تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820306122




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

به بهانه زادروز احمد شاملو؛ شعر «بامداد» در نگاه ديگران


واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: به بهانه زادروز احمد شاملو؛ شعر «بامداد» در نگاه ديگران
بيست‌ويكم آذرماه زادروز احمد شاملوست؛ شاعري كه سرودن شعر سپيد يا شاملويي را در ادبيات فارسي بنيان گذاشت. اگرچه درنهايت همگان اين نوع شعر را به رسميت شناختند، اما در آغاز راه شاملو با مخالفت بسياري مواجه شد.
فروغ فرخزاد در گفت‌وگويي درباره آثار احمد شاملو گفته است: «اگر نظر مرا نسبت به كارهاي اخير شاملو بخواهيد - كه چندان هم نظر مهمي نيست - بهتر است بگوييم توقف. اما كسي چه مي‌داند شايد او فردا تازه‌نفس‌تر از هميشه بلند شد و به راه افتاد. در مورد او هميشه اين اميدواري هست و اگر هم نباشد مهم نيست؛ چون او كار خودش را كرده و به حد كافي هم كرده. لزومي ندارد كه آدم تا آخر عمرش شعر بگويد. با همين مقدار شعر خوب هم كه از شاملو داريم، لازم است و بايد نسبت به او حق‌شناس و سپاس‌گزار باشيم. من در اين‌جا راجع به شعرهاي او صحبت نمي‌كنم. البته در بعضي از موارد با سليقه‌هاي شعري او موافق نيستم، فعلا در مورد وزن...شاملو بعضي وقت‌ها واقعا افراط مي‌كند، حتا در بي‌وزني. من در اين زمينه فقط به دو نفر برخورد كردم كه واقعا وقتي شعرشان را مي‌خواندم، حس مي‌كردم كه احتياجي به وزن ندارم؛ يكي احمدرضا احمدي و يكي بيژن جلالي. شاملو گاهي اوقات هم به كلي فرنگي مي‌شود. به هر حال او در كنار نيما و در رديف اول قرار دارد. من شعرش را دوست دارم.»
تنفر شاملو از شعر و شاعري
عده‌اي هم احاطه نداشتن شاملو را بر وزن‌هاي شعر فارسي عامل محركي براي ابداعاتش دانسته‌اند. يكي از اين افراد محمد حقوقي است كه مي‌نويسد: «جدا بودن از دنياي شعر، تنفر از شعر و شاعري، دل نبستن به شعر گذشته و در نتيجه عدم تسلط كافي به اوزان و مصالح شعر فارسي و... موجب شده است تا شاملو در نهايت شهامت، به شعرهاي آزمايشي آخرين فصل «هواي تازه» دست زند و به اغلب احتمال تنها از اين راه و با اين تجربه به راه‌هاي تازه و بديع قدم بگذارد و بر اثر شم و هوش سرشار، تدريجا به راز كلمات و واژه‌ها پي ببرد و اندك اندك قدرت بالقوه خود را در استعمال كلمات و تركيبات گوناگون و متنوع نشان دهد. تا آن‌جا كه به اعتبار ميزان وقوف به اهميت مصالح شعرش دوره به دوره از نظر زبان و بيان از «هواي تازه» تا «دشنه در ديس» به پيش برود.»
نخستين كسي كه شعر بدون وزن را به تاريخ ادبيات قبولاند
به هر حال دليل اين ابداعات هرچه باشد، نتيجه پذيرفته شدن احمد شاملوست به عنوان قدرتمندترين شاعري كه توانست شعر بي‌وزن بگويد. اسماعيل نوري علاء مي‌گويد: «شاملو نخستين كسي است كه توانسته با وجود انصراف از وزن، كار خود را به عنوان شعر عرضه بدارد و آن را به تاريخ ادبيات ما بقبولاند. بدون شاملو، هيچ‌كدام از شاعران آزادگوي ما، از محمد مقدم گرفته تا هوشنگ ايراني و از سهراب سپهري دهه 30 گرفته تا بيژن جلالي، قدرت آن را نداشتند كه كار خود را همچون شعر عرضه بدارند و پذيرفته شوند.»
شاملو يك شكارچي نيرومند است
سيمين بهبهاني هم معتقد است: «استفاده از طنين طبيعي كلمات و تأليف و تلفيق و جابه‌جا چيدن و به كار گرفتن جناس‌هاي لفظي و صوتي واژه‌ها و حرف‌ها ايجاد تخيل مي‌كند. صدا و حالت شكستن، كوبيدن، خروشيدن، جوشيدن و بسياري از فعاليت‌هاي انسان يا طبيعت را مي‌توان با ايجاد تناسب در تركيب واژه‌ها عينيت بخشيد. شاملو كسي است كه قدرتمندانه از اين شگرد سود مي‌جويد... تنها طنين واژه‌ها نيست كه شعر شاملو را شخصيت مي‌بخشد. او در به دست آوردن تصوير و فضا و موضوع تازه شكارچي نيرومندي است... نيمي از توفيق شاعران در گرو زبان‌ورزي است. شاملو در اين فن استاد است. نهايت توانايي او را در دفتر ماقبل آخرينش با نام «در آستانه» (1376) مي‌توان مشاهده كرد. اين دفتر پيرانه‌سري زبان فاخر را با انديشه‌اي ژرف و احساسي مؤثر عرضه مي‌كند.»
رمانتيسم منحط در شعر شاملو!
رضا براهني درباره شعر شاملو مي‌گويد: «گرچه شعر شاملو از نظر قالب ظاهري، معلق بين نظم و نثر است، ولي گاهي روح و منطق نثر آن‌چنان بر زبانش حاكم مي‌شود كه به هيچ عنواني نمي‌توان بعضي از نوشته‌هاي اخيرش را شعر خواند. زبان شاملو در همان چارچوبه شعر آزاد و يا نثر آهنگين، گاهي محتواي پراستعاره شعر را ترك مي‌كند و به سوي منطق سست و بي‌تصوير نثر مي‌گرايد... در اين قبيل موارد، محتوا گاهي صورت فرار از حقيقت و توسل به رمانتيسم منحط را دارد و زماني به صورت شعارهاي سرمقاله‌يي درمي‌آيد كه از نظر شعري كوچك‌ترين ارزشي بر آن‌ها نمي‌توان قائل شد. زبان اين قطعات آن‌چنان صريح و مستقيم و غيراستعاري است كه هيچ چيز نشان داده نمي‌شود و تخيل به قدري ضعيف و سست است كه كوچك‌ترين ايهام و ابهام و رمز و عمقي در شعر ديده نمي‌شود.»

ارسال نظر

پنجشنبه 21 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابتکار]
[مشاهده در: www.ebtekarnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن