واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بدون انس با قرآن، شهادت نصيب كسي نميشود
گروه جهاد و حماسه: مادر شهيد مهدي رجببيگي در ديدار با اعضاي شوراي عالي قرآن ضمن بيان اينكه اين شهيد به قرائت، حفظ و آموزش قرآن علاقه بسيار داشت، گفت: اگر كسي با قرآن انس نداشته باشد نميتواند به شهادت برسد.

به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا)، در ادامه طرح ديدار با خانوادههاي شهداي قرآني، امروز، 3 دي محمدتقي ميرزاجاني از اعضاي شورايعالي قرآن، استاد محمدحسين سعيديان، قاري بينالمللي قرآن كريم و فريبا تدريسي، مسئول بسيج بانوان سپاه محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ با خانواده شهيد مهدي رجببيگي در منزل اين شهيد ديدار كردند.
در آغاز اين ديدار، ميرزاجاني ضمن تشكر از خانواده معظم شهيد مبني بر قبول ديدار با فعالان قرآني، به تشريح چگونگي اين بازديدها پرداخت و اظهار كرد: به منظور تجليل از مقام والاي شهيد و تقديم دعوتنامه به خانوادههاي شهداي قرآني براي حضور در يادواره شهداي قرآني كه بيست و پنجم دي در برج ميلاد برگزار ميشود، به ديدار خانوادههاي شهدا ميرويم و دعوتنامه را تقديم آنها ميكنيم.
در بخش ديگري از اين ديدار، مادر شهيد به ارائه زندگينامهاي از فرزند شهيدش پرداخت و افزود: شهيد مهدي رجببيگي در بهمن سال 1336 در شهر دامغان به دنيا آمد و دوران كودكي و نوجواني را به همراه خانوادهاش در تهران سپري كرد. مهدي، تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را نيز در تهران گذراند و به علت استعداد فوقالعادهاي كه داشت، همواره از دانشآموزان موفق مدارس محسوب ميشد.
مادر شهيد رجببيگي همچنين اظهار كرد: مهدي علاقه زيادي به قرائت، حفظ و آموزش قرآن داشت. اگر كسي با قرآن انس نداشته باشد، نميتواند به شهادت برسد؛ چرا كه شهادت درجهاي است كه خداوند متعال به بندگان خاص خود عطا ميكند و قابل تبديل با معادلهايي مثل پول و مقام نيست.
فعاليتهاي صنفي - سياسي در دانشكده فني دانشگاه تهران
وي گفت: شهيد رجببيگي در سال 1354 وارد دانشگاه فني دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسي راه و ساختمان به تحصيل مشغول شد. وي از همان اوايل ورود به دانشگاه همراه با ديگر برادران مسلمان خود به فعاليتهاي صنفي - سياسي روي آورد. استعداد زيادش او را در درس نيز بسيار موفق كرده بود. در اواخر سال اول از طرف دانشجويان به عضويت شوراي دانشجويي دانشكده انتخاب شد و اين مسئوليت را تا سال 58 و آغاز انقلاب فرهنگي ادامه داد.
مادر اين شهيد به فعاليتهاي فرهنگي شهيد در راستاي روشن كردن اهداف عالي انقلاب در دانشگاهها اشاره كرد و افزود: در نيمه دوم سال 57 كه دانشگاه مركز تجمع مردم شده بود، مهدي از كساني بود كه به نمايش فيلم و اسلايد از انقلاب و ديگر كارهاي تبليغي براي مردم ميپرداخت. همزمان، در يكي از مساجد تهران نيز به طور مستمر به فعاليت مشغول بود.
در بخش ديگري از اين ديدار، برادر شهيد رجببيگي به ايراد سخن پرداخت و با اشاره به اينكه دو سال از برادر شهيد خود كوچكتر است، ادامه داد: آنچه در مورد وي حائز اهميت و ارزش فراوان است، طبع و روحيه چند بعدي و متعالي اوست. وي از دقيقترين تحليلهاي سياسي گرفته تا پراحساسترين قطعات ذوقي مطالب سياسي - فكاهي، همه و همه را با تسلط بالايي ارائه ميكرد.
كتاب «ميروم تا راه امام باقي بماند» مجموع مقالات شهيد رجببيگي
برادر شهيد رجببيگي كه به جمعآوري آثار اين شهيد اقدام و آنها را در قالب كتابي منتشر كرده است، گفت: مدت زمان زيادي نمانده بود تا وي بتواند مدرك ليسانس خود را در مهندسي راه و ساختمان بگيرد. مهدي از جمله كساني بود كه توأم بودن تخصص در كنار تقوي و تعهد را حايز ارزش فراوان ميدانست و از اين رو دانشآموزان او عمدتاً از اقشار مستضعف بودند. مهدي از آنها دعوت ميكرد تا «درس خواندن» را به عنوان «رسالت انقلابي» خود تلقي و سعي كنند با نسلي كه داراي چنين ديدگاهي هستند، دانشگاهها را بسازند، نه با «بچه سرمايهدارهاي شمال شهري».
رجببيگي، شهيد راه مبارزه با منافقان
در اين ديدار همچنين نحوه شهادت اين شهيد شرح داده شد كه بر اين قرار است: روز پنجم مهر 60 كه جنايتكاران منافق با اسلحه در تهران به مردم و پاسداران مردمي انقلاب اسلامي حمله بردند و به كشتار آنان دست زدند، «رجببيگي» به مقابله با آنان شتافت و در راه دفاع از آرمانهاي اسلامي خويش و دفاع از مظلوميت و فروتني مردم كشورمان به سر منزل مقصود شتافت.
شعر شهادت
از شهيد مهدي رجببيگي وصيتنامهاي بر جاي نمانده است، اما دستنوشتههايش بهتر از هر وصيتنامهاي، گوياي راه خونبار و خصايص اخلاقي و انساني اوست و مادرش نيز با حسرت در اين باره ميگويد: «اگر ميدانستيم كه مهدي به اين زودي شهيد ميشود، عكسهاي بيشتري از او ميگرفتيم تا به يادگار بماند.»
شعر زير، سرودهاي از شهيد رجببيگي است كه در فراق ياران شهيدش سروده و شوق خود را در اين راه نشان ميدهد:
«خون شد دلم خدايا، رحمي نما به حالم
از دوري رفيقان، آشفته شد خيالم
تا قله هدايت، ياران من برفتند
گم گشتهام خدايا، در كوچه ظلالم
همچون پرنده عاشق، من عاشق پريدن
اندر غم شهيدان بشكسته هر دو بالم
از شاهدان تاريخ ديدار تازه گردد
فالي گرفتهام دوش، خوبين نمود فالم
آيم به سوي جنت تا رويتان ببينم
مهمان شوم شما را، گر حق دهد مجالم»
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]