تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگـر بنـده‏اى... در ابتداى وضويش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد همه اعضايش از ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803006621




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

يادداشت/ حجت‌الاسلام حسنلودلايل اهميت اربعين در فرهنگ اسلامي


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت/ حجت‌الاسلام حسنلودلايل اهميت اربعين در فرهنگ اسلامي
از آن رو كه نهضت امام حسين(ع) عامل بقا و حيات اسلام و شيعه است، امام حسن عسكري(ع) بقاي شيعه را به زيارت اربعين امام حسين(ع) پيوند مي‌دهد.


خبرگزاري فارس ـ حجت‌الاسلام اميرعلي حسنلو (مدير گروه تاريخ و سيره مركز مطالعات و پاسخ گويي به شبهات حوزه علميه قم): اربعين در فرهنگ اسلامي داراي جايگاه و اهميت ويژه‌اي است.

دلايل اهميت اربعين در فرهنگ اسلامي

1- آيات قرآن

روز و عدد چهل از ظاهر قرآن و روايات چنين بر مي‌آيد كه داراي اسراري باشد. در قرآن سوره بقره آيه 51 خداوند مي‌فرمايد: وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ [1]

قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعينَ سَنَةً يَتيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقينَ[2]

وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني‏ في‏ قَوْمي‏ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ [3]

2- با موسي چهل شب وعده گذاشتيم و او به ميعادگاه براي گرفتن فرمانهاي الهي آمد. يعني مدت وعده الهي كه موسي در آن به ديدار خداوند براي گرفتن دستور و الواح رفت چهل شب بود. يعني چهل شب موسي به طور رفت و با خداوند مناجات مي‌كرد.

خداوند خود چهل روز براي موسي وعده داد كه به مناجات بپردازد؛ تا الواح مهم رسالت به دست او برسد و موسي تا تحقق اين وعده به ميقات رفت و چهل شب كرارا مستمرا و لاينقطع ادامه داد.

در آيه ديگر چنين آمده است: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‏ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي‏ في‏ ذُرِّيَّتي‏ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ[4]

وقتي انسان به سن چهل سالگي مي‌رسد از خداوند مي‌خواهد توفيق شكرگزاري از نعمتهايش را به او بدهد و خواستار توفيق انجام عمل صالح از خداوند مي‌شود ـ يعني انسان در سن چهل سالگي به مرحله‌اي از رشد و ايمان مي‌رسد كه نوعي تكامل و بلوغ است لذا در روايات آمده هر كس تا سن چهل سالگي گناه كند و توبه نكند امكان بازگشت براي او سخت است[5] و همچنين نقل شده هركس كه چهل سال بر او بگذرد نيكي هايش به بدي‎هايش غلبه نكند و جهت گيريهايش به سوي خوبي‌ها نباشد جايش دوزخ است.

بعثت برخي از انبياء در چهل سالگي بوده است؛ اينها همه نشان مي‌دهد كه اربعين و چهل روز و جهل سال در فرهنگ اسلامي بدون حكمت نيست و عدد بلوغ و تكامل خاص است؛

َ1- امام صادق (ع) مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِيثِنَا أَرْبَعِينَ حَدِيثاً بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَالِماً فَقِيهاً[6]

هركس چهل حديث از احاديث ما حفظ كند روز قيامت از فقها شمرده مي‌شود. منظور از فقيه بودن برخورداري از درجات و امتيازات فقيه نزد پروردگار و جايگاه رفيع فقاهت است.

2- مورد ديگر مشخص كردن حدود همسايه‌ها: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلُّ أَرْبَعِينَ دَاراً جِيرَانٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ [7]

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله حدود همسايه را تا چهل خانه از چپ و راست و مقابل و پشت سر بر شمرده كه داراي حق همسايگي هستند.

3- هر بنده‌اي چهل سپر و پناهگاه در پيشگاه خداوند دارد مادامي كه چهل گناه مرتكب شود تا از اين امنگاه خارج شود؛ [8]

بنابراين در اسلام عدد چهل داراي حكمتي است كه آن را مهم جلوه مي‌كند و در فرهنگ ايران زمين «چهل» عدد مشهوري است و در شعر و ادب فارسي نيز تركيب‌هايي از اين كلمه وجود دارد. در فرهنگ اسلامي نيز عدد چهل از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است در روايات اسلامي عدد چهل فراوان مطرح شده است. به عنوان نمونه در حديثي آمده است: «كسي كه تا 40 روز خالص براي خدا شود چشمه‌هاي حكمت از قلبش بر زبانش جاري مي‌شود» [9][10].

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ ثُمَّ تَلَا إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ فَلَا تَرَى صَاحِبَ بِدْعَةٍ إِلَّا ذَلِيلًا وَ مُفْتَرِياً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ ص إِلَّا ذَلِيلًا

بنابراين عدد اربعين و چله گرفتن در سير و سلوك و رسيدن به مدارج معنوي در منابع اسلامي داراي جايگاه است؛ بر اين اساس در فرهنگ اسلامي نيز جايگاه يافته است؛ عرفا و صلحا در تقيد به مناسك و رسيدن به مراتب به اين عدد توجه داشته‌اند و ديرينه آن به پيش از اسلام بر مي‌گردد اما در فرهنگ اسلامي با تاكيد روايات جايگاه شاخص به خود گرفته است.

اربعين حسيني كه نكوداشت اربعين شهداي كربلاست نيز جايگاه ممتاز يافته تا جائيكه امام حسن عسكري(ع) درباره زيارت امام حسين در روز اربعين تاكيد فرمود و از اين ره آورد انسجام و هويت شيعه را سامان داد؛ آن حضرت در روايتي كه در منابع معتبر شيعه گزارش شده فرمود: مؤمن پنج نشانه دارد: 1. خواندن 51 ركعت نماز (17 ركعت نماز واجب + 34 ركعت نوافل) 2. زيارت اربعين 3.داشتن انگشتري در دست راست 4. سجده بر خاك 5. بلند گفتن بسم الله در نماز» [11] «اين حديث تنها مدرك معتبري است كه جداي از خود زيارت اربعين كه در ادعيه و منابع دعا آمده به اربعين امام حسين(ع) و بزرگداشت آن روز تصريح كرده است[12].

امام عسري و جايگاه اربعين در احياء و انسجام شيعه

1- زيارت اربعين كه مورد تاكيد امام عسكري عليه‌السلام است؛ با توجه به اينكه دوره امامت حضرت به لحاظ سياسي و اجتماعي شرايط خاص دارد و شيعه نياز دارد به اينكه نمادهاي خود را علني كند چون دوره حضور امامت بعد از امام عسكري پايان يافته و دوره غيبت صغري و كبري شروع مي‌شود؛ لذا شيعه بايد انسجام خود را در اين نمادها نشان بدهد و از نظر جمعيتي شاخص داشته باشد و اظهار وجود كند و گرنه اگر شعارها و نمادهاي خود را علني نكند ممكن است در طول تاريخ راه گم شود و تشيع مانند ديگر فرقه‌ها از نظر عقيدتي و با توجه به غيبت امام به حسب شرايط سخت از بين برود؛

امام عسكري بقاي شيعه را به زيارت اربعين امام حسين پيوند مي‌دهد از آنرو كه نهضت امام حسين (ع) عامل بقا و حيات اسلام و شيعه كه راه اصيل اسلام ناب است بوده لذا امام مي‌خواهد با همان شعارهاي حسيني نهضت زنده باشد هدفها و شعارهاي امام حسين زنده بماند؛ لذا ويژگي‌هاي خاص شيعه را مي‌شمارد تا شيعه از پويايي برخوردار باشد.

اگر امام نمادهاي شيعه را در پويايي و حضور مي‌داند؛ از اين نوع نگاه مي‌توان فهميد شيعه مي‌تواند انسجام خود را در حضور در صحنه‌هاي عبادي جمعي و علني بر پا كردن فرايض ديني از نمازهاي جمعه و جماعت وحج و زيارت امام حسين كه امروز در كربلا با حضور ميليوني محسوس و آشكار است؛ امام عسكري اتحاد و انسجام را پيرامون امام حسين قابل دسترسي مي‌داند؛ لذا به سوي اربعين و زيارت اربعين انگشت نشانه مي‌برد؛ انگار امام عظمت امروز شيعه را تجسم كرده و براي خلاصي و رهايي انسان امروز از بدبختي‌هاي دوره غيبت به اربعين و عظمت امام حسين عليه‌السلام اشاره مي‌فرمايد.

زنده داشت اربعين، زنده داشت امام حسين عليه‌السلام و نهضت عاشورا و كربلا با تمام محتواي نهضت حسيني است؛ لذا شيعه امروز با سرافرازي به نهضت حسين مي‌نگرد و از آن در انسجام اسلامي بهره‌مند مي‌شود.

اولين اربعين حسيني و زيارت اهل بيت از كربلا

درباره زيارت كاروان اسراي اهل بيت عليهم‌السلام از مرقد شهيدان كربلا در اولين اربعين سخنان بسياري گفته شده، برخي از محققين معتقدند كه كاروان اسيران در راه بازگشت به مدينه از كربلا عبور كرده و به زيارت شهيدان رفتند ولي برخي معتقدند چنين چيزي امكان ندارد بلكه اسراي اهل بيت عليهم‌السلام در اولين اربعين به زيارت نرسيدند و ملاقات با جابر صحت ندارد.

اين مسئله نيز يكي از مسائل مورد اختلاف بين محققين است. مرحوم محدث نوري صاحب مستدرك در كتاب لؤلؤ و مرجان اين قضيه را با دلايل و شواهدي بعيد دانسته و رد كرده است.[13] و شهيد مطهري هم كه در كتاب حماسه‌ حسيني و برخي از آثارش مقداري از مرحوم محدث و كتابش تاثير پذير بوده است [14] موافقا با مرحوم محدث نوري آن را رد كرده است[15] (اين سخنراني ايشان در روز اربعين بوده است) شهيد مطهري مي‌‌فرمايد: «يك جريان ساختگي كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و تنها در يك كتاب وجود دارد كه آن كتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نيست ...[16] ولي هيچكدام از مورخين و محدثين و مقتل نويسان اسلام اين را ننوشته‌اند بلكه تكذيب كرده‌اند و عقل هم (آنرا تكذيب مي‌كند) اين دو محقق بزرگ جهان تشيع بدين ترتيب وقوع اين اتفاق تاريخي را انكار كرده‌اند.[17]

اما به نظر مي‌رسد كه دلايل چندان قطعي نيست، شهيد مطهري فرموده است «عقل هم تكذيب مي‌كند» در حاليكه چنين نيست، اتفاقا عقل تاييد و تحسين مي‌كند كه اهل بيت امام حسين عليه‌السلام از كنار اين حادثه به اين سادگي نگذرند، از نظر عاطفي و عقلي بسيار بعيد است كه انسان بعد از از دست دادن عزيزانش به هر نحوي كه ممكن باشد براي تسلي خاطر و تسكين آلام روحي بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداري كند! عقل چگونه با چنين چيزي مخالف بوده و آنرا تكذيب مي‌كند [18] كه بانويي مثل زينب كه محبوبترين فرد خاندانش (برادرش حسين) و ساير برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به زيارت مزار آنها نرود، امام زين‌العابدين عليه‌السلام امام معصوم كه از هر لحاظ در كمال و در اوج عواطف انساني و عظمت معنوي از مزار عزيزانش زيارت نكند و فرزندان و خاندان پدرش را براي وداع به كربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد جاي بسي تعجب است و از نظر عقلي رحجان با رفتن اسراء به كربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسيري را كه اسراء را از كربلا به سوي شام آوردند از همان مسير ممكن است اسراء از شام به كربلا برگردند در هر صورت شهر مدينه بعد از سرزمين كربلاست و كربلا در بين راه سوريه كنوني(شام) كشور عراق واقع است و از نظر عقلي هيچ استبعاد و مانعي وجود ندارد و از محالات نيست كه خاندان امام حسين عليه‌السلام در راه بازگشت به مدينه در اولين فرصت به زيارت قبور مطهر شهيدان رفته باشند.

مرحوم نوري و شهيد مطهري در يكي از دلايل ردشان آورده‌اند كه چون ابن طاوس صاحب لهوف در جواني اين كتاب را نوشته حرف او غير معتبر است، در حاليكه جوان بودن ابن طاوس هيچ دليلي بر رد اين مطلب نمي‌تواند باشد اتفاقاً نيرويي كه در جواني براي پژوهش و تحقيق وجود دارد در كهن سالي نيست، اين دليل آنها نيز دليل قابل قبولي نيست.

يكي از دليل‌هاي شهيد مطهري اين است كه هيچ يك از مقتل نويسان و مورخان اسلامي اين واقعه را ذكر ننموده‌اند.

در جواب آنها بايد گفت كه: اولاً: چه كسي مدعي است كه مورخين تمام حوادث را دقيقا ضبط كرده‌‌اند و مسير كاروان اهل بيت از شام به مدينه را گزارش داده‌اند.

ثانياً: صاحب لهوف مرحوم سيد بن طاوس خودش يكي از مقتل نويسان بزرگ و معتبر شيعه است كه آن مطلب را نقل كرده است. و علاوه بر او ابن نما نيز در مثيرالاحزان و ديگر مقتل نويسان در تاييد كلام سيد ابن طاوس نقل نموده است.

ثالثاً: مرحوم مطهري و نوري فقط در حد سخن مدعي شده‌‌اند كه هيچيك از مورخين اسلامي و مقتل نويسان اين واقعه را منعكس نكرده‌اند. چون آنها به تمام مقاتل دسترسي نداشته‌اند و تمام منابع تاريخي را مراجعه نكرده‌اند [19] كه بدون تحقيق و استفصاء اثبات چنين ادعايي مشكل است. چون هم سيد ابن طاوس نقل كرده و هم بنابر نقل خود محدث نوري ابن نما در كتاب مثير‌الاحزان آنرا نقل كرده است. [20]

احتمالا مرحوم نوري اولين كسي است كه در اين مسئله با آوردن دلايلي ترديد نموده است، او از شيخ مفيد نقل كرده است كه فرموده است روز بيستم صفر كه مصادف با اربعين است اهل بيت امام حسين از شام حركت كردند نه اينكه اربعين به كربلا رسيدند.[21]

در هر صورت مرحوم نوري و بعد از او شهيد مطهري اين قضيه را انكار كرده‌اند و از لحاظ عقلي به ملاحظه برخي از امور همچون مسير طولاني بين كربلا و شام و مدت زمان طي اين مسافت محال مي‌دانسته‌اند.

در عين حال عده‌اي از علماي شيعه چون ابن طاوس در لهوف و ابن نما در كتابش اين واقعه را نقل كرده‌اند و مجلسي نيز از سيد نقل نموده است. [22]

علاوه بر آنها مرحوم قاضي طباطبائي پژوهشي مفصل در اين باره انجام داده و معتقد است كه روايت جابر تا آخر نقل نشده است بلكه بخش پاياني آن قطع شده و گرنه حضور اهل بيت در كربلا و ديدارشان با جابر در زيارت امام حسين عليه‌السلام منعكس مي‌شد.[23]

آن مرحوم گفته است كه علم الهدي و شيخ طوسي گفته‌اند كه سر مبارك امام حسين در روز اربعين به پيكر پاك امام حسين ملحق شد.[24]

مرحوم قاضي تمام دلايل محدث نوري را جواب داده و مردود شمرده است و ادعاي خود را كه حضور اهل بيت در اربعين اول بر سر قبور شهداست ثابت مي‌كند.[25]

با توجه به اينكه تحقيق آن مرحوم مفصل است و كاملا مخالف با گفتار نوري و شهيد مطهري، لذا نمي‌توان با احتمالاتي كه مرحوم نوري اقامه نموده حضور اهل بيت را منكر شد؛ بلكه عواطف شديد اهل بيت و بي قراري آنها از فراق امام شهيدان و عزيزان حكم مي‌كند كه در اولين فرصت به زيارت شتافته باشند. براي مطالعه بيشتر به كتاب مرحوم قاضي مراجعه كنيد.

منابع

[1] . بقره /51

[2] . م ائده/26

[3] . 142/ اعراف

[4] . احقاف/ 15

[5] . ر.ك: تفسير روح المعاني، ج 26، ص 17 و تفسير نمونه، ج 21، ص 329.

[6] . الكافي، ج 1 ص : 49 - 48

[7] . الكافي، ج 2 ص 669

[8] . الكافي، ج 2 ص : 279 - 276

[9] . الكافي، ج 2 ص 16 ، الإخلاص ..... ص : 15

[10] . محمد صالح مازندراني، شرح اصول كافي، جلد 8، ص 47.

[11] . شيخ طوسي، تهذيب الاحكام، ج 6، ص 51.

[12] . نشريه رسالت، رسول جعفريان، نشريه اربعين امام حسين(ع)، عدد چهل، 16/1/83.

[13] . محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، ج سوم، قم، انتشارات طباطبائي، 71، ص 149

[14] . شهيد مطهري درباره وقوع چنين اتفاق و يا عدم وقوع آن تحقيق ويژه نموده است احتمالا با اتكاء به اثر مرحوم محدث نوري اين واقعه را بعيد دانسته است.

[15] . شهيد مطهري، حق و باطل، چاپ دهم، تهران، صدرا 69، ص 89

[16] . همان ص 90

[17] . منظور شهيد از اين كتاب ظاهرا كتاب لهوف سيد بن طاووس است.

[18] . مگر اينكه از جهت مدت زماني محاسبه شود و مسير بين شام و كربلا را بيش از مدت معلوم شده براي طي مسافت تعيين كند كه در اين مدت رفتن كاروان از شام به كربلا محال باشد.

[19] . در حاليكه خود مرحوم نوري فرموده است كه طبري والكامل نقل نكرده‌اند از دو تا منبع را نمي‌توان به تمام مقاتل تعبير كرد.

[20] . محدث نوري«پيشين» ص 150

[21] . همان ص 154

[22] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 45، ج سوم، تهران، اسلاميه، 63، ص 146

[23] . شهيد قاضي طباطبائي، تحقيق در اول اربعين سيدالشهداء چاپ سوم، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد قاضي، 1368، ص 217

[24] . همان ص 220

[25] . همان از ص 6 تا ص 304

انتهاي پيام/

دوشنبه 2 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن