واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گوهرهای ادبیات:کلام علی
از شیوههای مؤثری که میتوان در تبلیغ معارف الهی از آن بهره جست، استفاده از شعرهای پرمحتواست. شعر اصیل گاهی آن چنان جذاب و تأثیرگذار است که روح و جان مخاطب را تسخیر کرده، در اعماق جان وی نفوذ میکند. به همین جهت، بزرگان ما برخی از مطالب دینی و علمی را در قالب شعر و با عبارات موزون و دلنشین بیان کردهاند تا ضمن تأثیرگذاری بیشتر در مخاطب، به ذهنسپاری آن سریعتر و آسانتر صورت پذیرد. اگر در یک سخنرانی تبلیغی و یا مناظره و گفتگوهای دینی و علمی و حتی ذکر مصیبت از یک بیت شعر استفاده شود، تأثیر آن بر مخاطب چندین برابر میشود. در همین خصوص، اشعاری که از ائمه معصومین علیهمالسلام به ما رسیده و آن بزرگواران مضامین بلند معنوی را در قالب اشعار خویش و یا اشعار دیگر شعرا بیان کردهاند و یا حتی از شاعران متعهد تجلیل و تقدیر به عمل آوردهاند، اهمیت مطلب را بیشتر نمایان میسازد که پرداختن به آن، مجال ویژهای میطلبد.این نوشتار برخی از مضامین اخلاقی و موضوعات ارزشمند تبلیغی را با تلفیقی از اشعار معروف و ابیاتی از شعرای نامدار بر مخاطبان گرامی عرضه میدارد و امید است برای مبلغان ارجمند در جهت غنا بخشیدن به محتوای سخنرانیها و گفتگوها سودمند باشد و بر شیوایی و جذابیت کلام آنان برای مخاطبان بیفزاید. گفتنی است که در این بخش، موضوعات تبلیغی را در کلام امیرمؤمنان علی علیهالسلام دنبال میکنیم؛ چرا که سخنان امیرمؤمنان علی علیهالسلام بعد از قرآن و گفتارهای راهگشای رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله عالیترین منبع الهامبخش برای دانشمندان وامت اسلامی است.حقیقتجویان سعادتمند به شمار میرود؛ همچنان که گفتهاند: کَلامُ عَلِیٍّ کَلامٌ عَلِیٌّ وَ ما قالَهُ الْمُرْتَضی مُرْتَضی یعنی سخنان علی علیهالسلام عالیترین کلمات است و آنچه را که مرتضی بگوید، سخنی پسندیده است.
شریف رضیرحمهالله در اینباره میگوید: سخنان آن حضرت عجایب بلاغت و شگفتیهای فصاحت و گوهرهای ادبیات عربی و مطالب روشنیبخش دینی و دنیوی را دربرگرفته است و این در حالی است که کلام بشر این جامعیت را ندارد. هر گوینده سخنپرور از این چشمه جوشان علوی یاری گرفته و از آن پیروی کرده است و در میدان سخنوری گفتارهای آن حضرت، گوی سبقت را از همگان ربوده و پیش افتاده است؛ چرا که سخنان آن حضرت پرتوی از علم الهی و نسیم روحنوازی از سخنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله است.(1)سخنان امام علی علیهالسلام آن چنان جذاب و ستودنی و شگفتآور است که حتی متفکران و سخنپردازان غیر مسلمان را به تعجب و تحسین واداشته است و آنان ناخودآگاه زبان به تجلیل گشودهاند. آری، علی بن ابی طالب علیهالسلام ابرمرد تاریخ بشر است که بعد از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیبدیل، بینظیر و بیهمتاترین است. کلام او را از کلام همه بشر در طول تاریخ برتر یافتهاند و به جز قرآن کریم هیچ صحیفه و رساله بشری قابل مقایسه با نهجالبلاغهاش نیست. استاد امین نخله، یکی از سخنپردازان عالم مسیحیت، در پاسخ کسی که از او درخواست کرد چند کلمه از زیباترین سخنان علی علیهالسلام را برایش انتخاب کند، میگوید: «به خدا قسم نمیتوانم. من از انتخاب یک کلمه آن عاجزم (یکی از دیگری زیباتر و شگفتانگیزتر است)؛ زیرا این کار به این میماند که دانه یاقوتی را از کنار دانههای دیگر بردارم.»(2)کلمات آن حضرت که در لابهلای بسیاری از متون دینی ما به ویژه در «نهجالبلاغه» و «غررالحکم ودررالکلم» به دست ما رسیده، جلوهای از دریای عظمت مولای متقیان علی علیهالسلام است. این کلمات ارزشمند از افکار شخصیتی تراوش نموده که آفتاب وجودش هیچگاه غروب ندارد و درخشش انوارش پیوسته در زندگی آحاد بشر در طول تاریخ پرتوافکن خواهد بود.به خاطر اهمیت وصفناپذیر کلمات آن حضرت، سخنوران، ادیبان و شاعران فارسی زبان با الهام از عبارات حکیمانه، شیوا و رسای علی علیهالسلام در موضوعات قابل توجه عرفانی، علمی، اخلاقی، تربیتی، سیاسی و غیره نوشتهها و اشعار خود را تنظیم کرده و به مخاطبان خویش، عرضه داشتهاند.با توجه به این نکات، در اینجا یافتههای ادبی منظوم را با سوژههای تبلیغی در کلام آن حضرت طرح نموده و به خوانندگان بزرگوار تقدیم میداریم: ستایش ذات حق
علی علیهالسلام در خطبه اوّل نهجالبلاغة ذات پاک حضرت احدیت را ستوده و ادراک حقیقت خداوندی را فراتر از افق اندیشههای محدود بشری میداند و میفرماید: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی لا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائِلُونَ... أَلَّذی لا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلا یَنالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ؛ حمد و سپاس خداوندی را سزاست که سخنوران از ستودن او عاجزند...؛ خدایی که افکار و اندیشههای بلندهمتان از ادراک ذات او ناتواناند و غواصان دریای علوم به او دست نیابند.»سعدی در این زمینه گفته: نه ادراک بر کنه ذاتش رسد نه فکرت به غور صفاتش رسد نه بر اوج ذاتش پرد مرغ وهم نه بر ذیل وصفش رسد دست فهم چه شبها نشستم در این فکر گم که دهشت گرفت آستینم که: قُمْو فردوسی میگوید: به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه و عطار نیشابوری:ای ورای وصف و ادراک آمده از صفات واصفان پاک آمده تبدیل ارزشها به ضد ارزش
امام علی علیهالسلام در خطبه ملاحم میفرماید: «وَ غارَ الصِّدْقُ وَفاضَ الْکِذْبُ وَاسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسانِ وَ...؛(3) راستی از بین میرود و دروغ شایع میشود و مردم با زبان دوست میشوند و... .» منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا زین هر دو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا(4) نرمگویی و خوشزبانی آن حضرت در خطبه «وسیله» که 7 روز بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ایراد کرده، میفرماید: «اِنَّ مِنَ الْکَرَمِ لینَ الْکَلامِ؛(5) از نشانههای بزرگواری نرمگویی است.»درشتی ز کس نشنود نرمگوی سخن تا توانی به آزرم گوی(6)* * *به شیرینزبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به مویی کشی(7) آفات طمعورزیامام علی علیهالسلام فرمود: «اَکْثَرُ مَصارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطامِعِ؛(8) بیشترین شکست عقول [انسانها [در زیر درخشندگیهای طمعهاست.»دست طلب چو پیش کسان میکنی دراز پل بستهای که بگذری از آبروی خویش * * * چو دانی که بر تو نماند جهان چه رنجانی از آز، جان و روان بخور آنچه داری و بیشی مجوی که از آز کاهد همی آبروی(9) ارزش انسانحافظ ارزش معنوی انسان و شخصیت ملکوتی او را بیان کرده و به انسان توصیه نموده به این دنیای پست علاقه نشان مده و خود را ارزان مفروش:همایی چون تو عالیقدر، حرص استخوان تا کی دریغ این سایه دولت که بر نااهل افکندی و دیگری گفته: تو به قیمت ورای هر دو جهانی چهکنم که قدر خود نمیدانی و امام علیهالسلام میفرماید: «وَلَبِئْسَ الْمَتْجَرُ اَنْ تَرَی الدُّنْیا لِنَفْسِکَ ثَمَنا وَ مِمّا لَکَ عِنْدَاللّهِ عِوَضا؛(10) و چه بد تجارتی است که دنیا را قیمت خود و بهشتی که خداوند آن را برای تو قرار داده، بدانی.» معرفت قبل از بندگی
فیض کاشانی درباره اینکه دین خداوند با شناخت او آغاز میشود، میگوید:عرفان طلب نخست و پس آنگاه بندگی بیمعرفت عبادت عابد تمام نیست(11)این بیت ناظر به این کلام مولاست که فرمود: «اَوَّلُ الدّینِ مَعْرِفَتُهُ؛(12) سرآغاز دین معرفت خداست.» اخلاص و دوری از ریاحضرت در خطبه 76 نهج البلاغه میفرماید: «رَحِمَ اللّهُ اِمْرَأً... قَدَّمَ خالِصا وَ عَمِلَ صالِحا؛ خدا رحمت کند بندهای را که... توشه خالصانه {و بدون ریا} به درگاه خداوند بفرستد و عمل نیک انجام دهد.»سعدی میگوید:کلید در دوزخ است آن نماز که در چشم مردم گذاری دراز وی حتی شرمنده گناه را بهتر از عابد خودنما و ریاکار میداند:گنهکار اندیشناک از خدای به از پارسای عبادت نمای گریز از معنویاتناصر خسرو در مورد هجوم مردم و اشتیاق آنان به منافع مادی و حرکت کُند و باکسالتشان به سوی اعمال آخرت گفته است:بس به گرانی روی گهی سوی مسجد سوی خرابات همچو تیر نشانه و اشاره است به این کلام امام علیهالسلام : «...اِنْ دُعِیَ اِلی حَرْثِ الدُّنْیا عَمِلَ وَ اِنْ دُعِیَ اِلی حَرْثِ الاْآخِرَةِ کَسِلَ؛(13) [انسان گمراه [اگر به سوی زراعت دنیا [و سود مادّی [دعوت شود، انجام دهد و اما اگر به سوی زراعت آخرت [و مسائل معنوی [خوانده شود، کاهلی میکند [و با کسالت میرود].»پی نوشت ها :1 - . مقدمه نهج البلاغة.2. ما هو نهجالبلاغة، ص 56.3. نهجالبلاغة، خطبه 107.4. عبدالواسع جبلی.5. الکافی، ج 8، ص 24.6. فردوسی.7. سعدی.8. نهج البلاغة، نامه 31.9. فردوسی. 10. نهجالبلاغة، خطبه 32.11. دیوان فیض، ص 36.12. نهجالبلاغة، خطبه 1.13. همان، خطبه 102.عبالکریم پاک نیاتنظیم : بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]