محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830586709
نظريه در خدمت استعاره
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نظريه در خدمت استعاره نويسنده:محمود سيفىمنبع:روزنامه ايران در فرهنگ آكسفورد واژه فونداسيون چنين تعريف شده است: «يك سطح يا پايه سخت كه برفراز آن بنايى ساخته شود». به همين سان، بسيارى از فلاسفه دانش را ساختمان يا بنايى دانسته اند كه بايد داراى فونداسيون يا پايه هاى استوار و محكمى باشد. گفتن اين كه معرفت بايد مبتنى بر مجموعه اى از اصول استوار و تخطى ناپذير باشد در واقع تمسك به استعاره ساختمان است كه در آن استحكام «پِى» ضامن بقا و سلامت بقيه ساختمان است. دكارت به صراحت از اين استعاره استفاده مى كند. او روش خود را شبيه معمارى مى داند كه تلاش مى كند خانه اى بسازد اما زمين را ماسه يا گل فرا گرفته است. او آن قدر زمين را گود مى كند و خاك هاى سست را كنار مى زند تا به سنگ يا زمين سخت برسد و ساختمان خود را بر فراز اين زمين سخت بنا كند: «من هم همين طور عمل كردم، هر باور مشكوكى را مانند ماسه ها كنار ريختم و وقتى ديدم در وجود يك متفكر يا شكاك نمى توانم ترديد كنم همين را به عنوان سنگ بستر گرفتم تا بنيادهاى فلسفه ام را بر آن بنا كنم». دكارت از استعاره «سبد سيب» نيز براى معرفت استفاده كرده است. فرض كنيد شما سبد سيبى داريد و نگرانيد كه مبادا بعضى از سيب ها گنديده شده باشد و اين گنديدگى به بقيه سيب ها سرايت كند. شما بايد همه سيب ها را از سبد بيرون بياوريد و به دقت وارسى كنيد و سيب هاى فاسد را كنار بگذاريد و سالم ها را درون سبد باز گردانيد. در معرفت نيز بايد همان كارى را كنيد كه درباره سبد سيب انجام داديد. دكارت با اين تمثيل در واقع چرايى شك دستورى خود را پاسخ داده است.استعاره ديگرى كه دكارت براى مبناگروى در باورها از آن استفاده كرده و براى فهم اين نظريه در معرفت شناسى بسيار اهميت دارد، استعاره زنجير است. او از زنجير استدلال سخن رانده است؛ «معارف بشرى مانند يك زنجير به هم متصل اند».اسپينوزا نيز مانند دكارت معرفت را مبتنى بر تعقل پيشين مى دانست و آن را به هندسه اقليدس شبيه مى كرد و انتظار داشت معرفت فلسفى را در يك نظام رياضى وار به سامان درآورد. برخلاف فيلسوفان عقل گرا كه بنيان هاى معرفت را در دريافت هاى بديهى عقلى جست وجو مى كردند، فلاسفه حس گرا تأثيرات حسى را مبدأ و سنگ بناى معرفت مى دانستند و مجموعه استعاره هايى را بدين منظور در آثار خود به كار مى بردند؛ براى نمونه جان لاك، ذهن را به صفحه اى سپيد تعبير مى كرد كه خالى از هر حرف و انديشه اى است و همه مواد و محتويات عقلى بشر از تجربه در آن حك مى شود؛ معرفت ما يا از اشياى محسوس خارجى است و يا عمليات هاى ذهنى درونى روى اين داده ها. از نظر لاك، اين دو، بنيادهاى انديشه را تشكيل مى دادند كه همه معارف ما از آنها حاصل آمده است. البته پيش تر از لاك، ارسطو نيز معرفت را مانند نوشتن روى لوحى سپيد دانسته بود. تجربه حسى از نظر ارسطو مانند علائمى است كه روى موم حك مى شود؛ استعاره ديگرى كه از آثار لاك پديد آمد اين بود كه مشاهده و درون بينى را به عنوان فواره هاى معرفت بدانيم. در اين جا نيز تناظر ميان آب/ معرفت و جوشيدن/ ايجاد معرفت وجود دارد.كانت نيز از طرفداران بى چون و چراى مبناگروى بود كه اين موضوع از عناوين دو كتاب او به خوبى قابل استنباط است: «مبانى Grundleguneما بعدالطبيعه اخلاق» و «مبانى (Anfangsgrunde) مابعد الطبيعى علم طبيعى». فرگه نيز از استعاره مبنا در عنوان كتاب «مبانى Grundlagenحساب» استفاده كرده است. بيش از اين، در كتاب «قوانين بنيادين رياضيات» نيز قوانين منطقى را سنگ هاى جدى اى دانسته كه بر يك «بنيان ازلى» ساخته شده اند.در سال ،۱۸۶۰ پيرس با انكار شك كلى، حملات شديدى را عليه مبناگروى دكارتى به راه انداخت. او با مفهوم زنجير استدلال كه دكارت از رياضيات برگرفته بود، مخالفت كرد. پيرس معتقد بود استدلال را بايد بيشتر يك «كابْل» دانست تا زنجير: «فلسفه بايد از روشهاى علوم تقليد كند و مقدمات بسيارى را كه امتحان بررسى دقيق را از سرگذرانده اند به كار بگيرد نه اين كه به طور انحصارى تعداد محدودى از گزاره ها را حقيقى بداند. معرفت فلسفى نبايد زنجيرى تشكيل دهد كه كليه پيكره اش وابسته به يك حلقه باشد، بلكه بايد كابلى باشد كه اگرچه تارهايش به تنهايى نازك و نامستحكم اند اما اگر هزاران تار به خوبى به هم پيوند بخورند و كابل را تشكيل بدهند، بسيار محكم خواهند بود». از ديد انسجام گرايان، آنچه مهم است، قوت يك گزاره خاص نيست بلكه ارتباطات آن با تعداد بى شمارى از گزاره هاى ديگر است. اگر معرفت را كابل بدانيم هر كدام از تارهاى اين كابل در نقش باورهاى ما، خود كابل به منزله مجموعه اى از اعتقادات به هم پيوسته و قوت كابل نيز به مثابه اعتبار معرفت خواهد بود.در قرن بيستم يكى از مهمترين استعاره هاى انسجام گروى، استعاره كشتى نويرتNeurathبود: «نمى توان از تعدادى جمله محدود به عنوان نقاط آغازين علوم آغاز كرد. هيچ لوح سفيدى وجود ندارد. ما مانند دريانوردانى هستيم كه بايد كشتى خود را روى دريا بازسازى كنيم و هيچ گاه قادر نيستيم آن را به خشكى ببريم و دوباره از بهترين مواد بسازيم. فقط عناصر ماوراء طبيعى مى توانند بدون بر جاى گذاشتن ردى از بين بروند». طبق استعاره نويرت، دريانوردها همان دانشمندانند، اجزاى كشتى، باورهاى ما هستند و تعمير كشتى همان بازنگرى در باورها است. نويرت نيز مانند پيرس الگوى فلسفه و معرفت شناسى را علم مى دانست و نه رياضيات كه براساس روش اصل موضوعى پيش مى رود. كواين نيز مانند نويرت علاوه بر استعاره كشتى از استعاره «تورِ باور» يا «شبكه باور» براى توصيف معرفت استفاده كرد كه نشان مى دهد معرفت، ارتباطات متعدد و كثير ميان باورهاست و نه مبانى اى معدود. از نظر كواين يك مكانيك ماهر مى تواند با آزمايش اجزاى موتور اتومبيل به طور جداگانه و مجزا از هم، درباره موتور اتومبيل نظرى بدهد، ولى به طور يقين براى اين هدف بهتر است كه ببيند كل موتور به عنوان يك كل چگونه كار مى كند و آيا اجزا با هم هماهنگى دارند يا نه. اين امر درباره باورهاى ما نيز صادق است. در مقايسه با كل پيكره باورهاى ماست كه گزاره هاى خاص پذيرفته يا رد مى شوند. امتيازات يا معايب مستقل گزاره ها، مدخليت چندانى ندارند. در اين جا نيز باورها به اجزاى موتور ماشين تشبيه شده و اعتبار مجموعه باورها وابسته به سالم كاركردن كل پيكره دانسته شده است.علاوه بر استعاره هاى پِى و انسجام، معرفت شناسان از استعاره هاى ديگرى هم براى توصيف معرفت استفاده كرده اند. براى نمونه سوزان هاك در تلاش براى ارائه نظريه اى بين انسجام گرايى و مبناگرايى از مفهوم جدول حروف متقاطع استفاده مى كند. از نظر او معرفت مانند جدول حروف متقاطع است. درستى يك كلمه وابسته به درستى همه كلماتى است كه با آن مرتبط است و بنابراين مقتضى نوعى انسجام نيز هست.استعاره غارافلاطون نيز يكى از نخستين استعاره ها در معرفت شناسى محسوب مى شود. افلاطون اين استعاره را براى نفى اعتبارمعرفت مأخوذ از حواس مطرح كرده بود. زندانيان در انتهاى راهرو يا غارى دراز رو به ديوار و پشت به آفتاب ايستاده بودند و چنان با زنجير بسته شده بودند كه نمى توانستند به پشت برگردند و نورى ببينند. آنان فقط سايه هاى افراد بيرون غار را كه بر ديوار مقابلشان مى افتاد مى ديدند و گمان مى كردند اين سايه هاى متحرك، حقيقت دارند. افلاطون معرفت حسى را شبيه همين سايه هاى ديوار غار مى دانست كه فقط سايه اى از مثل حقيقى بودند. افلاطون با اين تمثيل مى خواست بنياد مبناگرايى تجربى را نه به نفع انسجام گروى كه به نفع مبناگروى عقلانى به باد دهد.فرانسيس بيكن با اين كه پيش از دكارت و لاك مى زيست در تمثيلى زيبا به ظرافتِ تمام معايب و محاسن معارف تجربى محض و عقلى محض را گوشزد كرده است:«اهالى علوم بر دو دسته اند: يا مردان تجربه اند و يا مردان باورهاى جزمى. مردان تجربه به مورچگان مانند كه جمع مى كنند و مى خورند؛ استدلاليان به عنكبوتان مانند كه از خود تار مى تنند. اما زنبوران راه ميانه را برگرفته اند. زنبور مواد مورد نيازش را از باغ ها و بستان ها گرد مى آورد ولى آنها را تغيير مى دهد و هضم و دگرگون مى كند. فلسفه بايد چنين باشد: نه بر صرف قواى عقل تكيه داشته باشد و نه بر تاريخ طبيعى و آزمايشات مكانيكى، [بلكه مواد دومى را به مدد اولى هضم و فرآورى كند]».دقت در موارد فوق نشان مى دهد كه برخلاف تصريح فيلسوفان به اين كه هيچگاه استعاره ها را در مقام تبيين يا استدلال به كار نمى برند، استعاره ها در بسيارى از موارد دلايل فيلسوفان براى رد و ابطال و يا پذيرفتن نظريه اى خاص بوده اند. استعاره - بويژه استعاره هاى مفهومى كه ريشه در سطحى عميق تر از سطح زبان دارند- همواره خود مبنايى براى نظريه پردازيهاى فلاسفه بوده است. در برخى موارد استعاره ها نه تنها ابزارى براى تبيين نظريه بلكه خود اساس فهم فيلسوف از نظريه را تشكيل داده است. گاهى - و از نظر برخى زبانشناسان مانند ليكاف، اغلب - اين استعاره نيست كه نظريه را توصيف مى كند بلكه نظريه در خدمت استعاره است.
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]
صفحات پیشنهادی
نظريه در خدمت استعاره
نظريه در خدمت استعاره نويسنده:محمود سيفىمنبع:روزنامه ايران در فرهنگ آكسفورد واژه فونداسيون چنين تعريف شده است: «يك سطح يا پايه سخت كه برفراز آن بنايى ...
نظريه در خدمت استعاره نويسنده:محمود سيفىمنبع:روزنامه ايران در فرهنگ آكسفورد واژه فونداسيون چنين تعريف شده است: «يك سطح يا پايه سخت كه برفراز آن بنايى ...
ادراک و اعتبارگرايي در نظريه هاي امنيتي
ادراک و اعتبارگرايي در نظريه هاي امنيتي نويسنده: اردشير نوريان * سؤال از ... دارند، اما از خارج حکايت نمي کنند و مقام آنها جعلي و اعتباري است و به استعاره مشابهت دارند. .... احساس کنند که به صورت يک طرفه در خدمت فرد يا گروهي از افراد قرار گرفته و در ...
ادراک و اعتبارگرايي در نظريه هاي امنيتي نويسنده: اردشير نوريان * سؤال از ... دارند، اما از خارج حکايت نمي کنند و مقام آنها جعلي و اعتباري است و به استعاره مشابهت دارند. .... احساس کنند که به صورت يک طرفه در خدمت فرد يا گروهي از افراد قرار گرفته و در ...
نظريه هاي روان شناختي دين و نقد آن
جامعيت اين مقاله در ارائه ي همه ي نظريات روان شناختي درباره ي دين ، مطالعه ي آن را براي .... اين امکان وجود دارد که دين داري « واپس روي در خدمت من » در نظر گرفته شود . ..... ريشه ي استعاره ي جاندارپنداري ، همان گونه که پپر ( Pepper , S.C.) (1942) مي گويد ...
جامعيت اين مقاله در ارائه ي همه ي نظريات روان شناختي درباره ي دين ، مطالعه ي آن را براي .... اين امکان وجود دارد که دين داري « واپس روي در خدمت من » در نظر گرفته شود . ..... ريشه ي استعاره ي جاندارپنداري ، همان گونه که پپر ( Pepper , S.C.) (1942) مي گويد ...
نكاتى برجسته از فلسفه ملاصدرا در مقايسه با نظريات فلسفى ...
ج - نوعى كلام خاص عرفانى كه استعارات و مفاهيم ويژه اى براى صفات خدا، معاد و فرشتگان ... اين نظريات در اصل متافيزيكى، انتولوژيكى و معرفت شناسى به سراسر دوران ...
ج - نوعى كلام خاص عرفانى كه استعارات و مفاهيم ويژه اى براى صفات خدا، معاد و فرشتگان ... اين نظريات در اصل متافيزيكى، انتولوژيكى و معرفت شناسى به سراسر دوران ...
نظریههای ارتباطات توسعه(2)
یك استعاره بیولوژیك در گفتمان توسعه وجود دارد كه به آن"Entwicklung" میگویند. ... نخستین خانواده نظریهها مركب از نظریه ارتباطات و نوسازی، نظریه نوآوری، نگرش ... نوآوری بهتدریج به عنوان یك چارچوب محلی برای هدایت ارتباطات در خدمت توسعه مطرح شد.
یك استعاره بیولوژیك در گفتمان توسعه وجود دارد كه به آن"Entwicklung" میگویند. ... نخستین خانواده نظریهها مركب از نظریه ارتباطات و نوسازی، نظریه نوآوری، نگرش ... نوآوری بهتدریج به عنوان یك چارچوب محلی برای هدایت ارتباطات در خدمت توسعه مطرح شد.
هانتينگتون درگذشت
ساموئل پي هانتيگتون (Samuel Phillips Huntington ) واضع نظريه برخورد تمدنها امروز ... هانتينگتون در سال ۲۰۰۷ پس از ۵۸ سال خدمت آكادميك در دانشگاه هاروارد در سال 2007 از ... دومينگز افزود: "استعاره به كار رفته در عنوان كتاب به زنجيره اپيزودهاي سقوط ...
ساموئل پي هانتيگتون (Samuel Phillips Huntington ) واضع نظريه برخورد تمدنها امروز ... هانتينگتون در سال ۲۰۰۷ پس از ۵۸ سال خدمت آكادميك در دانشگاه هاروارد در سال 2007 از ... دومينگز افزود: "استعاره به كار رفته در عنوان كتاب به زنجيره اپيزودهاي سقوط ...
اخترشناسی و آفرینش (قسمت اول)
وی درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا این نظریه ها و قوانین، با مفهوم ..... در این دوران، شواهد علمی مناقشه ناپذیر بود و تفسیر استعاری از عبارتهای کتاب مقدس که به نظر .... "نباتات را برای بهایم می رویاند، و سبزه ها را برای خدمت انسان…
وی درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا این نظریه ها و قوانین، با مفهوم ..... در این دوران، شواهد علمی مناقشه ناپذیر بود و تفسیر استعاری از عبارتهای کتاب مقدس که به نظر .... "نباتات را برای بهایم می رویاند، و سبزه ها را برای خدمت انسان…
بررسی چند نمایش از آثار تئاتر رضوى
بعضى از اندیشمندان و نظریه پردازان تنها با توجه به شكل اجرا به تعریف زبان ... از این رو، امكانات زبانى و سیعتر است و بسیارى از نمادها، استعاره ها و تمثیل ها در زبانى .... و محمود فرهنگ سود مى برد و شیوه بازیگرى آنها را در جهت اهداف متن به خدمت مى گیرد.
بعضى از اندیشمندان و نظریه پردازان تنها با توجه به شكل اجرا به تعریف زبان ... از این رو، امكانات زبانى و سیعتر است و بسیارى از نمادها، استعاره ها و تمثیل ها در زبانى .... و محمود فرهنگ سود مى برد و شیوه بازیگرى آنها را در جهت اهداف متن به خدمت مى گیرد.
نگاهي بر زندگي و انديشه باومن
وي صاحب نظريه مدرنيته سيال است كه براساس آن دوگونه مدرنيته سيال و جامد قابل تصور ... زماني كه باومن در واحد نيروهاي امنيت داخلي (KBW) خدمت ميكرد، براي اولين بار در .... و در اين راه با كمك استعاره مايع و جامد در كنار مدرنيته به اين مهم دست يافته است.
وي صاحب نظريه مدرنيته سيال است كه براساس آن دوگونه مدرنيته سيال و جامد قابل تصور ... زماني كه باومن در واحد نيروهاي امنيت داخلي (KBW) خدمت ميكرد، براي اولين بار در .... و در اين راه با كمك استعاره مايع و جامد در كنار مدرنيته به اين مهم دست يافته است.
نگاهى به نمايش عروس، كابوس، افسوس، بلوتوث از آرش ...
13 جولای 2008 – اين نمايش دو امكانات اجرايى خاص را به خدمت مى گيرد. امكانات بيانى كه سرشار از استعاره است، دوم امكانات ترسيمى كه به تناسب اتمسفر كارگاه نمايش ... شايد مهمترين چيزى كه در اين نظريه به ذهن متبادر مى شود، بحث روانشناسى زبان و به ...
13 جولای 2008 – اين نمايش دو امكانات اجرايى خاص را به خدمت مى گيرد. امكانات بيانى كه سرشار از استعاره است، دوم امكانات ترسيمى كه به تناسب اتمسفر كارگاه نمايش ... شايد مهمترين چيزى كه در اين نظريه به ذهن متبادر مى شود، بحث روانشناسى زبان و به ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها