واضح آرشیو وب فارسی:ايران: يادمان مقام صبر حضرت زينب(س)
رضا اسماعيلزاده
فاجعه غمانگيز عاشورا كه سال 61 هجري رخ داد و در مذهب تشيع تاريخي پايدار دارد و تبديل به فرهنگي عظيم براي تمامي اهل ايمان و حق شده است ركن مهمي از ثبات و دوام آن برعهده خواهر بزرگوار حضرت اباعبدالله زينب كبري است.
مرحوم نراقي براي صبر تعريفي مستوفي دارد كه خلاصه آن عبارت است از ثبات نفس و اطمينان قلب و پايداري در مقابل مصائب و مقاومت در مقابل حوادث و شدائد به نحوي كه سعه صدر او به تنگي نگرايد و خاطر او را پريشان نگردد و گشادگي و طمأنينه او ثابت و نسبت به پيش از حدوث واقعه كه بر او حادث شده و ميشود زوال نپذيرد.(معراجالسعاده، ص784)
قرآنكريم ميفرمايد: صبر پيشه كن و شكيبا باش و اين صبري كه به تو داده شده از جانب خداست (سوره نحل، آيه 137).
از پيامبر(ص) نقل شده صبر عبارت است از اين كه در دشواري و آسودگي، در فقر و ثروت، در گرفتاري و عافيت يكسان باشي و نزد خلايق زبان به شكايت نگشايي(بحارالانوار، جلد 77، ص20).
در قرآن در اين مورد آمده است: ترديدي نيست كه ما شما را به دشواريهايي هم چون ترس، گرسنگي و نقصان در اموال و انفس و ميوهها (محصولات و زراعات – فرزندان)خواهيم آزمود. اي پيامبر، بشارت به صابران بده، اين صابران كساني هستند كه در مواجهه با مصيبت، صبوري پيشي نموده و همواره ميگويند ما از آن خداييم و به سوي او باز خواهيم گشت(سوره بقره، آيات 154تا 156).
زينب كبري(س) تربيت يافته اين مكتب است، زيرا بعد از امتحان جد بزرگوارش و ناملايمات به وجود آمده بعد از حضرتش و مواجهه با مظلوميت پدر معصوم و مجاهدش كه بعد از نبي گرامي اسلام(ص) برترين شخصيت جهان اسلام محسوب ميشود هرگز جز به حفظ اسلام و مصالح مسلمين نميانديشيد و شاهد مصيبت مادر معصومش بود آنچنان آبديدهاش كرد كه فهميد بايد صبر پيشه كند و سكوت اختيار نمايد. حضرتش شاهد بوده است كه دشمنان نقابدار و كينه توزي چون ابوسفيان و معاويه و... دشمناني براي اسلام بودند ونقابداراني كه در ظاهر لباس اسلام را بر تن داشتند و سنگ اسلام را به سينه ميزدند و آنچه را در تاريخ اسلام و براي اسلام پديد آوردند كه صفحات تاريخ اسلام را سياه نموده و ننگ بار آوردند. آري، زينب كبري(س) شاهد تمامي اين ماجراها بوده و با گوش خود شنيد كه پدر گرامش فرمود صبر كردم در حالي كه خار در چشم و استخوان در گلو داشتم. او صبر و فداكاري را از اين مكتب فرا گرفت و آموخت كه بايد در تمامي مشكلات و رنجهاي وارده براي خدا صبر نمود، او بسان پدر بزرگوارش محروميت را پذيرا شد و اسارت را متحمل و مصالح فردي را فداي مصلحت اسلام و مسلمين كرد و آنچه را ميديد همهاش براي او خير جلوه مينمود.
او از سن پنج سالگي شاهد مصائبي بوده است كه يكي پس از ديگري شروع ميشود و آن هم مصيبتهايي كه اگر بر كوه فرود ميآمد آن را متلاشي ميكرد، ليكن نيروي فوقالعاده حضرتش توان تحمل در برابر همه رنجها و آزار و اذيتها را كه به او وارد ميشد به او داده بود. حضرت زينب(س) در مقام صبر يگانه دوران بود.(تنقيح المقال، جلد سوم، ص79) در قهرماني، جهاد و استقامت و در برابر سختيها ثباتي چون كوه داشته و مصائب و دشواريها را براي رضاي خدا تحمل ميكرد.(معالحسين في نهضته، ص316)
از امام زين العابدين(ع) نقل شده است اوج مقام صبر عمهام اين است كه در روز عاشورا آن ستمها بر ما رسيد و پدرم با يارانش تمامي كشته شدند و حرم و خانواده را بر شتران عريان سوار و به جانب كوفه روان نمودند، هنگامي كه چشم من بر كشتهشدگان عزيزي كه در صحراي سوزان افتاده بود خيره شد آن منظره خيلي برايم سنگين بود و سخت آشفته حال بودم و نزديك بود قالب تهي كنم و عمهام در اين حالت مرا ديد و به من گفت يادگار جدم و پدرم و برادرم، ترا چه ميشود (الهي) عمهات فدايت گردد و از اين طريق به من دلداري ميداد. لذا آمده است حضرت ولي عصر(عج) فرموده است اسيري عمهام زينب، از همه مصيبتها برايم گران بارتر است. آيا صبر تا اين حد براي كسي متصور ميشود و لذا در ناحيه مقدسه آمده:
درود خدا بر تو زينب كه بسان برادرت سيد الشهدا در تحمل مصائب آزمون پس دادي و چه با افتخار از اين آزمون سر بلند بيرون آمدي.(كامل الزيارات، ص445)
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]