واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مرزهاي ناممكن در سينماي مستند رمزگشايي ميشود
دغدغههاي كارگردان دعوتنامه سينما حقيقت
اين روزها تيزري از شبكههاي مختلف تلويزيون پخش ميشود كه شهاب حسيني در آن از مردم دعوت ميكند براي تماشاي فيلم مستند به سينما بيايند. اين تيزر را رامين حيدري فاروقي كارگرداني كرده است. نام او را بيشتر در مقام كارگردان مستندهاي «گره»، «رودي تا بهشت» و «اينجا آفريقاست» شنيدهايم. با او درباره اين اثر كوتاه به گفتوگو نشستهايم.
* يكي از هدفهاي تيزر ويژه جشنواره سينما حقيقت تشويق مردم به ديدن فيلمهاي مستند است. براي رسيدن به اين هدف از چه ابزار و روشي استفاده كرديد؟
ابزار خيلي پيچيده و عجيبي نبود؛ بخشي از كار اين است كه شخصي شناختهشده كه بسياري او را دوست دارند، مردم را به مشاهده حقيقت از راه تماشاي جدي واقعيت روي پرده سينما دعوت ميكند. سعي كرديم فضاي اين كار به عناصر مرتبط با ماهيت سينما حقيقت اشارههايي داشته باشد؛ نشانههاي ساده و كمي كه خيلي فضا را شلوغ نكند. نشانههايي كه يادآور سند، اهميت اسناد و مشاهده حقايق دراماتيك در متن آنها باشد. يكي از خود سندها هم پرده سپيد سينماست. نشانه بعدي كتاب و كاغذ و دفتر است كه با وجود تمامي پيشرفتها هنوز صميميترين ارتباط پژوهشي با آنها حفظ شده است. ديگر نشانه، قطعهاي از كاشيكاري ديواره بنايي تاريخي است. در نهايت دعوت صميمي و قابل باور شهاب حسيني كه من باور كردم و اميدوارم مردم هم باور كنند و بيايند آثار مستند را بيش از گذشته در جشنوارههاي مستند ببينند.
* در كنار دعوتنامههاي تصويري، چه روشهاي ديگري براي ترغيب مردم به ديدن فيلمهاي مستند وجود دارد؟
مهمترين روش براي ايجاد هر نوع علاقه پايدار فرهنگي، تجربه خوشايند آن در دوران كودكي و زمان آموزش است. اگر در مدارس سنت نمايش آثار مستند را راه بيندازيم، علاقهمندي به مشاهده آثار مستند در افراد شكل ميگيرد. آن وقت اگر اطلاعرساني درست داشته باشيم و اهميت فيلمهاي مستند را در رسانههاي مختلف بيان كنيم، اين علاقه بهتدريج به يك نياز تبديل ميشود. مردم ما نشان دادند وقتي اطلاعرساني درستي براي مستندهاي حتي درجه 2 و 3 تلويزيوني وجود داشته باشد، به تماشاي اين فيلمها مينشينند. با اينكه ما شبكه مستند داريم و در شبكههاي ديگر هم سرمايهگذاريهايي روي آثار مستند ميشود، هيچ اطلاعرساني پيگير و خلاقي براي ارائه آثار نداريم.
* يكي از راهكارها براي دعوت مردم به سينماي مستند اختصاص يك سالن سينما سپيده به نمايش اين آثار بود اما اين تجربه چندان موفق نبود. فكر ميكنيد علت اين ناكامي چه بود؟
اين امر نياز به اطلاعرساني خلاق و پايدار دارد. از سوي ديگر، آثار بايد در قالبهاي تعريفشده و خاص ارائه شوند. مثلا براساس فيلمسازان شناختهشده، حوادث تاريخي، موضوعهاي مشترك و مواردي كه در مورد آنها بتوان در رسانهها صحبت كرد. اگر مردم ببينند قول و وعدهاي كه سينما به آنها داده در سينماي مستند محقق ميشود، اعتمادشان جلب ميشود و براي ديدن انواع مستند، پشت درهاي سينما صف هم ميكشند. وعده سينما اين است كه مردم را پشت مرزهاي ناممكن ببرد. مرزهاي ناممكن فقط شامل فيلمهاي تخيلي نيست؛ قلب تاريخ است، حوادث است و از همه ناممكنتر، زندگي زير پوست شهر و رخدادهاي جاري روزمره. رمزگشايي و آسيبشناسي اين مرزهاي ناممكن دقيقا وظيفه آثار مستند است اما اين كار پردردسر براي مستندسازان معمولا در حد يك نمايش جشنوارهاي به پايان ميرسد.
* جشنواره امسال سينما حقيقت را چگونه ميبينيد؟
من به تازگي در جشنوارههاي مستند داوري داشتم و آثار را ديدهام. بايد بگويم نسبت به تلاشهاي همكاران و دوستان در نسلهاي مختلف، خوشبينم. اميدوارم با توجه مادي و معنوي به آثار مستند باعث رشد بيشتر اين آثار شويم. البته توجه مادي فقط بهمعناي تزريق پول به بدنه مستند نيست؛ بلكه فراهم آوردن فضايي است تا آثار مستند بتوانند تهيهكننده خصوصي داشته باشند، به درآمدزايي برسند و امكان نشر پيدا كنند نه اينكه مستندسازان بخش زيادي از عمرشان را به جاي پژوهش و تحقيق، پشت در روابط عمومي فلان نهاد بنشينند تا براي توليد يك اثر بودجه بگيرند.
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]