واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: حسين كياني در نشست رسانهاي نمايش «در شورهزار» مطرح كرد: آماتوريزم سالنها را فرا گرفته است
نشست رسانهاي نمايش «در شورهزار» به نويسندگي و كارگرداني حسين كياني روز يكشنبه (بيستوچهار آذرماه) با حضور عوامل در سالن استاد اميرخاني خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
كياني درخصوص شرايط اين روزهاي مجموعه تئاترشهر كه او را براي اجرا به ايرانشهر سوق داد اظهار داشت: تئاترشهر امروز دچار نوعي آماتوريزم شده و سالنهاي حرفهاي به گروههايي اختصاص داده ميشود كه كار اول يا دوم خود را تجربه ميكنند. اين چشم انداز خوبي را به همراه ندارد، نبايد يك ماه گروه حرفهاي اجرا داشته باشد و ماه بعد گروهي كاملا آماتور روي صحنه برود.
وي ادامه داد: آماتوريزم همان قدر كه ميتواند به جريان تئاتري ما كمك كند باشد، به همان اندازه هم ميتواند ويرانگر باشد و باعث ميشود تئاترشهر رفته رفته تماشاگران حرفهاي خود را از دست بدهد.
كارگردان نمايش «در شورهزار» با بيان اينكه اين صحبتها نبايد موجب برخوردن به همكاران تئاتري شود تصريح كرد: آن دوستان آماتور بايد جايي را براي تجربه كردن داشته باشند. تمام هنرمنداني كه پيش از دوره اصلاحات فعاليت حرفهاي خود را شروع كردند براي كار به سالنهاي ديگري ميرفتند و تجربههاي خود را در سالنهاي تجربي پشتسر گذاشتند كه در نتيجه نسل جديدي را در تئاتر كشور رقم زدند.
اين نويسنده افزود: متاسفانه شرايط طي چند سال گذشته به شكلي شد كه يك دانشجو در دوران تحصيل انتظار دارد سالن اصلي تئاترشهر را بگيرد و اگر چنين اتفاقي نيفتد به او بر هم ميخورد، درحاليكه ما در دوران دانشجويي آرزوي گرفتن سالن داشتيم. همين آماتوريزم موجب ضربه خوردن تئاتر ايران شده است. علاوه بر اين شرايط تئاترشهر موجب شد علاقه نداشته باشم نمايش خود را در اين مجموعه به صحنه ببرم، مگر در آينده كه آقاي نادري شرايط حرفهاي را به تئاترشهر بازگرداند.
وي با تاكيد بر اينكه تعاريف سالنهاي تئاتري امروز مخدوش شده و مخاطبان را نيز دچار تناقض و سرگرداني كرده است در خصوص ايده ابتدايي شكلگيري نمايش «شورهزار» گفت: ايده ابتدايي نگارش نمايشنامه پس از ديدن خبر رها شدن دوتن از هموطنان بيمار در بيابان، به دست مسئولان آمبولانس يك بيمارستان شكل گرفت. سپس به دنبال طرح و ايده نمايش براي دراماتيزه كردن خبر بودم تا به ايده نمايشي و تبديل آن به نمايشنامه برسم.
وي افزود: ابتدا همان دو نفر را مدنظر قرار دادم و خانوادهاي را ترسيم كردم كه از بيمارستان به بيابان فرستاده شدهاند، اما نتيجه چندان برايم رضايتبخش نبود. اين متن كشتزار نام گرفت كه قرار بود در مجموعه تئاترشهر اجرا كنم اما بنا به مسائل اين مجموعه از تصميم خود منصرف شدم. كياني با اشاره به جريانهاي ناشي از خشكي درياچه اروميه تصريح كرد: اين واقعه دردناك را از طريق رسانهها پيگيري ميكردم كه موجب شد ناگهان نمايشنامه در كشتزار كنار برود و در شورهزار جاي آن را گرفت و خانواده هم جاي خود را به نمايندگاني از اقشار مختلف اجتماع داد.
نويسنده نمايشنامه «مشروطه بانو» ضمن اشاره به اينكه در حال حاضر كمتر نمايشنامهاي نوشته ميشود كه معرف جهان انسان ايراني باشد كه به شكل واقعي به طرح صادقانه شرايط، انسان و دوره خود بپردازد بيان كرد: البته من مشكلي با اقتباس و روي صحنه رفتن متون خارجي ندارم كه اتفاقاً اين روزها بسيار هم شاهد آن هستيم. اما بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه چند سال ديگر هيچ كدام از ما روي اين كره خاكي نخواهيم بود آيندگان نگاه نميكنند كه در اين دوره متن فلان نويسنده آمريكايي را روي صحنه برديم يا خير؟ بلكه به دنبال انديشه ما از شرايط روزگارمان خواهند بود.
وي افزود: شما هيچ نمايشنامه نويس بزرگ را پيدا نميكنيد كه از دل مسائل پيرامون زمانه خود بيرون نيامده باشد نميدانم چرا اين روزها كمتر به طرح مسائل پيرامون خود علاقه نشان ميدهيم.
اين كارگردان با اشاره به دوران پس از خرداد 76 عنوان كرد: از دوره 76 به بعد به شكل چشمگيري شاهد نگارش چنين متنهايي بوديم ولي رفته رفته نمايشنامههاي اجتماعي كمتر نوشته شد و نويسندگان اين آثار هم روي به اقتباس آوردند يا اصلاً ننوشتند كه نويد خوشي ندارد.
اين هنرمند به دلايل در نظر گرفتن شخصيت يك خبرنگار در نمايشنامه خود بيان كرد: ايده اصلي نمايشنامه در شورهزار از يك خبر آمد؛ و به همين دليل من خودم را بابت مخابره اين خبر مديون ميدانستم كه نتيجه آن حضور يك شخصيت خبرنگار در متن شد.
به هر حال يكي از اركان دموكراسي در هر جامعهاي خبرنگار و خبرنگاري و گزارشگري آزاد است كه همچون ريههاي سالم يك جامعه عمل ميكند جامعه سالم به طور قطع با خبرنگاري و اطلاعرساني آزاد نفس خواهد كشيد.
دوشنبه 25 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]