واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به آيه 160 سوره انعامنكوهش امام صادق(ع) از كمك به فقرا با اموال ديگران
مردي با استناد به آيهاي از قرآن، براي كمك به فقيران از ديگران دزدي ميكرد و گمان ميبرد كه اين كارش سزاوار پاداش است، اما امام صادق(ع) با متوجه شدن اين موضوع، برداشت نادرست اين مرد از آيه 160 سوره انعام را مورد نكوهش قرار داد.
به گزارش خبرنگار فعاليتهاي قرآني خبرگزاري فارس، كتاب «احتجاج» نوشته شيخ طبرسي از محدثان موثق و علماي بزرگ نيمه اول قرن ششم هجري قمري است. در اين كتاب ارزشمند مناظرههاي پيامبر(ص) و ائمه و همچنين استدلالهاي برخي از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پيروان اديان غير اسلامي، نسبت به اصول و فروع دين اسلام و مذهب شيعه اثني عشري آمده است.
در جلد دوم اين كتاب روايتي زيبا از امام صادق(ع) درباره نياز به مفسر قرآن و همچنين آثار برداشت نادرست از قرآن كريم آمده است كه در ادامه ميخوانيد.
امام صادق(ع) فرمود: شنيدم گروهي كممايه شخصي را بسيار تعظيم كرده، فضايل و كمالاتي را براي او بر ميشمرند. دوست داشتم او را از نزديك ـ به نحوي كه مرا نشناسد ـ ببينم تا ارزشش را بفهمم.
روزي او را در اجتماع انبوهي ديدم كه مردمان نادان بيدانش دور او را گرفته بودند. من به صورت ناشناس، كناري ايستادم و به او و مردم نگاه ميكردم و او ميكوشيد تا خود را از جمع بدر آورد! عاقبت خود را خلاص كرد و من براي انجام خواسته خود او را تعقيب كردم.
وي در دكان نانوايي توقف و نانوا را غافلگير كرد، دو قرص نان برگرفت و رفت. من از او در شگفت شدم ولي گفتم شايد با نانوا حسابي دارد. آنگاه رفت تا به دكان بقالي رسيد. آنجا نيز دو انار دزديد و سخت مواظب بود كه بقال نبيند. باز از اين منظره تعجب كردم ولي با خود گفتم شايد با بقال معامله و حسابي دارد و اصلا چه حاجتي به دزدي دارد آن هم دزدي دو دانه انار! همچنان او را رها نكردم تا به خرابهاي رسيد كه بيماري در آنجا افتاده بود. دو قرص نان و دو انار را نزد وي گذاشت و از آنجا گذشت.
او از جلو و من از پي رفتيم تا از دروازه شهر گذشتيم. به بيرون شهر كه رسيديم وي را صدا زدم و به او گفتم: مدتي بود نام تو را شنيده و مشتاق ديدار تو بودم و امروز به ملاقات تو رسيدم ولي كارهايي از تو مشاهده كردم كه فكر مرا مشغول و نگران ساخته و اينك از آن امور از تو پرسش ميكنم تا اين نگراني رفع بشود. من تو را ديدم كه از نانوايي دو قرص نان دزديدي. سپس به انار فروشي گذشتي و دو انار هم از او ربودي!
پاسخ داد قبل از هر چيز بگو ببينم كيستي؟ گفتم: مردي از فرزندان آدم و از امت محمد(ص).
گفت: از كدام خانوادهاي؟ گفتم: از اهل بيت رسول خدا(ع).
گفت: اهل كدام شهري؟ گفتم: مدينه پيامبر.
گفت: نكند تو جعفر بن محمد هستي؟ گفتم: همانم.
گفت: چه فايده! نواده پيامبري كه از دين بيخبر است و علم جد و پدرت را ترك كردهاي، زيرا كاري كه در خور مدح است و كننده آن شايسته تمجيد و ستايش است جا نداشت كه مورد انكار و ناسپاسي قرار بگيرد.
گفتم: جهل من از كجا واضح شد و بيخبري من از دين كجاست؟
گفت: همين كه خدا آيه 160 سوره مباركه «انعام» ميفرمايد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَهِ فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها؛ كسي كه كار نيكي انجام دهد 10 ثواب دارد و كسي كه كار بدي انجام بدهد زياده از همان يك گناه بر او نيست».
من با دزدي كردن دو قرص نان دو گناه كردم، چنانكه با ربودن دو انار دو گناه ديگر انجام دادم. پس روي هم چهار گناه كردم ولي خود از آنها نخوردم بلكه دو انار و دو قرص نان را صدقه دادم و هر يك به مقتضاي آيه قرآن 10 حسنه دارد كه ميشود چهل ثواب. بنابراين از يك سو چهار گناه و اما از ديگر سو چهل حسنه به جا آوردم و چهار حسنه، مقابل چهار گناه خارج شود. در نتيجه سي و شش حسنه براي من باقي ميماند.
من در جوابش گفتم: مادرت در سوگ تو گريه كند! تو خود جاهل كتاب خدايي! مگر نشنيدهاي كه خداوند بزرگ در آيه 27 سوره مباركه «مائده» ميفرمايد: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ؛ همانا خداوند، عمل خوب را از پرهيزكاران ميپذيرد و شرط پذيرفته شدن عمل تقوا است»؛ و تو با دزديدن دو قرص نان دو گناه كردي و با ربودن دو انار دو گناه ديگر، با صدقه دادن آنها نه تنها حسنهاي را انجام ندادي بلكه چون بدون رضايت صاحبانش به فقير دادي چهار گناه ديگر بر آن چهار گناه افزودي.
او همچنان خيره خيره به من نگاه ميكرد و از من نپذيرفت، من نيز او را رها كردم و گذاشتم.
انتهاي پيام/ك
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]