محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802444948
نگاهي به اسناد فساد در سازمان تأمين اجتماعيتلاش مرتضوي براي پنهان شدن پشت اصولگرايان/ اسناد كمك مالي مرتضوي به متحصنين مجلس ششم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به اسناد فساد در سازمان تأمين اجتماعيتلاش مرتضوي براي پنهان شدن پشت اصولگرايان/ اسناد كمك مالي مرتضوي به متحصنين مجلس ششم
هرچند مرتضوي تلاش دارد با بزرگنمايي عملكرد خود در دوران اصلاحات مخالفين فسادهاي امروزش را عده اي اصلاح طلب معرفي كند اما بررسي اسناد فساد تامين اجتماعي نشان مي دهد فساد وي فراتر از يك جناح خاص بوده است.
به گزارش سرويس فضاي مجازي خبرگزاري فارس، براي مصاحبه هفته‌نامه پنجره با سعيد مرتضوي چندبار مكان مصاحبه تغيير كرد تا اينكه قرار از سوي مرتضوي يك مجتمع نوساز و خالي از سكنه در خيابان آزادي – خيابان دكتر هوشيار تعيين شد. سعيد مرتضوي در يكي از پرونده‌هايي كه ردپايي از رانت‌بازي در آن ديده ميشود، به پرداخت 250 ميليون تومان جهت كمك به موسسه خيريه نخبگان عدل (كه خود از هيئت امناي اين موسسه است) متهم شده است. نكته جالب توجه آنكه بعد از مصاحبه در بررسي بيشتر اسناد اين موسسه، متوجه شديم كه 250 ميليون تومان مذكور هزينه خريد آپارتماني شده بود كه آدرس آن مكاني در خيابان آزادي – خيابان دكتر هوشيار را نشان مي‌داد؛ بله دفتر كار جديد آقاي مرتضوي يا همان موسسه خيريه نجبگان عدل!
خروجي تحقيق و تفحص از سازمان تأمين اجتماعي، يك گزارش 80 صفحهاي و نزديك به 80 هزار سند مالي و اداري بود كه گزارش آن با تصويب كميسيون اجتماعي به صحن علني مجلس ارائه شد و بسياري از اسناد هم هيچگاه علني نشد و شايد بعدها به كار دستگاه قضايي بيايد اما اين تحقيق و تفحص نكات جالب توجهي داشت كه دانستن آن خالي از لطف نيست:
ماجراي بابك زنجاني
اواخر آذر ماه سال گذشته، بابك زنجاني درخواست خريد 138 شركت را به تأمين اجتماعي ميدهد كه بر اساس آن تفاهمنامهاي منعقد ميشود تا زنجاني مبلغ 17 هزار ميليارد تومان از داراييهاي خود در خارج از كشور را براي خريد اين شركتها پرداخت كند. بانك مسكن نيز مأمور ميشود بر اساس اين تفاهمنامه اين مبلغ را از «بانك اول سرمايهگذاري اسلامي» (FIIB) واقع در مالزي به داخل ايران بياورد. بانك مسكن در سوم دي ماه، در نامهاي به تأمين اجتماعي اعلام ميكند: «مبلغ 442 ميليارد و 524 ميليون و 500 ين ژاپن به حساب ارزي سازمان تأمين اجتماعي نزد بانك مسكن واريز شد» و پنج فقره چك بر همين اساس به بابك زنجاني تحويل داده ميشود اما 10 روز بعد بانك مسكن، اينبار در نامهاي محرمانه مدعي ميشود به دليل تحريمهاي صورت گرفته امكان واريز اين مبلغ وجود نداشته است! اما باز هم اين قرارداد فسخ نميشود. پنجم اسفندماه مجددا بانك مسكن در نامهاي تحريمها را موجب عدم امكان واريز عنوان ميكند اما 11 روز بعد مجددا تأمين اجتماعي درخواست واريز اين پول به كمك بانك مركزي را مطرح ميكند. اين كشوقوس تا پايان دولت احمدي‌نژاد ادامه داشت و بالاخره در روزهاي پاياني دولت وي و در مرداد ماه، اين قرارداد بهدليل عدم امكان واريز پول توسط زنجاني فسخ شد.
عكس1: سندي كه نشان ميدهد برخلاف ادعاي مرتضوي در رسانه‌ها؛ تغيير يك فقره چك به پنج فقره با درخواست بابك زنجاني صورت گرفته است.
اين همه روايت رسمي از تفاهمنامه شركت هولدينگ سورينت قشم و تأمين اجتماعي است؛ اما حالا ذكر چند نكته كليدي ميتواند اين روايت خشك و رسمي را جذاب كند:
بانك FIIB كه از اساس متعلق به بابك زنجاني بوده و برخلاف ارقامي كه براي زنجاني در پروندههاي ديگر السيهاي كلان صادر كرده؛ بانكي كوچك و ناچيز است كه صرفا يك دفتر كوچك در مالزي دارد! اين چكها هر چند بابت «ضمانت انتقال قطعي اسناد شركتهاي ليست پيوست تفاهمنامه» صادر شده اند اما پس از فسخ قرارداد كه مديرعامل جديد تأمين اجتماعي خواستار استرداد اين چكها ميشود مشخص ميشود كه اين چكها سر از وزارت نفت درآوردهاند! وزارت نفتي كه قرار بود زنجاني براي آنها نفت را از مبادي غيررسمي به فروش برساند. نكته ديگر، قيمتگذاري اين 138 شركت است. براي مثال شركت هتلهاي هما با دارايي يك هتل در تهران، دو هتل در مشهد، يك هتل در شيراز، يك هتل در بندرعباس و چند ملك ديگر، تنها به قيمت 655 ميليارد تومان قيمتگذاري شده است! اين در حالي است كه مثلا هتلهاي مشابه در تهران به تنهايي نزديك به 400 ميليارد تومان ارزشگذاري شدهاند و به نظر ميرسد كه قيمت واقعي اين شركت با چندين هتل در سراسر كشور بسيار بيشتر از قيمت مدنظر تفاهمنامه باشد. اين روند در ديگر شركتها نيز به چشم ميخورد.
نكته جالب ديگر اينكه برخلاف ادعاي مرتضوي، در مرحله اول تنها يك چك در وجه شركت سورينت به شماره (8591351/823) صادر ميشود كه چند روز بعد رئيس هيئت مديره سورينت قشم درخواست تقسيم اين چك به پنج فقره را به تأمين اجتماعي ارسال ميكند؛ پنج فقرهاي كه به نظر ميرسد بهتر مورد مصرف (يا به عبارت بهتر خرج كردن) قرار ميگرفت.
آقاي شيك و كلاهي به گشادي 164 امضا
هفته آخر شهريور ماه سال گذشته خبري در رسانه‌ها منتشر شد كه خيلي از مردم از شنيدنش شگفت زده شدند! خبر اين بود: «رئيس كميسيون اجتماعي مجلس گفت 164 نفر از نمايندگان نامه قدرداني از عملكرد مرتضوي در سازمان تأمين اجتماعي را امضا كردند». خبر آنقدر عجيب و حيرتانگيز بود كه خود نمايندگان مجلس نيز حيرت زده شدند.
پس از انتشار اين خبر، بسياري از نمايندگان در صحن علني مجلس نسبت به آن واكنش نشان دادند. پزشكيان نماينده تبريز در مجلس گفت: «امروز عدهاي از مجلسيها شديدا معتقد بودند كه فريب خوردهاند!» البته عدهاي ديگر مانند مهدي كوچكزاده امضاي خود را تأييد كردند. سيد محمد بياتيان نماينده بيجار گفت: «قسم ميخورم هيچ نمايندهاي در حمايت از سعيد مرتضوي نامه امضا نكرده است. نامه تشكر نمايندگان در راستاي حمايت از تبديل صندوق تأمين اجتماعي به سازمان بود و هيچ حمايتي از شخص خاصي وجود نداشته است». نكته جالب آنكه در متن نامه، هيچ نامي از سعيد مرتضوي و حمايت از وي به ميان نيامده است و امضاهاي نمايندگان، تحت عنوان «نامه تقدير نمايندگان خطاب به آقاي رئيسجمهور پيرامون اصلاح اساسنامه در جهت ارتقاء سازمان تأمين اجتماعي» جمعآوري شده. امضاهاي اوليه نشان ميدهد اين نامه حداقل از تاريخ 22 مرداد ماه سال گذشته در حال جمعآوري بوده است اما در تاريخ 23 مرداد ماه (به گواه تاريخ ذيل امضا)، عبدالرضا عزيزي رئيس كميسيون اجتماعي مجلس و از چهرههاي مؤثر فراكسيون رهروان ولايت، در بالاي نامه با دست خود اين جمله را اضافه كرده است: «ضمن تأييد مطالب فراكسيون، حمايت واضح خود را از ادامه مديريت آقاي دكتر مرتضوي اعلام ميداريم».
تصوير نامه نمايندگان و دست نوشته جنجالي آقاي شيك!
همين جمله كافي است تا وي بعدها در شهريور ماه سال 91 مدعي شود كه 164 نماينده از مرتضوي حمايت كردهاند! هر چند برخي از نمايندگان هيچگاه آن يك جمله را نخوانده بودند. ذيل اين نامه، امضاي چهرههايي نظير مسعود پزشكيان، روح الله حسينيان و قاضيزاده هاشمي(مسئول كارگروه بخش بهداشت و درمان تحقيق و تفحص از تأمين اجتماعي) نيز به چشم ميخورد.
برخلاف ادعاي نماينده بيجار كه قسم خورده بود هيچ كس حامي مرتضوي نبوده است عبدالله سامري نماينده خرمشهر ذيل امضاي خود در اين نامه مينويسد: «به كوري چشم دشمنان اسلام از رئيسجمهوري تشكر ميكنم و همچنين از برادر محترم جناب آقاي مرتضوي تشكر ميكنم». رجب رحماني يكي ديگر از نمايندگان مجلس نيز امضاي خود را به اين جمله مزين كرده است: «از زحمات و فعاليت چشمگير ايشان (جناب مرتضوي!) صميمانه تشكر ميكنم». عزيزي در آن ايام، خود اعتراف ناقصي كرد و گفت: «در رأس اﻣﻀاهاي اﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ، ﻣﺤﮑﻢ، درﺷﺖ و ﺷﯿﮏ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻋﺰﯾﺰي رئيس ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ. ﻣﻦ ﻧﻔﺮ اﺻﻠﯽ ﻧﺒﻮدم وﻟﯽ ﺑﻪ ﻧﻔﺮ اﺻﻠﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪم ﮐﻪ اﺷﮑﺎلي هم ﻧﺪارد. ﻣﻦ همه اﻣﻀﺎها را ﺟﻤﻊ ﻧﮑﺮدم وﻟﯽ ﻟﯿﺪر ﺟﻤﻊآوري اﻣﻀﺎ ﺑﺮاي ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺳﻌﯿﺪ ﻣﺮﺗﻀﻮي ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽآﯾﻢ ﮐﻪ اﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪارد و اﯾﻦ را ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮم». بعدها برخي رسانه‌ها به عزيزي لقب آقاي شيك دادند!
معضلي به نام «غيرشمول»
شايد بتوان اين واژه «غيرشمول» را كد رمز واريز پولهاي شبههدار و فسادهاي صورت گرفته در تأمين اجتماعي دانست. بر اساس قانون تأمين اجتماعي و بخش دستورالعمل پرداخت از محل سرجمع اعتبارات مواد بودجه (غيرشمول) اين اختيار به هيئت مديره و مديرعامل داده شده است كه 05/0درصد از بودجه تحت اختيار را در راستاي كمك بلاعوض و اعطاي وام قرضالحسنه به بيمهشدگان، مستمري بگيران، كاركنان، كانون‌هاي بازنشستگان، مؤسسات و... حسب تشخيص پرداخت كرده يا دستور پرداخت آن را صادر كنند. مجموع اين بودجه در سال گذشته 15 ميليارد تومان بوده كه نزديك به يك سوم آن توزيع شده است.
عكس3: دستور العمل پرداخت غيرشمول
شايد اين مبلغ در كنار رانتهاي برخي شركتهاي شستا يا پولهاي حاصل تفاهم با بابك زنجاني رقم ناچيزي محسوب شود اما مسيري كاملا رسمي در اختيار مديرعامل و هيئت مديره قرار داده است كه به هر كسي كه مايل هستند پول پرداخت كنند!
وام به وزير وقت كار (شيخ الاسلامي)، كمك به مديران مسئول روزنامهها، كارت هديههاي چند ميليوني به وزرا و محمدرضا رحيمي، مديران و معاونين مرتضوي، هيئت مديره و هيئت امناي تأمين اجتماعي و دهها مورد ديگر از حاتم بخشيهاي مرتضوي، صرفا با همين ترفند پرداخت شده است.
ستاد انتخاباتي خانوادگي
در نامه حمايت از مرتضوي خطاب به رهبر انقلاب نام سه نفر در صدر اين ليست قرار داشت: ناصر برهاني، علي اكبر خبازها (كانون عالي كارگران بازنشسته) و غلامرضا عباسي (كانون انجمنهاي صنفي كارگران كورهپزخانههاي استان تهران)
نكته جالب توجه آنكه عباسي، تحت عنوان كانون انجمنهاي صنفي كارگران كورهپزخانههاي استان تهران مبلغ يك ميليارد ريال وجه نقد و يك ميليارد ريال بن رفاه دريافت كرد و مبلغ 960 ميليون ريال نيز به آقاي علي اكبر خبازها بابت مساعدت به كانون عالي كارگران بازنشسته و مستمري بگيران سازمان تأمين اجتماعي پرداخت شد. مبلغ 450 ميليون ريال وجه نقد هم به آقاي ناصر برهاني، بابت فعاليتهاي فرهنگي و تبليغاتي و آموزشي پرداخت شده است. همچنين برهاني مبلغ 500 ميليون ريال از مرتضوي گرفته كه در سند امور مالي سازمان، دليل آن ذكر نشده! نكته جالب توجه آنكه اين افراد بعدها جبهه متحد كارگران ايران اسلامي را به دبيركلي برهاني تأسيس ميكنند اين جبهه فاقد ثبت، دفتر رسمي و حداقلهاي قانوني بوده و در ايام انتخابات تأسيس شده است. اين جبهه در انتخابات اخير شوراي شهر تهران با سرليستي آقاي شيخالاسلامي در صحنه سياسي كشور حاضر شده بود و نام همسر سعيد مرتضوي (هما فلاح تفتي) و دختر خبازها (نرگس خبازها) نيز در ميان ليست اين جبهه به چشم ميخورد. مرتضوي در آيين افتتاح اين جبهه گفته بود: «ورود نمايندگاني از تشكل‌هاي كارگري و افراد نزديك به تأمين اجتماعي در شوراهاي اسلامي، باعث تأمين حقوق كارگران ميشود!» شايد به همين دليل اين جبهه از تبليغات تمام صفحه روزنامه خورشيد نيز بيبهره نبود.
وقتي سعيد مرتضوي در آخرين روز كاري خود (16 مرداد ماه) دستور پرداخت 96 ميليون تومان پول را براي خبازها صادر مي كند
خبازها دريافت چك را در رسانه ها تكذيب كرده است (تصوير چك 96 ميليون توماني در وجه خبازها)
مرتضوي در مصاحبه همين شماره پنجره، مدعي است كه مخالفين وي از جناح افراطي مجلس ششم هستند و متحصنين مجلس ششم اين تحقيق و تفحص را ترتيب دادهاند. هرچند كه خطر حضور جريان تندروي مشاركت در دولت جديد ميتواند يك نگراني جدي باشد اما مرور سخنراني برهاني دبيركل جبهه متحد كارگران ايران، در هشتمين روز تحصن جمعي از نمايندگان مجلس ششم خالي از لطف نيست. ناصر برهاني عضو هيئت مركزي كانون شوراهاي كار استان تهران گفت: «من از طرف كارگران استان تهران از رد صلاحيتها متأسفم و ميگويم كه با شما همدرديم و از تحصن شما حمايت ميكنيم و خواهان نهادينه شدن دموكراسي در كشور هستيم». وي كه در جمع نمايندگان متحصن سخن ميگفت، اظهار داشت: «چرا چند روز پس از سخنراني رهبري هنوز هيچ اتفاقي نيفتاده و در مورد ردصلاحيتها هيچ تجديدنظري نشده است. خوشحاليم كه شما تحصن و اعتصاب را در كشور نهادينه كرديد». وي در پايان گفت: «اگر خاتمي با رأي 21 ميليون نفر نتوانست خواستههاي ملت را برآورده كند، ديگر ما چه كاري ميتوانيم بكنيم». منبع: خبرگزاري ايسنا، يكشنبه 28 دي 1382 (كد خبر: 8210-12829»)
وقتي خبازها و برهاني احساس تكليف ميكنند كه در رابطه با پرونده كهريزك از مرتضوي حمايت كنند!
تصوير ليست انتخاباتي جبهه متحد كارگران با سرليستي شيخ الاسلامي و با حضور هما فلاح تفتي (همسر مرتضوي) ،نرگس خبازها (دختر خبازها) و پروين احمدي نژاد
منفعت مرتضوي براي رسانههاي اصلاحطلب
رابطه مرتضوي با رسانههاي اصلاحطلب شايد در دوره اصلاحات همچون رابطه كارد و پنير بود ولي گويا اين رابطه در دوران تصدي تأمين اجتماعي به رابطه كره و پنير تغيير پيدا كرده است! سعيد مرتضوي در راستاي ترويج منويات و اخبار خود در چندين نوبت به برخي روزنامهها مبالغ قابل توجهي پرداخت كرده است كه در ميان اين روزنامهها نامهايي نظير اعتماد، آرمان و آفتاب يزد به چشم ميخورد. علاوه بر اين، نام هوشنگ سفيدي مديرمسئول وقت روزنامه آرمان در ميان دريافتكنندگان كارت هديه (به مبلغ 10 ميليون تومان) و همچنين دريافت 50 ميليون تومان جهت سمپوزيوم مؤسسه آرمان به چشم ميخورد. يا براي مثال روزنامه آفتاب يزد برخلاف ژست مخالفت اينروزهايش با مرتضوي، در دوران مديريت وي بسياري از سخنرانيهاي وي را به صورت ويژه پوشش داده است كه بر اساس اسناد واريزي از بودجه غيرشمول بهنظر ميرسد اين لطف آفتاب يزد بيجواب نمانده است.
وقتي روزنامه اصلاح طلب آفتاب يزد براي مرتضوي خبر سفارشي منتشر ميكند و بر اساس آن فاكتور و چك صادر مي شود!
سند پرداخت پول به روزنامه هاي اصلاح طلبي نظير اعتماد، آرمان، آفتاب يزد و...
ماجراي 37 نماينده مجلس
در همه ادوار مجلس مبالغي پول توسط تأمين اجتماعي و برخي نهادهاي حمايتي ديگر بين مسئولين و نمايندگان توزيع ميشود تا بتوانند به مراجعين مردمي كمك كنند؛ هر چند كه اين رويه ميتواند فسادزا يا حداقل موجب توزيع ناعادلانه منابع مالي شود، اما آنچه مشهود است بر اساس قانون تأمين اجتماعي (اختيارات مصارف بودجه غيرشمول)، اين روند غيرقانوني نيست! هر چند كه مثلا در دوران تصدي علي ذبيحي در مجلس، اين روند تقريبا براي مدتي متوقف شد. در مجالس گذشته به دليل كاستن از حواشي اين كمكهاي مالي، نمايندگان حق دريافت مستقيم مبالغ را نداشته و بايد اين مبالغ با دريافت رسيد به دفاتر نمايندگان تحويل داده ميشد. اما آنچه در تحقيق و تفحص اخير آمده نشاندهنده آن است كه 136 ميليون تومان پول از بودجه غيرشمول كسر و به جاي آن نامهاي دستنويس حاوي چند كد (با عنوان نماينده مجلس) در اختيار امور مالي تأمين اجتماعي قرار گرفته است.
تنها سند دست نويسي كه بر اساس آن مرتضوي بر اساس آن مدعي پرداخت پول به نمايندگان است!
هر چند كه بسياري از نمايندگان در معرض دريافت اين پولها قرار دارند اما هيچ ليستي حاوي نام آنها و دريافت رسيد اين پولها وجود ندارد! دور از تصور نيست كه اين برگه دستنويس صرفا مجوزي براي برداشت 136 ميليوني از حساب تأمين اجتماعي بوده باشد.
آمبولانسهاي ناپديد شده
قصه آمبولانسهاي سازمان شنيدني است. هيئت مديره تأمين اجتماعي در شهريور 90 مجوز خريد 100 دستگاه آمبولانس را از طريق شركت بازرگاني خانهسازي ايران (وابسته به تأمين اجتماعي) ميدهد. اين شركت كه خود را نماينده انحصاري يك برند مشهور معرفي كرده و با همين ترفند مجوز ترك تشريفات مناقصه را اخذ نموده بود، در نقش واسطه با شركتي ديگر قراردادي به مبلغ 75 ميليارد و 480 ميليون ريال منعقد مينمايد و همزمان 40 درصد مبلغ كل قرارداد را نيز به شركت ياد شده پرداخت ميكند!
سند خريد 100 آمبولانس توسط شركت خانه سازي ايران
سندي كه نشان مي دهد تنها 20 آمبولانس خريداري شده و اين تعداد نيز قابليت شماره گذاري ندارد!
فروشنده متعهد به تحويل آمبولانسها ظرف 120 روز كاري ميشود ولي به بهانه نوسانات ارزي سال91 فقط 20 دستگاه آن را تحويل ميدهد. اينك بخش درمان مدام درخواست آمبولانس دارد ولي همان 20 دستگاه نيز به دليل فقدان مستندات، شمارهگذاري نشده و عملا در انبار بلااستفاده مانده است!
سندي كه نشان مي دهد برخلاف ادعاي مرتضوي؛ ارزش شركت هايي كه وي به عنوان رد ديون دولتي از احمدي نژاد دريافت كرده است بجاي 35 هزار ميليارد تومان تنها 3هزار و 900 ميليون تومان ارزش دارد.
بازگشت به صفحه نخست گروه فضاي مجازي
انتهاي پيام/
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]
-
گوناگون
پربازدیدترینها