واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سلامت-نيک ميدانيم که بخش مهمي از درگيريهاي خانوادگي، اجتماعي، شغلي و سياسي که با خود ناآرامي فراوان روحي و رفتاري به همراه ميآورد، برخاسته از حس خودخواهي است که در قول عرفاني از آن به اصليترين آفت و مادر همه بتهاي نفساني آدمي ياد شده است.انسانهاي خودبين و خودپرست به جز فضاي محدود و بسيار تنگ و تاريکي که در درون آن زنداني شدهاند، فضاي ديگري را نميبينند و قدرت بهرهبرداري و لذت بردن از زيباييهاي زندگي را از کف دادهاند. کساني که اعتقاد دارند تنها سليقه آنها معتبر است و تصميم آنان اثربخش است و انديشه و پيشنهاد ديگران را با سردي و بياعتنايي پشت سر ميگذارند و خود را تافتهاي جدا بافته ميدانند که همه بايد حفظ به راي آنها احترام بگذارند و دنبالهروي ايشان باشند، بايد بدانند که با کمال تاسف در تاريکخانه سرد خودخواهي اسير شدهاند و دير يا زود اسير کشمکشهاي لاعلاج دروني و جنگ و قهر و خصومتهاي بيروني شده و از آرامش و صلح زندگي محروم خواهند شد. آنقدر افکار درست، حرفهاي موثر و سازنده، راههاي نجاتبخش و انسانهاي شريف و مهربان پيرامون ما هستند که ميتوانند به راحتي سعادت ما را تضمين کنند ولي کسي که رخت و لباس تکبر به تن کرده هيچيک از آنان را نميبيند و هيچ صداي مهرباني را نميشنود زيرا در بند زندان خودخواهي خويش گرفتار شده است. آدميان متکبر از لطف و عنايت خداوند نيز محروماند به قول مولانا: از خدا جوييم توفيق ادب بيادب محروم ماند از لطف رب بيادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد شايد به همين سبب باشد که داستان حضرت موسي و فرعون چند مرتبه در قرآن تکرار شده زيرا فرعون الگو و نمونه آدمي خودخواه است که سبب ناآرامي و رنج ودرد ديگران شده که عاقبت در برابر خشم و قهر خداوند درهم ميريزد و ميشکند. خداوند ميفرمايد: «اذهب الي فرعون انه طغي» خداوند نگران بندگان بيدفاع خويش در مقابل ستمهاي فرعون است که زندگي را به صحنه جنگ و تخاصم و قهر و دعوا مبدل کرده و آنگاه پيامبر عزيز خود را جهت کاهش رنج انسانها به ميدان بلا ميکشاند تا در برابر خودخواهان و اهل تکبر بايستند و از حقوق انسانهاي مظلوم دفاع کنند. آنگاه خداوند سير اين آشفتگي را در آيه بعدي ميفرمايند که دليل طغيان فرعون اين است که به جاي فروتني، افتادگي و تواضع خويش را وارونه گرفته و روي زمين لاف خدايي ميزند. خداوند ميفرمايد علت سرکشي فرعون اين است که ميگويد: «انا ربکم الاعلي» يعني «منم خداي برتر روي زمين». به واقع اينگونه است که وقتي آدمي به دام تلخ تکبر و خودخواهي افتد، آنگاه ديدن حقيقت براي او سخت دشوار خواهد شد و چنين موقعيتي جز ايجاد درد و رنج براي خويش و دردسر و گرفتاري براي ديگران شر ديگري در پي نخواهد داشت. سر دوري شيطان از فضاي فرشتگان در همين بود که او طبل سرد خودپرستي را نواخت و به اين ترتيب خويش را از محبت خداوند و همنشيني با فرشتگان محروم کرد. به اين دليل است که مولانا ميگويد: اي شهان کشتيم ما خصم برون ماند خصمي ز آن بتر در اندرون سهل دان شيري که صفها بشکند شير آن است آنکه خود را بشکند يعني ترک خودپرستي کند و بت درون خود را که منشأ بسياري از نابهسامانيهاي زندگي است را درمان کند چون اين ويژگي در نظام اجتماعي و خانوادگي نيز نقش مهمي ايفا ميکند. اميدوارم با ياري خداوند در شماره بعدي بيشتر به آن بپردازيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]