واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - «طلا و مس» هرچند فیلمی گرم و باورپذیر است و تلاش میکند وجوهی متفاوت از زندگی یک روحانی- طلبه را به تصویر بکشد، اما نمیتواند برتری خود را بر «زیر نور ماه» به اثبات برساند. سحر عصرآزاد: در سینمای ایران و البته جهان همواره فیلم هائی هستند که با دیدن آنها این پرسش در ذهن مخاطب شکل می گیرد: وقتی نمونه شاخص تر این فیلم موجود است، چه نیازی به ساخت آن بوده است؟ «طلا و مس» همایون اسعدیان را می توان مصداق این پرسش قرار داد در حالیکه «زیر نور ماه» سیدرضا میرکریمی در بهترین شکل ممکن به زوایای پیدا و پنهان زندگی یک طلبه جوان با همه تردیدها و ایمانش پرداخته است.ضمن اشاره به این نکته که فیلم میرکریمی در سالهائی ساخته شد که حریم زندگی این قشر غیرقابل نفوذ و در فاصله ای دور از تصویرپردازی و درام پردازی قرار داشت. نه حالا که یکی از نقش هائی که بیشتر بازیگران مرد در کارنامه خود ثبت کرده اند حضور در نقش یک روحانی یا طلبه است. اسعدیان در فیلمش هر چند بر همین محور حرکت کرده اما تلاش می کند با تغییر در چند موقعیت کلیدی هوای تازه ای را وارد کار کند. در واقع این بار امتحانی که خداوند از طلبه جوان می گیرد از جنسی مردانه تر و پدرانه است. به همین دلیل قهرمان فیلم (آقاسیدرضا- بهروز شعیبی) مردی متأهل انتخاب شده که دو بچه دارد و بیماری ام اس همسرش (زهرا سادات- نگار جواهریان) او را با چهره ای جدید از زندگی مواجه می کند. به این ترتیب تغییر موقعیت قهرمان فیلم باعث شده مسئله، نیاز و انگیزه هایش در سطحی متفاوت طرح شود و همین وجه کمک کند تا حدی از نمونه مشابه خود فاصله بگیرد. در واقع آقاسیدرضا که فقط سرش در دفتر و کتاب و مسیرش رفت و آمد به حوزه بوده، وجوهی جدید از شوهر- پدر بودن را تجربه می کند که برای او به مثابه محک خوردن است. در مسیر این محک خوردن است که همه چیز و همه کس دست به دست یکدیگر می دهند تا جزئیات معمولی و عادی زندگی حضوری تازه برای این شخصیت داشته باشند یا به گفته بهتر نگاه او به دنیای اطرافش موشکافانه تر شود. در واقع آقاسیدرضا در نبود همسرش که در بیمارستان بستری شده، تازه متوجه می شود از علایق و عادات بچه هایش هیچ نمی داند، به زوایای پنهان شخصیت همسرش راه ندارد و از همه مهمتر هنوز خودش را خوب نشناخته است. آگاهی از این نقاط ضعف و اقدام در جهت رفع آنها باعث می شود در سایه انعطاف پذیری، شخصیت به ظاهر یک بعدی طلبه ارتقاء پیدا کند و روندی باورپذیر را برای تغییر طی کند. نوع بیان و لحنی که برای پرداخت این مسیر خودشناسی انتخاب شده ناخواسته از انتخاب موقعیت های خاص برای به تصویر درآوردن آنها نشأت می گیرد. به گفته بهتر از فیلمی که در آن بسیاری از لحظه های دراماتیک و برجسته پشت به دوربین و خارج از کادر شکل می گیرد تا ارتباط مخاطب عمیق تر شود، می توان به یک ساختار کلی رسید. وقتی رقص و پایکوبی آقاسیدرضا برای شادی دل بچه هایش پشت پرده و درهای بسته اتاق می ماند، وقتی عجز و زاری آقاسیدرضا و زهرا سادات از موقعیتی که گرفتارش شده اند پشت به دوربین و رو به دار قالی نیمه تمام شکل می گیرد و ... انتظار نمی رود ورود یک زن غریبه و تنها ماندن آقاسیدرضا با او در خانه این طور بی واسطه و با تکیه بر مولفه هائی عام و در دسترس همچون کنار زدن پرده ها و باز کردن در و پنجره به تصویر در بیاید. چرا که لحن و جنس فیلم این قرار را با مخاطب گذاشته و ساختارش را خودش تعریف کرده است. به ابتدای مطلب بازمی گردیم که برخی فیلم ها این پرسش را ایجاد می کنند که وقتی نمونه شاخص تر آنها هست، چه نیازی به ساخت این فیلم بوده است؟ باید پذیرفت «طلا و مس» هر چند فیلمی گرم و باورپذیر است و تلاش می کند وجوهی متفاوت از زندگی یک روحانی- طلبه را به تصویر بکشد اما نمی تواند برتری خود را بر «زیر نور ماه» به اثبات برساند که فیلمی خوش ساخت، حرفه ای و دلی بود و هنوز هم امتیاز نخستین ورود به حریم زندگی قشر روحانی را برای خود حفظ کرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]