واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تا آدمي زنده است، ناگزير از داشتن دوستان است؛ زيرا اگر انسان بيبرادر باشد، بهتر است از اينکه بيدوست باشد. از حکيمي پرسيدند: «دوست بهتر است يا برادر؟» گفت: «بهتر است که برادر آدم، دوست او باشد». سعي کن در هر زمان دوست تازهاي بگيري؛ زيرا با دوستان عيبهاي مردم پوشيده و هنرهايش گسترده ميشود، اما چون دوست نو گرفتي، به دوستان کهن خود پشت مکن. پيوسته دوستان تازه بياب و دوستان قديمي را حفظ کن تا هميشه دوستان بسيار داشته باشي که گفتهاند: «دوست نيکو گنج بزرگي است». ديگر آنکه از مردماني که با تو به راه دوستي ميروند و يک دل نيستند، بترس. با آنان نيکي و سازگاري کن و در هر نيک و بدي با ايشان متحد باش، تا چون همه از تو انسانيت ببيند، با تو يکدل شوند. به دوستانِ دوستان خود هم بينديش که دوستانِ دوستان نيز از جمله دوستان تو هستند. از دوستي که با دشمن تو دوستي دارد بترس؛ که ممکن است او را بيشتر از تو دوست داشته باشد و براي دوستي او از دشمني کردن با تو نپرهيزد. همچنين از دوستي که با دوست تو دشمن است، بپرهيز و به دوستي کسي که از تو بيبهانه و بيهيچ دليل گلهمند ميشود، طمع نداشته باش. در اين جهان هيچکس را بيعيب ندان، اما سعي کن هنرمند باشي؛ زيرا هنرمند عيبش کمتر است. با بيهنران دوستي مکن؛ که از دوست بيهنر سود و گشايش حاصل نميشود. با بيخردان هرگز دوستي مکن که دوست بيخرد، بدتر از دشمن است؛ زيرا او از سر بيخردي با دوست آن ميکند که صد دشمن خردمند با دشمن نميکنند. با مردم باهنر و وفادار و خوشخلق دوستي کن تا تو هم به داشتن آن هنرها شناخته و ستوده شوي و تنهايي را، از داشتن دوستان بد بهتر بدان. حق مردمان و دوستان خود را ضايع مکن تا در خور ملامت نباشي که گفتهاند: «دو گروه از مردم سزاوار ملامتند: يکي ضايع کننده حق دوستان و ديگري آنکه قدر کار نيک ديگران را نميداند». با مردمان در حد اعتدال و ميانهروي دوستي کن و به اميد وفاي دوستان دل مبند که من دوستان بسياري دارم. تو خود، دوست مخصوص خود باش و در کار خود بينديش و به اعتماد دوستان از خويشتن غافل مشو؛ که اگر هزار دوست هم داشته باشي، کسي براي تو از خودت دوستتر پيدا نميشود. دوستان خود را هنگام رفاه و تنگدستي بيازماي. در هنگام فراواني به تو احترام ميگذارند و در تنگدستي به سود و زيان خود ميانديشند. دوستي که با دشمن تو دشمني نکند، او را در حد يک آشنا بدان؛ زيرا او فقط يک آشناست نه دوست. با دوستان خود در زمان گلهمندي از آنها، همچنان باش که در وقت خوشنودي از آنان هستي. خلاصه، کسي را دوست خود بدان که تو را دوست داشته باشد. هنگام دوستي، به دوست خود چيزي از اسرار خود مياموز که اگر وقتي آن شخص با تو دشمن شد، براي تو زياني نداشته باشد و پشيمان نشوي. دوستاني در سطح خود انتخاب کن و اگر توانگر هستي و دوست فقير داشته باشي، بسيار پسنديده است. دل خود را در دوستي با مردم محکم و استوار کن تا کارهايت استوار شود. اما اگر دوستي بدون جرم از تو برنجد و دوستي خود را قطع کند، تو خود را به بازگرداندن او مشغول مکن. همچنين از دوست آزمند دور باش؛ که دوستي او از سر طمع است، نه از سر حقيقت. با مردم کينهور هرگز دوستي نکن؛ زيرا کينهوران شايسته دوستي نيستند. آزردهدل و کينهاي هستند و دوستي تو در دل آنان محکم نميشود و نميتوان به دوستي آنان اعتماد کرد http://noorportal.net/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]