واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گوهرهاي ادبيات : کلام علي(3)قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم (پاياني)سزاي عمل
امام درباره مکافات عمل و سزاي اعمال نيک و بد ميفرمايد: «فَاِنَّکُمْ مُرْتَهَنُونَ بِما اَسْلَفْتُمْ وَ مَدينُونَ بِما قَدَّمْتُمْ؛(1) شما يقينا در گرو اعمالي هستيد که از قبل فرستادهايد و مکافات خواهيد شد به آنچه که عمل کردهايد.»در اين درگاه سعي هيچ کس ضايع نميگردد به قدر آنچه فرمان ميبري فرمانروا گردي(2)در اين يک دم ار بدکني يا که زشت زمانه به نام تو خواهد نوشت * * *مبادا در اين يک زمان بد کني که گر بد کني در حق خود کني (3)فرجام شوم حسدسعدي يکي از علل نگرانيهاي روحي و عدم اعتماد به نفس را صفت مذموم حسد ميداند. او بر اين باور است که اين خصلت ناپسند پيش از آنکه به ديگران لطمه زند، شخص حسود را ميآزارد: توانم آنکه نيازارم اندرون کسي حسود را چه کنم کو ز خود به رنج دراست بمير تا برهي اي حسود کاين رنجي است که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست پاين شعر ميتواند سخن مولا را توضيح دهد که: «صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ؛(4) سلامتي تن در کم شدن حسد است.»نشانه غفران الهي امام علي عليهالسلام در خطبه 176 گريه و زاري براي جبران خطاها را بهترين راه ميداند و با تحسين از افرادي که چنين ميکنند، ميفرمايد: ««طُوبي لِمَنْ... بَکي عَلي خَطيئَتِهِ؛ خوشا به حال کسي که بر خطاهايش گريه و ناله سر دهد.»مولوي همين حالت را نشانه آمرزش الهي ميداند:گر خدا خواهد که غفاري کند ميل بنده جانب زاري کند و فيض کاشاني با سفارش به اين حالت ميگويد:روزِ شمار، تا نشوي از خجالت آب بشمار جرم خويش به زاري ببار اشک و امام خميني رحمهالله ميفرمايد:بگذار دردمندِ فراقِ رخِ نگار از درد خويش ناله و آه و فغان کند تواضع و فروتني علي عليهالسلام تواضع را بهترين حفاظي ميداند که حربههاي شيطان را خنثي کرده، او را خلع سلاح ميکند و در اين زمينه ميفرمايد:«وَاتَّخِذُوا التَّواضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّکُمْ اِبْليسَ وَ جُنُودِهِ؛(5) فروتني را در ميان خود و دشمنتان، که شيطان و يارانش هستند، به عنوان سنگر و پناهگاه قرار دهيد.»تواضع است دليل رسيدگان به کمال که چون سوار به مقصد رسد پياده شود * * *ز راه خاکساري کسب عزت کردهام صائب که چون خورشيد، هم بالاي سر، هم زير پا باشم آزادگي و عزت نفس
علي عليهالسلام فرمود: «وَلا تَکُنْ عَبْدَ غَيْرِکَ وَقَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّا؛(6) بنده ديگري مباش، در حالي که خداوند تو را آزاد آفريده است.» مرا زور و فيروزي از داور است نه از پادشاه و نه از لشکر است که آزاد زادم نه من بندهام يکي بنده آفرينندهام * * * در دهر هر آنکه نيم ناني دارد از بهر نشست آشياني دارد نه خادم کس بود نه مخدوم کسي گو شاد بزي که خوش جهاني دارد(7)برتري علم بر ثروت امام علي عليهالسلام ميفرمايد: «يا کُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ المالِ اَلْعِلْمُ يَحْرِسُکَ وَ اَنْتَ تَحْرُسُ الْمالَ وَ الْمالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْکُوا عَلَي الاِْنْفاقِ وَ صَنيعُ الْمالِ يَزُولُ بِزَوالِهِ؛(8) اي کميل! علم برتر از مال است؛ [زيرا] علم تو را نگاه ميدارد و تو مال را حفظ ميکني، و مال را بخشيدن کم ميگرداند و علم بر اثر بخشيدن افزوني مييابد. شخصيتي که با مال کسب شده، با نابودي آن از بين ميرود [، ولي دانش اين طور نيست، و بعد از مرگ صاحب خود، پسنديده گوييها را به دست ميآورد].»به از گنج دانش به گيتي کجاست که را گنج دانش بود پادشاست(9)* * *شرف و قيمت و قدر تو به فضل و هنر است نه به ديدار و به دينار و به سود و به زيان * * * چنين گفت آن بخرد رهنمون که فرهنگ باشد ز گوهر فزون که فرهنگ آرايش جان بود ز گوهر سخن گفتن آسان بود دُر دانش از گنج ناميتر است همان نزد دانا گراميتر است سخن ماند از ما همي يادگار تو با گنج، دانش برابر مدار(10)عظمت پروردگارامام علي عليهالسلام در مورد ويژگيهاي مردان پرواپيشه و انسانهاي خدا جوي ميفرمايد: «عَظُمَ الْخالِقُ في اَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ ما دُونَهُ في اَعْيُنِهِمْ؛(11) خداوند متعال در منظر آنان با عظمت و بزرگ است و غير از خدا همه چيز در ديدگاه آنان کوچک و حقير ميباشد.» چرا اهل معني بدين نگروند که ابدال در آب و آتش روند ره عقل جز پيچ در پيچ نيست بر عارفان جز خدا هيچ نيست که هامون و دريا و کوه و فلک پري، آدميزاد، ديو و ملک همه هر چه هستند از آن کمترند که با هستياش نام هستي برند(12)شيوه مردان الهي
علي عليهالسلام در توصيف مردان خدايي ميفرمايد: «صَحِبُوا الدُّنْيا بِاَبْدانٍ اَرْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الاَْعْلي؛(13) آنان در اين دنيا با بدنهايي زندگي ميکنند که ارواحشان به محل اعلي تعلق دارد.» مردان خدا پرده پندار دريدند يعني همه جا غير خدا يار نديدند کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است کين جامه به اندازه هر کس نبريدند مرغان نظرباز سبکسير «فروغي» از دامگه خاک بر افلاک پريدند(14)دوري از تفاخر به نسب علي عليهالسلام فرمود: «مَنْ فاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبائِهِ؛(15) کسي که مقام و منزلت خود را از دست داده باشد، منزلت پدرانش به او سودي نبخشد.»گيرم پدر تو بوده فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل(16)پي نوشت ها :1. همان، خطبه 190.2. صائب. 3. ملک الشعراء بهار.4. نهجالبلاغة، حکمت 256.5. همان، خطبه 192.6. همان، نامه 31.7. خيام.8. نهجالبلاغة، حکمت 147.9. طوسي. 10. فردوسي. 11. نهجالبلاغة، خطبه متقين. 12. سعدي.13. نهجالبلاغة، حکمت 147.14. فروغي بسطامي.15. نهجالبلاغة، حکمت 378.16. سعدي. عبدالکريم پاک نياتنظيم : بخش ادبيات تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]