تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835098948
گرجستاني با گريم، شهريار شد
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هموطن-مجموعه تاريخي «شهريار» ساخته كمال تبريزي به لحاظ گريم شرايط قابل توجهي دارد. در اين داستان شاهد زندگي مردم در دوره و زمانهاي هستيم كه مستندات تصويري بسياري دارد. شخصيت‌هاي تاريخ مصوري كه كمال تبريزي از زندگي محمدحسين شهريار به تصوير كشيده در زير قلم و نگاه تيزبين امير اسكندري (طراح چهره‌پرداز) جان گرفته‌اند. با استاد درباره ويژگي‌هاي طراحي گريم شخصيت‌هاي اصلي داستان «شهريار» گفت‌وگو كرده‌ايم. از اولين روزهاي طراحي گريم‌ها بگوييد. هنگامي كه قرار شد طراحي چهره‌ها را انجام دهم سناريوي مجموعه هنوز كامل نبود، فقط خلاصه‌اي از چند قسمت نوشته شده را خوانده بودم. پس از صحبت‌هايي كه با آقاي تبريزي انجام دادم به نتايج اوليه رسيديم. اولين نفري كه روي صورتش تست زده شد اردشير رستمي در نقش جواني شهريار بود. هنگامي كه او را گريم كرديم و از مقابل آينه بلند شد خيلي احساس رضايت مي‌كرد. از آنجايي كه تا به حال تجربه بازيگري نداشت به من گفت اگر هر گريمور ديگري بود اواسط كار يا داد و فرياد مي‌كردم يا عكس‌العمل بدي از خودم نشان مي‌دادم. اما آن قدر شما روي صورتم خوب كار كرديد كه نشستم تا ببينم نتيجه كار چه خواهد شد. چه تمهيداتي براي نزديك كردن رستمي به جواني «شهريار» داشتيد؟ بايد سنش را پايين مي‌آورديم بنابراين براي او مو گذاشتيم و بعد با سايه كاري‌هاي ريز او را جوان كرديم. چقدر با كارگردان مشورت كرديد؟ هنرپيشه‌ها با نظر آقايان تبريزي و حبيب رضايي انتخاب مي‌شدند و بعد مشخص مي‌شد كه فلان بازيگر قرار است چه نقشي را ايفا كند. با توجه به صحبت‌هايي كه قبلا با آقاي تبريزي داشتيم در ذهنم شخصيت‌هاي داستان را تصوير كردم. مثلا پدر شهريار شخصيتي كه در بين مردم فردي قابل اعتماد و احترام بود و كار قضاوت هم انجام مي‌داد. ولي روحاني نبود. فرهاد قائميان بازيگر اين نقش براي گريم خيلي به ما كمك كرد. در اين گونه موارد خيلي با آقاي تبريزي بحث مي‌كرديم تا به همان شكلي كه شخصيت‌ها در تاريخ و بين مردم به جاي مانده‌اند، ديده شوند. در آثار تاريخي، تناسب چهره و فيزيك بازيگر با نقش خيلي اهميت دارد، آيا براي انتخاب بازيگر با شما هم مشورت شد؟ در كار آقاي تبريزي هيچ تصرفي روي انتخاب بازيگران نداشتم. اين مساله روي كار شما تاثير نامطلوبي نمي‌گذاشت؟ طبيعي است كه تاثير مي‌گذارد. از اين جهت كه در برخي مواقع براي خودم سخت بود كه روي چهره برخي بازيگران طرح بزنم. نه به خاطر بازي‌شان به اين دليل كه چهره‌شان به آن شخصيتي كه قرار بود، ايفا كنند زياد نزديك نبود. ولي سعي‌مان اين بود كه با نوع طرحي او را به شخصيتش نزديك كنيم. از طرفي در اين كار زياد با اين مشكل روبه‌رو نبودم، چرا كه تا حدود زيادي بازيگران مطابق با نقش‌ها انتخاب شده بودند. اين قضيه را بايد يك معضل به شمار آورد يا نه، عرف محسوب مي‌شود؟ هنگامي كه قرار است اثر خاصي ساخته شود نويسنده، تهيه‌كننده، كارگردان و طراح بايد با يكديگر جلساتي داشته باشند اينكه چه بازيگراني را انتخاب كنند. ولي وقتي اين انتخاب از طرف يك يا دو نفر محدود شود كار تا حدي سخت مي‌شود. البته اين مورد هم با ساخت قطعاتي كه روي صورت بازيگر قرار مي‌گيرد، مي‌تواند حل شود البته به شرط اينكه تهيه‌كننده به لحاظ مالي طراح را حمايت كند. در مجموع طراح بايد در انتخاب بازيگران مخصوصا آثار تاريخي دخالت داشته باشد تا به لحاظ چهره هم بازيگران مناسب نقش‌ها انتخاب شوند. آيا پيش آمده بود كه آقاي تبريزي بعد از طرح و تست اوليه نظر ديگري داشته باشند و به قولي از نوع طرح رضايت نداشته باشند؟ به هيچ عنوان اين اتفاق نيفتاد. اشاره كردم تمام سعي‌مان اين بود كه به ذهنيت آقاي تبريزي و خود شخصيت‌ها نزديك شويم و با صحبت‌هاي فراوان به اين نتيجه مي‌رسيديم. به نظر مي‌رسد انتخاب آقاي گرجستاني به عنوان بازيگر نقش شهريار انتخاب مناسبي بود؟ (مي‌خندد) اتفاقا برعكس، هنگامي كه آقاي گرجستاني انتخاب شد، به خودم گفتم فقط خدا به من كمك كند چون واقعا كار سختي بود. باور كنيد كه بيشترين كار گريم را روي صورت ايشان انجام داديم. البته از ابتدا قرار نبود براي طراحي چهره‌ها قطعه‌سازي كنيم ولي هنگامي كه چهره به شخصيت موردنظر نزديك نباشد مجبور هستيم اين كار را انجام دهيم. چهره آقاي گرجستاني در حالت معمولي خيلي از چهره شهريار دور بود. بيني آقاي گرجستاني به صورت سربالاست، در صورتي كه بيني شهريار و گوش‌هايش بزرگ است. بدين‌جهت براي چهره آقاي گرجستاني چندين بيني و گوش‌هاي مختلف ساختيم. روي موهاي بافته شده كه بايد روي سرش قرار مي‌گرفت هم زياد كار شد. از آنجا كه بايد سه دوره اواخر جواني، ميانسالي و پيري را آقاي گرجستاني ايفا مي‌كرد، مجبور بوديم اين قطعات را مطابق با سن و سالش بسازيم. البته اصلا نبايد از همكاري خوب آقاي گرجستاني با ما غافل شويم. چون هنگامي كه گريم طولاني شود، طبيعي است بازيگر خسته خواهد شد. گريم ايشان در مقطع جواني شهريار روزي يك ساعت و در مقطع پيري دو ساعت طول مي‌كشيد. در مورد بازيگران اصلي از زماني كه طراحي چهره‌ها را شروع كرديد تا نتيجه نهايي چقدر زمان برد؟ در مورد آقاي رستمي به عنوان جواني شهريار در جلسه اول روي موهاي سرش كار كرديم چون جلوي سر ايشان ريخته بود بايد برايش مو مي‌گذاشتيم. چند روزي بافت مو طول كشيد ولي تقريبا همان روز اول تست نهايي ايشان تمام شد. البته با توجه به سنش در مقاطع مختلف داستان حالت موها و چهره‌اش تغيير مي‌كرد. براي آقاي گرجستاني هم سه نوع موي مختلف، سه بيني و گوش ساختيم. در ادامه از دندان مصنوعي و لنز هم استفاده كرديم. حتي در مقطعي از سنش پوست صورت‌اش را هم كشيديم يا به چروك‌هاي صورت اضافه كرديم. نهايتا طي 22 روز گريم‌اش تا مرحله نهايي انجام گرفت. در داستان شخصيتي نيز وجود دارد كه در مقاطع مختلف به عنوان دوست شهريار در كنار اوست. پيام دهكردي كه اين نقش‌ها را ايفا مي‌كرد هم گريم‌هاي متفاوتي داشت ولي در زمان پيري نوع گريم‌اش مرا راضي نكرد چون تنها يك جلسه وقت داشتيم و كمي باعجله كار كرديم كه البته آقاي تبريزي از نوع گريم‌اش رضايت داشت. براي اينكه چهره‌ها را بهتر ببينيد و طراحي كنيد تا چه حد از عكس‌هاي موجود از استاد شهريار استفاده كرديد؟ در اين زمينه و خصوصا زندگي خود شهريار عكس‌هاي زيادي موجود نبود. نهايتا 10 عكس در اختيار داشتم كه همه آنها هم لانگ‌شات از شهريار بود. از دوران جواني‌اش هم عكسي در دست نداشتيم. مشكل‌ترين طراحي چهره مربوط به كدام‌يك از شخصيت‌هاي داستان مي‌شد؟ سن دوم شهريار كه آقاي گرجستاني بازي مي‌كردند و ثريا، نامزد شهريار. تعدد لوكيشن‌هاي مجموعه «شهريار» اجراي گريم بازيگران را دشوار نمي‌كرد؟ دقيقا اين مورد يكي از مشكلات‌مان به حساب مي‌آمد. در اين مجموعه 150 لوكيشن وجود داشت و در تمام آنها گريم هم داشتيم. در آثار تاريخي اتاق گريم بايد ثابت باشد چون مانند آثاري كه داستان‌شان در زمان حال اتفاق مي‌افتد با يك گريم ساده تمام نمي‌شود. به عنوان مثال طي سه روز سه لوكيشن مختلف داشتيم. آقاي تبريزي هم نظرشان اين‌گونه بود كه اتاق گريم بايد در كنار صحنه باشد. البته اين نظر بسيار خوب و مفيد است كه اتاق گريم كنار صحنه باشد. ولي در صورتي كه اتاق مجزايي مانند يك كاروان در كنار صحنه قرار داده شود كارواني كه لوازم در آن چيده شده و سيستم تهويه‌اش هم كامل باشد و با تغيير لوكيشن جاي كاروان هم با آن تغيير كند. با اين وجود با همكاري‌هاي خانم پرتو به عنوان تهيه‌كننده‌اي زبردست مشكلات به حداقل رسيد. البته برخي مواقع به لحاظ گرما و تهيه هوا كار سخت مي‌شد. تمام سريال‌هاي تاريخي كه در حال حاضر توليد مي‌شوند علي‌رغم بودجه هنگفتي كه صرف مي‌كنند هيچ نگاهي به اين مقوله ندارند. يادم مي‌آيد هنگام توليد مجموعه «هزاردستان» يك كاروان به اين منظور در محل شهرك سينمايي وجود داشت. متاسفانه به جهت اينكه سال‌هاي زيادي استفاده نشد در حال از بين رفتن است. بنياد فارابي نيز در مقطعي يك‌سري سينه‌موبيل تهيه كرد و قرار بود اتاقك‌هاي گريم هم در آنها تعبيه كند كه اين اتفاق هم رخ نداد. مشكلات طراحي يك اثر تاريخي را در قياس با آثار روز چگونه مي‌بينيد؟ تصور اين است كه يك اثر روز طراحي‌اش راحت‌تر است. ولي اين‌گونه نيست. مثلا طراحي چهره يك دكتر كه با يك‌سري مشكلات روبه‌رو است و در دنياي امروز زندگي مي‌كند با توجه به نوشته نويسنده بايد به‌گونه‌اي انجام شود كه بتواند به شخصيت‌پردازي بازيگر كمك كند. ولي در آثار تاريخي با يكي دو قطعه مانند ريش و مو چهره تغيير يافته و به نقش نزديك مي‌شود. البته نه اينكه آثار تاريخي سهل‌تر است منظورم اين است كه آثار روز با طراحي روي چهره مي‌تواند به نوعي شخصيت‌پردازي كند بدين جهت بايد بيشتر روي ريزه‌كاري‌ها دقت شود. پس مي‌توان گفت كه طراح اين توانايي را دارد كه يك نوع تعليق در چهره بازيگر ايجاد كند و موجب انحراف مخاطب شود؟ دقيقا همين‌طور است. با نوع طراحي كه چهره‌پرداز انجام مي‌دهد مي‌تواند مخاطب را با داستان به خوبي درگير كند. مثلا قبل از انقلاب هنگامي كه مي‌خواستند شخصيتي را منفي نشان دهند بريدگي را روي صورتش ايجاد مي‌كردند. اما در حال حاضر در آثار اروپايي و هاليوود به لحاظ نوع گريمي كه بازيگران دارند حتي تا اواخر داستان هم مخاطب نمي‌تواند حدس بزند كه فلان بازيگر داراي چه شخصيتي است. پس مي‌توان با طراحي چهره بازيگر، ايجاد تعليق كرد ولي در ايران طراح چهره‌پردازي در اين مورد بسيار كمرنگ ظاهر مي‌شود يا مي‌توان گفت كه هيچ‌جايگاهي در اين زمينه ندارد. خودتان مشكل را از چه جهت مي‌بينيد؟ مسائل متعددي باعث بروز اين بي‌توجهي مي‌شود ولي به‌طور كل جدي نگرفتن گريم در آثار تصويري و بعضا ديكته كردن به طراح كه اين‌گونه و آن‌گونه باشد باعث چنين كاستي‌هايي مي‌شود. در مجموعه «شهريار» تا چه حد دستتان باز بود؟ آقاي تبريزي واقعاً دستم را باز گذاشته بود ولي چون داستان معاصر بود بايد طبق سنديات پيش مي‌رفتيم از جهتي بايد با ذهنيت كارگردان هم جلو مي‌رفتيم. مثلاً بچه‌هاي آن زمان تا سن 17ـ 16 سالگي موهاي سرشان را در دوره تحصيل بايد از ته مي‌تراشيدند ولي در مجموعه «شهريار» از لحاظ زيبايي تصوير كه آقاي تبريزي در نظرشان بود به اين شيوه عمل نشد. خود شهريار را مي‌بينيم كه در سن 18 سالگي با موهاي روي پيشاني ريخته نشان داده مي‌شود. از تعاملي كه با طراح لباس داشتيد، بگوييد؟ طراحان قديمي و پيشكسوتان اين مورد را كاملاً رعايت مي‌كنند. در روز تست تمامي اشكالات را برطرف مي‌سازند تا لباس در كنار گريم قرار گيرد. ولي متاسفانه جوان‌هايي كه تازه وارد اين عرصه شده‌اند به اين نكات توجه نمي‌كنند. بسيار پيش آمده كه لباس با نوع طرح چهره بازيگر همخواني ندارد. الان كه نتيجه كار خود را از قاب تلويزيون مي‌بينيد تا چه حد از آن رضايت داريد؟ خيلي زياد، هنگامي كه دوستان تماس مي‌گيرند كه مثلاً ريش فرهاد قائميان براي خودش است يا نه، براي من جاي خوشحالي دارد. اين موضوع براي من مهم بود كه مخاطب با نوع گريم ارتباط خوبي برقرار كند و با شخصيت مورد نظر هماهنگ باشد و از كليت اثر بيرون نزند. فكر مي‌كنيد مجموعه «شهريار» به لحاظ حرفه‌اي براي شما گامي رو به جلو محسوب مي‌شود؟ شهريار اين‌گونه در ذهن من جاي نگرفته است بلكه نتيجه كار براي من لذتبخش است. من خود را هميشه شاگرد مي‌دانم دوست دارم هميشه شاگرد بمانم. ممكن است گاهي مواقع از مجري خود نكات ريزي را ياد بگيرم كه كسي به من ياد نداده است. ولي اگر استاد بشوي ديگر چيزهاي جديدي را نخواهي آموخت، چون ديگر استادي. اين شاگردي را از چه كساني داريد؟ اسكندري، معیريان، محتشم، ولدبيگي و افراد ديگري كه همگي استاد من بوده‌اند. اما از آقاي اسكندري هنوز چيزهاي جديدي ياد مي‌گيرم و افتخار مي‌كنم كه عبدالله اسكندري برادر من و من، شاگرد او هستم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 531]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها