين با تسلطي كه بر تفكر روزگار خود نيز داشته است، نهالي به نام فلسفه اسلامي غرس مي‎كند و مي‎كارد. و مهم است توجه داشته باشيم كه اين چيزي كه او مي‎كارد، به بار مي‎نشيند.

پس اگر از چالش بترسيم، رشد نخواهيم كرد. در آن همايش صحبت بنده اين بود كه با توجه به ترجمه، انديشمندان ما كه دچار چالش مي‎شوند بايد فكر كنند و راه‎كارهايي بينديشند با آن‎چه كه با آن مواجه مي‎شوند، و از تقليد عبور كنند تا به اجتهاد برسند؛ مقصود اين بود. والا اگر اين متون ترجمه هم نشوند، خواهي نخواهي به شكل‎هاي دسته دوم و سوم وارد مي‎شوند و ما را دچار چالش‎هاي ديگري خواهند نمود.

در زمينه‎ي تحول تا چه حد از ديدگاه كساني كه مثلا مخالف تحول علوم انساني هستند، سود برده مي‎شود؟ از اين جهت كه آن چالش‎ها را در درون خود ببينيد و در پاسخ به آن‎ها سياست‎گذاري كنيد.

طبعا همه‎ي اساتيد و انديشمنداني كه در حوزه علوم انساني صاحب‎نظر هستند، آرا و انديشه‎هاي آن‎ها محترم است و بايد نظرات آن‎ها را نيز مورد بررسي قرار داد و با آن‎ها وارد بحث و گفت‎وگو شد و ديدگاه‎هاي آن‎ها را گرفت. زيرا آن‎ها هم در پيكره‎ي دانشگاهي ما حضور دارند. و وقتي ما صحبت از تحول علوم انساني مي‎كنيم، نهايتا همين استاداني كه ممكن است مخالف با اين امور باشند، بايد آن را تدريس كنند و آموزش بدهند. اين است كه مواجهه و گفت‎وگو با آن‎ها و استفاده از آراي‎شان براي دست‎اندركاران تحول، مفيد است.

ما به عنوان دست‎اندركاران اين حوزه، از همه‎ي افكار و انديشه‎هايي كه در زمينه‌ي علوم انساني وجود دارد، استقبال مي‎كنيم. منتها نهايتا آن چيزي كه با جامعه‎ي اسلامي ما تناسب بيش‎تري دارد بايد آموزش داده شود. چيزي كه فارغ‎التحصيل و پرورش‎يافتگان ما بيش‎تر با آن سروكار خواهند داشت. نه امور و انديشه‎هايي كه با جامعه‎ي اسلامي ما هم‎خواني ندارد. پس در واقع كار اين كارگروه‎ها طرد و جدا كردن خود از انديشه‎هايي كه به اصطلاح مغاير با اين فكرها هست، نيست. بلكه ما بايد درون چالش‏ها رشد كنيم. يكي از ابعادش نيز همين گفت‎وگوهايي است كه با انديشمندان ديگر بايد وجود داشته باشد.

در جلساتي كه رهبري با اعضاي شورا داشتند، تاكيد روي بحث ضمانت اجرا بود. شورا چه راه‎كارهايي براي اين مساله تدارك ديده است؟

ضمانت اجرا از اركان كار تحول است و اين ضمانت اجرا وقتي است كه وزارت علوم تحقيقات و فن‌آوري با شورا وحدت رويه داشته باشد. خوشبختانه در طول اين چند سال اخير كه شورا تاسيس شده است، معاون آموزشي وزارت‎خانه عضو شورا بوده است. و از دانشگاه‎هاي اصلي علوم انساني چون دانشگاه تهران، علامه، آزاد و ساير دانشگاه‎هاي مرتبط نيز عضو داشته است و دارد.

بنابراين ارتباط خوبي ميان شورا و وزارت‌خانه برقرار شده است. اين كارگروه‎هايي كه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكيل شده است با كارگروه‎هاي وزارت علوم با يك‎ديگر ادغام شده‎اند و كار را جلو مي‎برند. الان ما يك كارگروه داريم كه هم براي وزارت علوم است و هم براي شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني. بنابراين يك وفاقي در سازوكار شكل گرفته است. طبق تفاهم‎نامه‎اي كه با وزارت علوم امضا شده است تمام مصوبات شورا به وزارت‎خانه مي‎رود و پس از آن‎كه در شوراي برنامه‎ريزي مورد بررسي قرار گرفت به وزارت‎خانه‎ها ابلاغ مي‎شود. بنابراين تنها ضمانت اجرايي اين مساله، هماهنگي كامل ميان وزارت علوم و شوراي تحول است. و در اين مدت اين فراهم بوده است و ما اميدواريم كه كماكان ادامه پيدا كند.

اگر قرار باشد يك آسيب‎شناسي در مورد نهادهاي متولي علوم انساني انجام دهيد، چه انتقادي رو طرح مي‌كنيد. با توجه به اين كه احتمالا در جريان انتقادات بيرون از شورا كه نسبت به عملكرد شورا وجود دارد، هستيد.

وقتي مي‎توانيم در زمينه‎ي تحول علوم انساني موفق باشيم كه افرادي كه خود را در مساله‎ي تحول وارد ميدان مي‌كنند، نيروهاي يك‎ديگر را خنثي نكنند و كارهاي موازي انجام ندهند. بلكه اگر يك چنين شورايي از طرف نظام تصويب شده براي اين‎كه اين كار مهم را عهده‎دار باشد، نهادها و اشخاص حقيقي و حقوقي ديگر كه مي‎خواهند كمكي به اين مساله تحول داشته باشند، به كمك شورا بيايند. ولي اگر هر نهاد و گروهي، بخواهد كارهاي موازي و جداگانه‎اي انجام دهد، مطمئنا كار نتيجه‎بخش نخواهد بود و جز پراكنده‎كاري حاصل ديگري نخواهد داشت. و حتي ممكن است ايجاد توقعات نادرستي بكند كه به كار اصيلي كه شورا بر عهده دارد، لطمه بزند. البته طبيعي است كه اختلاف نظر در اين مسائل وجود دارد.

ممكن است شيوه‎هاي كه در شورا در حال اجرا است، مورد پذيرش و قبول عده‎اي نباشد. ولي اگر به هر حال ممانعاتي در كارهاي شورا انجام شود و كارهاي شورا مواجه با يك دست‎اندازهايي شود، فكر مي‎كنم آن هدف اصلي كه همه دوست دارند يعني تحول در علوم انساني، رخ ندهد. بنابراين واقعا آن چيزي كه ما انتظار داريم اين است كه نيروهاي انقلاب همه در اين زمينه دست به دست هم دهند و به كمك شورا بيايند تا ان‌شاءالله مساله به سرانجام خوبي برسد.

انتهاي پيام/

چهارشنبه 4 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن