تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836722141
بررسي مقالة «تأويل از ديدگاه شيعه دوازده امامي»
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسي مقالة «تأويل از ديدگاه شيعه دوازده امامي»
به نظر نويسنده برخي از باطنيترين تفاسير قرآن را ميتوان ميان شيعۀ اثني عشري يافت كه البته اين نوع تفسير حول محور مفهوم ولايت و امامت قرار ميگيرد. و برخي از آيات قرآن از نظر شيعه، دربارۀ شيعه نازل شده كه فهم آنها تنها با خروج از ظاهر و ورود به بطن قرآن ممكن است.
بخش دوم و پاياني
د. تأويل از ديدگاه صاحب نظران
1. تأويل به معناى تفسير، اين معنا نزد قدماى مفسران شايع بود، مثلاً ابو جعفر طبرى (م: 310ق) در تفسير جامع البيان در مورد تفسير آيه مىنويسد: «القول فى تأويل الاية» يا «اختلف اهل التأويل فى هذه الاية...». يادآورى: همانگونه كه در معانى لغوى و قرآنى ملاحظه شد، برخى اهل لغت نيز «تأويل» را به معناى «تفسير» ميدانند (ن.ك. به: تاج العروس، ماده فسر) و برخى اساتيد معاصر تأويل در آيه هفتم سوره آلعمران را به همين معنا ميدانند (سبحانى، تفسير صحيح آيات مشكله قرآن، ص 250).
2. تأويل به معناى توجيه متشابه، در قرآن آيات محكم و متشابه وجود دارد و آيات متشابه داراى احتمالهاي متعدد در معنا هستند و از اينرو شبهه انگيزند، لذا مفسر قرآن آيات متشابه را به محكم بر مىگرداند و توجيه مىكند؛ همانگونه كه آيه يَدُ اللّهِ (فتح/10) را به آيه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شورى/11) بر مىگردانند.
يكي از اساتيد معاصر يكى از معانى تأويل را همين توجيه متشابه ميداند. وقتي مفسر توجيه معقولى براى آيات متشابه ارائه مىدهد، گويي زمام لفظ را ميگيرد و به جهتى مىبرد كه توجيه مناسب دارد و لفظ يا عمل متشابه توجيه مىشود. ايشان اين معناى تأويل را در آيه هفتم آلعمران و هشتاد و دوم كهف جارى مىداند (معرفت، التفسير و المفسرون فى ثوبه القشيب، ج 1، ص 20).
به نظر ميرسد «توجيه متشابه» غير از تفسير است؛ چون در تفسير معناى آيه و مقصود خدا از آن مشخص مىشود؛ ولى مفسر الزاماً به دفع شبهات يا توجيه آيات متشابه نمىپردازد. در ضمن در توجيه متشابهات گاهى معناى مرجوح به وسيله قرينه ترجيح داده مىشود؛ ولى در تفسير اين گونه نيست.
3. تأويل به معناى برگرداندن لفظ آيه از معناى راجح به معناى مرجوح، گاهى يك آيه ظهور ابتدايى در معنايى دارد كه به وسيله قرينه و دليل خاص (نقلى يا عقلى) به معناى غير ظاهر بر مىگردد. به عبارت ديگر با قرينه، ظهور ثانوى مييابد. براى مثال ممكن است از آيه جَاءَ رَبُّكَ (فجر/22) حركت مادى و جسمانيت خدا استفاده شود؛ اما به قرينه آيه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شورى/ 11) در ظاهر آيه تصرف مىكنيم و مىگوييم «آمدن خدا» به معناى حضور او در رستاخيز است.
دكتر ذهبى اين شيوه را «تأويل» مىنامد و آن را به مشهور متاخران نسبت مىدهد. (ذهبي، التفسير والمفسرون، ج1، ص 18ـ15 و ج2، ص25) و اين همان اصطلاح شايع عرفى در معناى تأويل است كه در برابر تفسير قرار مىگيرد (طباطبايي، الميزان، ج3، ص 44، و البرهان، زركشى، ج 2، ص 164)؛ البته اين معنا با معناى توجيه متشابه كه در بحث قبل گذشت، جمعشدني است؛ چون توجيه متشابه نيز غالباً همين كاركرد را دارد.
4. تأويل به معناى بطن، اين معناى «تأويل» بر اساس كاربرد آن در احاديث شكل گرفته است. در مبحث «تأويل» در احاديث گذشت كه آيت الله معرفت بر اساس روايت امام باقر(ع)، يكى از معانى «تأويل» را «بطن» مىداند؛ ليكن بطن به معناى مفهوم عامى كه از آيه انتزاع مىشود در اين مورد مطالبي را در مبحث «بطن» و نيز ذيل قاعده «جرى و تطبيق» بيان خواهيم كرد. اين معناى تأويل نوعى دلالت التزامى است كه با كشف هدف آيه و الغاى خصوصيت از عناصر غير دخيل در هدف، معناى عامى به دست مى آيد كه در هر زمان و مكان مصاديق جديدى دارد.
5. تأويل به معناى تفسير باطنى و بيان معانى از راه اشاره و رمز: اين اصطلاح ميان عرفا، صوفيه و باطنيه كاربرد دارد (ذهبي، التفسير والمفسرون، ج1، ص 18؛ آلوسى، تفسير، ج1، ص5). تأويل در اين اصطلاح به معانى اشاره و رمزى اشاره دارد كه نوعاً از ظاهر الفاظ و قواعد معمول در آنها به دست نمىآيد؛ بلكه نيازمند نوعى كشف و شهود است، مثلاً از آيه فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً (طه/ 12) استفاده مىكنند كه دنيا را كنار بگذاريد و به آن دل نبنديد؛ البته برخى اساتيد معاصر اين تأويلها را به عنوان «تداعى معانى از آيات» توجيه مىكنند (معرفت، التفسير الاثرى الجامع، معرفت، ج 1، ص 28 به بعد).
لازم به يادآورى است كه باطنيه و غلات در مورد تأويل آيات راه افراط را پيمودهاند و تأويلهاي باطلى را ارائه كردهاند. نمونههاى متعددى از اين تأويلها و تطبيقهاى باطل باطنيه و غلات را مىتوانيد در كتاب «روشهاى تأويل» ببينيد (شاكر، همان، ص 173 به بعد).
اين رويكرد مورد اعتراض اهل بيت: نيز قرار گرفته است و گاهى غلات را لعنت كردهاند (مجلسي، بحارالانوار، ج25، ص266 و 365 و 343 و ج 5، ص 249 و 250). به هر حال اين معناى تأويل، با تفسير مباين است يادآورى ميشود كه در منابع تفسير ثابت شد كه شهود و مكاشفه هاى عرفانى در تفسير حجت نيست. در اين جا نيز همين مطلب جارى است چون شهود امرى شخصى، خطاپذير و انتقال شدني و غير مستدل است.
6. تأويل به معناى مراد كلام: ذهبى اين معنا را به قدما نسبت مىدهد و مىنويسد:«آنچه مراد كلام است، تاويل آن شمرده مىشود، پس اگر كلام طلب چيزى بكند، آن چيز مطلوب، تاويل كلام است، و اگر خبر از چيزى بدهد، آن چيزى كه خبر از آن داده شده، تأويل كلام است» (ذهبي، همان، ص 13 به بعد). معناي ديگري نيز از تأويل شده است كه در اين مختصر نميگنجد. در مورد آيه هفتم سوره آلعمران وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ بين مفسران قرآن (اعم از شيعه و سني) اختلاف هست. در مورد عطف «واو» و معناي آن چند ديدگاه بين مفسران شيعه وجود دارد.
الف. علم به تأويل مخصوص خداست؛ چرا كه خداوند مىفرمايد: وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنَا (آلعمران/ 7)؛ «و حال آنكه بازگشتگاه (مقاصد)ش را جز خدا و استواران در دانش نمىدانند. (آنان كه) مىگويند: «به آن (قرآن) ايمان آورديم، همه (آيات محكم و متشابه) از جانب پروردگار ماست».
به گفته برخى صاحبنظران «واو» در «والراسخون» استيناف است. اين مطلب از عايشه، عروة بن الزبير، الحسن، مالك، كسائى، فراء و جبائى نقل شده است (ن.ك. به: طبرسي، مجمعالبيان، ج2، ص701؛ طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص27)؛ زيرا عطف جمله «والراسخون» بر «اللَّه» مستلزم آن است كه جمله «يقولون» آغاز جمله باشد و اين مطلب از ذوق ادبى دور است و لازم بود كه گفته شود «هم يقولون» يا «و يقولون» (رازى، التفسيرالكبير، ج7، ص190 (البته ايشان به سياق آيه و قرينه انحصار برخى علوم مثل علم الساعة به خدا، نيز استناده كرده است، كه به ايشان پاسخ دادهاند (ن.ك. به: معرفت، التمهيد، ج3، ص 41))؛ بنابراين كسى غير از خدا تأويل آيات قرآن را نميداند.
ب. علم به تأويل مخصوص خدا و معصومان: است. اولاً: «واو» در الراسخون عطف است. اين مطلب از ابنعباس، ربيع، محمد بن جعفر ابن زبير، و ابومسلم اصفهانى، نقل شده و علامه طبرسى آن را موافق روايات و روش صحابه و تابعان در تفسير مىداند (مجمعالبيان، ج2، ص701)؛ زيرا براساس قواعد ادبى آغاز جمله حاليه با فعل مضارع ممكن است و مثالهايى در آيات قرآن، مثل وَلاَتَمْنُن تَسْتَكْثِرُ (مدثر/ 6) و اشعار عرب دارد؛ حتى برخى اديبان عرب به جواز آن تصريح كردهاند (ابن مالك، الفيه، ص44).
ثانياً: اصل در «واو» عطف است (معرفت، علوم قرآنى، ص291؛ جوادى آملى، قرآن در قرآن، ج1، ص 238) و مناسبت حكم و موضوع هم عاطفه بودن «واو» است. واقعيت خارجى نيز اين مطلب را تأييد مىكند؛ چون بسيارى از آيات متشابه براى انسانها، قابل فهم و تفسير است. ثالثاً: بر فرض كه «واو» در آيه عطف نباشد، احاديث متعددى از اهل بيت: به ما رسيده است كه دلالت مىكند معصومان: دانش تأويل دارند و كسى غير از آنها تأويل قرآن را نمىداند.از امام صادق(ع) حكايت شده است: «خدا، حلال و حرام و تأويل را به پيامبر(ص) آموخت» (حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 18، ص 47).
از پيامبر(ص) نيز حكايت شده است: «تأويل قرآن به طور كامل تنها نزد على(ع) است». (مجلسي، بحارالانوار، ج69، ص184)؛ (البته سخنى از امام على(ع) در خطبه اشباح نقل شده است كه مخالف اين ديدگاه است؛ ولى از نظر سند و دلالت در آن خدشه شده است (ن.ك. به: على اصغر ناصحيان، تأويل و راسخان در علم، مجله تخصصى الهيات و حقوق، دانشگاه رضوى، ش11).جالب اين كه علامه طباطبايى با اين كه معتقد است «واو» در آيه مذكور استينافيه است؛ اما معتقد است كه راسخان علم از تأويل قرآن آگاهي دارند (طباطبايي، همان، ج 3، ص52 ـ 51 و ص69).
ج. علم به تأويل مخصوص خدا و دانشمندان است كه معصومان مصداق كامل آنها هستند؛آيه هفتم آلعمران عمل به تأويل را مخصوص خدا و راسخان در علم ميداند؛ يعنى همان گونه كه در ديدگاه دوم گذشت، «واو» عاطفه است و احاديث بر اين مطلب دلالت دارند؛ ولى راسخان در علم منحصر در معصومان8 نيستند، بلكه راسخان، همان دانشمندان ژرفانديشاند كه در تفسير و علوم قرآن تخصص دارند، و اهل بيت: در راس اين گروه هستند. در تأييد اين ديدگاه بايد گفت:
اولاً) با معناى لغوى و عرفى و اصطلاح قرآنى راسخان در آيات ديگر سازگار است. در آيه 162 سوره نساء آمده است: لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ. خداوند در اين آيه از دانشمندان اهل كتاب با عنوان راسخان در علم ياد كرده است؛ با اينكه دانشمندان اهل كتاب معاصر پيامبر(ص) معصوم نبودند. (راسخان = استواران در علم = دانشمندان).
ثانياً) واقعيت عينى نيز آن را تأييد مىكند؛ زيرا بسيارى از آيات متشابه توسط مفسران قرآن، فهميده و تفسير شدهاند و مىشوند. و ديده نشده است كه كسى از مفسران به خاطر متشابه بودن آيهاى، از تفسير آن خوددارى كند؛ بلكه همه آيات را تفسير كردهاند. (ن. ك. به: طبرسي، مجمع البيان، ج 2ـ1، ص701). برخى احاديث نيز اين ديدگاه را تأييد مىكند، از جمله از پيامبر(ص) حكايت شده است كه به على(ع) فرمود:«بعد از من، مردم را به آن بخش از تأويل قرآن كه فهم آن براى آنها مشكل است، آگاه ساز» (مجلسي، بحار الانوار، ج 23، ص 195).
از امام باقر(ع) حكايت شده است: «پيامبر(ص) افضل راسخان در علم بود...» (صفار، بصائر الدرجات، ص 223 و 224؛ بحراني، البرهان فى تفسيرالقرآن، ج1، ص 271). در روايتى از پيامبر(ص) نيز نقل شده است كه در پاسخ كسى كه از راسخان در علم پرسيد، فرمود: «من برّت يمينه وصدق لسانه واستقامه قلبه وهن عفّ بطنه وفرجه فذلك من الراسخين فى العلم» (ابنكثير، تفسير القرآنالعظيم، ج1، ص437). بنابراين احاديثى كه علم به تأويل را مخصوص خدا و معصومان ميدانند، با اين روايات تقييد و تفسير مىشوند. آيت الله مكارم شيرازى مىنويسد:
«همانطور كه از معناى لغوى اين كلمه (راسخان) استفاده مىشود، منظور از آن كسانى هستند كه در علم و دانش، ثابت قدم و صاحبنظرند، البته مفهوم اين كلمه يك مفهوم وسيع است كه دانشمندان و متفكران را در بر مىگيرد، ولى ميان آنها افراد ممتازى هستند كه درخشندگى خاصى دارند و طبعاً در درجه اول، در ميان مصاديق اين كلمه قرار گرفتهاند، و اگر مشاهده مىكنيم در روايات متعددى «راسخان فى العلم» به پيامبر گرامى اسلام(ص) و ائمه هدى(ع) تفسير شده، روى همين نظر است» (مكارم، تفسير نمونه، ج 2، ص 439).
برخي با نسبت دادن تأويلهاي باطنيه و غلات به شيعه، خواستهاند شيعۀ اماميه را به تأويل باطل قرآن متهم كنند؛ حال آن كه امامان شيعه(ع) تأويلهاي اشاعره و معتزله را ردّ كردهاند. تأويل نزد اماميه بر سه مبناي (قرآن، سنت صحيح و عقل) استوار است (شاكر، روشهاي تأويل قرآن، 68ـ67).شيعه معتقد است كه برداشتهايش از اين آيات، در روايات اهل بيت: ريشه دارد. از امام صادق(ع) نقل شده است:«همانا ائمه در كتاب خدا دو نوعاند؛ خداي تعالى ميفرمايد: وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا، «آنها را اماماني قرار داديم كه مردم را به امر ما هدايت كنند، نه به امر مردم، امر خدا را بر امر خويش و حكم خدا را بر حكم خويش مقدم شمارند...» (كليني، كافي، ج 1، ص 216).
امام باقر(ع) از پدرش و ايشان از پدر خود(ع) نقل فرمود:هنگامي كه آيۀ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ نازل شد، ابوبكر و عمر پرسيدند: اي رسول خدا! آيا آن تورات است؟ فرمود: نه. پرسيدند: آيا انجيل است؟ فرمود: نه. پرسيدند: آيا قرآن است؟ فرمود: نه. آن گاه امير مؤمنان وارد شد و پيامبر(ص) فرمود: اين است آن كتابي كه خداوند علم همه چيز را در آن جمع كرده است» (ابن بابويه، معاني الاخبار، ص95). از «امام صادق(ع) نقل شده است:
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً؛ «يعني ائمه و ولايت ايشان، هر كس داخل در ولايت ايشان شود گويي به خانۀ پيامبر داخل شده است» (كليني، 1388، 1، 423).هنگامي كه آيۀ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ ... نازل شد، پيامبر(ص) علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) را زير عباي خود جمع كرد و گفت: خدايا اينان اهل بيت من هستند ... (كليني، همان، ج 1، ص 287).
از رسول خدا(ص) نقل شده است:«هر كس دوست دارد به دستگيرۀ محكمي چنگ زند كه گسستي ندارد، به ولايت برادر و جانشين من علي بن ابي طالب چنگ زند؛ زيرا كسي كه دوستي و ولايت او را دارد، هلاك نميشود، و كسي كه او را دشمن دارد و با او مخالفت كند، نجات نمييابد» (ابن بابويه، همان، ص 368).
رسول خدا(ص) فرمود:«امامان فرزندان حسين(ع) هستند. آن كه از آنها اطاعتش كند، خدا را اطاعت كرده است، و آن كه از آنها نافرماني كند، خدا را نافرماني كرده است. ايشان دستگيرۀ محكم و وسيله به سوي خداياند» (ابن بابويه، همان، ج 1، ص 63).در تفاسير روايي شيعه، اصل درخت مبارك زيتون به ابراهيم(ع) تفسير شده است كه نه گرايش يهودي داشت؛ نه نصراني (كليني، كافي، ج 8، ص 380). امام صادق(ع) فرمود:
«... يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ ابراهيم(ع)، زَيْتُونَةٍ لاشَرْقِيَّةٍ وَلاغَرْبِيَّةٍ، نه يهودي و نه نصراني،... نُورٌ عَلى نُورٍ، امامي بعد از امام، يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»، خداوند هر كه را بخواهد، به واسطۀ امام هدايت ميكند...» (بحراني، همان، ج 4، ص 67)؛ البته اين تفاسير از باب جري و تطبيق است. امام به اعتقاد شيعه و بر اساس دلايل عقلي و نقلي بايد معصوم باشد، وعصمت او با نصّ خدا بر زبان پيامبر، شناخته ميشود؛ زيرا عصمت امري ظاهري نيست، بلكه موضوعي غيبي است كه كسي جز خدا به آن آگاهي ندارد (ابن بابويه، همان، ص 309).
اصطلاح شيعه نخستين بار توسط شخص پيامبر براي اشاره به ياران علي بن ابي طالب7 به كار رفت (مجلسي، همان، ج7، ص 178).از جملۀ روايات جانشيني امام علي7 به جاي پيامبر(ص)، حديث منزلت است. رسول خدا(ص) فرمود: اي علي! تو براي من به منزلۀ هاروني نسبت به موسي هستي؟ جز اينكه پس از من پيامبري نخواهد بود (ابنشهر آشوب، مناقب آل ابيطالب، ج2، ص 219).
آياتي كه قبل و بعد از واقعۀ غدير خم نازل شد و «ابلاغ» را هم سنگ كل رسالت پيامبر و اكمال دين و اتمام نعمت معرفي كرد، نشانگر اهميت و بنيادي بودن موضوع است. در نتيجه امر به دوستي علي(ع) نمي تواند توجيه خوبي براي اين واقعه باشد (ابن بابويه، همان، ص584). 13. حديث ثقلين از احاديث متواتري است كه از رسول خدا(ص) روايت شده است (مجلسي، همان، ج 2، ص 100)؛«اي مردم من ميان شما دو چيز گران قدر و نفيس به جاي ميگذارم كه يكي از ديگري بزرگتر است، كتاب الهي ريسمان خداست كه ميان آسمان و زمين كشيده شده است و عترت و اهل بيتم ...» (طوسي، تبيان، ج 1، ص 27).
14. از رسول خدا(ص) نقل شده است:«هر كس كه امامت علي را بعد از من انكار كند، همانا نبوّت مرا انكار كرده، و آن كس كه نبوّت مرا انكار نمايد، خدا را در ربوبيتش انكار كرده است» (ابن بابويه، همان، ص 104). 15. از علي(ع) نقل شده است كه فرمود:«رسول خدا(ص) هزار باب علم را به من آموخت كه از هر بابي هزار باب [ديگر] گشوده ميشد» (ابن شهر آشوب، همان، ج 1، ص 315). رسول خدا(ص) فرمود: «من شهر علم هستم و علي دروازۀ آن است، پس هر كس ميخواهد به شهر درآيد، بايد از در وارد شود» (همو، ج 1، ص 314).
امام باقر، صادق، كاظم و رضا: فرمودند: «آن كه علم كتاب نزد اوست [اشاره به آيۀ 43 سورۀ رعد: قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]، علي بن ابيطالب7 است (همو، ج 1، ص 309). ابن عباس ميگويد: «او قطعاً علي بن ابي طالب است كه ناسخ و منسوخ، حلال و حرام، تفسير و تأويل نزد اوست (همو).
16. از علي(ع) نقل شده است: «وهذا القرآن انّما هو خط مستور بين الدفتين لاينطق بلسان ولابدّله من ترجمان وانّما ينطق عنه الرجال»؛ «همانا اين قرآن نوشتهاي پوشيده ميان دو جلد است، با زبان سخن نميگويد و ناگزير بايد ترجماني داشته باشد، و همانا مرداني از آن سخن ميگويند (نهج البلاغه، خ 125). «اين قرآن است، پس آن را به نطق درآوريد، و هرگز سخن نخواهد گفت؛ اما من به شما از آن خبر ميدهم» (نهج البلاغه، خ 158).
امام باقر(ع) فرمود: «انّما يعرف القرآن من خوطب به»، «قرآن را تنها كسي كه قرآن به او خطاب شده است، ميشناسد» (كليني، همان، روضه كافي، ح 485). «هيچ كس نميتواند ادعا كند كه تمامي قرآن، ظاهر و باطن آن، نزد اوست؛ مگر اوصياء [جانشينان پيامبر(ص)]» (مجلسي، همان، ص 89، 88). اينگونه احاديث به حصر نسبي دلالت دارد؛ نه حصر مطلق؛ يعني مفسران قرآن نيز ميتوانند قرآن را بفهمند؛ ولي تفسير قرآن مراتبي دارد كه مراتب عالياش در اختيار پيامبر(ص) و اهل بيت: است.
17. مفهوم «ولايت» در فرهنگ قرآن، سرپرستي و قائم به امر كسي بودن است؛ نه «دوستي و محبت» (طباطبايي، همان، ج 6، ص15ـ 5)؛ البته به نظر ميرسد نويسنده با آوردن تعبير «دوستان خدا»، در پي نفي معناي سرپرستي از ديدگاه شيعه نيست، چرا كه در عبارات قبلي خود تصريح مي كند كه شيعه، علي(ع) را خليفۀ اول و به فرمان خدا جانشين پيامبر(ص) ميداند. آن چه نويسنده در اين نوشته دنبال ميكند، جنبۀ ولايت باطني و معنوي علي(ع) است، و در پي نفي ولايت و سرپرستي بيروني و اجتماعي ايشان نميباشد.
18. مير حيدر آملي از بزرگان شيعه است كه در آمل چشم به جهان گشود و تا ميانسالي به كارهاي ديواني ودولتي سرگرم بود؛ اما در ميانۀ عمر براي دانش اندوختن راهي نجف شد و تا پايان زندگي در آنجا ماند. شهرت او بيشتر به سبب نظرياتش در عرفان است. هنگامي كه در سدۀ هفتم تشيع در ايران گسترش يافت، عرفان شيعي هم اندكاندك راه خود را در ميان مكتبها و سلسلههاي پرشمار متصوفه گشود. ميرحيدر آملي را بنيانگذار عرفان شيعي ميدانند.
19. علت متفاوت بودن سير تطور حديث شيعه و اهلسنت، به عوامل ديگري نظير منع از نوشتن حديث توسط خلفاء و دستور معاويه براي جعل حديث، در دو قرن اول اسلام مربوط است؛ اما اين موانع به واسطۀ حضور امامان معصوم: در مسير حديث شيعه ايجاد نشد (جعفريان، مقدمهاي بر تاريخ تدوين حديث، ص49). به نظر شيعه، پيامبر(ص) مسلمانان را از نگارش حديث منع نميكرد، و پس از ايشان نيز علي(ع) و ديگر معصومان: به همان شيوۀ پيامبر عمل ميكردند؛ لذا سخنان پيامبر(ص) از سوي علي(ع) و امامان: بيان و نوشته ميشد.
20. نظر همۀ علماي اهل سنّت چنين نيست كه تأويل مخصوص خدا باشد. برخي مفسران اهل سنّت، راسخان در علم را آگاه به تأويل ميدانند (براي آگاهي بيشتر ر.ك. به: آلوسي، همان، ج3، ص83؛ ثعالبي، جواهر الحسان في تفسير القرآن، ج 2، ص13؛ ابن عربي، تفسير، ج1، ص 118).
فخر رازي معتقد است كه در اين رابطه دو قول در ميان اهل سنت وجود دارد: عدهاي مانند عايشه، مالك بن انس، كسائي، فرّاء و از ميان معتزله، جبائي، معتقدند كه علم به تأويل، مختصّ خداست. گروه ديگري از جمله ابن عباس، مجاهد، ربيع بن انس و اكثر متكلمان راسخون در علم را نيز عالم به تأويل ميدانند (فخر رازي، همان، ج 7، ص 186).
21. نسبتي كه نويسنده به همۀ علماي شيعه ميدهد («واو» والراسخون في العلم را عطف ميدانند)، صحيح نيست. براي مثال علامه طباطبايي عطف «راسخون» بر «الله» را درست نميداند؛ زيرا به عقيدۀ وي آيه در مقام بيان علم راسخون به تأويل نيست، بلكه در پي بيان موضعگيري افراد در برابر آيات محكم و متشابه است. البته اين عقيده، با اثبات علم به تأويل براي امامان كه از طرق و آيات ديگر حاصل ميشود، منافاتي ندارد (طباطبايي، همان، ج5، ص 53ـ50). 22. متشابهات آياتياند كه مراد خدا از آنها تنها با ارجاع به محكمات دانسته ميشود، اما اگر به محكمات ارجاع نشوند، تاب تفاسير متعددي را خواهند داشت.
منابع
الف: مأخذ مقاله
The Blackwell Companion to the Qur’an, 2006, edited by Andrew Rippin, Wiley-Blackwell.
ب: منابع متن مقاله
1. al-Bayhaqi 1985, Dala’il al-Nubuwwa.
2. al-Bukhari 1862, Kitab Jami al-Sahih.
3. al-Hilli 1958, Al-Bab al-Hadi Ashar.
4. al-Kulayni 1957, Al-Usul min al-Kai.
5. al-Majlesi 1909,Hayat-al-Qulub,Tehran.
6. al-Muid 1981, The Book o uidance.
7. al-Suyuti 1967, Al-Itqan i Ulum al-Quran.
8. al-Tabari 1960, Ta’rikh.
9. al-Tirmidhi 1964, Sunan.
10. al-Yaqubi 1960, Ta’rikh al-Yaqubi.
11. Amir- Moezzi 1994, The Divine uide in Early Shi’ism: The Sources o Esotericism in Islam.
12. Amuli 1969, Jami al-Asrar In: Corbin, Henry and Yahia, Osman la Philosophie Shi’ite.
13. Ayoub 1988,The Speakin Quran and the Silent Quran.
14. Bar-Asher 1993, Variant Readins and Additions o the Imami- Shi’i to the Quran
15. Corbin 1977,Spiritual Body and Celestial Earth.
16. Corbin 1993,History o Islamic Philosophy.
17. Donaldson 1933,The Shi’ite Reliion: A History o Islam in Persia and Irak.
18. Eliash 1966, Ali b. Abi Talib in Ithna-Ashari Shi’I Belie, PHD thesis.
19. Eliash 1969, “The Shi’ite Quran” A Reconsideration o oldziher’s Interpretation.
20. Ibn al-Nadim 1971, Kitab al-ihrist.
21. Ibn Kathir 1966, Tasir al-Qur’an al-Azim.
22. Ibn-Sa’d 1904, Kitab al-Tabaqat al-kabir.
23. Lawson 1993, Akhbari Shi ;i Approaches to Tasir.
24. Modarressi 1993, Early Debates on the Interity o the Quran: A Brie Survey.
25. Momen 1985, An Introduction to Shi;I Islam: The History and Doctrines o Twelwer Shi’ism.
26. Nasr 1994, Ideals and Realities o Islam.
27. Nwyia 1968, Le Tasir Mystique Attribue a Ja’ar al-Sadiq.
28. Tabatabai 1975, Shi’ite Islam.
29. Tabatabai 1987,The Quran in Islam: Its Impact and Inluence on the Lie o Muslims.
30. Tisdall 1913, Shi’a Additions to the Koran, The Moslem World 3.
31. Von runebaum 1961, Essays in the rowth o a Cultural Tradition.
ج: منابع بررسي مقاله
1. نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات ارم، 1385 ش، چ سوم.
2. ابنبابويه، محمدبن علي(صدوق)، معانيالاخبار، انتشارات اسلامي، بيجا، 1361.
3. همو، الخصال، تصحيح علي اكبر غفاري، جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، 1403ق.
4. همو، عيون اخبارالرضا7، تصحيح حسن اعلمي، مؤسسه اعلمي، بيروت، 1404.
5. همو، كمال الدين وتمام النعمه، تصحيح علياكبرغفاري، نشرالاسلامي، قم، 1405.
6. همو، الاعتقادات، تحقيق عصام عبد السيد، دار المفيد، بي جا، 1414.
7. همو، الامالي، مؤسسه بعثت، قم، 1417.
8. همو، من لايحضره الفقيه، تصحيح علي اكبرغفاري، منشورات جماعة المدرسين في حوزة العلميه، قم، بي تا.
9. ابن تيميه، تقي الدين احمد، التفسير الكبير، دار الكتب العلميه، بيروت، 1408.
10. ابن شهر آشوب، محمد بن علي، مناقب آل ابي طالب، مطبعه الحيدريه، نجف اشرف، 1376.
11. ابن عربي، تفسير ابن العربي، بي نا، بي جا، بي تا.
12. ابن كثير الدمشقي، اسماعيل، تفسير القرآن العظيم، داراحياء التراث العربي، بيروت، 1413 ق.
13. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ادب الحوزه، قم، 1405.
14. ابنفارس، احمد، معجم مقاييساللغة، نشر دارالكتب اسلاميه، بيروت، 1420ق، چ سوم.
15. آلوسي البغدادي، شهاب الدين سيد محمود، روح المعاني في تفسير القران العظيم، دارالكتب العلميه، بيروت، 1415ق.
16. آلوسي، تفسير الآلوسي، بي نا، بي جا، بي تا.
17. آملي، سيد حيدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، بيروت، 1426 هـ ق، چ اول.
18. الاميني، عبدالحسين احمد، الغدير في الكتاب والسنة والادب، دارالكتابالعربي، بيروت، 1397.
19. بابايي، علي اكبر، روش شناسي تفسير قرآن، پژوهشكدۀ حوزه و دانشگاه، قم، 1379.
20. البحراني، السيد هاشم،البرهان في تفسير القرآن، دار الهادي، بيروت، 1412.
21. البرقي، احمد بن محمد، المحاسن، دار الكتب الاسلاميه، بي جا، بي تا.
22. التستري، نورالله، احقاق الحق، بي نا، بي جا، بي تا.
23. الثعالبي، عبد الرحمن بن محمد، الجواهر الحسان في تفسير القرآن، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1418.
24. جزايري، سيد نعمت الله، الانوار النعمانيه، مكتبه بني هاشم، تبريز، بي تا.
25. جعفريان، رسول، مقدمهاي بر تاريخ تدوين حديث، انتشارات فؤاد، قم، 1368.
26. جوادي آملي، عبدالله، قرآن در قرآن، مركز نشر اسراء، قم، 1379، چ دوم.
27. حجتي، سيد محمد باقر، پژوهشي در تاريخ قرآن، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، قم، 1360.
28. الحرّ العاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، تحقيق عبدالرحيم رباني، دار احياء التراث العربي، بيروت، بي تا.
29. همو، همان، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ق.
30. الخويي، ابوالقاسم، البيان في علوم القرآن، دار الزهراء، بيروت، 1395.
31. الذهبي، محمدحسين، التفسير والمفسرون، دارالكتب الحديثة، بيجا، الطبعة الحديثة، 1396 ق.
32. رازي، فخر الدين (544 ـ 604 ق)، تفسير كبير (مفاتيح الغيب)، بيروت، دار الكتب العلمية، 1411 ق ـ 1990 م.
33. راغب اصفهاني، ابوالقاسم حسين بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، المكتبة الرضويه، تهران، 1332 ش.
34. رضايي اصفهاني، منطق تفسير (1) مباني و قواعد تفسير، مركز بينالمللي ترجمه و نشر المصطفي، قم، 1378 ش.
35. زبيدي حسيني، سيد محمد مرتضي، تاج العروس من جواهر القاموس، داراحياء الثراث العربي، بيروت، 1392 ق.
36. الزرقاني، محمد عبدالعظيم، مناهل العرفان في علوم القرآن، داراحياء التراثالعربي، بيروت، بيتا.
37. الزمخشري، جارالله، الكشاف عن حقائق التنزيل و عيون الاقاويل في وجوه التأويل، مطبعة مصطفي البابي و اولاده، مصر، 1385.
38. سبحاني جعفر (معاصر)، تفسير صحيح آيات مشكله قرآن، تنظيم سيد هادي خسروشاهي، مؤسسه امام صادق(ع)، انتشارات توحيد، قم، 1371 ش.
39. سجستاني، عبد الله بن سليمان(ابن ابي داود)، المصاحف، دارالكتب العلميه، بيروت، 1405.
40. السمرقندي، بن عياش، تفسير عياشي، ابي النفر محمدبن مسعود، مكتبة العلمية الاسلامية، تهران، بي تا.
41. السيوطي، جلال الدين، الإتقان في علوم القرآن، دار الفكر، بيروت ـ لبنان، 1416 ـ 1996م، الطبعة الأولي.
42. همو، الاتقان في علوم القرآن، المكتبة الثقافيه، بيروت، 1973.
43. شاكر، محمد كاظم، روشهاي تأويل قرآن، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، قم، 1376.
44. الشوكاني، محمد بن علي، فتح القدير، مطبعة المصطفي الحلبي، مصر، بي تا.
45. الشيباني، علي بن ابي الكرم(ابن اثير)، الكامل في التاريخ، دار صادر، بيروت، 1385.
46. صبحي، صالح، علوم الحديث و مصطلحه، منشورات ارضي، قم، 1363.
47. صدر، محمد باقر، المدرسة القرآنيه، دارالتعارف للمطبوعات، بيروت، بي تا.
48. صفار، محمد بن الحسن، بصائر الدرجات الكبري في فضائل آل محمد9، مقدمه و تصحيح محسن كوچه باغي، منشورات اعلمي، تهران، 1362.
49. همو، همان، انتشارات كتابخانه آيةالله مرعشي نجفي، قم، چ دوم.
50. طباطبايي، سيد محمدحسين، الميزان في تفسيرالقرآن، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، قم، 1393 ق.
51. همو، همان، جامعه مدرسين حوزة علميه، قم، 1417ق.
52. طبرسي، شيخ ابوعلي الفضل بن الحسن، تفسير مجمع البيان في تفسير القرآن، ترجمه: گروهي از مترجمان، انتشارات فراهاني، تهران، 1360.
53. الطبرسي، احمد بن علي، الاحتجاج، تعليق محمد باقر الخرسان، مقدمۀ محمد بحر العلوم، مطابع النعمان، نجف اشرف، 1386.
54. الطبرسي، فضل بن حسن، 1415، مجمع البيان في تفسير القرآن، مؤسسه اعلمي، بيروت.
55. الطبري، محمد بن جرير، تاريخ الطبري، بريل، ليدن، 1879.
56. طهراني، آقا بزرگ محمد محسن، الذريعة الي تصانيف الشيعة، بينا، نجف ـ تهران، 1355.
57. الطوسي، محمد بن حسن، الخلاف، مؤسسه النشر الاسلامي، قم،1407.
58. عسقلاني، شهاب الدين(ابنحجر)، فتح الباري بشرح صحيح البخاري، دارالمعرفة، بيروت، بيتا.
59. العكبري البغدادي، محمد بن نعمان(مفيد)، تفضيل امير المؤمنين7، تحقيق علي مدرسي، بي نا، بيجا، بيتا.
60. فيض، محمد بن مرتضي، الصافي في تفسيرالقرآن، تصحيح ابوالحسن الشعراني، منشورات المكتبة الاسلاميه، بي جا، 1356.
61. كاشاني، محمد محسن الفيض (م1091ق)، تفسيرصافي، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، الطبعة الثانيه، 1402 ق.
62. الكليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365، چهارم.
63. همو، همان، تصحيح علي اكبر غفاري، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1388.
64. متقي هندي، كنزالعمال، تحقيق شيخ بكري حياتي، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1409 هـ . ق.
65. المجلسي، محمد باقر، 1386، حق اليقين،انتشارات امام عصر(عج)، بي جا
66. همو، بحار الانوارالجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، وفاء، بيروت، 1403.
67. محمد بن ابي يعقوب(ابن النديم)، الفهرست، تحقيق رضا تجدد، بي نا، بي جا، بي تا.
68. معارف، مجيد، تاريخ عمومي حديث، كوير، تهران، 1387.
69. معرفت، محمد هادي، التفسير الاثري الجامع، موسسة التمهيد، قم، 1383ش، الطبعة الاولي.
70. همو، آموزش علوم قرآن، ترجمۀ التمهيد(ابو محمد وكيلي)، سازمان تبليغات، تهران، 1371.
71. همو،تاريخ قرآن، انتشارات مهر، قم، 1383.
72. همو، التمهيد، مطبعه مهر، قم، 1398.
73. همو، علوم قرآني، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد، قم، 1378.
هاشمي خويي، حبيب الله، منهاج البراعه في شرح نهج البلاغه، تصحيح سيد ابراهيم ميانجي، بنياد فرهنگي امام المهدي(عج)، تهران، بيتا.
دكتر اعظم پويازاده/استاديار دانشگاه تهران
معصومه آگاهي/كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث
منبع: مجله قرآن پژوهي خاورشناسان شماره 9
پايان متن/
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
همزیستی مسالمتآمیز از دیدگاه قرآن بررسی میشود
در سمینار دانشگاهی هند همزیستی مسالمتآمیز از دیدگاه قرآن بررسی میشود خبرگزاری رسا ـ سمینار همزیستی مسالمتآمیز در جوامع چند فرهنگی از دیدگاه قرآن روزهای 17 و 18 اسفندماه در هند برگزار میشود به گزارش خبرگزاری رسا سمینار «همزیستی مسالمتآمیز در جوامعجلسه علنی مجلس شورای ملی برای بررسی برنامههای دولت شریف امامی
جلسه علنی مجلس شورای ملی برای بررسی برنامههای دولت شریف امامی جلسه علنی مجلس شورای ملی برای بررسی برنامههای دولت شریف امامی نخست وزیر و استاد اعظم لژ فراماسونری ایران منبع سال سی 1392 10 3حقوق حیوانات از دیدگاه اسلام بررسی شد
حقوق حیوانات از دیدگاه اسلام بررسی شد خبرگزاری رسا ـ نخستین کرسی آزاد اندیشی بررسی حقوق حیوانات در منظر قرآن و احادیث با حضور استادان حوزه و دانشگاه در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل برگزار شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در بابل حجت الاسلام سید حسین ابراهیمیان مسؤول نهاد نمایبررسي ديدگاههاي امام حسين(ع) درباره كسب و كار اسلامي
بررسي ديدگاههاي امام حسين ع درباره كسب و كار اسلامي گروه اقتصاد برنامه روزي پاك فردا به بررسي ديدگاههاي امام حسين ع درباره كسب و كار اسلامي و نقش صداقت و راستگويي در كسب و كار ميپردازد به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن ايكنا برنامه روزي پاك كاري از راديو اقتصاد فردا دوفناوري و دارويهاي جديد در طب كودكان از ديدگاه اخلاقي بررسي ميشود
فناوري و دارويهاي جديد در طب كودكان از ديدگاه اخلاقي بررسي ميشود گروه سلامت دانشگاه علوم پزشكي تهران ظهر امروز سوم ديماه نشست علمي تعهد و اخلاق حرفهاي در طب كودكان با موضوع استفاده از فناوري و دارويهاي جديد در كودكان از ديدگاه اخلاقي را در مركز طبي كودكان برگزار ميكند بهبررسي شعر عاشورايي از ديدگاه طلاب غيرايراني
بررسي شعر عاشورايي از ديدگاه طلاب غيرايراني همزمان با دهه دوم صفر شعر عاشورايي از سوي تعدادي از طلاب غيرايراني از كشورهاي مختلف بررسي شد به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران حجتالاسلام والمسلمين صالح معاون فرهنگي و تربيتي جامعةالمصبررسي انتحار از ديدگاه فقهي و حقوقي
بررسي انتحار از ديدگاه فقهي و حقوقي اشاره بررسي انتحار از ديدگاه فقهي و حقوقي عنوان مقالهاي است كه بخش چهارم آن در شماره قبلي صفحه حقوقي اطلاعات چاپ شد بخش پنجم اين مقاله را ميخوانيم جالب است بدانيم كه در حقوق جزاي انگلستان پيمان خودكشي Suicide Pact سبب ميشوبررسی چهره جدید شیعه در سوئد
بررسی چهره جدید شیعه در سوئد خبرگزاری رسا ـ سمیناری باعنوان چهره جدید شیعه در سوئد در استکهلم برگزار شد به گزارش خبرگزاری رسا هشتمین سمینار رایزنی فرهنگی ایران با عنوان چهره جدید شیعه در سوئد با حضور فرهیختگان ایرانی و سوئدی روزگذشته در استکهلم برگزارشد دراین مراسم دیوید تورحقوق عظیمه امام دوازدهم بر بندگان
به مناسبت آغاز امامت خاتم الاوصیاء عج حقوق عظیمه امام دوازدهم بر بندگان خبرگزاری رسا ـ بنابر روایات معصومین علیهمالسلام امام زمان علیهالسلام در بین نُه امام بعد از امام حسین علیهالسلام افضل ایشان میباشد از امام صادق علیهالسلام نقل شده که اگر قائم علیهالسلام را درک کنمبررسی زندگی خصوصی براندازان نظام اسلامی بیاشکال است
نماینده مجلس خبرگان رهبری بررسی زندگی خصوصی براندازان نظام اسلامی بیاشکال است خبرگزاری رسا ـ نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر این که ورود و تجسس به مسائل شخصی و زندگی خصوصی از نگاه مبانی اسلام ممنوع است ادامه داد اما اگر مسأله جامعه و اسلام و نظام مورد نظربررسی ابعاد و ویژگی های «صبر» از منظر امیرالمومنین
استاد حوزه علمیه تبیین کرد بررسی ابعاد و ویژگی های صبر از منظر امیرالمومنین خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه قم با بیان این که صبر نخستین پایه و زیر بنای ایمان است تأکید کرد امام علی ع در تشریح ویژگی های صبر آن را به چهار شاخۀ شوق به بهشت ترس از آتش جهنم زهد و انتظار قیامتصدا و سیما وقتی را برای انتقال دیدگاههای مراجع تقلید اختصاص دهد
آیتالله نوری همدانی صدا و سیما وقتی را برای انتقال دیدگاههای مراجع تقلید اختصاص دهد خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله نوری همدانی با اشاره به فتوای مراجع تقلید مبنی بر حرمت اخذ دیرکرد از سوی بانکها گفت صدا و سیما باید وقتی را به مراجع تقلید بدهد تا نظرات و دیدگاههای خود را درکتاب امام رضا و فرقههای شیعه منتشر شد
کتاب امام رضا و فرقههای شیعه منتشر شد خبرگزاری رسا ـ به همت بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی کتاب امام رضا علیه السلام و فرقههای شیعه چاپ و منتشر شد به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی در این کتاب نوع برخورد و تعامل امام رضا-
گوناگون
پربازدیدترینها