واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-همسر، دوست و يا فرزندتان دچار افسردگي ميشود و شما سعي ميكنيد او را از اين حالت بيرون آوريد تا اينكه يكروز ميبينيد كه خودتان هم دچار افسردگي و بدبيني شدهايد. آيا افسردگي مانند سرماخوردگي و زكام واگيردار است؟ افسردگي، يك بيماري روحي نهفته است. بدان معنا كه افرادي كه دچار آن ميشوند، هميشه ظاهر و قيافه غمگيني ندارند اما در اطراف خود، تنشي ايجاد ميكنند كه موجب خشم، اضطراب، بغض و كينه و يا ترس ميشود. از آنجايي كه فرد افسرده احساس خوبي ندارد خواستار كمك است. اما درحاليكه سعي داريد به او كمك كنيد، گاه خودتان قرباني ميشويد. زماني كه يكي از نزديكانتان افسرده ميشوند، ميخواهيد از او حمايت كنيد. ابتدا مراقب گلهگذاريها و نگران وضعيتش هستيد و يا حتي ميترسيد كه مبادا دست بهخودكشي بزند، احساس گناه ميكنيد. خود را مسئول خلق و خوي او ميدانيد و از اينكه موفق نميشويد او را از بدبيني و افكار منفي بيرون آوريد، احساس ناكامي و سرخوردگي ميكنيد. با اينهمه، چون با فرد افسرده در ارتباط هستيد تفكرتان شبيه به او ميشود و خلق و خوي او را بهخود ميگيريد و چه بسا بر خلاف ميلتان خشمگين و برانگيخته شده و نسبت به او پرخاشگر شويد. زمانيكه افسردگي، جاي خود را عوض ميكند بالاخره زماني فرا ميرسد كه فردي كه اول از همه افسرده بوده بهنظر ميرسد كه حالش خوب شده، در حاليكه فردي كه از او حمايت ميكرده «بيمار» ميشود. زيرا فرد افسرده در قبال فردي كه حمايتش ميكند خود را از زيربار مسئوليت رها كرده است. به عبارتي، فرد بيمار اضطراب و نگرانياش را به طرف مقابلش انتقال ميدهد بدون آنكه از او مراقبتي كند. درست از لحظهاي كه فرد مقابل دردها و ناراحتيهاي او را ميپذيرد، بيمار بهطور موقتي از دردها خلاص ميشود. فرد افسرده با«مصرف انرژي» طرف مقابلش، او را از لحاظ روحي و رواني تخريب ميكند. بنابراين همسر، دوست و يا نزديكان فرد افسرده كه دلسوز او هستند، قرباني ميشوند. اين نزديكان فرد افسرده هستند كه بيمار ميشوند چراكه همواره بين احساس گناه، خشم و ترس كه از علائم افسردگي هستند، در نوسان به سر ميبرند. اين افراد در حاليكه در پي درمان اضطراب و نگراني كه متعلق بهخودشان نيست، هستند احساساتشان نامتعادل شده و به يك افسرده تمام عيار تبديل ميشوند! چگونه خود را از اين سرايت ايمن نگه داريم؟ مصون ماندن از آلودگي كار آساني نيست. ياد بگيريد بدون آنكه با فرد افسرده قاطي شويد، به حرفهايش گوش دهيد. در اين زمينه گفته روان درمانگرها را به كار گيريد؛ يعني در حاليكه به آنان گوش ميدهيد بعضي از حرفهايشان را نشنيده بگيريد. بر احساس گناهي كه لحظهاي نزديكان فرد افسرده را رها نميكند، غلبه كنيد. شما مسئول ناخوشي او نيستيد. افراد افسرده موجب خشم اطرافيانشان ميشوند زيرا با رفتاري كه از خود نشان ميدهند باعث ميشوند كه اطرافيان به اشتباه دچار سوءتعبير شوند. ياد بگيريد علائمي را كه حاكي از شروع برخورد هستند را تشخيص دهيد. از جروبحثهاي بيهوده خودداري كنيد! اينكه بخواهيد ثابت كنيد حق با شماست و خودتان را تبرئه كنيد هيچ فايدهاي ندارد. با اين عمل ناخواسته بازيچه دست او شده و خودتان را شكنجه ميدهيد. فرد افسرده سبب ميشود كه بهخودتان شك كنيد، آيا فردي هستيد فاقد گوشي شنوا، عاطفه، عطوفت و قابليت درك كردن؟ براي آنكه شما هم در افسردگي غرق نشويد، قابليتهايتان را ارزيابي كنيد. مطمئنا كار سادهاي نيست چراكه دلتان ميخواهد مورد حمايت فرد ديگري قرار گيريد؛ بهخصوص آنكه آن فرد همسر و يا والدينتان باشد. درحاليكه دقيقا همان فردي كه از او توقع حمايت داريد، موجب رنجش و آزارتان ميشود! شايد كه به كمك يك روان درمانگر نياز داشته باشيد. چنانچه موفق شويد در برابر اين ناملايمات مقاوم باشيد، فرد افسرده تاثيري روي شما نخواهد گذاشت. او ياد خواهد گرفت مسئول خودش باشد و دردها و ناراحتيهايش را كنترل كند و به اين ترتيب قادر خواهد بود به جاي اينكه از شما يك قرباني بسازد در پي آن باشد كه از خودش مواظبت كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]