واضح آرشیو وب فارسی:ايران: نگاهي به جهان نوشتاري 5 دي ماه سالروز درگذشت هارولد پينتر مردي با حرفهاي كوتاه
پروانه محبي
وقتي در سال 2005 هارولد پينتر فقيد، جايزه نوبل ادبيات را دريافت كرد در واكنشي سياستمدارانه به اين پيروزي اعلام كرد كه واقعاً مطمئن نيست فعاليتهاي سياسياش تا چه حد در كسب آن دخيل بوده است. متأسفانه اين پرسش شكسته نفسي خود پينتر و مهر تأييدي بر فعاليتهاي آكادمي نوبل در حداقل يك دهه گذشته است چرا كه همانقدر كه دنياي ادبيات وامدار اوست تم سياسي بسياري از نمايشنامههايش در دنياي تئاتر غيرقابل انكار است. آثار نمايشي پينتر همواره در به تصوير كشيدن زندگي شخصي افرادي كه واهمههاي بيروني و خطرها و تهديدهاي درك نشده آنها را تباه ميكند به طرزي غيرقابل اجتناب گسترهاي سياسي مييابد در «جشن تولد» دو غريبه دست به تهديد ميزنند و سرانجام شخصيت اصلي را دستگير ميكنند. در «سرايدار» و «آستون» اين واهمه را از يك روش درماني كه براي دور كردن جنون و ديوانگي به كار گرفته ميشود نشان ميدهد و در «گارسول لال» شخصي ناديده پيامهايي را براي يك گارسون لال ميفرستد.
پينتر با شجاعت تمام عليه «شكنجه» و از طريق انجمن قلم (PEN) براي آزادي بيان در هنر به فعاليت پرداخت و آن را به بسياري از نمايشنامههاي امروزياش تعميم داد. پينتر در زمانهاي به «سياسينويسي» روي آورد كه ديگر نمايشنامهنويسان پيشگام چپ به محدوديتهاي تئاتر راديكال پيبردند. او در مصاحبهاي در سال 1996 گفته بود: «به نظر من تئاتر سياسي در اين دوره و زمانه مهمتر از سابق است البته اگر منظورتان از تئاتر سياسي نمايشهايي باشد كه با دنياي واقعي كه آن بيرون است سر و كار دارند نه با دنياي ساختگي يا فانتزي.»
با اين حال دنياي سياسي نمايشنامههاي پينتر دنيايي واقعي با عناصر بديع خيال بود در اين دنيا دموكراسي غربي مظهر رشوهخواري و خونخواري بود و به عقيده پينتر امريكاي مدرن با آلمان نازي يك وجه تشابه عمومي داشت: «آلمان نازي سلطه كامل بر اروپا را ميخواست و امريكا سلطه كامل بر دنيا را!» به گفته پينتر معماران قدرت در امريكا هستند كه بزرگترين جنايات بشري را مرتكب ميشوند؛ دولتي كه همدستان آن مردم و يك نخستوزير جنايتكار بريتانيايي بوده است. در سخنراني نوبل «پينتر» با اشاره به توني بلر و جورج بوش گفته بود: «شما واقعاً بايد چند نفر را بكشيد تا مستحق به دوش كشيدن عنوان جنايتكار جنگي و آدمكش حرفهاي شويد؟»
پينتر در جايي ديگر از تهاجم نيروهاي امريكايي و بريتانيايي به عراق به عنوان يك «تروريسم حكومتي» ياد كرد و حتي به نوشتن نطقي روي آورد كه رئيسجمهوري امريكا ميتوانست آن را ادا كند. اين نطق بيشتر شبيه عربده كشي يكي از شخصيتهاي گنگسترياش بود كه خيلي بيمقدمه تمام ميشود. «اين مشت را ميبينيد؟ اين اقتدار اخلاقي من است و اين را فراموش نكنيد!»
تهديد و خشونت در زندگي روزمره ميان دو همسر، فرزند و والدين و همسايگان و همچون جريان برق در تمام نمايشنامههاي پينتر جاري بود. ديالوگها ميتوانستند نامشخص و گاه موجز باشند اما در آن واحد منازعه جويانه هستند. منتقد نشريه نيويوركر «جان لار» در مصاحبه با نشريه تايمز در سال 2005 گفته بود: «پينتر بدون ترديد تأثيرگذارترين نمايشنامه نويس انگليس پس از جنگ بود. او كارايي ماهيت تئاتر را بالا برد و شنوايي ما را از زبان دگرگون كرد.»
اگرچه پينتر بيشتر به عنوان يك نمايشنامهنويس شهرت دارد اما آموزش بازيگري ديده بود و در طول سالها فعاليت حرفهاياش در نمايشها، فيلمها و تلهتئاترهاي بسياري نيز به ايفاي نقش پرداخت. بجز 30 نمايشنامهاي كه از خود به جا گذاشت او بيش از 20 فيلمنامه نوشت كه برخي از آنها اقتباس سينمايي نمايشنامههاي خودش همچون «سرايدار» (1963) و «خيانت» (1983) بودند. معروفترين نمايشنامههاي پينتر يعني «جشن تولد» ، «سرايدار» و «بازگشت به خانه» بر محور ديالوگهاي موجز و بسيار مختصري استوار شدهاند كه شخصيتها همچون نيزههايي تيز و برنده به سوي هم نشانه ميگيرند. زبان نافذ، مكثها و تأملات مهم و بجا و تم ضدخشونتي كه در همه آثارش جريان داشت از او سبكي به جا گذاشت كه منتقدان آن را «پينترسك» (Pinteresque) ناميدند. نمايشنامهنويس معروف بريتانيايي ديويد هير در سال 2005 گفته بود: «جوهره آثار پينتر كه نمايشنامههايش را جذاب و ديدني ميكند اين است كه تماشاگر در انتظار «نامنتظرهها» آنها را دنبال ميكند.»
در اوايل فعاليت حرفهاياش «پينتر» با «ساموئل بكت» مقايسه ميشد و اين عمدتاً بخاطر تشويش رواني شخصيتهايش و ديالوگ منقطع آنها بود كه يأس و سرخوردگيشان را به تماشاگر منتقل ميكرد.
نخستين اجراي نمايش «سرايدار» او در سال 1960 در لندن كه در حقيقت ششمين اثر نمايشي پينتر محسوب ميشد او را به عنوان يكي از مقتدرترين صداهاي تئاترمعاصر به دنيا معرفي كرد. اين نمايش تم غالب در آثار ديگر پينتر را به نمايش ميگذارد: يك شخصيت منزوي، يك مهاجم يا غريبه غيرمنتظره و نبرد قدرتي كه سر از خشونت درميآورد. در اين نمايش كلمات و ديالوگها ابزاري براي معامله، سلاحي كشنده و دسيسهاي خطرناك هستند. در مواقعي تماشاگر مطمئن نيست چه فكري كند و يا چه كسي را باور كند. تماشاگران تئاتر در لندن تحسين خود را نثار «سرايدار» كردند به طوري كه اين نمايش براي يك سال روي صحنه بود و نسخه سينمايي آن هم ساخته شد. اگرچه «سرايدار» از همان ابتدا موفقيتي بزرگ بود نمايش «جشن تولد» كه هماكنون منتقدان آن را يكي از بهترين نمايشنامههاي پينتر ميدانند وقتي در سال 1958 در لندن براي نخستين بار روي صحنه رفت شكست خورد. پينتر در اين نمايش از ارائه عناصر سنتي يك تئاتر سنتي كه مورد انتظار مردم بود دريغ ورزيد. او در اين نمايش سابقه چنداني از شخصيتهايش به تماشاگر نداد، اهداف و انگيزه شخصيتها دقيقاً مشخص نبود و پاسخي ساده و سرراست به واكنشهاي آنان نبود. قضاوت درباره شخصيتها و كل نمايش و نتيجهگيري اخلاقي از آن به تماشاگران واگذار شده بود. اين نمايش اگرچه در آن زمان يكي از كماستقبالترين نمايشهايي كه لندن در طول همه اين سالها به خود ديده است توصيف شد اما بعدها ارزش هنري آن بر بسياري از منتقدان آشكار شد. هارولد هابسون ، منتقد مشهور بريتانيايي در سال 1958نوشت: «آقاي پينتر واجد يكي از اوريژينالترين و گيراترين استعدادهاي تئاتر لندن است.»
در سرتاسر دهه 70 پينتر در هر دو عرصه نمايشنامهنويسي و فيلمنامهنويسي فعال بود و به كارگرداني بسياري در نمايشنامههاي خودش و همين طور نمايشنامههاي نويسندگاني كه ميستود همچون «سيمون گري» روي آورد. پينتر با كارگردان بزرگ سينما «ژوزف سوزي» همكاري مستمري داشت كه با نوشتن فيلمنامه «خدمتكار» آغاز شد. تأييد پينتر بر نسلي از نمايشنامهنويسان جوانتر از خود همچنان ادامه داشت و استاد مسلم «جوارتون» و «ديويد ممت» بود كه از شيوه آزاد و موجز ديالوگهاي او الگوبرداري ميكردند. يكي از منتقدان زماني گفته بود: «اگر پينتري نبود ممتي هم نميبود!»
دو دهه گذشته گرايشات سياسي نمايشنامههاي پينتر همچون «زبان كوهستاني» به وضوح مشهود و غيرقابل انكار بود. او در سال 2007 فيلمنامهاي براي « Sleuth » نوشت كه در حقيقت بازسازي فيلمي قديميتر بود و خود نيز در آن نقش كوچكي داشت و روي صحنه نيز او براي آخرين بار در سال 2006 در لندن و در نمايش تكنفره به نام «آخرين نوار كراپ » از ساموئل بكت ظاهر شد.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]