تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداشناس ترين مردم پر درخواست ترين آنها از خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836160743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«آدمکش» کلیشه سینمای اجتماعی را عوض کرد


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - نویسنده فیلمنامه «آدمکش» به کارگرانی رضا کریمی رویکرد اجتماعی را یکی از خط‌های اصلی این فیلم سینمایی دانست که شکل تازه‌ای از این نوع سینما را عرضه می‌کند. سمیه علیپور: محمدهادی کریمی فیلمنامه «آدمکش» را براساس طرحی از آزیتا موگویی و رضا کریمی با موضوع زنی نوشت که در توهم خود دست به آدمکشی می‌زند. او معتقد است در این فیلم سینمایی نوع جدیدی از اثر اجتماعی؛ اثری که به جای نمایش معلول سراغ علت می‌رود ارائه شده و تاکید دارد این جنس فیلم اجتماعی می‌تواند در سبد خانواده قرار بگیرد. ساخت فیلم‌هایی با داستان جنایی و روانشناختی کمتر در سینمای ایران دیده شده است، با وجود اینکه تولید چنین فیلم‌هایی نیاز سینمای ایران است، اما باید ظرف را هم برای ارائه اثر سنجید. به اعتقاد شما سینمای ایران چقدر قابلیت پذیرش فیلم‌هایی از این دست دارد و برای نگارش این فیلمنامه تا چه حد محدوده موجود در سینمای ایران را در نظر گرفتید؟ایده شخصیت زنی که توهم آدم‌کشی دارد و به روانشناسی مراجعه می‌کند در طرح اولیه خانم موگویی و آقای کریمی آمده بود. بعد از مواجهه با طرح اولیه بحث‌های زیادی با این هدف انجام دادیم که طرح عنوان شده در سینمای ایران نیز جذاب باشد. در آن زمان آقای کریمی و خانم موگویی اسم فیلمنامه را «آدمکش» گذاشته بودند و به مناسبات سینمای ایران هم چندان توجه نداشتند و این خیلی باعث دلگرمی من بود. من خودم در کارهایم خیلی به مناسبات و جو مرسوم توجه نداشتم. «آدمکش» یک فیلم اجتماعی است که در بستر یک داستان جنایی و روانشناختی روایت می‌شود. اگرچه ظاهر فیلم درام روانکاوانه است، اما در اصل اثری اجتماعی محسوب می‌شود. ما در فیلم از مصادیق ساده‌ای همانند قاتل و آدمکش به مصادیقی که دائم پنهان هستند می‌رسیم. اینکه آدمکشی فقط یک اتفاق فیزیکال و به شکل کشتن آدم‌ها است یا کشتن احساس و عاطفه یک فرد هم آدمکشی است؟ این‌‌ها نکاتی بود که ما را ترغیب به انجام دادن کاری در سینمای ایران می‌کرد که به جرات می‌توانم بگویم در سینمای ایران انجام نشده است. من و کارگردان به این نکته توجه داشتیم که از ورای نکات روانشناسی که به ظاهر جذاب می‌رسد به این تحلیل برسیم که باید قاتل زن روبرو هستیم. مجری قانون اصرار دارد او قتل را انجام داده، اما در ادامه به آدم‌هایی می‌رسیم که قاتل‌های پنهان هستند؛‌ به این معنا که وقتی یک فرد کشته می‌شود فقط فردی که این کار را انجام می‌دهد گناهکار نیست. ابتدا باید ببینیم در این فرد چه چیزی کشته شده که دست به قتل می‌زند. همه این‌ها در «آدمکش» آن را یک اثر متفاوت می‌کند. اتمسفر و فضایی که بخش عمده‌ای از آن در ساخت به وجود آمده کلیشه‌های رایج سینمای ایران را به بازی می‌گیرد. ابتدا بیننده تصور می‌کند با فیلمی روانشناختی روبروست، اما در ادامه با کاری اجتماعی روبرو می‌شود؛ ‌جامعه‌ای که بستری برای سوء استفاده از توهمات یک فرد فراهم می‌کند. باید یادی از تهیه‌کننده فیلم و خانم موگویی کنم که در شرایط ساخت فیلم‌های سری‌دوزی این فیلم را که تفاوتی عمده با دیگر فیلم‌‌ها دارد گزینش کردند. آنچه من و باقی عوامل را برای پیوستن به این گروه راغب می‌کرد همین تفاوت‌ها بود. با توجه به همین بستر اجتماعی که از آن یاد کردید، چرا این رویکرد در بطن داستان است و خیلی به آن پرداخته نمی‌شود؟ نگرانی از شعارزدگی شما را از پرداخت ویژه به این بخش بازداشت؟اینکه رویکرد اجتماعی در بطن فیلم قرار دارد یک امتیاز است. در برخی فیلم‌‌های اجتماعی پدیده‌ای که خود معلول است و علت نیست در فورگراند قرار می‌گیرد تا فیلم و سینماگر بگوید خیلی سینمای متعهدی است. پدیده‌های فقر و دختران فراری بر این اساس در فورگراند قرار گرفته‌اند. این نوع سینمای اجتماعی در حال از بین رفتن است. آن نوع به گونه‌ای سینمای اجتماعی بود که می‌توانستیم مشابه آن را در صفحه حوادث ببینیم، اما سینمای اجتماعی باید تولد و زایش دوباره داشته باشد. ما به جای اینکه معلول را به جای علت به تماشاگر معرفی کنیم باید خود معلول را نشان دهیم و تفاوت آن را با علت بیان کنیم. ما در «آدمکش» چنین کار کردیم. کسی که پس از دیدن فیلم از سالن بیرون می‌آید فکر می‌کند تمام کسانی که می‌خواستند با انتقال حس گناه و توهم به یک آدم به منافعی برسند خودشان آدمکش بودند غیر از این آدم. پس طیف وسیعی شخصیت‌پردازی می‌شود که این غایت بسیار متکاملی از ارائه پیام است. نه آن چیزی که حتما به صورت دیالوگ و یا روی پرده بیاید. تماشاگر بعد از دیدن فیلم در مورد شخصیت حمید که به رویا قول ازدواج می‌دهد و بعد با دخترخوانده او ارتباطی برقرار می‌کند که اساس آن پول است، آیا ذهنیتی غیر از یک قاتل دارد؟ این‌ها نکاتی است که بعد از دیدن فیلم بیننده با خود دارد. بعضی شخصت‌ها در پایان فیلم تبدیل به ضدقهرمان می‌شوند. در سینمای اجتماعی باید از الگوهای قدیمی قهرمان و ضدقهرمان بیرون بیاییم. خود حمید زارع هم می‌تواند در فیلم دیگری سوژه اصلی باشد و ببینیم عواطف او را چه کسی کشته است که به اینجا رسیده که فقط پول و زمین می‌بیند. در این سیر داستان که شخصیت‌‌ها شناور هستند بیننده نیز با این سئوال مواجه می‌شود که خودش چقدر دچار آدمکشی شده است؟ نگرانی ما ترس از شعار نبوده، ما می‌خواستیم فیلمی بسازیم که رویکرد اجتماعی موجود در آن در ذهن بیننده شکل بگیرد. بعضی وقت‌ها بعضی فیلم‌های اجتماعی به گونه‌ای ساخته می‌شود که تصور می‌کنیم نوعی از ذوق‌زدگی برای بیان یک پدیده شوم اجتماعی در آن وجود دارد. اگر بعد از این سینمای اجتماعی از ژورنالیسم فاصله بگیرد و روی پایه‌ای بیاید که در اینجا روانشناختی بوده می‌تواند موجب شکوفایی این نوع سینما شود. «آدمکش» را جزو آن دسته‌ از فیلم‌های اجتماعی می‌دانم که در سبد خانوار قرار می‌گیرد. هرکسی با دیدن این فیلم می‌تواند خودش را جای یکی از آدم‌ها بگذارد. این همذات‌پنداری در سینمای اجتماعی ما کمتر دیده شده است. فیلم‌های اجتماعی ما مخصوص طبقه خاصی است، ولی «آدمکش» طیفی از آدم‌های اجتماعی را به صورت زنجیروار به نمایش می‌گذارد. ارتباط میان دکتر و رویا را به چه شکل تعریف کردید؟این رابطه نوعی است که کمتر در سینمای ایران دیده‌ایم. در اینجا دو انسان با هم مواجه می‌شود و نگاه به رابطه میان آنان فارغ از جنسیت است. در نگاه آنان دادخواهی دیده می‌شود. شاید در ابتدا دکتر به خاطر دوستش جلو بیاید، اما در ادامه جریان تغییر می کند. این ضدکلیشه‌ای است که خوشبختانه برای تماشاگر خوشایند بوده و رابطه را فارغ از رابطه جنسیتی زن و مرد دنبال می‌کنیم. از یک جا به بعد روانپزشک برای قانع کردن مامور قانون پیش می‌رود. و همه این‌ها دلایل کافی را برای پیگیری ماجرا از سوی روانپزشک به وجود می‌آورد. وقتی فیلمنامه را می‌نوشتید به این مسئله فکر کردید که مهتاب کرامتی نقش رویا را بازی کند؟بله، از ابتدای نگارش فیلمنامه حضور خانم کرامتی در کار مسجل بود. انتخاب این بازیگر برای حضور در «آدمکش» گزینشی غیرکلیشه‌ای بود؛ اینکه نشان دهیم احساس بدبختی با اینکه کسی ثروتی و ظاهر و زیبایی دارد در تضاد نیست. چرا حضور آدم دیگه‌ای در داستان آنقدر پررنگ نیست که به او شک کنیم و ذهن تماشاگر از مقصران اصلی منحرف شود و تعلیق بیشتری به وجود آید؟در نسخه‌های اولیه فیلمنامه نامزد ندا پررنگ‌تر بود و در جایی که رابطه ندا و حمید زاهدی لو می‌رفت، با ندا هم در مورد نامزدش درگیری‌هایی داشت و بدش نمی‌آمد او را هم قربانی کند. حتی در نسخه‌ای از فیلمنامه چنین بود که حمید زاهدی از طریق تحریک نامزد ندا تلاش می‌کرد تا دکتر را هم از سر راه بردارد چون احساس می‌کرد دکتر حقایق را می‌فهمد. کم شدن نقش نامزد ندا در طول کار به صلاحدید کارگردان بود. این کار به اندازه کافی آن کش‌مکش‌هایی که بیننده را با خود جلو ببرد دارد. قرار نیست ما همواره به مخاطب رو دست بزنیم،‌یک جایی باید پای هیجانات را پایین بیاوریم تا به دگردیسی آدم‌ها فکر کند. استحاله این آدم (حمید) در ذهن خودش؛‌ از کسی که دلسوز نامزدش است تا کسی که آدمی را قربانی می‌کند باید در ذهن تماشاگر پخته شود. اینکه بیننده همواره به مقصر اصلی شک کند ایرادی ندارد. این بازی گل یا پوچ نیست که بخواهیم برخلاف حدس گل را از دست دیگری دربیاوریم. 54143




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن