محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826628904
وقتي نميتوانيد وعده ندهيد
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دوران نامزدي هر فردي، مملو است از قولها و آرزوهايي كه دوطرف براي در پيش گرفتن مسير طولاني زندگي به يكديگر ميدهند ولي در زماني نهچندان دور، نسبت به برآورده ساختن آن آرزوها، مستأصل مي‌مانند. دلايل بسياري براي اين شرايط قابل تعريف است كه از آن جمله مي‌توان به «عدم‌درك صحيح طرفين از اجتماع»، «بلندپروازي‌هاي ذاتي شخص»، «كسب استقلال، پس از دوران مديدي كه فرد تحت حمايت خانواده بوده» و «تورم»! اشاره كرد. تورم به‌عنوان يكي از نمادهاي اقتصادي، نقش مهمي در نرسيدن فرد به آرزوهاي دور و دراز خود دارد تا جايي كه دوطرف را راضي به جدايي مي‌كند! به‌گونه‌اي كه در زمان حاضر، شكل‌گيري اغلب اختلافات و طرح شكايات در دادسراها ناشي از تورم، ركود و بي‌ثباتي مسائل اقتصادي است و بدين‌ترتيب مي‌توان نتيجه‌گرفت كه حجم پرونده‌هاي قضايي با نرخ رشد تورم، نسبت مستقيم دارد. مخصوصاً در جامعه ما كه تورم به‌گونه‌اي بارز خودنمايي مي‌كند و در اين بين ميزان جرم و همچنين طلاق و شكايت در اين خصوص به‌مراتب بالاتر رفته است. به‌طوري كه در دنيا از هر 1000 نفر 140نفر زنداني هستند، درحالي‌كه در كشور ما، اين تعداد به حدود 200نفر ميرسد كه جاي تأمل فراوان دارد. اين قضيه در مورد زوج‌هاي قديمي نيز صدق مي‌كند؛ كرمعلي، پيرمرد 71سالهاي است كه به گفته خودش تا سروسامان گرفتن بچه‌ها، همسرش را تحمل كرده و اكنون كه آخرين فرزندشان به خانه بخت رفته، قصد جدايي از همسرش را داشته كه با به روزكردن مهريه همسر معلوم شد كه او مي‌بايست 27ميليون تومان به وي بپردازد كه اين عامل باعث شد او قيد طلاق را بزند. خارج از اين فضا، نسل كنوني، به زندگي‌اي تجملاتي و فانتزي (در خانه پدر) عادت كرده و بنابراين طاقت زندگي حتي در سطح معمولي را نيز ندارد. اين انتظارات طبعاً در دختران بيشتر است و پسران مي‌بايست به خواسته‌هاي متعدد آنان عمل كنند، لذا زمينه‌هاي اشتغال اندك به همراه نرخ بالاي تورم، اجازه هرگونه حركت سازنده‌اي را از جوان سلب مي‌كند مگر اينكه فرد دلخوش به حمايت‌هاي خانواده باشد؛ چرا كه تقريباً تمامي جوانان (با هر سطح ذائقه) در دوران خوش نامزدي، قول‌هايي به طرف مقابل خود ميدهند كه بسياري از آنها قابليت انطباق شرايط فرد با زمينه‌هاي اجتماعي - اقتصادي را ندارند و به همين دليل پس از ازدواج، زمينه براي بگومگوها و دعواهاي زوجين فراهم ميشود. «چشم و هم‌چشمي» نيز از ديگر عوامل حساسي است كه به‌عنوان زيرمجموعه تورم، كار زوجين را به محاكم و دادسراها مي‌كشاند. طبيعتاً ديدن وضع خوب زندگي اقوام، دوستان، همسايگان و... فرد را تحريك كرده و او را تحت فشار قرار ميدهد. بارها ديده شده كه فرد به خاطر همين فشارها به دلايلي از جمله كشيدن چك بي‌محل روانه زندان شده يا خود را قرض‌دار كرده تا حسرت نداشتن آن چيزها را به‌خود راه ندهد. مجموعه تمامي اين عوامل سبب شده تا سويه مستقيم تورم و زندگي افراد، بيش از پيش خود را نشان دهد. مدنيت رهاوردي دارد به نام تكنولوژي. اگر چه اين عنصر در نسل‌هاي قديم آن‌چنان محسوس نبود اما امروزه با پيشرفت روزافزون آن، تمامي احتمالات، رنگ حقيقي به‌خود مي‌گيرند؛ بارها ديده شده زوج‌هايي كه در نهايت خوشبختي عاطفي به سر مي‌برند، به خاطر مسائل مادي از يكديگر جدا شده‌اند يا انسان‌هايي كه براي تأمين نظرات همسرشان شغل شرافتمندانه خود را به بي‌آبرويي و رسوايي فروخته‌اند. زوجين بايد توجه بسياري داشته باشند كه اولاً سطح توقع يكديگر را به‌خوبي شناخته و آن را مهار كنند و ثانياً در دوران مختلف زندگي، به‌خصوص دوران نامزدي، قول‌هاي غيرحقيقي به طرف مقابل ندهند تا بالطبع سطح انتظار وي نيز بالا نرود. در اين زمينه آن ضرب‌المثل روانشناسان كاربرد ويژه‌اي دارد كه «هميشه به كم قانع باش تا به زياد برسي»؛ مطمئناً در پناه زندگي‌اي ايمن و تفاهمي ساختارمند مي‌توان به تمام لوازم خوشبختي دنيا دست يافت. درست است كه اين راه كمي طول مي‌كشد اما دست يافتني است؛ طريقي كه گذشتگان ما آن را آزمايش كردهاند و توانستند سربلند از آن بيرون بيـاينـد. بـه هـر حـال حجم 8ميليوني پرونده‌هاي قضايي در دادگستري‌هاي كل كشور چالشي غيرقابل انكار است كه چنانچه اين وضعيت ادامه پيدا كند در سال جديد برآورد 11ميليون پرونده بار سنگيني بر سيستم قضايي كشور وارد مي‌كند. قصه پر غصه طلاق طلاق، فرايند ناخوشايندي است كه طي آن دوطرف به ناكامي‌هاي وسيعي در زندگي خود دست مي‌يابند، همه چيز به اينجا ختم نمي‌شود چرا كه اصلي‌ترين ضربه طلاق، به جسم و روح طرفين وارد ميشود. بسياري از زوج‌ها با اين انديشه كه در پناه طلاق به زندگي آسوده و دلخواه خود دست مي‌يابند اقدام به پذيرش آن مي‌كنند، درحالي‌كه نمي‌دانند طلاق منجر به بروز تغييراتي در شيوه زندگي افراد ميشود كه دامنه گسترده آن از برنامه غذايي گرفته تا استرس‌هاي شديد روحي و افسردگي ادامه مي‌يابد. در وهله اول شخص طلاق گرفته بسته به‌دليل آن، نسبت به جنس مخالف ابراز تنفر پيدا مي‌كند. بسياري نيز با كنار زدن همسر خود در پي يافتن و رسيدن به فرد مورد نظر خود هستند! اين باور كه بهترين سالهاي عمر فرد (به اعتقاد خودش) تباه‌شده، موجي از ناامني و افسردگي را به سراغ او مي‌آورد. يقين فرد به پذيرفتن شكست و ديدن همسالان موفق خود، او را بيش از پيش افسرده مي‌كند كه رهاورد آن گرايش به مشروبات الكلي و اعتياد است كه در بسياري از موارد به خودكشي نيز كشيده ميشود. تحمل مشكلات روحي و به ياد‌آوردن فردي كه در كنار او بوده اما به وي ستم يا خيانت روا داشته، آستانه شكيبايي معمول وي را مي‌آزارد و او را با چالش روحي مواجه مي‌سازد. در اين موقعيت، فرد به حضور در اجتماع يا مكان‌هاي شلوغ رغبتي ندارد و ترجيح ميدهد در انزوا به سر ببرد و در آنجاست كه ناخودآگاه با افكاري منفي مواجه ميشود. سفيد شدن موها، افزايش چين و چروك‌هاي صورت، كم‌اشتهايي، تنها بودن و مهمتر از همه «احساس شكست خوردن» از جمله مواردي است كه فرد طلاق گرفته با آن مواجه شده و از آنجا كه در پس اين ناكامي، روحيه‌اي سـسـت دارد، بـلافاصله اين تلقينات، وجودي شده و اثرات مخرب روحي- رواني خود را بر جاي مي‌گذارند. روشن است كه استمرار اين روند موجب كاهش طول عمر فرد ميشود. از طرف ديگر اين تأثيرات اجتماعي است كه روي زن يا مرد طلاق گرفته سنگيني مي‌كند. نوع نگاه مردم جامعه به همسران طلاق، نگاه خوشايندي نيست. زن طلاق گرفته در معرض انواع نگاه‌هاي بد و حرام است كه صيانت از خود را سنگين‌تر مي‌كند. اين جريان براي مرد نيز آسيب‌پذير است چرا‌كه وي اگر هم قصد تجديدفراش داشته باشد به راحتي نمي‌تواند بازگوي حقيقت گذشته خود باشد. بايد توجه داشت كه هر دو جنس زن و مرد طلاق‌گرفته، تا پايان عمر سايه سنگين يكديگر را روي سرشان احساس مي‌كنند و شرايط نامطلوب خود را از وجود طرف مقابل مي‌دانند. در نوع افراطي قضيه، كار به انتقام و حتي قتل طرف مقابل مي‌كشد كه انگيزه قاتل، جبران مافات و دل‌خنكي اوست. متأسفانه اين روند در جامعه فعلي ما رو به افزايش است و متعاقب افزايش ميزان طلاق، قتل‌هاي اين‌چنيني نيز با كثرت مواجه شده است. اين قضيه با كاهش طول عمر فرد طلاق‌گرفته ارتباطي مستقيم دارد؛ مقتول طبيعتاً در آن سن از دنيا نمي‌رفت و قاتل نيز مطمئناً با عذاب وجدان مواجه ميشود كه اين جريان موجب كاهش طول عمر وي نيز خواد شد. در جوامع پيشرفته، به واسطه بافت جمعيتي و نوع اعتقادشان، به‌راحتي با مسئله طلاق كنار آمده و آن را امري كاملاً طبيعي و حقاني مي‌دانند، درحالي‌كه نبود اين شرايط در جامعه ما، سبب شده تا طلاق و همسران طلاق در شرايطي كاملاً بحراني به سر برند. ترس از آينده، بطالت و تباهي عمر، سرنوشت فرزندان، احساس طفيلي بودن در خانواده پدر و جامعه و تشويش از وضعيت مالي، از جمله دلمشغولي‌هاي فردي است كه بسيار جانكاه است و فرد را در معرض انواع سرطان‌ها، تشنج‌ها، كابوس‌هاي وحشتناك و در انتها افسردگي و انتحار قرار ميدهد. متأسفانه نگاه سطحي‌اي كه قبل از ازدواج از سوي زوجين به مسئله بزرگ «زندگي» ميشود، آنها را سال‌ها بعد به مرز طلاق مي‌كشاند. كاهش طول عمر زوج‌هاي طلاق، بحراني جدي است كه به‌رغم سرنوشت فرد، سرنوشت خانواده وي را نيز بحران‌زده مي‌كند. حال كه نمي‌توان طرز تفكر و كليت جامعه را تغيير داد مي‌بايست در انتخاب‌هايمان نهايت دقت را به كار ببريم تا مشكلي به نام «طلاق» گريبانگير ما نشود. شايد مضحك به‌نظر بيايد اما بايد باور كرد كه تنها راه مبارزه با طلاق و در پي آن عدم‌كاهش عمر طرفين، انتخاب صحيح همسر است تا به جدايي ختم نشود. قانون «انبار باروت» را به خاطر بياوريد كه يا آتش نمي‌گيرد يا اگر آتش گرفت به كلي نابود ميشود. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها