تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1818848443
اينك فاجعه !
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اينك فاجعه !
اجساد باد كرده، حمله قلبي، ظاهر غيرقابل تحمل مارلون براندو و شكست تجاري، خاطراتي است كه رابرت سلرز تاريخنگار سينما 30سال پس از اكران فيلم اينك آخر الزمان به ياد دارد.هر چند كه اگر همه چيز قرار بود به وفق مراد تهيه‌كنندگان سينمايي پيش برود «اينك آخرالزمان» سال‌ها قبل از اكران آن توسط جورج‌لوكاس در اوايل دهه1970 ساخته شده بود و براي فيلمبرداري آن نيازي به سفر به ديگر كشورها نبود چون لوكاس قصد داشت آن را در خود ويتنام فيلمبرداري كند؛ زماني كه هنوز درگيري بين سربازان آمريكايي و ويتنامي‌ها در اوج بود.ولي واضح بود هيچ مدير استوديوي عاقلي براي اين فيلم سرمايه‌گذاري نمي‌كند و معلوم نبود در انتهاي فيلمبرداري چند تن از هنرپيشه‌ها از مهلكه جان سالم به در مي‌بردند. در عين حال ديدگاه فرانسيس فورد كاپولا از جنگ وسيع‌تر و هنري‌تر بود و همانطور كه او در كنفرانس خبري‌‌اش در جشنواره بين‌المللي فيلم كن گفت فيلم او درباره ويتنام نبود بلكه خود ويتنام بود. ابتدا برنامه كار فيلمبرداري 14هفته در فيليپين تعيين شده بود و در بهار سال 1976 آغاز مي‌شد اما آب و هوا و بلاياي طبيعي در كنار تداركات ضعيف، همه عليه فيلم بودند و از همه بدتر اينكه كاپولا 2هفته پس از فيلمبرداري هاروي‌كايتل هنرپيشه اصلي‌‌اش را اخراج كرد و مارتين شين را جايگزين كرد غافل از اينكه شين هم مشكلات شخصي خودش را داشت. اجساد باد كرده، حمله قلبي، ظاهر غيرقابل تحمل مارلون براندو و شكست تجاري، خاطراتي است كه رابرت سلرز تاريخنگار سينما 30سال پس از اكران فيلم اينك آخر الزمان به ياد دارد.با سررسيدن شين فاجعه آغاز شد. كاپولا كه با تغيير بازيگر، نظرات جديدي در مورد فيلمنامه هم داشت به سرعت مشغول بازنويسي آن شد و پس از كايتل افراد ديگري اخراج شدند و برخي نيز به‌دليل بيماري شديد در بيمارستان بستري شدند. پيش از فيلمبرداري برخي از سكانس‌ها، ژنرال ماركوس رئيس‌جمهوري فيليپين كه هلي‌كوپترهايش را به تيم فيلمسازي اجاره داده بود به‌دليل درگيري با چريك‌هاي جدايي‌طلب ناچار شد آنها را پس بگيرد.در كنار اين شرايط داگ‌كلي‌بورن كه يكي از فرماندهان شناخته شده ارتش آمريكا در ويتنام براي مشاوره نظامي و نظارت بر صحنه‌هاي حضور نيروهاي آمريكايي به سرصحنه آمده بود، اما او بيش از آنكه به فكر ايجاد تصويري واقعي از ويتنام باشد به ميهماني‌هاي شبانه اهميت مي‌داد و كاپولا درگير اين مشكل بود كه چند روز پس از حضور او در سر صحنه يك توفان عظيم تمامي لوكيشن را ويران كرد و توليد فيلم متوقف شد. كاپولا به ناچار به سان‌فرانسيسكو بازگشت و باقي تيم هم به كارهاي شخصي‌شان مشغول شدند. پس از يك ماه استراحت و برنامه‌ريزي مجدد كاپولا بازهم به جنگل بازگشت ولي تعدادي از تيم فني كه تجربه بدي داشتند از همكاري با او سر باز زدند. مارتين شين از نخستين افرادي بود كه با او در بازگشت به بحران همراه شد ولي به دوستانش گفته بود كه مطمئن نيست از اين سفر زنده بازگردد. اين زماني بود كه بايد سكانس‌هاي مربوط به ژنرال كورتز فيلمبرداري مي‌شد؛ ژنرال سبز پوشي كه دچار نوعي جنون شده بود و حالا نيروهاي آمريكايي در پي شكارش بودند.
اما در اوايل فيلمبرداري از مقر ژنرال كورتز موضوع هولناكي فاش شد كه تاثير منفي‌اي بر روند كار داشت. در يكي از روزها همسر مارتين شين به گري‌فردريكسون دستيار تهيه‌كننده گفت كه از درون اين معبد بوي بسيار بدي به مشام مي‌رسد و اينجا بايد تميز شود چون ريسك بزرگي براي سلامت همسرش است و او به مارتين شين اجازه بازي در چنين محلي را نمي‌دهد. فردريكسون براي حل اين مشكل به سراغ دين تاولاريس طراح توليد رفت و گفت كه برخي از هنرپيشگان از شرايط صحنه شكايت دارند ولي تاولاريس كه نسبت به اين موضوع بي‌تفاوت به‌نظر مي‌رسيد تاكيد كرد كه همه چيز تعمدي است و به فيلم فضاي واقعي مي‌دهد و با خنده گفت اگر هنرپيشه‌ها راجع به جسدها چيزي شنيده بودند چه مي‌شد !شايعه وجود اجساد در معبد خيلي زود در بين تيم فني و هنرپيشه‌ها پيچيد ولي فردريكسون آنها را بي‌اساس مي‌دانست اما در روز بعد با تعدادي جسد مواجه شد كه تاولاريس قصد داشت آنها را سروته از درختان آويزان كند تا فضايي رعب آورتر براي پايگاه ژنرال كورتز ايجاد كند.فردريكسون خيلي زود براي رها‌شدن از شر اين اجساد با فردي تماس گرفت كه آنها را براي كالبد شكافي به مدارس پزشكي منتقل كند اما كمي بعد از تحويل اجساد مشخص شد طرف دزد قبرهاي قديمي بوده و دستگير شده است. با پيدا شدن سرو كله پليس و توقيف گذرنامه‌هاي تمامي افراد كار براي 2 روز ديگر متوقف شد اما با روشن شدن اينكه تيم حاضر نقشي در قتل اين افراد نداشته است همه چيز تمام شد اما در نهايت فردريكسون براي سكانس ابتدايي پايگاه كورتز ناچار شد از تعدادي بدلكار به جاي اجساد آويزان شده از درختان استفاده كند. با رسيدن براندو براي فيلمبرداري صحنه‌هاي مربوط به او، همه شوكه شدند. او بيش از حد چاق شده بود و وزنش شايد به 150كيلو مي‌رسيد. كاپولا واقعا نمي‌دانست چه بايد كند. كورتز در فيلمنامه او جنگجويي لاغر و فعال بود و مهم‌تر از همه يونيفورم سبزي كه به سايز براندو باشد موجود نبود!با رسيدن براندو براي فيلمبرداري صحنه‌هاي مربوط به او، همه شوكه شدند. او بيش از حد چاق شده بود و وزنش شايد به 150كيلو مي‌رسيد. كاپولا واقعا نمي‌دانست چه بايد كند. كورتز در فيلمنامه او جنگجويي لاغر و فعال بود و مهم‌تر از همه يونيفورم سبزي كه به سايز براندو باشد موجود نبود!براندو در نقطه مقابل كاپولا قرار داشت. او در كمال آرامش به هيچ‌چيزي اهميت نمي‌داد و نه تنها خودش را براي اين نقش آماده نكرده بود بلكه هيچ‌كدام از ديالوگ‌هايش را حتي يك بار نخوانده بود. به گفته دنيس هاپر،كاپولا ناچار بود همه چيز را از ابتدا براي او توضيح دهد و توليد فيلم براي يك هفته متوقف شد تا كاپولا فيلمنامه را با صداي بلند براي براندويي كه حاضر نبود حتي متن فيلمنامه را در دست بگيرد، بخواند. در مدت اين يك هفته حدود 900نفر بازيگر و عوامل فيلم تنها منتظر مهيا شدن براندو بودند. يك روز براندو در اقدامي ناگهاني سر خود را تراشيد و به اين باور رسيد كه همه صحنه‌هايش را به شكل بداهه بازي كند و فارغ از فيلمنامه كاپولا هر چه را كه سر صحنه مي‌گويد فيلمبرداري كند. براندو همچنين ترجيح داد كه لباس مشكي به تن كند و در عمده زمان فيلمبرداري در سايه باشد و كاپولا موافقت كرد كه شكم‌گنده او كمتر در كادر فيلم باشد. اما درگيري‌هاي قديمي براندو و هاپر در اينجا مشكل‌ساز شد و هيچ‌كدام از آنها نمي‌خواستند هم‌زمان در سر صحنه باشند و به ناچار صحنه‌ها در شب‌هاي مجزا فيلمبرداري شد.
فردريسكون درباره هاپر و نقش او - روزنامه نگار پريشان احوال - مي‌گويد: او در مقابل دوربين و پشت آن رفتار مشابهي را داشت ولي همه او را به‌دليل همين آشفتگي‌‌اش دوست داشتند. اين روزها هاپر بسيار جدي شده و با آن روزها فاصله گرفته ولي در سرصحنه فيلم كمتر كسي بود كه بخواهد نزديك او بايستد چون او هفته به هفته هم به حمام نمي‌رفت. فاجعه ادامه داشت و مارتين‌شين دچار حمله قلبي شد و كاپولا بيش از هر كسي خودش را براي اين قضيه شماتت مي‌كرد و همين موضوع سبب عارضه قلبي براي خود او شد. هاپر بعد‌ها در مورد اين روزها گفت: منابع مالي ما محدود شده بود و همه داشتيم مجنون مي‌شديم. حالا همه تصور مي‌كرديم كه درگير جنگ شده‌ايم و براي تامين هزينه‌ها به همه رو مي‌انداختيم. شرايط مالي بيش از همه كاپولا را مغموم كرد چون بخشي از بودجه از دست رفته به‌خود او تعلق داشت و اگر فيلم تكميل نمي‌شد او ميليونها دلار ضرر كرده بود. او حتي چند سال بعد اعتراف كرد شرايط عصبي او به قدري در اين دوران بد بود كه 3 بار قصد داشت دست به‌خودكشي بزند. شرايط مالي بيش از همه كاپولا را مغموم كرد چون بخشي از بودجه از دست رفته به‌خود او تعلق داشت و اگر فيلم تكميل نمي‌شد او ميليونها دلار ضرر كرده بود. او حتي چند سال بعد اعتراف كرد شرايط عصبي او به قدري در اين دوران بد بود كه 3 بار قصد داشت دست به‌خودكشي بزند. با تمامي اينها فيلم در سال1979 اكران شد و امروز يكي از شاهكارهاي بزرگ تاريخ سينما است. سال‌ها بعد كه هيكن پولر قصد داشت تا مستندي درباره اين فيلم بسازد همه به جز براندو از اينكه خاطراتشان درباره فيلم را مرور كنند خوشحال بودند. زماني كه هيكن لوپر به سراغ براندو رفته بود تا نظرش را در مورد فيلم بداندو مصاحبه‌اي با او داشته باشد براند و از او پرسيده بود چرا كسي فيلم مي‌سازد كه هنوز 2ميليون دلار به او بدهكار است و بعد تاكيد كرده بود تا زماني كه كاپولا بدهي‌‌اش را پرداخت نكرده براي مصاحبه در مورد اين فيلم به او مراجعه نكنند و به اين ترتيب هيكن لوپر هرگز با براندو مصاحبه نكرد.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]
-
گوناگون
پربازدیدترینها