تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نجات و رستگارى در سه چيز است: پايبندى به حق، دورى از باطل و سوار شدن بر مركب جدّيت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826541532




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تبارشناسي يك تقابل


واضح آرشیو وب فارسی:فردا نیوز: تبارشناسي يك تقابل
بيست و هفتم آذر، روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاري شده است. وحدت حوزه و دانشگاه همواره مقوله‌اي ارزشمند دانسته شده است.


اما در اين نامگذاري و اين ارزشگذاري يك نكته مفروض است و آن اين كه اين وحدت يك هدف است و در حال حاضر جدايي و انفكاكي ميان اين دو وجود دارد. گويي فرض اوليه اين است كه دانشگاه به راه خود مي رود و حوزه نيز مسير جداگانه اي دارد و اين دو با هم تقابل و تعارض ناميموني دارند كه بايد مانع آن شد و در راستاي تحقق وحدت آنها گام برداشت. اما آيا اين پيش فرض صحيح است؟

در بستر تاريخي اي كه اين نامگذاري صورت گرفت (شهادت دكتر مفتح در سال هاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي) مي توان مدعي شد چنين تقابلي ميان حوزه و دانشگاه به نحوي وجود داشت.

اما اين تقابل ذاتي است يا عارضي؟ به عبارت ديگر آيا تقابل حوزه و دانشگاه هيچ گونه جاي رفع و اصلاح ندارد و ذات حوزه چنان است كه با ذات دانشگاه مغايرت و تقابل و تعارض دارد يا اين كه ذات اين دو با هم تعارضي ندارد بلكه در برهه هايي از تاريخ به علت واقعيت هاي سياسي و اجتماعي، اين تقابل و تعارض ميان حوزه و دانشگاه ايجاد شده است؟ براي پاسخ به اين پرسش ها ابتدا بايد از چيستي و ماهيت اين دو بيشتر مطلع شويم.

دانشگاه، تاريخ و ماهيت آن

اگر بنا باشد ويژگي هاي اصلي دانشگاه را به شكل علمي و مورد قبول صاحب نظران بر شماريم، به چند معيار محدود مي رسيم؛ مثلا تخصصي بودن، ارائه مدرك علمي و... اما برخي بر اين معيارها، معيارهاي ديگري نيز مي افزايند؛ مثل نگاه سكولار و دنيامدارانه به جهان و اجتماع داشتن. اين خصوصيت، ويژگي بسياري از دانشگاه هاي مدرن است. دانشگاه هاي مدرن امروزي، غالبا در تحقيقات خود، نگاه سنت گرايانه به جهان ندارند.

وقتي يك شيميدان در آزمايشگاه خود مشغول تحقيق بر عناصر شيميايي است و نظمي را درون آنها كشف مي كند و به اثبات مي رساند، كاري به اين ندارد اين نظم محصول و معلول يك ناظم خردمند است يا خير.

وقتي يك منجم در دانشگاه به مطالعه روي حركت سيارات و كهكشان ها مي پردازد، كاري به اين مساله ندارد كه آيا اين آسمان بيكران، مخلوق آفريننده اي بي نهايت قدرتمند است يا خير. او اشيا را در محدوده اي بسيار كوچك تر از آن كه بتوان چنين پرسش هايي را در آن مطرح كرد، مورد مطالعه قرار مي دهد.

پس يكي از ويژگي هاي تحقيقات دانشگاهي بويژه تحقيقات بنياديني كه در حوزه علوم تجربي و رياضي صورت مي گيرد، بي توجهي به مسائل كلامي و ديني است. به همين علت عده اي در برشمردن خصوصيات دانشگاه، نگاه عرفي يا به اصطلاح سكولار به جهان را نيز اضافه كرده اند. اما اين ويژگي، ويژگي اصلي و ذاتي دانشگاه نيست. حتي مي توان گفت اين ويژگي، جزو ويژگي هاي دانشگاه هاي مدرن هم نيست.

تاريخ دانشگاه به سال هاي قبل از ظهور دانشگاه هاي مدرن بازمي گردد. معمولا آكادمي افلاطون را جزو نمونه هاي اولين دانشگاه هاي غربي مي دانند. اين آكادمي در قرن چهارم قبل از ميلاد تاسيس شد. اما اخبار افسانه گونه اي از وجود دانشگاه در بيش از 20 قرن قبل از ميلاد مسيح در چين وجود دارد. همچنين در قرن پنجم قبل از ميلاد در هند نيز دانشگاه نالاندا وجود داشته كه حتي به فارغ التحصيلان مدرك ارائه مي كرده است. در كنار اين دانشگاه هاي باستاني، دانشگاه قسطنطنيه نيز در قرن نهم ميلادي جزو دانشگاه هايي است كه قبل از ظهور دانشگاه هاي مدرن در قرون دوازدهم و سيزدهم ميلادي، داراي بسياري از ويژگي هاي دانشگاه هاي امروزين بوده است. در قرن سوم ميلادي نيز در ايران، دانشگاه جندي شاپور تاسيس شد. بنابراين تاريخ دانشگاه، صرفا محدود به دوره مدرن نيست، بلكه در عهد باستان نيز دانشگاه هاي مهمي وجود داشته كه فعاليت هاي ارزشمندي نيز از آنها به ثبت رسيده است.

برخي پديده ها، از جمله نظام سرمايه داري، كارخانه هاي بزرگ صنعتي، نظام هاي حقوقي مدرن و... را تا حدي مي توان صرفا به دوره مدرن نسبت داد، ولي دانشگاه پديده اي نيست كه صرفا آن را محدود به دوران مدرن كنيم. اگر بخواهيم ويژگي هاي ذاتي و حداقلي دانشگاه را برشماريم، مي توانيم به اين ويژگي ها اكتفا كنيم:

الف ـ محلي صرفا براي تحصيل علوم و نيز پژوهش

ب ـ تخصصي بودن تحصيل و پژوهش

ج ـ ارائه تسهيلات و ويژگي هايي به مدرس ها و نيز دانش پژوهان از جمله ارائه مدرك علمي كه دال بر رتبه هاي علمي آنهاست.

د ـ استقلال عمل از نظام سياسي به اين معنا كه دانشگاه، باوجود بهره مندي از حمايت هاي دولتمردان، محلي براي اجراي فرامين حاكمان، چه در شرق و چه در غرب نبوده است، بلكه متمركز روي اهداف علمي بوده كه در عين حال جامعه و نيز ساختار سياسي مي توانستند از نتايج آنها در راستاي اهداف خود استفاده كنند.

اين ويژگي دانشگاه ها، به دانشگاه هاي مدرن محدود نيست، بلكه دانشگاه هاي سنتي نيز كم و بيش داراي اين ويژگي ها بوده است . از سوي ديگر، حذف مسائل سنتي و كلامي، ويژگي لازم همه دانشگاه هاي مدرن نيست، بلكه بسياري از اين مسائل در دانشگاه هاي مدرن احيا شده و در رشته هاي اختصاصي چون الهيات مورد بررسي قرار مي گيرد. مسائلي چون موجه بودن و مدلل بودن براهين سنتي اثبات وجود خدا، مساله چگونگي امكان وحي، مساله چگونگي تفسير معتبر كتاب هاي مقدس و... همگي از مسائلي است كه امروزه در دانشگاه هاي معتبر دنيا از آنها بحث مي شود. همچنين دانشگاه هاي مدرن در مناطق مختلف دنيا از مسائل بومي خود بحث مي كنند و براي مثال بعضي از معتبرترين دانشگاه هاي دين پژوهي در دنيا، دانشگاه هايي مدرن و امروزي در كشور هندوستان است. پس مي توان گفت بين دانشگاه هاي مدرن امروزي و دانشگاه هاي باستاني تفاوت ماهوي چنداني وجود ندارد و آنچه متفاوت شده است تمركز بيشتر و نيز تخصصي تر شدن و فراگيرتر شدن و اختصاص يافتن بودجه هاي هنگفت تر در تحقيقات علمي درون دانشگاه هاست. اما با اين اوصاف آيا آنچه خصوصيت ماهوي دانشگاه دانستيم، با ماهيت حوزه هاي علميه سنتي ما در تعارض است؟

حوزه هاي علميه سنتي به عنوان مراكز علمي مستقل

حوزه هاي علميه سنتي به شكل تاريخي، مراكزي علمي بودند كه به شكل تخصصي به بحث درباره علوم متفاوت مي پرداختند. امروزه علوم حوزوي محدود به علوم ديني چون فقه و اصول و تفسير قرآن و اصول اعتقادات است. اما علومي چون نجوم، طب و رياضيات نيز زماني در همين حوزه هاي علميه مورد تحقيق و مطالعه قرار مي گرفت. برخي بزرگان حوزه هاي علميه در بسياري از اين علوم تحصيل مي كردند و به اصطلاح ذوالفنون مي شدند. اين مساله هر چند نيازمند نبوغ فراواني بوده و در همان زمان نيز هر كسي قادر به تحصيل در علوم مختلف نبوده است، اما امروزه عملا امكان آن از بين رفته است، چرا كه دامنه علوم آنقدر گسترده شده است كه يك فرد توان و فرصت كسب تخصص در شاخه هاي مختلف علوم را ندارد.

بنابراين حوزه هاي علميه سنتي، تفاوت ماهوي با دانشگاه ها نداشته ، بلكه آنچه تغيير كرده، گسترده شدن علوم از جمله علوم تجربي، رياضيات و نيز الهيات است و همين سبب شده برخي از اين علوم، از دستور كار حوزه هاي علميه حذف و حوزويان خود را به علوم ديني و الهيات محدود كنند.

در اينجا ممكن است فردي بپرسد تعارض اوليه اي كه از آن ياد شد (و اكنون به اين نتيجه رسيده ايم كه آن تعارض، نه ذاتي دانشگاه و حوزه، بلكه يك امر عارضي و ثانوي است) معلول چه چيزي بوده است؟

اولين فارغ التحصيلان

پيشگامان تحصيل در دانشگاه هاي مدرن در كشورهاي شرقي، تحصيل در دانشگاه را در كشور خود تجربه نكردند. كشورهاي شرقي از جمله كشور ايران، پس از اين كه در حوزه هاي صنعتي و توانمندي هاي نظامي، احساس عقب ماندگي از رقباي غربي خود را كردند، دانشجوياني را براي فراگيري علوم غربي، عازم اين كشورها كردند. اين دانشجويان پس از فراغت از تحصيل، علوم جديد را همچون ره آوردي از غرب به سرزمين خود بردند. اما اين علوم تنها ره آورد آنها نبود. بلكه اين فارغ التحصيلان، با نگرش مدرن غربي، نسبت به جامعه و سياست نيز آشنا شده بودند و اين نگرش را نيز در كشورهاي خود مطرح كردند. اين ديدگاه هاي جديد نسبت به جامعه و سياست، بر خلاف ره آورد اصلي اين فارغ التحصيلان (يعني علوم صنعتي جديد) در كشورهاي شرقي مخالفاني داشت، چرا كه برخي پيشروان سنت در اين كشورها، اين نگرش ها را مخالف و در تعارض با سنت ها مي ديدند. اين گونه بين فارغ التحصيلان دانشگاهي از فرنگ بازگشته از سويي و حوزويان از سوي ديگر، تقابلي بر سر مسائل اجتماعي و بعضا سياسي ايجاد شد. پس تعارض و اختلاف نه بين حوزه و دانشگاه، بلكه بين فارغ التحصيلان اين دو نهاد و آن هم در يك مقطع تاريخي خاص روي داد.

اين اختلاف ها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل توافق هر دو طرف بر سر ناكارآمدي نظام سياسي موجود كمرنگ شد. اما پس از پيروزي انقلاب، برخي از اين اختلاف ها مجدد پررنگ شد. برخي حوزويان و نيز دانشگاهيان براي رفع اين اختلاف و نزديك كردن دو طرف تعارض پيشگام شدند. عناصري از نگرش مدرن توسط سنت پذيرفته شد، ولي برخي عناصر هنوز داراي مخالفان جدي است. همچنين در بين دانشگاهيان نيز ديگر ايده هاي افراطي چون «از سر تا پا غربي شدن» طرفدار چندان قابل اعتنايي ندارد، بلكه حتي طرفداران تجدد نيز وجود برخي عناصر ارزشمند در سنت را پذيرفته اند.

راه حل رفع تعارض را در همان گفتمان علمي بايد جست كه سال ها در حوزه ها و نيز دانشگاه ها سابقه داشته است. دو طرف، فارغ از نزاع هاي سياسي و جدل هاي روزمره سطحي بايد در همان چارچوب علمي حوزه و دانشگاه به بحث و تبادل نظر و رسيدن به نقطه اي والاتر دست يابند.

حسين فيض / جام جم

چهارشنبه 27 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فردا نیوز]
[مشاهده در: www.fardanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن