واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: خبرگزاري فارس: يك منتقد سينما گفت: مجموعه «ميوه ممنوعه» در نگاه كلي نقبي است به جامعه معاصر ايران با همه معضلاتي كه با آن دست و پنجه نرم ميكند. محمود گبرلو در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: حكايت كهن شيخ صنعان و دخترترسا حكايتي بارها آزموده و امتحان پس داده در عرصه هنرهاي نمايشي است. آنگونه كه در سالهاي اخير نمونه هاي متعددي فيلم، نمايش و مجموعه تلويزيون با الهام از درون مايه «عشق پيرانه سر» ساخته شده كه برخي ميان مايه و برخي موفقتر بودهاند. «مارال» با مضموني درام و «دنيا» با حال و هواي كميك از جمله نمونههاي مطرحتر محسوب ميشوند. وي افزود: حقيقت اين است كه اين حكايت بيش از اين كه داستاني عاشقانه باشد نمايانگر سستي ايمان و لغزشهايي است كه ممكن است به قيمت از دست رفتن سالها زهد و عبادت و رياضت منجر شود و همچنان كه شعر ترانه آخر مجموعه «ميوه ممنوعه» ميگويد: هفت سال عبادت يك شبه به باد ميرود. اما رويكرد اين مجموعه در واقع ملغمهاي از وجود انبوه مشكلات روانشناختي و شخصيتي كه بيش از آنكه ناشي از مثلاً پيش زمينه سنتي و مذهبي و هوسهاي پيرانه سر يك فرد شناخته شده به ايمان و اعمال نيك باشد به سوءتفاهمهاي اجتماعي و بعضاً خانوادگي يا حب و بغضهاي معمول بازميگردد. وي در ادامه گفت: مجموعه «ميوه ممنوعه» در نگاه كلي نقبي است به جامعه معاصر ايران با همه معضلاتي كه با آن دست و پنجه نرم ميكند. بيننده اثر انگار لرزندگي خود يا اطرافيان و دوستان و بستگانش را در آن ميبيند.«ميوه ممنوعه» به لذاتي در زندگي انسان اشاره دارد كه از سوي خدا ممنوعه اعلام شده و اين ممنوعيت بدل به سنگ محك ايمان آدمها شده است. هبوط آدم به زمين ناشي از سستي ايمان و وسوسه شيطان بود. در صحنهاي از مجموعه، حاجي پس از وداع با هستي سيبي را به دست ميگيرد و قصد خوردن آن را دارد كه تمثيلي است از ميوه ممنوعه و سيب سرخ حوا. وي تصريح كرد: داستانكهاي متعددي چون ازدواج بدون رضايت پدر و مادر، عاق والدين، كتك كاري زن و شوهري، اختلافات خانوادگي، اختلاف سليقهها و عدم تحمل يكديگر، بخل و حسد، فساد اقتصادي، تمارض، سوءاستفاده از ايثارگران و جانبازان، سطحينگري در برخي امور اقتصادي، فرصت طلبي و انباشتگي ثروت توسط زالوها، دشمني در حد ارتكاب قتل و غارت اموال جلوي چشم قانون و ديگران،شكست حرمتها و داغ حرمان و فقدان و انتقام و ... همگي مضامين فرعي مجموعه را تشكيل ميدهند. تازه از قسمتهاي مياني است كه عشق حاج يونس فتوحي به دختر شريكش به نوعي ساير داستانكها را تحت الشعاع قرار ميدهد، هر چند پيامدهاي اين چرخش دراماتيك در ساير اجزا و پيرنگها تاثير خود را ميگذارد. گبرلو در ادامه گفت: نخست بايد گفت چنين قصهاي براي رسيدن به چنين عشقي (يا هوس يا دام يا هر اسم ديگري كه ميشود برايش گذاشت) به دلايل متعدد درست و دراماتيك طرح ريزي نشده و به نظر ميرسد لازم بود قدري بيشتر روي رابطه حاج يونس و هستي شايگان كار ميشد تا اين برون ريزي احساسات ناباورانه جلوه نكند چون به رغم تلاشهاي بازيگر چنين روند سريعي براي از كف دادن ايمان 70 ساله طبيعي جلوه نميكند. يعني آيا زمينهاي وجود داشته تا حاج يونس با آمادگي قبلي وارد اين دام شده باشد؟ نكته ديگر اينكه ايمان ((با حرف و سخن پديد نميآيد كه با غمزهاي به يغما برود)) بايد در مسير درام اين استحاله – خواه مثبت خواه منفي – را باورپذير از كار درآورد. چرا كه باورپذيري پلي است ميان تماشاگر و اثر هنري. وي افزود: در حالت فعلي، تماشاگر بيشتر همچون يك قرارداد ميپذيرد كه حاجي عاشق شده و نه در اثر تاثير و تاثر حسي و دراماتيك. اما جدا از اين «ميوه ممنوعه» فيلمنامه حساب شدهاي دارد و اجزاي آن، هر چند پيچيده و متعدد به دقت چيده شدهاند(برخلاف يكي دو تا ديگر از مجموعههاي ماه رمضان كه واقعاً فاقد قصهاي جذاب و طرحي صحيح بودند) شخصيتها، حوادث و روابط متقابل آدمها در محدودهاي طراحي شدهاند كه كش مكشها، پيرنگها و داستان كلي را سرپا نگاه ميدارند. گبر لو اضافه كرد: مهمترين دستاورد حسن فتحي، جدا از جذابيتهاي نمايش، بازيهاي قوي و قدرت دراماتيك و تطابق روح قصه با زندگي روزمره آدمهاي واقعي همين جامعه است. وي تصريح كرد: مهمترين شخصيتها، حاجي يونس، هستي، فرزاد، جلال و قدسي هستند كه دايره درام اثر را شكل ميدهند و همچنان كه گفتيم درگيريهاي آدمها با آن پس زمينهها از آنجا كه با روح واقع گراي اثر همخون است با تماشاگر ارتباط برقرار ميكند و بيدار كردن آدمهايي است كه با شروع انقلاب اسلامي تدين را پيشه كردند و هر لحظه ممكن است به غفلت بيافتند و خود بيخبرند و يا آگاهانه به اين سو غلطيدهاند، آدمهايي كه مردم نسبت به آنان حساسيتهايي دارند و شايد هم نمونههاي آن را به چشم ديدهاند و جز حرص خوردن كار ديگري نميتوانند بكنند. از اين جهت بايد قدردان فتحي بود و به جسارت و شهامت توليدكنندگان اين اثر آفرين گفت. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 519]