واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: تقابل جهان عرب – ايران، چرا؟!
در پي كاهش تدريجي تحريمها برضد ايران، موجي از نگراني كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس را فرا گرفت. آيا اين تقابل اعراب و ايران تنها جنبه مذهبي داشته يا موضوع ديگري نيز در ميان است؟ تقابل جهان عرب با ايران پيشينهاي بس طولاني دارد و به زماني برميگردد كه اسلام از شبه جزيره عرب ظهور كرده و خيلي سريع در كل منطقه از جمله در امپراطوري ايران گسترش يافت. در آن زمان دو بازيكن اصلي سياسي در منطقه وجود داشت – ايران و بيزانس (امپراطوري روم شرقي). تقسيم اسلام به سني و شيعه اولين شكاف را در روابط اعراب و ايران به وجود آورد. به علاوه، بغداد خيلي سريع به مركز خلافت اسلام تبديل شد، پايتختي ايراني و غير عربي. اين وضع براي مدت زمان طولانياي به همين منوال ادامه يافت، اعراب در ابتدا قادر به رهايي از سلطه تركها (حكومت عثماني)، سپس از حضور انگليسيها و فرانسويها نبودند. در اين زمان ارتباط اعراب و ايران بر پايه شرايط ايران استوار بود تا اينكه پاي نفت، اين منبع ثروت عظيم، به ميان آمد.
كشورهاي ثروتمند حاشيه خليج فارس خيلي سريع ارتباطشان را با ايرانيان قطع كردند، حتي با اينكه ايران ذخاير بيشتري از «طلاي سياه» را در اختيار داشت، شرايط همچنان تغيير نكرد. مخصوصا بعد از انقلاب اسلامي ايران و ورود رهبري شيعه به اين كشور.
تدريجا كشورهاي عربي به سمت ايجاد ارتباطات عميق و وابستگي ضمني به اروپائيان و كشورهاي آمريكاي شمالي روي آوردند، اما در سمت مقابل ايران خواستار استقلال بود . تلاش جهت بدست آوردن استقلال از سوي ايران و بي رغبتي كامل اين كشور براي ارتباط با اروپائيان و كشورهاي آمريكاي شمالي تحريمهاي زيادي را از سمت جوامع بينالمللي بر ضد اين كشور رقم زد . امري كه موجب خوشحالي بيش از حد رياض و ديكته قيمت، توسط عربستان، در بازار نفت شد،اما با كم شدن تحريمها، شرايط چگونه تغيير خواهد كرد؟ با اين تغييرات ميتوان گفت كه بازيكن جديدي وارد بازار نفت شده است. تلاش جهت جبران فشار تحريمها بر اقتصاد ايران ميتواند شروعي بر به چالش افكندن قيمتها در بازار نفت توسط اين كشور شود . در كنار آن، ايران ميتواند از كشورهاي اروپايي وامهاي باصرفه درخواست كرده و بار مالياتي موجود در بازار داخلي را كاهش دهد.
از سوي ديگر منابع انساني ايران بسيار بالاتراز منابع انساني كشورهاي عربي است. سياست در كشورهاي عربي در رابطهاي تنگاتنگ با حرص و طمع حاكمان اين كشورها قرار دارد. اقامت در كشورهاي عربي به سختي امكانپذير است و بيشتر مهاجران ساكن اين كشور را كارگران موقت تشكيل ميدهند. بينيازي اعراب براي شركت در ارتش از يك سو و عدم تمايل به پخش دلارهاي نفتي بين مهاجران كشورهاي فقير عرب نشين و نبود امكان اقامت براي اين مهاجران، در نتيجه عدم توانايي و عدم علاقه خاص اين افراد براي خدمت در ارتش، از سويي ديگر باعث شده كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس ارتش بسيار كم تعدادي داشته باشند، اما به دليل وضعيت خوب مالي سلاحهاي پيشرفتهاي را در اختيار دارند، زيرا خريد سلاح بدون هيچ مشكلي و با پول نقد امكان پذير است.
در فاكتور انساني ايران مزيت قابل توجهي نسبت به كشورهاي عربي دارد، اما تحريمها امكان خريد سلاح يا گسترش توليد تسليحات را در اين كشور با مشكل مواجه كرده است. كاهش تحريمها و دريافت سود از فروش نفت كه در يك دوره كوتاه زماني ميتواند ايران را قدرت بزرگ منطقه كند، از همين رو در موازنه منطقهاي قدرت، برتري از آن ايران است.وضعيت فعلي اعراب با در نظر گرفتن اين شرايط، بسيار مضحك به نظر ميرسد، زيرا ايرانيها اصول مبارزه كردن را بلد بوده و آن را از نسلي به نسل ديگر منتقل ميكنند و در مقابل مذاكره و سازش چيزي نيست كه اعراب خواهان آن باشند!
بجز اين، موارد ديگري نيز وجود دارد كه به ويژه به ادامه تقابل مذهبي در منطقه دامن ميزند . حكومت منحصر به فرد عربستان سعودي كه در آن اعضاي خانواده سلطنتي اختيار تام استفاده از منابع طبيعي و دريافت بيشترين سود از آن دارا هستند، حكومت سلفيها را تشكيل ميدهند و در مقابل مناطق توليد و پالايش نفت بطور عمده در اختيار شيعه قرار دارد. اين در صورتي است كه اقليت شيعه در كشورهاي سني، شهروندان درجه دو به حساب آمده و به سادگي از سوي دادگاه و خانواده سلطنتي مورد تعقيب قرار ميگيرند.شرايط كاملا مشابهي نيز در بحرين حكمفرماست. اقليت شيعه بسيار راديكال اين كشور بارها اقدام به تظاهرات بر ضد حكومت كرده كه اين تظاهرات تا زمان بازداشت رهبران شيعه و پراكنده و سركوب كردن شيعيان توسط پليس و ارتش ادامه داشت.تقويت رل ايران ميتواند رشد تقابل مذهبي در منطقه را به همراه داشته كه دامن زدن بر آن امكان انسداد خطوط لوله نفت از سوي ايران را نيز از امكان خارج نميكند، نفتي كه كشورهاي عربي بر پايه فروش آن موجوديت پيدا ميكنند.
در اين شرايط ثروتمند شدن ايران برابر است با سقوط اقتصادي عربستان سعودي. از اين پس سودآوري، امنيت و آسايش بيشترالرياض در گرو بهتر گوش دادن به فرامين واشنگتن خواهد بود. آيا ايرانيان و اعراب ميتوانند روابطشان را ترميم كنند ؟ جواب دادن به اين سئوال كمي سخت به نظر ميرسد. ملتها چند قرن دشمني را چه از جنبه سياسي و اقتصادي، مذهبي – ملي پشت سرگذاشته و رنجشهاي بسيار و قرنها اختلاف را بين خود تقسيم كرده اند، بنابراين شعله ور شدن آتش دوستي بين آنها كميمحال به نظر ميرسد و اينكه سياست آمريكايي به وسيله شعار « تقسيم و حكومت » حكم فرمايي ميكند.
منبع: سايت خبري www.iarex.ru
شنبه 23 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]