واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - جودی فاستر در شرایطی مل گیبسن را برای بازی در تازهترین تجربه کارگردانی خود انتخاب کرد که از همان ابتدا میدانست حضور او میتواند به لحاظ تجاری مضر باشد. به گزارش خبرآنلاین، آخرین حرفی که جودی فاستر بازیگر برنده اسکار پیش از خارج شدن از اتاق میزند، این است: «اگر چیزهایی را که امروز میدانم قبلا میدانستم و اگر دختری 17 ساله بودم که میخواهد راه زندگی خود را انتخاب کند، نمیدانم باز هم بازیگری را انتخاب میکردم. مسئله بازیگری نیست؛ من میتوانم تمام روز بازی کنم. مسئله، باقی چیزهاست.»منظور او از «باقی چیزها» توجه رسانهها و دخالت افکار عمومی در زندگیهای شخصی است. واقعیت اجتنابناپذیر درمورد کارنامه سینمایی برجسته فاستر این است که او اغلب گرفتار رسواییهای رسانهای میشود که خود مسبب آن نیست. پارسال اکران فیلم سینمایی «بیدستر»، سومین تجربه کارگردانی فاستر به دنبال پخش نواری از مل گیبسن بازیگر اصلی این فیلم که در آن اوکسانا گریگوریوا، دوست سابق خود را تهدید میکند، به تعویق افتاد. تبلیغات علیه ستاره فیلم «شجاعدل» به قدری بود که میشد پیشبینی کرد تاثیر آن دامن فیلم فاستر را هم بگیرد، اتفاقی که رنگ واقعیت به خود گرفت و «بیدستر» در آمریکا در گیشههای فروش شکست خورد.با این حال، فاستر همچنان در حمایت از ستاره فیلمش ثابتقدم است. او امسال در جشنواره فیلم کن همراه گیبسن روی فرش قرمز رفت و اصلا حاضر نشد او را مقصر عملکرد تجاری ضعیف «بیدستر» در آمریکا معرفی کند. در عوض، فاستر به شکلی زیرکانه این شکست را به ژانر فیلم نسبت داد و گفت: «فکر کنم این فیلم صدای اروپایی دارد، هرچند درباره یک خانواده آمریکایی است.»
مل گیبسن در صحنهای از فیلم «بیدستر» به کارگردانی جودی فاسترفاستر و گیبسن از سال 1994 که در فیلم «ماوریک» همبازی شدند، با هم دوست هستند. فاستر زمانی گیبسن را برای فیلم «بیدستر» انتخاب کرد که گیبسن به خاطر پرخاش به پلیسی که او را به خاطر رانندگی در حالت غیرعادی در یک بزرگراه بازداشت کرده بود، در صدر اخبار قرار داشت.فاستر جنجالها را نادیده گرفت و گیبسن را به خاطر تواناییهایش انتخاب کرد. او میگوید: «مل را انتخاب کردم، برای اینکه میدانستم او میتواند از پس دو کار بر بیاید؛ یکی اینکه میتوانست نقش شخصیتی بامزه و بذلهگو با یک بیدستر عروسکی در دست را بازی کند، دیگر اینکه میتوانست این کار را با ظرافت انجام دهد.»بازیگر و کارگردان استرالیایی با ارائه یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود در سالهای اخیر به اعتماد کارگردان پاسخ داد. گیبسن در «بیدستر» نقش والتر مدیر افسرده یک شرکت تولید اسباببازی را بازی میکند که در آستانه خودکشی است. او برای درمان خود راهی پیدا میکند و میکوشد با یک بیدستر عروسکی در دست چپ خود با خانواده، دوستان و دنیای اطرافش ارتباط برقرار کند.حتما این نقش هنگام فیلمبرداری «بیدستر» نوعی رهایی برای گیبسن بوده است. فاستر موافق است و میگوید بیشتر تماشاگران هنگام دیدن فیلم شاهد بازیگری هستند که روی پرده با نقاط ضعف خود دست و پنجه نرم میکند.او میگوید: «والتر مردی گمشده و ضعیف است و خیلی کم میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. حتی وقتی او از طریق بیدستر عروسکی حرف میزند، من دائم به مل نگاه میکنم نه به عروسک. به شخصیت پشت سر او نگاه میکنم و چیزی که میبینم فردی است که از طریق این شخصیت حرف میزند، اما همچنان میتوانید غم چهره او را ببینید.» فیلم مستقیم به تاثیر رسانه روی زندگی آدمها میپردازد. والتر با این حس که از بیدستر عروسکی خود نیرو میگیرد، عروسکی خلق میکند که در صدر اخبار قرار میگیرد و به شبکههای رادیویی و میزگردهای تلویزیونی دعوت میشود. برای بعضی شبکهها مهم نیست والتر از طریق این بیدستر حرف بزند، اما شبکههای دیگر او را تحقیر میکنند. نکته این است که در نهایت، رسانهها بیشتر به داستان علاقه دارند و آسایش مرد اصلا برایشان مهم نیست. آیا فاستر به تصویری که «بیدستر» از رسانهها نشان میدهد، اعتقاد دارد؟ او میگوید: «مسئلهای پیچیده است. فیلمهای من مضمونی دارند که دائم تکرار میشوند. نمیدانم چرا به این مضمون علاقه دارم، اما در فیلمهایم شخصیتها خود را در معرض افکار عمومی قرار میدهند. رسانهها به نوعی از آنها به عنوان خبر داغ استفاده میکنند و آنها هم به عمیقترین شکل ممکن خود را به نمایش میگذارند. در واقع، آسیبپذیرترین جنبههای خود را به نمایش میگذارند.»واقعیت این است که فاستر دقیقا میداند علاقه به این مضمون از کجا میآید. او میگوید: «دلیل علاقه من به این مضمون به خاطر شکل بزرگ شدن من است، تفسیری از شکل بزرگ شدن من است.»چه بد که این بازیگر و کارگردان 48 ساله اینقدر کم مصاحبه میکند. او شخصا این توانایی را دارد که درست مانند نقشآفرینیهایش روی صحنه با تک تک واژههای خود شما را گیر بیندازد. او در عین حال یکی از معدود بازیگرانی است که بدون گریم چهره زیبایی دارند.کارنامه فاستر از مدتها قبل به افسانهها شباهت داشته است. او تنها 26 سال داشت که برای فیلم «متهم» اولین جایزه اسکار خود را دریافت کرد. فاستر در آن فیلم نقش یک قربانی تجاوز را بازی کرد که رسانهها و سیستم قضایی هم به خاطر نوع لباس پوشیدن و جایی که از آن میآمد، او را قربانی کردند. فاستر دومین جایزه اسکار خود را برای حضور تماشاییاش به نقش کلاریس استارلینگ، کارآموز بااستعداد پلیس فدرال در فیلم «سکوت برهها» دریافت کرد.او تنها 14 سال داشت که با بازی در نقش یک دختر بچه خیابانی در «راننده تاکسی» مارتین اسکورسیزی به ستارهای بینالمللی تبدیل شد. او همان سال در دو فیلم «باگزی مالون» و «Freaky Friday» هم بازی کرد. فاستر که سعی میکرد زیر ذرهبین رسانهها تا حد ممکن زندگی عادی داشته باشد، برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه ییل شد.همه امید فاستر به داشتن زندگی عادی زمانی از بین رفت که جان هینکلی جونیر، فردی که سعی کرد رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا را ترور کند، مدعی شد این کار را برای جلب نظر فاستر انجام داده است. هینکلی جونیر پیش از آن مدتی هم در دانشگاه فاستر را تعقیب میکرد.هرچند فاستر به جوانان امروز توصیه نمیکند وارد کار بازیگری شوند، اما میگوید از راهی که انتخاب کرده متاسف نیست. او میگوید: «فکر نمیکنم اگر به دهههای شصت و هفتاد برمیگشتم، چیزی را عوض میکردم. منظورم این است در دهه هفتاد با آدمهای فوقالعاده فیلم کار میکردم، تجربیاتی حیرتانگیز داشتم و جاهای مختلف میرفتم. فکر نکنم حاضر بودم هیچ کدام از اینها را عوض کنم.»
جودی فاستر در صحنهای از فیلم «سکوت برهها»او ادامه میدهد: «بعضی وقتها میگویم ایکاش به دوران دبیرستان برمیگشتم. ای کاش به مدرسه فیلم میرفتم. به نظرم خیلی خوب میشد با یک دوربین در نیویورک میگشتم. فیلم ساختن با یک دوربین کوچک باید خیلی مفرح باشد. من هیج وقت این تجربه را نداشتم.»مشخص است تفکرات فاستر درمورد گذشتهاش و اینکه با یک دوربین این طرف و آن طرف برود، از تمایل او برای کارگردانی فیلمهای بیشتر خبر میدهد. او اولین فیلم خود «کوچکمرد تیت» را سال 1991 ساخت. این فیلم درباره مادری (با بازی فاستر) و مشکلات او برای بزرگ کردن بچهای است که میتواند نابغه باشد.فاستر سال 1995 حاضر نشد در «تعطیلات» دومین فیلمش در مقام کارگردان بازی کند. او در عوض هالی هانتر را برای بازی در نقش مادری انتخاب کرد که درست پیش از تعطیلات عید پاک کار خود را از دست میدهد. فاستر در «بیدستر» هم ابتدا قصد نداشت بازی کند. با این حال، وقتی دنبال بازیگری برای نقش همسر والتر بود، به نتیجه رسید که خودش بهترین گزینه برای این نقش است.او هیچگاه نگران دردسرهای تلفیق دو نقش سر صحنه نبوده است. خودش میگوید: «فکر میکنم کارگردانی و همزمان بازی در یک فیلم کار آسانی است. چیزهای هست که از قلم میاندازید و البته به فداکاری هم نیاز دارید. خیلی حق انتخاب ندارید و غافلگیر هم نمیشوید. به همان چیزی میرسید که برایش برنامهریزی کردهاید، اما به آن اندازه که ممکن است با کارگردانی یک نفر دیگر غافلگیر شوید، غافلگیر نمیشوید.»فاستر اصلا نگران همکاری با چهرههای جنجالی نیست. تازهترین فیلم او به عنوان بازیگر «کشتار» به کارگردانی رومن پولانسکی است که در آن با جان سی رایلی، کیت وینسلت و کریستوف والتس همبازی است. اما خودش چه نظری دارد؟ فاستر میگوید: «فکر میکنم اگر کارگردان باشی و برای بازی سر صحنه فیلمی بروی کارت راحتتر است. این طوری کارگردان فیلم هم با تو راحتتر است. تو آن جایی که در خدمت کارگردان باشی و وقتی میخواهی داستان خودت را بگویی، میتوانی با فیلم خودت این کار را انجام دهی.»ایندیپندنت / 10 ژوئن / ترجمه: علی افتخاری5758
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]