واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: اربعين نقبي به تاريخ
روز سوم و هفتم هم به عقب نگاه كرده بودي آنچه در اين روز ميبيني با آن دو مقايسه كن. در آن دو روز خيلي اندوهگين بودي كه نزديكترين افراد به پيامبر اسلام(ص) كه حاملان واقعي دين جديد بودند به قربانگاه برده شده و سرشان بر بالاي نيزهها براي عبرت سايرين و از بين بردن هر گونه مقاومت در برابر دستگاه جور و ستم خلافت بني اميه اولين دشمنان اسلام، در شهر ها گردانده شده بود. اما امروز چه؟ آيا به زينب افتخار نمي كني كه اينچنين پيام كربلا زنده نگه داشت و پايه هاي سست خلافت بني اميه را لرزاند؟ به ياد ابوذر نمي افتي كه چگونه با استخوان شتر در نزد خليفه سوم بر سر كعب الاحبار نماد مذهب انحرافي شركآلود و تزوير كوبيد؟ و وقتي به شام تبعيد شد با كلماتش كاخ سبز معاويه را كه به علامت احياء كاخ نشيني و اشرافيت، پس از پيغمبر، در متن اسلام و به نام توحيد ساخته ميشد را لرزاند؟
در كربلا شكوفائي انسانيت رقم خورد و بهشت وعده داده الهي روي زمين ساخته شد. كربلا مظهر انتخاب و اختيار بود و همان باري كه كوهها از پذيرش آن خود داري كردند و انسانيت در تكوين خويش آن مسئوليت را پذيرفته بود در ماجراي كربلا داوطلبانه بر دوش حسين(ع) و يارانش حمل شد. در كربلا نه يك حر بلكه انسانيت متولد شد. انسانيتي كه عاشورا را فلسفه و موتور حركت تاريخ ميداند. در كربلا راه نوراني شهادت در طول تاريخ ساخته شد. در كربلا مرگ سياه ذلت در برابر مرگ سرخ رخت بركشيد و تو اين معاني را از اربعين بهتر ميتواني درك كني. اربعين فقط احساس و تاثر نيست، شعور و شور است و تو از سر آگاهي لحظه اي درنگ ميكني و از خود بيرون ميروي و سعي ميكني از لابلاي گرد و خاك سم اسبان بني اميه كه بدن شريفترين موجودات عالم خلقت را به زير گرفته اند، آن واقعه را بهتر ببيني. اربعين نگاه فرا زماني و مكاني است به نه تنها عاشورا بلكه مسيري كه عاشورا را خلق كرد. و اما چند لحظه ائي هم صبر كن و در گوشه غربت گرفته قبرستان زينبيه كه معلم شهيد انقلاب آراميده است زمزمه ائي كن. با تاريخ حرف بزن همانگونه كه او پدر و پسر و دختر را با طنين آواي زنگ دارش در حسينيه ارشاد خطاب كرد كه:
... اي علي!
اي شير! مرد خدا و مردم، ربّالنوع عشق و شمشير!
ما شايستگي "شناخت ترا" از دست دادهايم. شناخت ترا از مغزهاي ما بردهاند،
اما "عشق ترا"، عليرغم روزگار، در عمق وجدان خويش، در پس پردههاي دل خويش، همچنان مشتعل نگاه داشتهايم،
چگونه تو عاشقان خويش را در خواري رها ميكني!؟
تو ستمي را بر يك يهودي كه در ذمّه حكومتت ميزيست تاب نياوردي،
و اكنون، مسلمانان را در ذمه يهود ببين! و ببين كه بر آنان چه ميگذرد !
دوشنبه 2 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]