تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبرى اسلامى).
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819461333




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سوگ سيدالشهدا (ع) در سيره و سخن رضوي


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: سوگ سيدالشهدا (ع) در سيره و سخن رضوي
كامران شرفشاهي
چه زيباست روايت آيينه در آيينه، و چه شگفت و شورانگيز است روايت نور، آنگاه كه سخن از دو خورشيد فروزان و بي‌غروب است، خورشيد سرخ كربلا و خورشيد پرفروغ خراسان. ‏
داغ جانگداز شهادت مظلومانه حضرت سيدالشهدا امام حسين بن علي (ع) و آنچه بر اصحاب و خاندان بزرگوار آن حضرت گذشت، واقعه‌اي است كه هرگز از ذهن و ضمير تاريخ بشريت محو نخواهد شد و گرماي آن خون مقدس كه به ناحق به خاك تشنه و تفتيده نينوا فرو ريخت تا هميشه تاريخ گرمابخش قلب آزادگان و حق باوران جهان خواهد بود.
در تاريخ حيات بشريت، بي‌ترديد دهم محرم سال شصت و يكم هجري، نقطه عطف بزرگ و سرنوشت‌سازي است. آن گونه كه اين روز شگفت و سرشار از حماسه و ايثار همواره مورد يادآوري و تجليل بوده است و اگرچه در تعظيم اين روز بزرگ بسيار سخن گفته‌اند، باز هم گفتني‌ها در اين باره پاياني نمي‌شناسد. تلاش و تاكيد خاندان پاك وحي عليهم السلام بر زنده نگاهداشتن نام شريف حضرت امام حسين (ع) و نهضت الهي و رهايي بخش آن حضرت بيانگر واقعيت بزرگي است كه همانا ابلاغ پيام قيام سرخ آن حضرت، و رمز ماندگاري و پويايي آيين مبين اسلام است. در واقع حضرت سيدالشهدا (ع) با نهضت سرخ خود اين حقيقت را به اثبات رساند كه در عرصه جدال هميشه حق با باطل، شكستي وجود ندارد و يگانه راه رهايي، ايستادگي در برابر باطل است.‏دفاع از حريم مقدس امامت و ولايت و تبيين اهداف والاي قيام الهي حضرت سيدالشهدا(ع) بلافاصله پس از واقعه عاشورا از سوي حضرت امام سجاد (ع) و حضرت زينب كبري (س) و ديگر خاندان آن حضرت آغاز شد و با جديت تمام و بي‌نظيري تداوم يافت، چنان كه با مطالعه زندگاني پيشوايان مكتب نوراني تشيع اين واقعيت به عينه آشكار مي‌شود كه تمامي آن بزرگواران با استفاده از كليه امكانات موجود و به بهترين شكل ممكن سعي در معرفي و ابلاغ پيام سرخ نهضت حسيني و گراميداشت آن داشته‌اند. و لذا از همان تاريخ، نهضت‌هاي فراواني در مبارزه با ظلم و جور به وقوع پيوسته كه الهام بخش آنها قيام جانانه و جاودانه عاشورا بوده است. ‏
محققان تاريخ بزرگ‌ترين علت انقراض حكومت بني‌اميه را قيام عاشورا به شمار آورده‌اند كه مشروعيت اين دستگاه را براي هميشه زير سئوال برد و امويان علي‌رغم همه تلاش‌هايشان هرگز نتوانستند زير بار اين ننگ دامن‌گير و رسوا كننده، قد علم كنند.
حكومت بني‌عباس اگر چه با داعيه خويشاندي با
پيامبر (ص) قدم به ميدان گذاشت، اما در عمل ثابت كرد كه در غصب خلافت و رهبري مسلمانان نه تنها دست كمي از امويان ندارد، بلكه براي حفظ مقام و منصب از هيچ جنايتي فروگذار نيست.‏
جسارت‌ها و گستاخي‌هاي خلفاي بني‌عباس به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع) و هراسي كه از نام آن حضرت و حتي از مزار آن حضرت داشتند، در كتاب‌هاي تاريخي به ثبت رسيده است و نشانگر ماهيت پليد آنان و روشن‌ترين دليل بر بطلان ادعاهاي آنان بر وابستگي و محبت و خويشاوندي با خاندان رسول اكرم (ص) است.
حضرت امام علي بن موسي الرضا (ع) در يكي از دشوارترين دوره‌هاي تاريخي كه همزمان با اوج و اقتدار حكومت بني‌عباس است، پرچم پيام سرخ عاشورا را برافراشته نگاهداشته و از
هر فرصتي براي يادآوري اين حماسه نجات‌بخش و پاسداشت آن سود جستند.
امام رضا (ع) از خانداني برخاسته بود كه وارثان اصلي و حقيقي حضرت سيدالشهدا(ع) بودند و نسل به نسل بر آرمان‌ها و ارزش‌هاي به يادگار مانده از آن حضرت جانفشاني كرده و در مقابل حكام سياهكار و ستم پيشه، لحظه‌اي از ايستادگي و مبارزه عقب ننشسته بودند، و اگر سخن از حسين (ع) و راه و رسم او به ميان مي‌آوردند، اين سخن سرشار ازايمان واعتقاد بود و سراسر زندگي آنان با اين مفهوم عظيم و الهي درهم آميخته بود، چنانچه در روايتي از امام رضا (ع) در خصوص احوال پدر ارجمندشان حضرت امام موسي بن جعفر (ع) نقل شده است: “چون ماه محرم فرا مي‌رسيد، هيچ كس پدرم را خندان نمي‌ديد... و چون روز دهم فرا مي‌رسيد، آن روز، روز عزاداري و گريه و اندوه او بود.” (وسايل الشيعه- ج 10- ص 505)‏
حضرت ثامن‌الائمه (ع) خود نيز چنين مرامي‌ داشتند، و با فرا رسيدن ماه محرم احوال آن حضرت به نحو كاملا آشكاري دگرگون مي‌شد و آثار حزن و اندوه بر سيماي ملكوتي ايشان پديدار مي‌گشت و كسي خنده بر لبان آن حضرت نمي‌ديد.
در روايات آمده است كه امام رضا(ع) در ايام ماه محرم مجلس عزاداري ترتيب داده و از شاعران متعهد دعوت مي‌كردند تا با حضور در اين مجالس اشعار خود را در مصائب جد گراميشان حضرت سيدالشهدا(ع) قرائت كنند و درغير اين صورت، آن حضرت خود به ذكر مصيبت پرداخته و ضمن گريستن بر اين فاجعه عظما، ديگران را نيز مي‌گرياندند.‏
ابن شهر آشوب نقل كرده است كه حضرت امام رضا (ع) در خصوص ماه محرم فرموده‌اند: “ماه محرم ماهي است كه در دوران جاهليت، جنگ در آن را حرام مي‌شمردند، اما (پس از اسلام) در اين ماه خون ما را حلال به شمار آوردند، حرمت ما را درهم شكستند، و در اين ماه فرزندان و زنان ما را به اسارت در آوردند و خيمه‌هاي ما را به آتش كشيدند و هر چه را كه درون خيمه‌ها بود چپاول كردند، و حرمت
پيامبر (ص) را درباره ما رعايت ننمودند. روزي كه حسين(ع) به شهادت رسيد ديدگان ما مجروح و اشك از چشمان ما سرازير شد.” (مناقب آل ابي‌طالب- ج 2- ص 89)
حضرت امام رضا (ع) درباره واقعه جانسوز كربلا چنان سخن مي‌گويد كه گويي آن حضرت خود در آن واقعه تاثرانگيز حضور داشتند و با ذكر عرف عرب درباره حرام بودن جنگ و قتال در اين ماه، و يادآوري نسبت حضرت امام
حسين (ع) و خاندان مكرم آن حضرت با پيامبر اكرم (ص) به قتل و غارت وحشيانه لشكريان بني‌اميه، برخلاف تمام آداب و اصول رايج اجتماعي اشاره مي‌فرمايند كه اوج اين جنايت ددمنشانه رعايت نكردن حرمت عترت گرامي پيامبر
رحمت (ص) و تيغ كشيدن بر روي سبط آن حضرت است كه همگان به مقام، منزلت و محبوبيت او آگاهي داشتند.‏
‏مرثيه‌اي براي امام حسين (ع)‏
دعبل بن علي بن رزين از قبيله مشهور خزاعه بود. او شاعري شجاع و توانا و دلباخته خاندان پاك رسالت بوده كه در دشوارترين روزگار، شعر خود را در خدمت بيان حقايق و دفاع از آل‌الله قرار داد، چنان كه علامه حلي درباره او گفته است: “دعبل در ميان عالمان و متفكرين شيعي به كمال ايمان و علو منزلت و بزرگي شأن اشتهار يافته است.” (خلاصه الاقوال في معرفه الرجال- ص 70)‏
پس از اينكه حضرت امام رضا(ع) به امر مامون از مدينه به خراسان آمد و ولايتعهدي مامون را پذيرفت، دعبل به همراه ابراهيم بن عباس صولي (شاعر نامدار شيعي) عازم زيارت آن حضرت گرديد. هر دو شاعر در “مرو” نزد او بار يافتند و دعبل قصيده “تائيه” را در حضور آن حضرت قرائت كرد كه بسيار مورد توجه امام قرار گرفت و ايشان را گريان ساخت. امام (ع) ده هزار درهم و جبه‌اي از جامه‌هاي شخصي خود را به او بخشيد. (دانشنامه شعر عاشورايي- ج 2- ص 100)
ابوالفرج اصفهاني در كتاب “اغاني” به ذكر يكي از مجالس مرثيه سرايي كه در پيشگاه حضرت امام رضا (ع) برگزار شده و دعبل خزايي نيز در آن افتخار حضور و شعرخواني داشته، پرداخته و چنين آورده است: “خدمت سرورم امام رضا (ع) رسيدم، ديدم آن حضرت به همراه يارانش غمگين و اندوهناك نشسته است، هنگامي كه مشاهده فرمود مرا كه به سمت ايشان مي‌آمدم، فرمود: مرحبا به دعبل. آفرين بر كسي كه با دست و زبان خود، ما را ياري مي‌رساند. آنگاه آن حضرت مرا در كنار خود نشانده و فرمود: اي دعبل! از تو مي‌خواهم شعر بسرايي، به جهت آنكه اين روزها براي اهل بيت(ع) روزهاي غم و اندوه و براي دشمنان ما خصوصا بني اميه روزهاي شادي و سرور است. اي دعبل! هر آن كس كه بر مصيبت ما اشكي بريزد و يا كسي را بگرياند، حتي يك نفر را، پاداش او با خداوند است. اي دعبل! هر كس ديدگانش بر مصيب ما بگريد، همراه با ما و در زمره ما محشور خواهد شد. اي دعبل! هر كس بر مصيبت جد من حسين (ع) اشك بيفشاند، البته خداوند گناهانش را مورد عفو قرار خواهد داد. ‏سپس آن حضرت امر فرمودند تا بين ما و اهل حرم پرده‌اي برافراشتند و فرمودند كه در پس پرده‌ها بنشينند و بر عزا و مصيبت جد خود گريه و ناله سر دهند. به من نيز امر فرمودند كه اي دعبل! بر حسين (ع) مرثيه‌اي بخوان. مادامي كه تو زنده‌اي ياور و مدح كننده ما هستي، پس تاجايي كه مي‌تواني از ياري ما دريغ نكن. در اين حال من به گريه افتادم و اشعاري در رثاي خاندان نبوت و ماجراي عاشورا قرائت كردم. (الاغاني- ج 20- ص 148)
اين روايت به طور متواتر در كتاب‌هاي متعددي مانند “جامع احاديث الشيعه”‌(ج12 -ص 567) نقل شده است و از آنجا كه قصائد دعبل بسيار مطول بوده است، غالبا در اين روايات به تناسب برخي از ابيات را، كه برخي از محققان آن را بيش از 120 بيت ذكر كرده‌اند، آورده‌اند.
دعبل در رثاي حضرت سيدالشهدا(ع) قصائد متعددي سروده است و در اين مجال كه نقل اين چكامه‌هاي بلند ميسر نيست، فرازهايي از اشعار عاشورايي او را مرور خواهيم كرد.‏
يكي از مشهورترين اشعار دعبل، قصيده تائيه است كه ياقوت حموي آن را از بهترين نوع شعر و بلندترين نمونه مدايح بر مي‌شمارد كه درباره دودمان پيامبراكرم (ص) سروده شده و بر حضرت علي بن موسي الرضا (ع) عرضه شده است. (معجم الادبا- ج 4- ص 196)‏
اين قصيده را “مدارس آيات” نيز نام نهاده‌اند و سبب آن بيتي است كه شاعر در آن چنين سروده است و در برخي از منابع بيت مطلع ذكر شده است:
مدارس آيات خلت من تلاوه
و منزل وحي مقفر العرصات...
يعني: خانه‌هاي اهل بيت، مدارس آيات الهي و منزلگاه وحي است كه بي‌كس مانند بيابان‌هاي خشك و خالي مانده است. (عيون اخبار الرضا- ج 2-ص 318)
در روايت است كه دعبل اشعار دردآلود خويش را با صداي بلند مي‌خواند و امام رضا (ع) به شدت مي‌گريست تا اينكه به اين بيت رسيد:
اري فياهم في غيرهم متقسما
و ايديهم من فيئهم صفرات
يعني: حق ايشان (عترت) را در دست‌هاي خائنان ديگر مشاهده مي‌كنم در حالي كه به تاراج مي‌رود و بين غاصبان بيگانه تقسيم مي‌شود، در صورتي كه دست اين مظلومان از حق خود تهي مانده است.
امام رضا(ع) در اينجا به سخن در آمد و فرمود: راست گفتي اي خزاعي. دعبل همچنان شعر خود را ادامه داد و به فرازهاي عاشورايي ديگري رسيد: ‏
‏... و آل رسول الله تدمي نحورهم
و آل زياد آمنوا السربات
و آل رسول الله تسبي حريمهم
و آل زياد ربه الحجلات
اذا و تروامدوا الي اهل و اتريهم
اكفا عن الاوتار منقبضات
يعني: سرهاي خاندان پيامبر، بريده و خون‌آلود است و گله‌هاي آل‌زياد آسوده مي‌چرند. حرمت حريم پيامبر دريده و اهل حرمش به اسارت درآمده، و آل زياد حجله‌هاي سرور مي‌آرايند. فغان و درد، هنگامي كه خون بني‌هاشم به ناحق ريخته مي‌شود در حالي كه دست‌هاي آنها تهي از حربه و بسته است. ‏
در اين هنگام امام رضا (ع) در حالي كه كف دو دستش را مي‌چرخانيد و زير و رو مي‌كرد فرمود: آري اين چنين است، به راستي كه دست‌هاي ما بسته است! (عيون اخبار الرضا- ج 2-ص 650)‏
دعبل باز هم ادامه داد:
فيا عين بكيهم وجودي بعبره
فقد آن للتسكاب و الهملات
لقد خفت في الدنيا و ايام سعيها
و اني لارجو الا من بعد وفات
يعني: اي ديدگان اشكبار! در اندوه آن عزيزان اشك ببار كه اكنون هنگام آن است در اين ماتم جانكاه سيلاب اشك را روانه كني. همواره در طول زندگي از هراس دشمنان
اهل بيت نياسوده‌ام، اما اميد من اين است كه پس از مرگ در سايه شفاعت اهل بيت از عذاب در امان باشيم.
در اين حالت امام رضا (ع) رو به دعبل كرده، فرمود: خداوند تو را از فزع اكبر كه قيامت است در امان دارد. (عيون اخبار الرضا- ج 2-ص 650)
عاشورا از نگاه امام رضا(ع)
حضرت امام رضا (ع) از عاشورا به عظمت و شكوهي بي‌مانند ياد مي‌فرمودند و اجر همدلي و همراهي در اين طريق را بي‌همانند مي‌دانستند.
اگر چه از زمان وقوع واقعه عاشورا تا روزگار آن حضرت زمان بسيار زيادي سپري شده بود، اما آن حضرت هرگاه در خصوص مصائب و شدائد اين روز سرشار از بلا سخن مي‌گفتند از كلمه “ما” استفاده مي‌كردند آن گونه كه گويي زماني از اين واقعه سپري نشده و آن حضرت نيز در آن واقعه حضور داشته و در آن مصائب شريك و سهيم بوده است.
امام رضا (ع) همانند ديگر پيشوايان عاليقدر مكتب تشيع زنده نگاهداشتن نهضت عاشورا و سوگواري بر حضرت امام حسين (ع) را موثرترين و عالي‌ترين روش براي مبارزه با دشمنان اسلام و اهل بيت (ع) مي‌دانستند و محبان و شيعيان را به بر پايي مجالس ذكر و گريستن بر مصائب حضرت سيدالشهدا(ع) ترغيب مي‌فرمودند. ‏
در روايتي از آن حضرت آمده است: “روز شهادت امام
حسين (ع) چشم‌هاي ما را مجروح و اشك‌هاي ما را روان و عزيز ما را ذليل گردانيدند. پس بر حسين (ع) بايد بگريند كه اشك ريختن براي او سبب محو گناهان بزرگ است.” (امالي صدوق- مجلس 27-ص130)
همچنين شيخ صدوق از آن حضرت نقل كرده‌ است: “هر كس متذكر مصيبت‌هاي ما اهل بيت شود و گريه كند يا بگرياند، چشم او نگريد در روزي كه تمامي چشم‌ها گريان است، و كسي كه در مجلسي كه امر ما زنده شود بنشيند و علوم ما را فراگيرد و تعليم دهد، دلش در روزي كه تمامي دل‌ها مي‌ميرند، نمي‌ميرد.‏
هر كس كه روز عاشورا، روز مصيبت و غم و اندوه او باشد، خداوند روز قيامت را روز شادي و سرور او قرار دهد و چشمش را در باغ‌هاي بهشت به وجود ما روشن سازد.
هركس در روز عاشورا كارهاي خود را ترك گويد و شغل خود را واگذارد، خداوند نيازهاي دنيوي و اخروي او را بر آورده سازد. ‏
آن كس كه روز عاشورا را روز بركت بنامد و در آن روز در خانه خود، چيزي را ذخيره كند، آن چيز بر او مبارك نباشد.
اگر مي‌خواهيد اشك بر يزيد بر حسين ابن علي (ع) اشك بريزيد كه او را همچون بره قرباني سر بريدند و هيجده مرد از خاندان او را كه همانندي نداشتند با او به شهادت رساندند و آسمان‌هاي هفت‌گانه و تمام زمين بر شهادت آن حضرت گريستند و چهار هزار ملائكه از آسمان براي ياري رساندن به ايشان به زمين نزول كردند كه آن حضرت به آنان اذن نداد. پس آن ملائك در جوار مزار آن امام مظلوم همواره زلف آشفته و غبار آلودند تا هنگامي كه قائم آل محمد (عج) ظهور كند و از ياران او باشند و شعار و نشانه آنان در آن روز اين است: “يالثارات الحسين.” اگر آن قدر بر حسين گريه كرديد كه اشك ديدگانتان بر چهره شما روانه شد، پروردگار، گناهاني را كه از شما سر زده مورد عفو و بخشش قرار خواهد داد.‏
اگر قصد ملاقات خداوند را داريد، در حالي كه هرگز گناهي نداشته‌ايد، به زيارت حسين (ع) بشتابيد. اگر آرزوي محشور شدن با پيامبر (ص)‌ در بهشت را داريد به قاتلان حسين(ع) لعنت بفرستيد. اگر در پي ثواب كساني هستيد كه با حسين (ع) به شهادت رسيدند، وقتي به ياد او مي‌افتيد بگوييد: يا ليتني كنت معكم (اي كاش با شما بودم).
“اگر دوست داريد كه در مراتب والاي بهشت با ما باشيد پس به خاطر غم و اندوه ما اندوهناك و محزون، و به علت شادي ما، مسرور باشيد كه اگر هر كس سنگي را دوست داشته باشد، خداوند در روز رستاخير او را با همان سنگ محشور خواهد ساخت.” (عيون اخبار الرضا(ع)- ج 1- ص 11)
سيماي امام حسين (ع) در مدايح و مراثي رضوي‏
حضرت امام رضا (ع) در دوران حيات پربار خويش شاعران را به سرودن شعر در رثاي جد بزرگوار خويش حضرت امام حسين (ع) و مصائب آن حضرت در واقعه عاشورا ترغيب مي‌فرمودند كه اين نكته پس از شهادت آن حضرت نيز ادامه يافت و لذا در بسياري از مدايح و مراثي رضوي شاهد آن هستيم كه شاعر گاه در كنار مدح و منقبت، و يا مرثيه سرايي براي حضرت ثامن الائمه(ع)، عرض ارادتي نيز به پيشگاه حضرت خامس آل عبا (ع) داشته است كه اين نكته به تحقيق، امري بسيار جذاب و شايان توجه است.

جمعه 29 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن