واضح آرشیو وب فارسی:ايران: ديدگاه برادران ديني من
دكتر مهراب صادقنيا
عضو هيأت علمي دانشگاه اديان
در يك بخشبندي پسيني، آموزههاي اخلاقي قرآن به دو دسته «اخلاق فردي» و «اخلاق اجتماعي» تقسيم شدهاند. در تعريف هر يك از اين دو دسته احتمالاً ديدگاههاي مختلفي وجود دارد؛ با اين حال از نظر نويسنده، اخلاق فردي يعني آموزهها و احكامي اخلاقي معطوف به فرد مانند فريب دنيا را نخور، يا اين كه تا آنجا كه ميتوانيد قرآن بخوانيد و يا در عبادت پروردگارت شرك مورز.
در مقابل، اخلاق اجتماعي به آموزهها و احكامي ميگويند كه به روابط ميانفردي يا روابط افراد با يكديگر معطوفند. مانند اجتبوا كثيراً من الظّن يالا يغتب بعضكم بعضاً و ياقولو قولاً سديداً و...
نكته مهم در اينجا آن است كه آموزههاي اخلاقي قرآن، چه معطوف به فرد و چه معطوف به جامعه، آموزههايي پراكنده و متشتت نيستند؛ اين آموزهها نظامي از مفاهيم اخلاقي هستند كه به همديگر راجعاند. به بيان ديگر، اين آموزهها همديگر را حمايت ميكنند به گونهاي كه امكان التزام به آنها را افزايش ميدهد و احتمالاً اعجازي كه در ادبيات اخلاقي قرآن نهفته است به همين خصلت باز ميگردد. سخن گفتن از ملكات اخلاقي بدون ارائه راهكاري براي دستيابي به آنها شايد از عهده هر كسي برآيد. احتمالاً هر رهبر ديني ميتواند شعار بدهد كه براي تكامل انسان، «اخلاقي نو» آورده است، ولي مهم آن است كه آنچه او به عنوان منشور اخلاقي ارائه ميدهد خصلت تعاضد و همياري داشته باشد و راهي نشان دهد كه امكان دستيابي به آن آموزهها ممكن باشد؛ چيزي كه در قرآن هست و آن را بر ساير مكاتب برتري ميدهد.
مهمترين اصل اخلاق اجتماعي
مراد نويسنده از مهمترين اصل اخلاقي، اصلي است كه باقي اصول به آن برميگردند و در حقيقت «اصل زيرين» باقي اصول است. از نظر نويسنده مهمترين اصل اخلاق اجتماعي قرآن در اين آيه نهفته است: إِنَّمَا الْمومنونَ إِخْوَه يعني همانا اهل ايمان با هم برادرند (حجرات: 10). اصلِ برادري قرآني زيربناي اخلاق اجتماعي است. آموزههاي قرآني در اين حوزه، هم بر پايه برادري شكل ميگيرند و هم حس برادري با ديگران انگيزه التزام به اين آموزهها را بالا ميبرد. دعوت به برادري، صرفاً دعوت به يك اصل اخلاقي نيست، بلكه دعوت به همه اصول اخلاقي و ايجاد انگيزه براي تن دادن به تمام آنهاست.
قرآن كريم انسانها را در هفت جا «بني آدم» خطاب ميكند: «ألم أعهد اليكم يا بني آدم» و در مواردي به آنها يادآوري ميكند كه از يك زوج آفريده شدهاند. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَالله أَتْقَاكُمْ إِنَّالله عَلِيمٌ خَبِيرٌ». يعني: اي مردم، ما شما را از مرد و زني آفريديم، و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانديم تا به يكديگر شناسايي متقابل پيدا كنيد (حجرات: 13). اين برادري آنچنان قوي و پايدار است كه در هر شرايطي هم پاياست؛ حتي اگر قتلي رخ دهد: فَمَنْ عُفِي لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ». يعني: پس كسي كه از طرف برادرش (ولّي مقتول) حقّ قصاص به او بخشيده شود بايد بهطور شايسته دنبال كند» (بقره: 178). آيه ياد شده، برادري را حتي وقتي يكي از مؤمنان قاتل و ديگري ولي دم است هم جاري ميداند.
اصل «برادري اهل ايمان» باقي اصول اخلاقي را اقتضا ميكند. به همين دليل است كه بلافاصله بعد از اعلام اخوت مؤمنان به آنان ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بعضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُواالله إِنَّالله تَوَّابٌ رَّحِيمٌ». يعني: اى كسانى كهايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس] از خدا بترسيد، كه خدا توبهپذير مهربان است (حجرات: 12).
اصل برادري گاهي به بياني ديگر مورد اشاره قرآن كريم است: «وَالْمومنونَ وَالْمومناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَه وَيُؤْتُونَ الزَّكَاه وَيُطِيعُونَالله وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُالله إِنَّالله عَزِيزٌ حَكِيمٌ». يعني: « مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند كه به كارهاي پسنديده وا ميدارند و از كارهاي ناپسند باز ميدارند و نماز را برپا ميكنند و زكات ميدهند و از خدا و پيامبرش فرمان ميبرند»(توبه: 71). در اين آيه امر بهمعروف و نهي از منكر با همه اهميتي كه دارد به عنوان نتيجه اصل برادري و تولّي معرفي ميشود.
اين اصل برادري است كه هر فرد مسلمان را وا ميدارد تا در روابط خود با ديگران عدالت و صداقت را سرلوحه كار خود قرار دهد و از هرآنچه خلاف آن است پرهيز كند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ». يعني: براي خدا به داد برخيزيد» (مائده: 8). بر اساس همان اصل است كه هيچ كس نبايد كم فروشي كند: «ويل للمطففين». «واي بر كم فروشان كه چون از مردم پيمانه ستانند، تمام ستانند و چون براي آنان پيمانه كنند، به ايشان كم دهند» (مطففين: 1- 3)؛ و همه مؤمنان بايد در معامله درستكار باشند: «وَأَوْفُوا الْكَيْل إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا». يعني: و چون پيمانه ميكنيد، پيمانه را تمام دهيد و با ترازوي درست بسنجيد». (اسراء: 35) بر اساس اصل ياد شده، يك برادر نبايد نسبت بدي به برادرش بدهد: «وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَه أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا». يعني:هر كس خطا يا گناهي مرتكب شود؛ سپس آن را به بيگناهي نسبت دهد، قطعاً بهتان و گناه آشكاري بر دوش كشيده است(نساء: 112).
اصل برادري قرآني سبب ميشود كه آموزهها و احكام قرآني خصلت دروني پيدا كرده و التزامپذيرتر باشند چون در حقيقت وجه مشروعيت و توجيه آنها همواره همراهشان است. مؤمن نبايد به ديگري دروغ بگويد؛ دليلش هم روشن است، چون با او برادر است. نبايد در مال ديگري تصرف كند، چون با او برادر است، و... بر اين اساس برترين كاركرد اين اصل، ايجاد انگيزه در التزامات اخلاقي است؛ چيزي كه در جامعه امروز كم يافت ميشود. حد بالايي از بياخلاقيهاي اجتماعي، نه به دليل كمبود معرفتشناختي افراد جامعه نسبت به مسائل اخلاقي كه به دليل فقدان انگيزه زيست اخلاقي است و تأكيد به اصل برادري قرآني ميتواند اين مشكل را كاهش داده و انگيزه التزام اخلاقي را در جامعه افزايش داد.
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]